جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


دوره انتظار


دوره انتظار
بورس را می توان به یک بازی ورزشی تمثیل کرد که در آن توپ می تواند با سرعت های مختلف بین بازیگران رد و بدل شود، شبیه بازی گلبالی باشد که در آن بازیگران نابینا مدت ها به دنبال توپ می گردند یا شبیه بازی پینگ پنگی که در آن بازیگران باید هرچه سریع تر توپ را به حریف منتقل کنند. سهم را هم می توان به یک توپ بازی تشبیه کرد که در یک دوره زمانی ممکن است تعداد دفعات معینی بین بازیگران بازار یا سهامداران منتقل شود.
در بازارهای مالی نیز برای آنکه سرعت بازی را اندازه گیری کنند و بدانند بازار تا چه حد راکد است یا تا چه حد با سرعت در جریان است از معیارهای استانداردی استفاده می شود از جمله این معیارها سرعت گردش سهم است. مثال ساده ای ارائه می کنم، فرض کنید در شهری کلاً ۱۰ هزار مترمربع زمین وجود دارد و در هر سال ۱۰۰ متر مربع زمین معامله می شود، در این صورت هر مترمربع زمین به طور متوسط هر ۱۰ سال یکبار معامله می شود. در اینجا باید گفت میانگین مدت انتظار برای آنکه یک زمین مفروض معامله شود ۱۰ سال است اولاً باید توجه داشت که این عدد «میانگین» است و ممکن است زمینی هر سال از یک دست به دست دیگر بچرخد یا ممکن است زمینی حتی ۱۰۰ سال یکبار هم مورد معامله قرار نگیرد ثانیاً از دید خریدار زمین بدیهی است که این مدت ۱۰ سال نیست، زیرا هر فردی می تواند هر لحظه که اراده کند زمینی را خریده و به تملک خود درآورد.
آنچه در تیتر روزنامه «سرمایه» مورخ ۲۷ خردادماه نیز آمده بود همین واقعیت عینی و غیرقابل مناقشه است که نشان می دهد با تقسیم عدد ۵۰ میلیارد دلاری ارزش فعلی بازار بر معاملات هفت میلیارد دلاری سهام در دوره یک سال گذشته، به طور میانگین برای یک سهم هفت سال زمان لازم است تا معامله شود.چنین تیتری باز نافی دو واقعیت بدیهی است: «اولاً این عدد «میانگین» است و در سهامی که از نقدشوندگی بالاتری برخوردار هستند، میانگین دوره انتظار برای آنکه آن سهم مشتری پیدا کند، کوتاه تر است و در بخش راکد بازار این نسبت بیشتر، که میانگین را به هفت سال می رساند ثانیاً از دید یک سهامدار (با فرض آنکه ناکارآیی صف خرید یا فروش در بازار موجود نباشد) هر لحظه امکان معامله سهم وجود دارد. در تهیه این گزارش بسیار مایل بودیم که این نسبت را با مقادیر متناظر در بورس های معتبر دنیا مقایسه کنیم که به دلیل ضیق وقت که طبیعت کار روزنامه نگاری است، فقط مقایسه آن با بورس های محدودی از جمله بورس عربستان میسر شد که این نسبت در مورد آن یک سال است. از آقای دکتر عبده تبریزی متشکرم که نسبت های مربوط به سرعت گردش سهم را در سرمقاله روزنامه «سرمایه» مورخ ۲۸ خردادماه ارائه دادند و حقانیت این گزارش را به صورت جامع تری اثبات کردند و نشان دادند که در کندترین بورس جهان (بورس استانبول) این عدد نزدیک یک است و اثبات می کند بورس تهران با سرعتی نزدیک یک هفتم سرعت معاملات سهام در بورس استانبول به کار خود ادامه می دهد و در زمره کندترین بورس های جهان است.نکته مهم تر آنکه در روز انتخاب این تیتر به عنوان «تیتر یک» «سرمایه» از دکتر رحمانی مدیرعامل بورس تهران خواسته شد در مورد سرعت گردش سهام نظرات خود را بیان کنند که ایشان در سرمقاله ای که همزمان با آن تیتر در روزنامه «سرمایه» مورخ ۲۷ خردادماه به چاپ رسید، با اعلام اینکه «سرعت گردش سهم یا مدت زمان لازم برای چرخش یک سهم در بازار سرمایه در حال حاضر هر هفت سال یک بار اتفاق می افتد» نتیجه گیری «سرمایه » را تایید و بر سرعت گردش پایین سهام در بورس تهران به دلایل ساختاری تاکید کردند.به هر حال این گزارش هیچگاه مساله ناگفته یا بدیعی را در برنداشت و سال هاست که کارشناسان در سمینارهای علمی و مصاحبه با جرائد به آن اذعان داشته اند و دلایل آن را اندک بودن درصد سهام شناور آزاد و بلوکه شدن بخشی از معاملات سهام دانسته اند. دلایل انتخاب این سوژه از سوی سردبیری روزنامه «سرمایه» آن بود که اکنون ارقام بزرگی از ارزش بازار سهام و پیش بینی افزایش های بیشتر در سال های آینده مطرح می شود و لازم است با تهیه مطلبی توجه خوانندگان به این نکته هم جلب شود که ممکن است سهامی سال ها معامله نشوند یا بلوکه شوند ولی در ارزش بازار محسوب شوند.برای مثال اکنون ارزش بازار سایت اینترنتی yahoo به حدود ۵۰ میلیارد دلار (رقمی معادل ارزش کل بورس تهران) می رسد و اگر پنج عدد سهم این شرکت در بورس تهران عرضه شود، نمی توان خبر از دو برابر شدن ارزش کل بورس در یک روز را داد و باید با معیارهای خاص ارزش موثر بازار را محاسبه کرد. هرچند فارغ از این محدودیت نیز در این گزارش نشان داده شده است ارزش بورس تهران با معیارهای فعلی تفاوت بسیاری با بورس های منطقه دارد.تیتر این مقاله «هفت سال انتظار برای معامله یک سهم» است و نه «هفت سال انتظار برای معامله یک سهامدار» و این دو تیتر تفاوت بسیار اساسی و ماهوی با یکدیگر دارند. در اولی تصور می شود سهم همچون کالایی است که باید هفت سال منتظر بماند تا خواهانی برای او یافت شود، در حالی که یک سهامدار هر آن که اراده کند، می تواند در بازار سهم دلخواه خود را به دست آورد. بازی کردن با اعداد و ارقام بدون پایه عینی و علمی مبنی بر رشد ارزش بازار سهام و... هرچند تغییر ایجاد کند، واقعیت را عوض نخواهد کرد.
علی فرحبخش
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید