جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


سعی می‌کنم در انتخاب‌هایم سختگیرتر باشم


سعی می‌کنم در انتخاب‌هایم سختگیرتر باشم
دختر روان‌پریش «شوریده»، دختر اثیری «مواجهه»، دختر فانتزی «تردست»، دختر جنوب شهری «اخراجی‌ها» و سایر نقش‌ها، حاصل تلاش ۴، ۵ ساله بازیگری نیوشا ضیغمی است.
حضور در فیلم پرفروش سال قبل «اخراجی‌ها» و «توفیق اجباری» قابلیت‌های تجاری بازیگری او را نشان داده و حضور موفق در فیلم فرهنگی و روشنفکرانه «حس پنهان» قابلیت‌های هنری بازیگری ضیغمی را ثابت کرد. اکران همزمان «قرنطینه» و «تلافی» فرصتی شد تا با نیوشا ضیغمی گفت‌وگویی داشته باشیم.
▪ اکران دو فیلم همزمان از یک بازیگر، حسن است یا عیب؟
ـ از جهتی دارای محاسنی است و از سوی دیگر دارای معایبی؛ البته حال‌وهوا و داستان دو فیلم، نوع کاراکترها و نوع شخصیت‌پردازی دو فیلم از یکدیگر مجزاست. رعنای «تلافی» دختر ثروتمند، پولدار و برج‌ساز است. به‌نوعی هم پرخاشگر و عصبی است اما دختر فیلم «قرنطینه» آرام، ساکت و از طبقه پایین جامعه است، از طرفی همزمانی اکران دو فیلم این خطا را برای مخاطب به‌وجود می‌آورد که با یک فیلم مواجه است و فقط یکی را برای دیدن انتخاب کند.
▪ سال‌های قبل، فیلم‌هایی که بازی داشتید، پشت خط اکران مانده بودو امسال دو فیلم با هم اکران می‌شود.
ـ دقیقا، تازه در اوایل تابستان هم دو فیلم دیگر اکران می‌شود. به‌هرحال تقدیر اینگونه بود.
▪ سکه شانس‌تان برنده شده است؟
ـ بله! (با خنده) به‌هرحال از این اتفاق خوشحالم و منتظر پیامدهای آن هستم.
▪ رعنا در فیلم «تلافی» دختری تحصیلکرده تاحدی مأخوذ به حیا و خجالتی است و حتی در مقابل سروصدای سرکارگر، واکنشی از خودش بروز نمی‌دهد.
ـ رعنا خانواده‌اش مرفه و پولدار بوده‌اند و بعد از فوت پدرش میلیاردر شده و از کودکی در چنین فضایی پر از نعمت و رفاه رشد و نمو کرده است.
▪ اما برای شوهرش خط و نشان هم می‌کشد.
ـ بله، برای حمید هارت‌ و پورت می‌کند اما اساسا زیاد اهل پرخاشگری و مقابله با سرکارگر بی‌ادب و خشن ساختمان نیست، البته ماجرای درگیری رعنا و سرکارگر در فلاش‌بک فیلم جریان دارد و طی ۳ سال، رعنا تغییر کرده است.
▪ یک‌سری از دعواهای حرفی و کلامی نظیر فیلم «چه‌کسی از ویرجینا وولف»می‌ترسد ساخته مایک نیکولز بین رعنا و حمید در «تلافی» رخ می‌دهد.
ـ بله، حمید و رعنا با حرف و کنایه به هم نیش می‌زنند اما در نهایت اختلاف اساسی و ریشه‌ای میان آن دو وجود ندارد.
▪ اینکه دو فیلم به فاصله هم کار شود، هنر کارگردان فیلم بعدی است که بتواند با علم به این مساله فاصله‌گذاری میان بازی‌های بازیگر ایجاد کند.
ـ دقیقا چنین مساله‌ای درست است و به کارگردان بستگی دارد. تمام سعی‌ام این بود که بعد از اتمام «تلافی» از حال‌وهوای آن خارج شوم و تجربه جدیدی را در «قرنطینه» ارائه کنم. خوشبختانه طراح چهره‌پردازی هر دو فیلم، مهری شیرازی بود و به‌خوبی توانست به‌لحاظ فیزیکی و چهره‌ای، تفاوت ایجاد کند...
▪ رعنا در «تلافی» خیلی خوش‌لباس و شیک‌وپیک بود.
