چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ناکامی احساس در برابر منطق


ناکامی احساس در برابر منطق
شکست ۱-۲ استیل آذین در برابر سپاهان نوین در واپسین روز از بازی های پلی اف لیگ دسته اول فوتبال کشور که موجب راهیابی تیم دوم سپاهان به لیگ برتر و ابقای تیم علی پروین در لیگ یک شد، به واقع ناکامی یک تیم حسی و فاقد برنامه های مدون در برابر تیمی بود که به هر حال در این زمینه ها برنامه دار و مدون تر از استیل آذین عمل می کرد.
چرخابی مربی سپاهان نوین بعد از تساوی بدون گل در دیدار رفت در اصفهان نیز به برتری و در عین حال کم تجربه بودن تیمش اشاره کرده و گفته بود که جبران آن نتیجه میسر است. استیل آذین نیز اشتباهی را کرد که بسیاری از تیم ها در شرایطی مشابه مرتکب می شوند. آنها گمان کردند که بعد از تساوی بدون گل در زمین رقیب بهترین شرایط برای صعودشان فراهم آمده است، حال آن که یک تساوی همراه با گل در مسابقه خانگی نیز برای حذف شان کفایت می کند و این اتفاق دقیقا برای شاگردان پراشتباه فرهاد کاظمی در ورزشگاه دستگردی تهران روی داد. قصور بزرگ ترین آنها این بود که بلافاصله بعد از گلی که محمد پروین زد، گل مساوی را پذیرا شدند و چون چیزی برای از دست دادن نداشتند فقط در صورت پیروزی بالا می رفتند و حملات شان بدون پشتوانه نیز بود، به جای زدن گل دوم، چنین گلی را در دروازه خودشان دیدند و بازی ۰-۱ برده را در یک چشم به هم زدند ۱-۲ به حریف سپردند و همراه با آن مجوز صعود به بالاترین دسته لیگ را هم به حریف اصفهانی تقدیم کردند و یک سال تلاش خود را بی ثمر نهادند.
● دور از انتظار
حقیقت آن است که استیل آذین در همان اواسط فصل و بعد از یک سری نتایج بد و پرنوسان حذف شده بود و آنچه آنها را به پلی اف رساند، کسب حداکثر امتیازات در ۵ دیدار آخر فصل بود که قدری هم دور از انتظار نشان می داد.
استیل آذین از این نعمت بزرگ و شانس مجدد نیز سود نجست و با همان شکل با آن برخورد کرد که در تمامی طول فصل با فرصت ها و امکانات خود مواجه شده بود و می خواست لحظه ای و با حملات احساسی و استفاده از تک مهره هایش به نتیجه برسد و هرچه باداباد. اما چنین سیستم هایی سال ها است که کارایی خود را از دست داده است و حتی اگر تیم علی پروین از این مخمصه خود ساخته عبور می کرد و لیگ برتری می شد، در رایزنی فوق تغییری ایجاد نمی شد و همان برداشت و تلقی از بازی و نوع حضور این تیم در میدان وجود می داشت.
استیل آذین از زمانی که فرهاد کاظمی را آورد، قدری بهتر و برنامه دارتر شده بود اما تضاد همچنان در این تیم موج می زد و مشخص بود که به جای علم، حس در این تیم حرف می زد و همه چیز بر اساس احساس به پیش می رود و هیچ چیز مبتنی بر برنامه ریزی درازمدت نیست و تیم، لحظه ای عمل می کند، شجاعت و گل های محمد پروین که آقای گل فصل شد و مشارکت های آذری که بهترین توپ ساز در این تیم بود و درخشش های گاه و بیگاه رزاقی راد که کمتر نشانی از ایام حضورش در پاس داشت، گاه پیروزی های بزرگ و پرگلی را نصیب استیل آذین می کرد، اما یک خط دفاعی پر از اشتباه که هر لحظه امکان داشت گل بخورد و دروازه ای که گاه با ابراهیم میرزاپور به راحتی باز می شد، محمد محمدی نیز نمی توانست قفلی همیشگی بر آن بزند و هیچ تضمینی را به تیم نمی داد.
● کلید پیروزی
برخوردهای پروینی و اعتراض ها و کلمات ویژه او نیز استیل آذین را در لحظات حساس بیدار نکرد و یک بار دیگر ثابت شد که در عصر علمی شدن فوتبال دیگر جایی برای حکومت صرف و احساس نیست و انرژی و شوق هر چند هنوز کلید پیروزی است، اما باید برنامه و منطق هم داشت و آن را نیز ضمیمه بازی تیم کرد که از عنصر دوم گاه در بازی استیل آذین اثری دیده نمی شد.
ضعف و اشتباه در برداشت و بررسی وضعیت کلی مسابقات نیز در کار و بازی استیل آذین رویت می شد و این تیم تمام تلاش خود را کرد تا در گروهش اول شود و در پلی اف به فولاد خوزستان فاتح گروه مقابل برخورد نکند که هر چند در ظاهر فکر درست و اندیشه مدبرانه ای بود، اما این تیم به همان اندازه در احوالات سپاهان نوین دقیق نشد تا ببیند با چه کسی طرف است و در برابر آن چه باید بکند. به همین خاطر یک خوشبینی مفرط نیز در حرکات و گفتار سران استیل آذین قابل رویت بود که از همان عدم شناخت حریف نشات می گرفت. در بازی رفت، استیل آذین فقط با خوش شانسی مطلق و درخشش محمد محمدی که یکی دو فرصت تک به تک را از رقیب گرفت نجات یافت، وگرنه می توانست با اختلاف یکی دو گل بازنده باشد و با این وجود فرهاد کاظمی طوری با اطمینان از برد ۰-۲ یا ۰-۳ تیمش در دیدار برگشت و صعود قطعی استیل آذین سخن گفت که انگار مسابقه دیگری را دیده و اصلا لب خط بازی رفت نایستاده است!
● راه دشوار آینده
حال استیل آذین است و یک فصل پول به هدر دادن برای بازیکنانی که هر چند نامدار بوده اند اما انگیزه و کشش و تاثیرگذاری گذشته را ندارند، سرمایه فراوانی را به هدر داده اما حتی یک پنجم آن خدمت ارایه نکرده اند. مشکل اصلی و بزرگ استیل آذین این است که چطور خودش را برای یک فصل طولانی دیگر از مسابقات لیگ یک توجیه و آماده کند و اگر قرار است با دور ریختن بساط فعلی و تغییر تفکرات قبلی خود تیمی دیگر و متفاوت را برای خود جور کند، این کار را چگونه انجام بدهد و کدام تضمین و اطمینان را می تواند به ثمر دادن برنامه های ثانوی خود داشته باشد و چگونه مطمئن باشد که با روال تازه کارش به چیزی می رسد که در این فصل بدان نرسید و آیا اصولا مدیریت و سرمایه گذاران استیل آذین حاضرند آزموده را دوباره بیازمایند و یک بار دیگر به قوه تشخیص پروین اعتماد کنند و آیا پروین تمایل دارد خودش را مجددا وارد این جنگ های بزرگ کند.
فقط زمان جواب این سوال ها را خواهد داد، اما قدر مسلم این که شکست استیل آذین ناکامی تصوراتی بود که استفاده از نامداران و میانسالان پرتجربه را در هر شرایطی راه پیروزی می داند حال آن که عرصه لیگ یک نیز صحنه تاخت و تاز جوانانی بوده است که چون شهرت ندارند برای رساندن تیمشان به لیگ برتر دست به هر کاری می زنند و لحظه ای هم از حرکت نمی ایستند، حال آنکه بازیکنانی که سال ها در لیگ برتر بازی کرده اند و حتی ۳۰ تا ۵۰ بازی ملی در کارنامه خود دارند و از مرزهای شهرت و ثروت عبور کرده و پول های درشتی هم در اوایل و اواسط فصل گرفته اند دیگر از جان مایه نمی گذارند و حتی اگر بگذارند، در نهایت پشت سر جوانانی می مانند که انگیزه های فزون تری دارند.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید