سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


کلید طلایی موفقیت


کلید طلایی موفقیت
نگاه به آمارهای کلان کارآفرینی در کشورهای مختلف جهان و روند تغییر فعالیت های کارآفرینان طی سال های اخیر بصیرتی خاص را برای سیاستگذاران پدید می آورد که با بهره گیری از این اطلاعات و آگاه شدن از روندهای یاد شده سیاستگذاری دقیق تری انجام خواهند داد. در مقاله حاضر آمار و وضعیت فعالیت های کارآفرینی در ۳۷ کشور جهان که حدود ۶۵ درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند مطرح می شود و در پایان توصیه هایی برای برنامه ریزان مطرح می شود.
آمارها نشان می دهد در سال ۲۰۰۷ در سرتاسر جهان حدود ۵۴۰ میلیون نفر در فعالیت های کارآفرینانه مشارکت داشتند. در ۳۷ کشور صنعتی و در حال توسعه ۹۲ درصد تولید ناخالص داخلی حاصل این نوع فعالیت هاست. در این کشورها در حال حاضر حدود ۳۱۰ میلیون کارآفرین مشغول فعالیت هستند که تقریبا ۱۴ درصد جمعیت ۱۸ تا ۶۴ ساله را در این ۳۷ کشور تشکیل می دهند.
واقعیت این است که میزان فعالیت های کارآفرینی در کشورهای مختلف بر مبنای ویژگی های جمعیتی و اقتصادی بسیار متفاوت است. برای مثال در ژاپن، روسیه و بلژیک تنها سه درصد افراد ۱۸ تا ۶۴ ساله به فعالیت های یاد شده اشتغال داشتند در حالی که در هند و تایلند این رقم ۱۸ درصد است. در تحقیقی که از سوی دانشگاه های اروپایی انجام شده مشخص شد میزان فعالیت های کارآفرینی در کشورهای توسعه یافته آسیایی (ژاپن، هنگ کنگ، چین تایپه و سنگاپور) و اروپای مرکزی (روسیه، کرواسی، لهستان، اسلوونی و مجارستان) بسیار پایین است. پس از این کشورها استرالیا، کانادا، نیوزیلند، آفریقای جنوبی و ایالات متحده قرار دارند. سپس نوبت به کشورهای آمریکای لاتین یعنی آرژانتین، برزیل، شیلی و مکزیک می رسد. بالاترین میزان کارآفرینی در کشورهای در حال توسعه آسیایی یعنی چین، کره، هند و تایلند مشاهده می شود.
از سوی دیگر مشاهده می شود که طی پنج سال گذشته میزان فعالیت های یاد شده در هر یک از ۳۷ کشور مورد مطالعه رشد کرده است زیرا نگاه دولت ها به مقوله کارآفرینی تغییر کرده و پیشرفت های تکنولوژیک نیز زمینه را برای این فعالیت ها فراهم کرده است. درباره انگیزه های کارآفرینی، تحقیقات نشان می دهد در این کشورها دو سوم افراد به شکل داوطلبانه نه از سراجبار و صرفاً با مشاهده فرصت های تجاری مناسب و سودده وارد این وادی شده اند اما یک سوم دیگر به اجبار یعنی به این علت که شغل مناسب دیگر نیافته اند به کارآفرینی روی آورده اند. کارآفرین های گروه اول بیشتر در کشورهای توسعه یافته مشاهده می شوند در حالی که گروه دوم حدود نیمی از کارآفرین ها را در کشورهای در حال توسعه تشکیل می دهند.
نکته دیگر که در این بررسی ها مشاهده شد این است که سن و جنس رابطه ای ثابت با فعالیت های کارآفرینانه دارد. برای مثال احتمال ورود مردان به این حوزه دو برابر زنان است و افراد ۲۵ تا ۴۴ ساله بیش از دیگر گروه های سنی به کارآفرینی اقدام می کنند. انگیزه زنان و مردان نیز باهم تفاوت دارد. برای مثال در کشورهای توسعه یافته زنان هنگامی که تساوی فرصت های شغلی را می بینند به کارآفرینی تشویق می شوند در حالی که در کشورهای در حال توسعه زنان به سبب فقدان شغل و کم بودن سطح تحصیلات به کارآفرینی در ابعاد محدود می پردازند.
درباره ساختار فعالیت های کارآفرینی محققان به این نتیجه رسیده اند که تقریباً در تمام بخش های اقتصادی این نوع فعالیت ها وجود دارد اما ۹۳ درصد کارآفرین ها در حوزه هایی وارد فعالیت می شوند که از پیش وجود داشته است و تنها هفت درصد به فعالیت در حوزه های جدید پرداختند که بازاری جدید به وجود آورده اند. از سوی دیگر کسب و کارهای یاد شده عمدتاً حداکثر ۲۰ نفر را به کار مشغول کردند.شواهد نشان می دهد میزان کارآفرینی تاثیر بسیار بالایی در رشد اقتصادی کشورها دارد. در کشورهایی که از دو دهه پیش سیاست های دولت به تشویق کارآفرینی کمک کرده، فرهنگ حاکم بر جامعه به گونه ای تغییر کرده که زمینه ها از هر جهت برای این نوع فعالیت ها آماده شده است. به سبب وجود این زمینه ها بخش آموزش نیز اصلاح شده و نوعی ارتباط عمیق بین فعالیت های اقتصادی و مراکز آموزشی به وجود آمده است.
طی سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ تقریباً ۹۷ میلیارد دلار به شکل سرمایه گذاری در کارآفرینی در ۳۷ کشور مورد تحقیق اختصاص یافته است این در حالی است که تامین سرمایه به شکل غیررسمی حدود شش برابر این میزان یعنی ۵۹۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است. از سوی دیگر تحقیقات نشان می دهد، دسترسی کسب و کارهای تازه تاسیس به منابع مالی غیررسمی بسیار بیشتر از دسترسی به منابع رسمی نظیر وام های بانکی است.
این امر نشان می دهد به ویژه در کشورهای در حال توسعه تسهیل دسترسی به وام های بانکی از بهترین اقداماتی است که دولت ها برای تشویق کارآفرینی می توانند انجام دهند.تحقیقات اخیر نشان می دهد، شرایط ساختار کارآفرینی ملی یعنی
۱) میزان باز بودن بازار یعنی دسترسی کارآفرین ها به بازار و کیفیت قوانین ضدانحصار،
۲) سطح تحصیلات کارآفرین ها،
۳) ظرفیت جمعیت و مهارت های مردم برای ورود به حوزه کارآفرینی،
۴) کیفیت قوانین حفاظت از حقوق معنوی،
۵) کیفیت حمایت دولت و نهادهای عمومی از کارآفرینی
۶) حمایت از کارآفرینی زنان عواملی هستند که به حرکت سرمایه گذاری ها به سوی تامین مالی کسب و کارها و کارآفرینی تاثیر مستقیم دارند. این عوامل همچنین بر رشد اقتصادی کشور ها موثر است.البته از آنجا که عوامل موثر بر رشد اقتصاد بسیار متنوع و پیچیده هستند تعیین دقیق میزان تاثیر کارآفرینی به رشد اقتصاد دشوار است. این یک واقعیت است که کارآفرین ها در تمام کشورها از الگویی واحد در زمینه فعالیت کارآفرینی استفاده نمی کنند.
برای مثال سنگاپور و هنگ کنگ به جای تاکید بر کارآفرینی در حوزه صنعتی بر تجارت تاکید دارند زیرا شرایط جغرافیایی و ساختار نیروی کار آنها چنین اقتضایی دارد. در حال حاضر ارزش صادرات و واردات سنگاپور و هنک کنگ چند برابر تولید ناخالص داخلی آنهاست و رشد ملی آنها تا اندازه زیادی به تحولات در ساختار تجاری جهان وابسته است اما در مجموع می توان گفت، هیچ کشوری در جهان وجود ندارد که در آن فعالیت های کارآفرینی بسیار زیاد اما رشد اقتصادی آن پایین باشد اما نکته بسیار مهم این است که فعالیت کارآفرینی به خودی خود منبعی برای رشد اقتصادی نیست برای آنکه کارآفرین ها به رشد اقتصاد کشورشان کمک کنند باید شرایط کلی و کلان اقتصادی، مقررات و قوانین و جو تجاری مساعد باشد. می توان گفت، اگر ساختار اقتصاد و بازار در یک کشور برای رشد اقتصادی مساعد باشد، رشد فعالیت های کارآفرینی حرکت به سوی رونق اقتصادی را تسریع و تسهیل خواهد کرد. در ادامه رئوس نتایج تحقیقات آماری مطرح می شود:
۱) میزان کارآفرینی در هر کشور بازتابی از شرایط عمومی اقتصاد کلان است و با تغییر در تولید ناخالص داخلی تغییر می کند. در این زمینه فرهنگ و نهادهای اجتماعی نیز موثر هستند.
۲) تنها هفت درصد از کسب و کارهای جدید زمینه به وجود آمدن بازارهای نو و خدمات و کالاهای جدید را فراهم می کنند. بخش بزرگی از این هفت درصد در کشورهای توسعه یافته هستند. ۹۳ درصد کسب و کارها صرفاً همان کالاها و خدماتی را که موجود هستند تولید می کنند.
۳) شرکت های جدید با پتانسیل بالا یعنی شرکت هایی که از تکنولوژی های جدید استفاده می کنند بیشترین امکان را برای ایجاد شغل دارند اما تعداد آنها بسیار کم است. همچنین شرایط حاکم بر فعالیت آنها نیز باشرایطی که دیگر شرکت های جدید و متعارف دارند تفاوت دارد. این نوع شرکت ها در کشورهای توسعه یافته بیشتر فعالیت می کنند.
۴) ارتباطی مستقیم بین میزان فعالیت های کارآفرینی و رشد اقتصادی کشورها وجود دارد. نکته جالب توجه اینکه تاثیر تاسیس شرکت های جدید دو سال بعد در ارقام تولید ناخالص داخلی مشاهده می شود.
۵) فرهنگ های سازگار با کارآفرینی، سیاست های مناسب دولت ها و وجود دوره ها و دروس کارآفرینی در ساختار آموزشی کشورها و حمایت مالی از کارآفرینی از مهم ترین عوامل تشویق کارآفرینی هستند و تقریباً در تمام کشورها از اهمیت یکسانی برخوردارند.
۶) اکثر کسب و کارهای جدید و کارآفرین یا تحت مالکیت یک خانواده یا در مالکیت یک شخص هستند. در بسیاری از کشورها این وضعیت موانعی را برای دسترسی به منابع مالی رسمی نظیر وام های بانکی پدید می آورد. بدین ترتیب ضروری است دولت ها در این نوع کشورها با اصلاح قوانین بانکی ترتیبی دهند که حمایت مالی مناسب از کسب و کارهای جدید به ویژه طی سه سال نخست فعالیت صورت پذیرد. تحقیقات نشان می دهد به طور متوسط میزان تامین مالی از منابع غیررسمی شش برابر میزان تامین مالی از سوی نهادهای رسمی نظیر بانک هاست.صرف نظر از عوامل مشترک تاثیرگذار بر فعالیت های کارآفرینی تحقیقات نشان می دهد این فعالیت ها به ویژه در کشورهایی تاثیرات بزرگ بر اقتصاد داشته که نوعی بومی سازی در ساختار کارآفرینی صورت گرفته است. این بدان معناست که هر کشور باید بر مبنای مولفه های اقتصاد داخلی و محیط اقتصادی و تجاری منطقه ای که در آن قرار دارد برای کارآفرین ها الگوی فعالیت متناسب ارائه دهد.
محمدعلی آذری نیا
منابع: گلوبال اینترپرونور،شیپ مانیتور و دانشکده علوم تجاری لندن
منبع : خانه کارآفرینان ایران


همچنین مشاهده کنید