شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


نترس کوچولو، من اینجام


نترس کوچولو، من اینجام
بابا جون اینکه ترس نداره؛ اصلا خودت بیا نگاه‌کن تو اتاقت هیچی نیست؛ فقط وسایل خودته. حالا بیا بخواب، آفرین! چراغ‌رو هم خاموش می‌کنم تا عموبرقی ناراحت نشه. آفرین، پسر من دیگه مرد شده!
باز چی شده نصف‌شبی من و مامان‌رو از خواب بیدارکردی؟ من که اول شب به‌ات نشون دادم تو اتاقت هیچی نیست؛ نه هیولایی، نه دزدی، نه شیطانی. پاشو بریم تو اتاقت. امان از دست این لوس‌بازی‌هات!
آخه تو خجالت نمی‌کشی؟ این دفعه‌ چندمه‌تو این هفته که من و مامان‌رو از خواب بیدار کرده‌ای؟ دیگه شورش‌رو درآورده‌ای. باز خانم، شما بگو بچه است. من هم بچه بودم اما کجا این اداها را داشتم؟ پاشو برو تو اتاقت تا پا نشده‌ام. دیگه هم شب‌ها نمی‌یای تو تخت ما. خانم شما هم ولش کن. این پسر آبروی هر چی مرد رو برده!
شما چندبار نصف‌شب توسط کودکتان زمانی که او از چیزی ترسیده از خواب پریده‌اید یا مجبور شده‌اید یک ساعت وقت با او صرف کنید تا خوابش ببرد؟ همه‌ ما احساس اضطراب را به‌خوبی می‌شناسیم. زمانی که احساس خطر می‌کنیم اما نمی‌دانیم دقیقا چه چیزی باعث این اضطراب شده. ترس نیز حس آشنایی برای ماست. هیچ‌کدام از ما نمی‌تواند ادعا کند که تابه‌حال از چیزی نترسیده‌. بعضی ترس‌ها مختص زمان خاصی است؛ مثل وقتی که یکدفعه کسی جلوی ما می‌پرد. اما امان از ترس‌هایی که انگار همیشه همراه ما هستند؛ سوسک سیاه و بدشکل، زلزله یا تصادف ماشین. ما بزرگترها زمانی که از چیزی می‌ترسیم یا موضوعی باعث نگرانی‌مان می‌شود، می‌توانیم در اکثر مواقع خودمان را کنترل کنیم اما وقتی کودکان‌مان از چیزی می‌ترسند نمی‌توانند خود را کنترل کنند و این آغاز دردسر والدین است.
● هر روز ترسوتر از روز قبل
بعضی والدین و به ویژه پدران، معتقدند که بچه‌هایشان از آنها ترسوترند. البته این موضوعی نیست که بشود آن را اثبات یا رد کرد؛ چراکه بسیاری از ما از همان کودکی یاد گرفته‌ایم که ترس‌هایمان را مخفی کنیم. خود من از زلزله می‌ترسم اما همیشه سعی می‌کنم این موضوع را مخفی کنم (لطفا راز من را پیش خودتان نگه دارید!). قصد من بررسی این موضوع نیست که آیا این نسل ترسوترند یا نه - و البته پژوهشی نیز تا به حال در این زمینه ندیده‌ام - بلکه می‌خواهم به عوامل احتمالی‌ای که می‌توانند باعث ایجاد ترس در کودکان شوند، اشاره‌ای داشته باشم:
● الیاس می‌خواست من رو ببره
بسیاری از والدین که در ماه رمضان محدودیتی در زمینه‌ دیدن تلویزیون برای کودکان‌شان نداشتند، بعدا به دردسر افتادند؛ زمانی که کودک آنها شب یا حتی در روز از ترس الیاس به آنها می‌چسبیدند. جالب است بدانید پژوهش‌‌ها نیز نشان داده‌اند که یکی از عوامل مؤثر در ترس کودکان، دیدن تصاویر یا برنامه‌های ترسناک از تلویزیون است. البته بازی‌های رایانه‌ای نیز می‌توانند تاثیری مشابه داشته باشند. مهم‌ترین اقدام، دقت در انتخاب برنامه‌هاست.
● شبحی به اسم دعوا
بسیاری از کودکان در خانواده‌های ناآرام، از اینکه پدر یا مادرشان آنها را ترک کنند یا آنها تنها بمانند، دچار ترس مزمن می‌شوند؛ ترسی که گاهی اوقات تا سنین بالاتر همراه آنهاست و می‌تواند به صورتی ناخودآگاه روابط بعدی‌شان ازجمله ازدواج را تحت‌تاثیر قرار دهد. توجه داشته باشید حتی زمانی که تصمیم به طلاق دارید، دقت کنیدکه اختلافات شما و همسرتان، آرامش کودکتان را به‌کلی از او سلب نکند. جلوی او دعوا یا تهدید به ترک خانه نکنید یا اگر با همسرتان قهرید یا از او عصبانی هستید، کودکتان را با حرف‌نزدن یا برخوردهای تند تنبیه نکنید.
● مارگزیده و ریسمان
شاید آشناترین نوع ترس‌ برای بسیاری از ما همین مدل است؛ زمانی که اتفاقی ترسناک بدون هیچ آمادگی قبلی‌ای می‌افتد و ترس آن تا مدت‌ها همراه فرد است. برای کودکان این مسائل بیشتر پیش می‌آید چرا که کمتر توان پیش بینی یا مقابله با خطرات را دارند؛ مثلا کودکی که در خیابان گم شده، ممکن است تا مدت‌ها از دورشدن از والدین‌اش بترسد. البته در مواقعی که حادثه‌ای خاص مثل تصادف، زلزله، آتش سوزی و... باعث وحشت می‌شود، دیگر مسئله از لحاظ تخصصی اسم ترس ندارد بلکه مشکلی است به اسم اختلال اضطرابی پس از حادثه و برای حل مشکل نیز بهتر است از افراد متخصص کمک گرفته شود.
● جدی بگیرید
خیلی از ما تجربه آرام‌کردن کودکمان زمانی که ترسیده‌است را داریم اما گاهی اوقات چندان موفق نبوده‌ایم. گاهی کودکمان آرام شده اما چه فایده، وقتی دوباره شب بعد کودک ترسیده‌ ما خوابمان را به هم زده؟ انگار که ترس کاملا در او نفوذ کرده و به این راحتی‌ها هم خیال بیرون آمدن ندارد. اما بگذارید این‌بار با کمی حوصله و صبر بیشتر، راه‌های دیگری را هم امتحان کنیم:
بدترین اشتباه در برخورد با یک کودک ترسیده، جدی نگرفتن ترس اوست. هیچ‌وقت به کودکی که از تاریکی می‌ترسد نگویید که درتاریکی چیز ترسناکی وجود ندارد. باور کنید اگر کودکتان مطمئن بود که در تاریکی هیچ چیز ترسناکی وجود ندارد، این کارها را انجام نمی‌داد. متاسفانه صرف گفتن نترس عزیزم نه تنها ترس کودک را از بین نمی‌برد که آن را تشدید هم می‌کند؛ چرا که او علاوه بر ترس، احساس ناتوانی نیز می‌کند؛ حسی که به پایدار کردن بیشتر ترس کمک می‌کند.
● دلیل نیاورید
درمورد ترس کودکتان با او صحبت کنید. اگر از ترس‌های کودکی‌تان چیزی به یاد دارید، موضوع بسیار خوبی برای شروع گفت‌وگوست. در صحبت با او سعی نکنید برایش اثبات کنید که دزد از لای نرده‌ها رد نمی‌شود یا ساختمان شما آن‌قدر محکم است که زلزله خرابش نمی‌کند بلکه به او گوش دهید؛ بگذارید بدون خجالت حرف‌هایش را بزند. خود این گوش‌دادن می‌تواند در او این اطمینان را ایجاد کند که فردی در کنار او وجود دارد که او را می‌فهمد، به احساسات‌اش احترام می‌گذارد و همیشه در کنار اوست. در عین حال حس نمی‌کند که بچه‌ مشکل‌داری است که نمی‌تواند از عهده‌ مسائلش بر بیاید.
● نقاشی، زبان کودکی
گاهی اوقات کودکان و به‌ویژه پسربچه‌ها از صحبت درمورد احساسات واقعی‌شان امتناع می‌کنند. در این موارد می‌توانید از نقاشی یا قصه استفاده کنید. البته بچه‌ها در بازی‌هایشان نیز حرف‌های نگفته‌ خود را به خوبی مطرح می‌کنند. البته گفت‌وگو از طریق بازی ظرافت خاصی دارد و لازم است شما نیز نه مستقیم که توسط بازی با او حرف بزنید؛ پس اگر فکر می‌کنید ممکن است نتوانید این کار را به خوبی انجام دهید، از آن صرف نظر کرده و در عوض از راه‌های ساده‌تر مثل قصه استفاده کنید. با تعریف داستان‌هایی که شخصیت اول آن ترسی مشابه کودکتان داشته و توانسته از عهده‌ مشکلش بر بیاید، روش‌های برخورد درست با ترس را به کودکتان یاد بدهید.
● بزرگ بشه یادش می‌ره
توجه داشته باشید که بسیاری از ترس‌ها به ویژه زمانی که خیلی شدید نبوده و کل رفتار کودکتان را تحت تاثیر قرار نداده‌اند، با رشد کودک خود به خود از بین می‌روند. به جای صرف وقت و انرژی زیاد و تلاش بیش از حد برای ازبین‌بردن ترس، کمی حوصله داشته باشید چون با بزرگ‌شدن کودکتان مسائل حل می‌‌شود.
در مواردی خاص، زمانی که والدین به کودکشان بسیار بی‌توجه هستند، کودک می‌ترسد چون از راه دیگری نمی‌تواند با آنها ارتباط برقرار کند. یک مادر وقت بیشتری برای کودک ترسیده‌اش می‌گذارد؛ او را بغل می‌کند و جملات محبت‌آمیز به او می‌گوید؛ کاری که شاید در حالت عادی چندان انجام نمی‌داده. خود این موضوع می‌تواند انگیزه‌ خوبی برای ترسیدن باشد؛ البته راه حل این موضوع تحویل‌نگرفتن کودک در زمانی که ترسیده نیست بلکه راه‌حل، تحویل گرفتن او در زمانی است که از چیزی نترسیده است. درعین‌حال تا زمانی که در این زمینه مطمئن نشده‌اید، کار کودکتان را تعبیر و تفسیر نکنید.
● اعتمادش را جلب کنید
هیچ‌وقت کودکی که از تاریکی می‌ترسد را به بهانه‌ ازبین‌بردن ترس در جایی تاریک رها نکنید؛ چراکه آنچه او بعد از بیرون‌آمدن از اتاق یاد گرفته، اعتمادنکردن به شماست و نه فراموش‌کردن ترسش! در عوض می‌توانید از قدم‌های کوچک‌تر استفاده کنید؛ حضور در تاریکی برای زمانی کوتاه در بغل شما؛ در مرحله‌ بعد در کنار شما؛ در مرحله‌ بعد با کمی فاصله از شما و بعد کم‌کم افزایش زمان و در قدم‌های بعدی فرستادن او به جایی تاریک درحالی که با او حرف می‌زنید و او صدایتان را می‌شنود.
در مرحله‌ بعد شنیدن صدای تلویزیون یا دیگر وسایل آشنا و رفتن به تاریکی و بعد از مدتی برای لحظاتی کوتاه تنها به جای تاریک رفتن درحالی که شما بدون صحبت دم در منتظر او ایستاده‌اید و... به همین ترتیب تا ترسش کامل از بین برود. توجه داشته باشید تا زمانی که ترس او در مرحله‌ای از بین نرفته، قدم بعدی را شروع نکنید و البته موفقیت او را تشویق کنید. و باز هم مثل همیشه اگر کودکتان مشکل حادی دارد، از همان ابتدا با متخصص تماس بگیرید.
● عوامل ترس در سنین مختلف
▪ مهم‌ترین عامل ترس:
ـ غریبه­ها و افراد ناآشنا، نوزادان
ـ جدا شدن از مادر یا کسی که از او مراقبت می­کند؛ معروف به اضطراب جدایی و شایع­ترین علت ترسف شیرخواران در محدوده ۱۰ تا ۱۸ ماهگی
ـ ترس از موقعیت­های خیالی مثل روح، هیولا و شیطان، کودکان ۴ تا ۶ ساله
ـ موقعیت­های واقعی­تری مثل زلزله، سیل یا آتش سوزی، کودکان ۷ تا ۱۲ ساله
نینا
http://newmind.mihanblog.com


همچنین مشاهده کنید