پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


همه ملت‌ها ملانصرالدین دارند


همه ملت‌ها ملانصرالدین دارند
ملانصرالدین را یکی از حکمای طنز و شوخ‌طبعی در تاریخ جهان لقب داده‌اند. چرا که در میان ملت‌ها کمتر نماد بذله‌گویی و شوخ‌طبعی با ملانصرالدین قابل مقایسه است.
لطیفه‌های او، افزون برکشورهای اسلامی، در پهنه وسیعی از جهان، از آلمان گرفته تا ژاپن زبانزد
ملت هاست. با آنکه این شخصیت را هر ملتی به نامی می‌خواند و عنوان و لقب متفاوتی به او می‌دهد، اما در همه آنها شخصیت فرزانه او در هیات یک روستایی ساده و خوش سیما تصویر می‌گردد که سخنان ساده و شیرین و در عین حال حکیمانه‌اش به دل‌ها می‌نشیند و از همین رو همه این ملت‌ها او را بومی و از آن خود می‌دانند.ملانصرالدین را به نام‌های متعددی می‌نامند.
از جوحه، جوحا، جحی، سید جوحا، جیوفا، جهان، خوجه نصرالدین، نصرالدین حوجا و ملانصرالدین، گرفته تا آرتین (در ارمنستان)، اویلن سیپیکل (در آلمان) و مکینتاش (در اسکاتلند). اما در همه این اسامی مفهوم واژه ملا، به معنای شخص درس خوانده و با سواد مستتر است. در زبان ترکی «حوجا» هم به معنای استاد و معلم دانشگاه به کار می‌رود و هم در محاوره «حوجام» (استاد من) عنوان احترام‌آمیزی است که به شخص با سواد خطاب می‌شود.
ملانصرالدین کیست و در چه زمانی می‌زیسته و چگونه شخصیتی بوده و اساساً چنین شخصی وجود حقیقی داشته یا ساخته و پرداخته ذهن ملت‌هاست. اینها سوالاتی است که محققان نتوانسته‌اند به آنها پاسخ قاطع بدهند. در روایت‌های عامیانه ترکی، زمانی او را هم عصر تیمور لنگ دانسته‌اند و حتی بنا بر همین روایات ملاقاتی هم بین ملانصرالدین و آن سفاک صورت پذیرفته بوده است. یا اینکه در سده دهم میلادی او را با حسین ابن منصور حلاج، که در بغداد بر دار شد دیده‌اند و یا گفته شده است که در اوایل سده پانزده میلادی او با سید عمادالدین نسیمی، شاعر، که در حلب پوست کنده شد، حشر و نشر داشته است.به باور فولکلورشناسان غربی، بعد از فروپاشی حکومت سلجوقیان بر اثر جنگ‌های صلیبی و متعاقب آن حمله مغول و بروز ناآرامی‌های اجتماعی در آسیای غربی، قرن سیزدهم میلادی اهمیت ویژه‌ای در تاریخ منطقه دارد. اهمیت این قرن در آن است که ما در این سده با سه چهره برجسته در این بخش از جهان روبه‌رو می‌شویم.
نخست، جلال‌الدین مولوی است که با سبک و شیوه عارفانه قصه سرایی‌اش مرشد و مراد طبقه ممتاز و تحصیل کرده منطقه وسیعی از آسیای غربی، به مرکزیت ایران تا آسیای مرکزی است. دوم، یونس امره شاعر پر آوازه آسیای صغیر است که در قالب و محتوای آثارش نقطه مقابل مولوی است. او همان مضامین مولوی را به جای زبان فاخر فارسی، که تنها طبقه‌ای خاص آن را در می‌یافتند، به زبان ترکی ساده بیان می‌کرد که برای توده‌های وسیع مردم قابل فهم بود و از آن لذت می‌بردند.چهره سوم از آن ملانصرالدین است در هیات یک روحانی روستایی بذله‌گو که برای تلخ‌ترین مسائل زندگی هم راه‌حل‌های شیرین و شوخ‌طبعانه و حکمت‌آمیز در آستین داشت.
او با قریحه شوخ طبعانه‌اش، با ظرافت و زیرکی به نقاط ضعف مردم و بلاهت‌های حکام می‌تاخت و در این رهگذر نه فقط سبب رنجش و بر آشفتگی کسی نمی‌شد که باعث نشاط و شعف آنها نیز می‌گردید. همین منابع شمار لطیفه‌های ملا را حدود ۱۱۲ تا ذکر می‌کنند و بقیه را الحاقی و انتسابی می‌دانند.به حکایت منابع عربی «جوحا»ی عرب‌ها به شکل «حوجا» وارد زبان ترکی شده است و نزدیکی دو واژه جوحا و حوجا را نیز بهترین دلیل آن ذکر می‌کنند.
در همین منابع آمده است که در سده شانزدهم میلادی لطیفه‌های ترکی ملا به عربی ترجمه شده و به آن عنوان «نوادرالحوجه نصرالدین افندی» داده شده است‌ و نهایتاً ملا را هم عصر سلاطین سلجوقی همچون علاءالدین کیقباد و عزالدین ورکن الدین دانسته‌اند که در قرن سیزدهم میلادی در آسیای صغیر حکومت می‌کردند. در منابع ایرانی، به نوشته محمد جعفر محجوب «... از نخستین سال‌های رواج فن چاپ در ایران رساله‌ها و نمونه‌های متعدد از لطایف ملانصرالدین با حجم‌های مختلف به طبع رسیده و تقریباً در تمام آنها که از روی نسخه‌های خطی فارسی چاپ شده، قهرمان اصلی داستان‌ها جحا (یا جحی) نامیده شده است...» دائره‌المعارف فارسی ملانصرالدین را چنین توصیف کرده است: مرد ظریف ساده لوح بذله‌گوی معروف، که احوال او با افسانه‌ها آمیخته است و حکایات و امثال و نوادر بسیار در افواه بدو منسوب شده است.
احمد مجاهد در مقدمه تحقیق و تالیف جامع خود به نام «جوحی»، می‌نویسد «نخستین چاپ کتاب ملانصرالدین، به نام «نوادر الخوجه نصرالدین افندی الرومی المشهور به حجا» به عربی، در سال ۱۲۷۸هجری ق-۱۸۶۰م، در مصر که در آن زمان تحت متصرفات دولت عثمانی بود انجام پذیرفته است». در مقدمه اولین نشر لطیفه‌های ملانصرالدین از سوی «محمد رمضانی دارنده کلاله خاور» از قلم مولف و ناشر آن می‌خوانیم: «... این بنده در نتیجه چند ماه تفحص در کتب مختلف فارسی قدیم و جدید و نسخ ترکی و عربی آن قریب ششصد لطیفه و حکایت از ملا گرد آورده... و منتشر کردم».
اما از جهت شکل و صورت ظاهری، معمولاً ملا را در کسوت یک روحانی روستایی می‌دهند. غیر از شوروی سابق، که او را در هیات «قهرمان کار سوسیالیستی» و «مبارز راه صلح» تصویر می‌کردند، بقیه ملت‌ها او را در پوشش کشورهای اسلامی و معمولاً به همراه خرش، به تصویر کشیده‌اند. در ازبکستان «خوجا نصرالدین» را با شال پهن و قبای راه راه و عرق چین، به شکل روحانیان آن منطقه نشان می‌دهند. در تصاویر مصری و عموماً عربی، ملا را با ریش و عمامه و قبای بلند تا قوزک پا، که هیچ نشانی از شوخی و شوخ طبعی در آن دیده نمی‌شود ترسیم می‌کنند.در ایران، هم در تصاویر عامیانه‌ای که از ملانصرالدین در دست است و هم در آثار فردریک تالبرگ، که لطیفه‌های او را مصور کرده است، این روحانی رند و فرزانه با رعایت معیارهای جامعه ایرانی بدون عبا و عمامه و بیشتر به شکل روستائیان سنتی ایرانی ترسیم شده است. اما با همه تطویلی که این نوشته پیدا کرده است، نمی‌توان از یک نمونه استثنایی از چهره ملانصرالدین یاد نکرد و گذشت.
و آن، چهره‌ای است که دو هفته نامه «ملانصرالدین» چاپ تفلیس عرضه کرده است. نماد این نشریه که روحانی روستایی متین و موقری است همواره در کاریکاتورهای صفحه اول نشریه حضور دارد و حکیمانه ناظر مسائل مضحکی است که در آن کاریکارتورها مطرح می‌شود و باعث خنده خوانندگان می‌گردد.
جلیل محمد قلیزاده، طنزپرداز توانای آذربایجان و ناشر «ملانصرالدین» از قول ملا و خطاب به خوانندگانش می‌گوید: «ای برادران مسلمان من! اگر می خواهید بدانید که شما به که می‌خندید، آینه به دست بگیرید و جمال مبارک خود را در آن تماشاکنید».
غلامعلی لطیفی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید