سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


مک کللان و واترگیت ۲۰۰۸


مک کللان و واترگیت ۲۰۰۸
کتاب اسکات مک کللان، مشاور مطبوعاتی بوش و سخنگوی کاخ سفید با عنوان"دورن کاخ سفید بوش و فرهنگ فریب واشنگتن"، مدتی است که به یکی از سوژه های جنجالی در محافل سیاسی و خبری آمریکا تبدیل شده است.
لحن انتقاد جویانه، اعتراف گونه و افشاگرانه این کتاب باعث شده است که توجه قانونگذاران در کاپیتول هیل نیز جلب شده و این گمانه زنی را که کنگره از وی برای شهادت در تحقیقی توسط کنگره علیه دولت بوش دعوت به عمل آورد، تقویت کرده است.
مک کللان با انتقادی بسیار شدید از رییس جمهور آمریکا وی را به تبلیغات برای جلب حمایت‌ در آغاز جنگ عراق و تلاش برای تغییر سریع اوضاع متهم کرد. مشاور بوش نوشته است: من هنوز هم بوش را دوست دارم و او را تحسین می‌کنم، اما او و مشاورانش یک سری مبارزات تبلیغاتی را با سطح بالایی از دروغ آغاز کردند که برای حفظ و جلب حمایت‌های مردمی در زمان جنگ بسیار ضروری بود.
وی در ادامه آورده است: تاریخ ثابت می‌کند که آنچه اکثر آمریکایی‌ها در مورد آن اتفاق نظر داشتند یعنی تصمیم حمله به عراق یک اشتباه بسیار جدی استراتژیک بوده است. هیچ یک از جمله من نمی‌توانیم با قاطعیت بگوییم که دورنمای این جنگ بعد از دهه‌ها سال بعد چگونه خواهد بود. در حالی که همه ما می‌توانیم به طور کامل تاثیرات آن را درک کنیم، آنچه الان می‌دانم این است که هر جنگی باید زمانی آغاز شود که ضرورت دارد و جنگ عراق ضرورتی نداشت.
نکته ای که بیش از همه موجب آزار جورج بوش می شود این است که این کتاب در بحبوحه مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با فروش فوق العاده ای مواجه شده است. از سوی دیگر انتشار نتایج یک نظرسنجی توسط شبکه CBS این وضعیت را بغرنج تر کرده است. این نظرسنجی از محبوبیت ۲۵ درصدی بوش در میان مردم کشورش حکایت دارد. رقمی که حتی از سوی بسیاری از تحلیلگران نزدیک به حزب جمهوریخواه نیز فاجعه آمیز ارزیابی شده است.
در چنین موقعیتی بهترین راهبردی که به مک کین پیشنهاد شده این است که از خیر کمک های مالی ای که بوش قادر است با توجه به نفوذ خود در میان جمهوریخواهان برای وی جذب کند، گذشته و امیدوار باشد تا تصویری متفاوت از خود نسبت به هم حزبی کاخ سفیدیش در اذهان به ثبت برساند.
این موضوع باعث شده است که احتمال بروز دو دستگی در حزب جمهوریخواه بیش از پیش خطرآفرین جلوه کرده و باعث شود که برخی از جمهوریخواهان برجسته و اعضای ارشد دولت بوش توجه بیش از حد رسانه ای به این موضوع را شدیدا مورد انتقاد قرار دهند.
اد کیلپسی، مشاور کاخ سفید چندی پیش طی نامه ای به شبکه CBS ضمن سرزنش این شبکه به خاطر حذف برخی از اظهارات رئیس جمهور در یک مصاحبه، توجه بیش از حد این رسانه به جنگ عراق را نگران کننده توصیف کرده است.
ترند دافی، معاون سابق مک کللان هم با انتشار مقاله ای در واشنگتن پست نوشت که مک کللان هرگز در زمان حضورش در کاخ سفید از اشتباهاتی که در کتاب اخیرش مدعی تجربه آنها شده است، حرفی به میان نیاورده بود.
استراتژیست های حزب جمهوریخواه معتقدند در زمانه ای که حزب جمهوریخواه برای مقابله با دموکرات ها بیش از هر زمانی در گذشته به یکپارچگی و حمایت از میراث بوش نیاز دارند، نباید وقایعی نظیر انتشار یک کتاب باعث شود که نامزد اصلی جمهوریخواهان در مبارزات انتخاباتیش خود را تافته ای جداباقته جلوه داده و سعی کند هویتی کاملا مستقل از بوش در اذهان ترسیم کند.
اما به نظر می رسد که وضعیت بسیار بغرنج تر از آن باشد که بتوان حتی با حمایت های کلی از سیاست های بوش در دوران زمامداریش، انسجام در حزب جمهوریخواه را حفظ کرد. اکنون با توجه به انتقاد پیشین برخی دیگر از مشاوران سابق بوش از عملکرد و افول غیرقابل کنترل وجاهت وی انجام چنین کاری تا حدی گزاف و پرهزینه شده است که در نهایت حزب جمهوریخواه را مجبور سازد که بوش را برای حفظ اعتبار خود به قربانگاه ببرد.
شاید وضعیت کنونی بوش و اتهامات دروغگویی به مردم آمریکا با وضعیتی که برخی از روسای جمهور آمریکا در گذشته تجربه کرده و موجب ثبت نام آنان در تاریخ آمریکا شده است، قابل مقایسه باشد. این مقایسه ای است که اکنون برخی از رسانه های آمریکا آن را به صراحت بیان می کنند.
در ماه می سال ۱۹۶۰ پس از آنکه ایزنهاور پرواز هواپیمای جاسوسی مدل U-۲ آمریکا بر فراز آسمان شوروی را تکذیب کرد، این کشور اسنادی در این مورد ارائه کرد و موجبات سرافکندگی بین المللی آمریکا از این حادثه فراهم آمد.
لیندون جانسون و ریچارد نیکسون هم در دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی با انتشار گزارش هایی کذب از روند پیشرفت ها در جنگ ویتنام، نامی ناخوشایند از خود در خاطره آمریکایی ها بر جای گذاشتند. در سال ۱۹۷۴ هم ماجرای واترگیت موجب استعفای نیکسون شد. همچنین دروغ های بیل کلینتون در مورد عدم وجود هرگونه رابطه میان وی و مونیکا لوینسکی استیضاح و سرافکندگی وی را در افکار عمومی کشورش به همراه آورد.
آیا عدم محبوبیت بوش و وجود اتهامات متعدد دروغگویی علیه وی باعث خواهد شد تا واترگیتی دیگر در تاریخ سیاسی ایالات متحده رقم بخورد یا این که انتقام گیری علیه وی به کارزار انتخاباتی ماه نوامبر آمریکا و کابوس هولناک از پیروزی باراک اوباما در ارودگاه جمهوریخواهان موکول خواهد شد.
نویسنده : حسن بنانج
منبع : دیپلماسی ایرانی


همچنین مشاهده کنید