ـ خب، موقعیت مالی رعنا خوب است و در حال ساختن برج است، بنابراین لباس‌های متنوع و خوبی می‌پوشد اما باید در نظر داشت شرایط زمانه و جامعه تغییر پیدا کرده و این را هنگام فیلمبرداری فیلم «گناه من» تجربه کردم. الان شما نمی‌توانید آدم‌های شمال و جنوب تهران را به‌لحاظ نوع پوشش طبقه‌بندی کنید و بگویید فلان پسر یا دختر حتما با این لباس‌هایش جنوب شهری یا بالاشهری است و الان ممکن است به‌لحاظ مارک و نوع جنس لباس، بین یک دختر بالاشهری و پایین‌شهری تفاوت باشد اما به‌لحاظ مد آن، قطعا تفاوتی وجود ندارد و تفاوت‌های ظاهری و فیزیکی دهه‌های ۵۰، ۶۰ و ۷۰ از میان رفته است. دختر فیلم «قرنطینه» علی‌رغم پایین‌شهری بودنش، دانشجو و تحصیلکرده است، در جامعه حضور فعالی داشته است و در نهایت این مسائل باعث پررنگ‌شدن شخصیتش می‌شود، البته این دختر معصومیت و حجب و حیای بیشتری نسبت به رعنا دارد.
▪ رعنا در «تلافی» خودش را در زندگی، «ایزوله» کرده، نه با کسی رفت‌وآمد دارد و نه حتی خدمتکاری در خانه او دیده می‌شود.
ـ بله، از همه گریزان است و خودش را برتر از دیگران می‌بیند. حتی با هوشنگ (مباشرش) مثل نوکر رفتار می‌کند. اصولا طبقه مرفه، روشنفکر و مشهور، به‌علت ذهنیت و شکی که به آدم‌های دیگری که قصد ارتباط با آنها را دارند و تصور می‌کنند آنها قصد سوءاستفاده مالی از آنها را دارند، از بقیه دوری می‌کنند و کم‌کم در پیله تنهایی خودشان فرومی‌روند.
▪ جایی «رعنا» در فیلم به وضعیت شوهر دلخواهش اشاره می‌کند (جنتلمن، باادب، خوش‌لباس و موهای مرتبی داشته باشد).
ـ این برآیند تضاد فکری رعنا و حمید است. حمید، درست برخلاف این ایده، موهایش ژولیده و لباس‌های راحتی و جین می‌پوشد و شلخته به‌نظر می‌رسد و هر دو به‌علت این رفتارهای متضادشان درصدد تلافی و مقابله به مثل برمی‌آیند.
▪ و به‌راحتی هم قصد جدایی از یکدیگر را دارند.
ـ شاید فیلم «تلافی» به‌لحاظ ساختار و پرداخت فیلم، چندان قوی نباشد اما یک حرف روز جامعه را بیان می‌کند.
به این مضمون که طلاق و جدایی در جامعه ما عادی شده است و در طول روز و هفته مدام با این خبر روبه‌رو می‌شویم که فلان دوست و آشنا از همسرش جدا شده و هیچ تعجبی را برخلاف سال‌های قبل برنمی‌انگیزد. زوج‌هایی که حتی نمی‌دانند برای چه هدفی ازدواج کرده‌‌اند و این امر شاید به دلیل عدم رفتار درست طرفین باشد. اصلا یکی از دلایل حضورم در «تلافی» طرح و بیان همین معضل بزرگ اجتماعی بود. الان بیشتر زندگی‌های مشترک شبیه کارتون تام و جری شده است و مدام در حال اذیت و آزار همدیگرند و تازه وقتی از هم فاصله می‌گیرند متوجه می‌شوند هیاهوها و اختلاف‌ها بر سر هیچ بوده است.
▪ حالا رعنا شوهر می‌خواسته یا سرکارگر؟
ـ رعنا از این حرف حمید خیلی دلخور و ناراحت می‌شود و این مساله به احساس ضعف حمید در مقابل رعنا برمی‌گردد که چنین ذهنیتی دارد و رعنا می‌گوید آنقدر پول دارد که بتواند هر چیزی را بخرد و دیگر نمی‌آیم زندگی مشترکم را بر این اساس پایه‌ریزی کنم. به هر حال کلام تاثیر زیادی دارد و سال‌ها می‌تواند اثرش باقی بماند و حرف‌هایی گاه زده می‌شود که اصلا فراموش نمی‌شود.
▪ رعنا خیلی سریع و دور از منطق از گناه حمید در جهت مشارکت در آدم‌دزدی‌اش می‌گذرد.
ـ قبول دارم فیلمنامه ضعف‌هایی دارد و حتی وقتی فیلمنامه را خواندم احساس می‌کردم فیلم خیلی بهتر از آن چیزی که است از کار درمی‌آید.
▪ سرطان خون هم در هر دو فیلم وجود دارد.
ـ خیلی اتفاقی بود، اما در «تلافی» خیلی سریع از آن عبور می‌شود، اما در «قرنطینه» نقطه محوری رخدادن ماجراهای فیلم محسوب می‌شود.
▪ جوکی که در محضر عنوان کردید که گوسفند می‌خواهد خودکشی کند، به تاکسی می‌گوید مستقیم کشتارگاه از خودتان بود؟
ـ برای این سکانس قبل از شروع فیلمبرداری با سعید اسدی دنبال لطیفه خوبی می‌گشتیم که در گوشی موبایلم این لطیفه را پیدا کردم (با خنده). امیدوارم توانسته باشد فضای مورد نظر را در آن سکانس به وجود آورده باشد.
▪ یک‌جای دیگر در فیلم چنین حس و حالی وجود دارد و رعنا به جای عکس حمید در قاب از عکس سگی استفاده کرده است.
ـ آره، خیلی صحنه جذاب و بامزه‌ای بود!
▪ پرداخت خوبی هم داشت.
ـ بله، هنوز هم از این سکانس خنده‌ام می‌گیرد. عاقبت لج و لجبازی در زندگی همینه! (با خنده) یکی از دوستانم با همسرش اختلاف دارد ...
▪ دوستان سینمایی؟
ـ نه و این دوستم تمام لباس‌های شوهرش را به کارگر سر کوچه داده است.
▪ با حمید گودرزی زوج هنری تشکیل داده‌اید؟
ـ این موضوع خیلی اتفاقی به وجود آمد و اصلا برنامه‌ریزی شده نبود و در نظر بگیرید «گناه من» سه سال قبل ساخته شده بود و نقش‌ها هم متفاوت بود.
▪ شما روانشناسی خوانده‌اید، چقدر از این قضیه در تجزیه و تحلیل و آنالیز نقش‌هایتان استفاده می‌کنید. فکر می‌کنم در ایفای نقش دختر روان‌پریش «شوریده» این امر به شما کمک زیادی کرد؟
ـ روانشناسی و جامعه‌شناسی اصلا یکی از مباحث بازیگری است و تحلیل و کنکاش نقش در حقیقت همان روانشناسی است. همه شخصیت‌ها پیچیدگی‌ها و اوج و فرودهایی دارند که بازیگر بر اصول روانشناسانه می‌تواند به آنها دسترسی پیدا کند.
▪ آخرین باری که با هم گفت‌وگو می‌کردیم، از تمایلتان به کارگردانی سخن می‌گفتید.
ـ جزو آدم‌هایی هستم که در کوتاه‌ترین زمان به موفقیت در کار بازیگری رسیده‌ام. اصول و مبانی کارگردانی را می‌شود در شش ماه فرا گرفت. اما باید برای کارگردانی مطلوب و سنجیده صاحب جهان‌بینی و اندیشه پخته‌ای بود. تمام موضوعات برای فیلمسازی در طول این صد و اندی سال مورد استفاده قرار گرفته و مهم ارائه نگاه‌های جدید و متفاوت است. امیدوارم به‌زودی به این نگاه جدید دست پیدا کنم.
▪ از معدود بازیگرانی هستید که هنوز در مجموعه‌های تلویزیونی حضور پیدا نکرده‌اید اما در برنامه‌های شعرخوانی نوروز در تلویزیون در کاخ گلستان حضوری موفقیت‌آمیز داشتید.
ـ حبیب‌الله کاسه‌ساز به من لطف داشتند و از من برای حضور در این برنامه دعوت کردند. به‌زعم زمان محدود تلاش کردم کار را به بهترین شکل ارائه کنم. زیرا نسل جوان ما حال و حوصله چندانی برای خواندن کتاب و شعر ندارند. شاید شعرخواندن تعدادی از بازیگران جوان در چنین برنامه‌ای انگیزه‌ای به آنها در جهت کتابخوانی بدهد.
▪ به نظر می‌رسد در سال ۸۷ روزهای خوبی را در پیش داشته باشید؟
ـ بله، اما بیشتر از آنکه به اکران فیلم‌هایم در سال ۸۷ فکر کنم، آرزو داشتم فیلمنامه خوبی برای کار پیشنهاد شود. از ابتدای سال با انبوهی از پیشنهادات بازیگری روبه‌رو بودم که متاسفانه هیچکدام‌شان چنگی به دل نمی‌زد. امسال سعی می‌کنم نسبت به گذشته در انتخاب‌هایم سختگیرتر باشم. دوست دارم نقش آنقدر چالش و پیچ و خم داشته باشد که تا مدت‌ها بعد از فیلمبرداری رهایم نکند.
▪ مثل یک کشتی‌گیر که با حریفش دست و پنجه نرم می‌کند؟
ـ دقیقا.
▪ مثل اینکه از بعضی از انتخاب‌هایتان چندان راضی نباشید؟
ـبله، اما نامی از آنها نمی‌برم. به هر صورت در آن مقطعی که تصمیم گرفتم دلایل و استدلالی برای قبول نقش‌ها داشتم.
احمد محمداسماعیلی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید