جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

پیام ها و پیامدهای حماسه سوم تیر


پیام ها و پیامدهای حماسه سوم تیر
به تدریج تغییر نمادهای فرهنگی که معرف و سخنگوی لایه زیرین و هسته سخت فرهنگ جامعه است، مأموریت ویژه مؤسسات فرهنگی شد. تغییر پیوسته نوع پوشش، گفت وگو، ایماء و اشارات، سبک زندگی، تغذیه، ارتباطات جمعی و هجوم گسترده واژگان در ساختار زبان مخفی به فرهنگ لغات جوانان بویژه در وب لاگ هاو... بیانگر حضور نامتجانس «غیر»در مدیریت حوزه فرهنگ عمومی بود.
برآیند مجموعه رفتارهای طراحی شده در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی قبل از پدیده سوم تیر، بیانگر رسوخ، نفوذ و حضور پیدا و پنهان تفکر بیگانه در درون حاکمیت بود به طوری که بعضاً گزش صدای برخاسته از حنجره برخی مسئولان سیاسی جمهوری اسلامی، افزون تر و کارآمدتر از گزش مواضع خصمانه استکبار در نهادهای بین المللی بر اندام انقلاب اسلامی می نمود.
منتخب سوم تیر برآیند مهندسی افکار عمومی براساس اجتماعات ساختگی، حزبی و... نیست بلکه انکشاف مردم است.
واکاوی درباره نحوه شکل گیری و ظهور پدیده های سوم تیر ۱۳۸۴ از دو منظر میسر بلکه ضرورت دارد. نخست تبیین شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن جامعه و آنگاه بازشماری ویژگی هایی که مردم را برای انتخاب نیکوی خویش برانگیخت.
بررسی شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که از سوی نهادهای درون حاکمیت برای انقلاب مردم شریف ایران، پیش آورده بودند به گونه ای بود که در حوزه فرهنگ با بازتولید و افکندن و سریان واژگان و رویکردهایی همچون تساهل، تسامح، مدارا و... اباحه گری دولتی فرهنگ را مشروعیت می بخشید و به تدریج امکان افول و آنگاه جایگزینی ارزش ها و هنجارهای متفاوت با فرهنگ برخاسته از جامعه ایرانی را فراهم می ساخت.
اعتقاد و ابرام بر این مبنای فکری از سوی نهادهای فرهنگی حاکم، عرصه توجیه و تولید را برای انبوهی از فرآورده های فرهنگی و هنری در حوزه های موسیقی، تئاتر، سینما، رمان، داستان و... که مأموریت در ساخت هنجارهای «غیر» داشت، فراهم نمود.
به تدریج تغییر نمادهای فرهنگی که معرف و سخنگوی لایه زیرین و هسته سخت فرهنگ جامعه است، مأموریت ویژه مؤسسات فرهنگی شد. تغییر پیوسته نوع پوشش، گفت وگو، ایما و اشارات، سبک زندگی، تغذیه، ارتباطات جمعی و هجوم گسترده واژگان در ساختار زبان مخفی به فرهنگ لغات جوانان بویژه در وب لاگ ها و... بیانگر حضور نامتجانس «غیر»در مدیریت حوزه فرهنگ عمومی بود.
در حوزه اجتماعی به جای اتخاذ سیاست های مبتنی بر اندیشه انقلاب اسلامی و طراحی برنامه های جامع و پیگیری مطالبات ناشی از سیاست های اجتماعی و اصرار به استیفای حقوق مردم با آینده نگری و پیش بینی متناسب با روند تحولات جمعیتی، درموضوعات اساسی همچون اشتغال برای جوانان، تأمین مسکن، تسهیل ازدواج و... و در صورت تحقق حقوق مصرح مذکور در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، کارآمدی مفاد و محتوا و ساختار آن را به ارمغان می آورد، با قلب مسائل اساسی و جایگزین ساختن مسائل القایی و امور متوهم، ناکارآمدی قانون اساسی را زمزمه می کردند، به تضعیف نهادهای سیاسی- اجتماعی قانونی، اهتمام می ورزیدند و به جای توسعه سرمایه اجتماعی و جلب اعتماد، همبستگی و همکاری آحاد هم میهنان برای تأمین نیازهای اساسی ایشان، فروپاشی اجتماعی را از سوی حزب حاکم در دستور کار تشکل های اجتماعی قرار می دادند.
در شرایطی که به دلیل اتخاذ اباحه گری فرهنگی و عدم توجه به نیازهای اساسی جوانان، نرخ طلاق افزون می شود و زنان اولین و گسترده ترین قربانیان چنین رویکردها و برنامه ها بودند، تأکید بر سازماندهی جوانان برای دستیابی به حقوق زنان، قومیت ها، صلح جهانی و... از سوی دستگاه های اجتماعی، موضوعیت می یافت.
در هنگامه ای که به دلیل انباشت جمعیت نوجوان وجوان کشوردر دو بخش مهم آینده ساز آموزش و پرورش و آموزش عالی، شایسته می نمود، بهبود کیفیت و کارآمدی سامانه ها و اثربخشی فرآورده های آن پرورش نسل هویت ساز، دانا و توانا در تولید علم و فناوری، امکان تأسیس جامعه ای دانش بنیان را فراهم سازد با اخلال در این دو نهاد مهم و اتخاذ سیاست هایی همچون انحلال نهادهای تربیتی و حادثه آفرینی در سطح دانشگاه ها، اختلال در دستیابی انقلاب اسلامی به اهداف متعالی آموزش عمومی و عالی می نمودند.
در حالی که مردم سازماندهی شده در شهرهای کوچک، روستاها و مستقر در دهک های پائین اقتصادی، براساس مفاد سیاست های اجتماعی مندرج در قانون اساسی، متقاضی بهسازی امور زندگی خویش و بهره مندی از رفاه و تأمین اجتماعی هستند و جوهر انقلاب اسلامی اصرار بر اصلاح و ارتقای شاخصه های رفاه وتأمین اجتماعی را جست وجو می کند و خواهان نواختن آهنگ فراگیر توسعه در سراسر میهن اسلامی می گردد و کاهش شکاف بین دهک های بالا و پائین جامعه و بین ساکنان شهر و روستا می گردد، سیاست های حاکم بر برنامه های توسعه به گونه ای است که فاصله بین دهک ها و بین ساکنان شهر و روستا، ژرف تر می گردد و فقر رخ می گشاید، فساد آشکار می شود، تبعیض توجیه می پذیرد و ویژه خواری روا می نمایاند و... در حوزه سیاسی، صدای متفاوت با اندیشه انقلاب اسلامی از سوی حاکمان بر دستگاه های سیاسی جمهوری اسلامی، شنیده می شود. اصرار بر زدودن اعتقاد و سلب اعتماد از نهادهای قانونی سیاسی که سازنده و نگه دارنده هویت تابناک انقلاب اسلامی ایران هستند، پافشاری به ایجاد اختلال توسط مسئولان سیاسی- امنیتی در درون قشرهای دانشجویی، طراحی پیوسته رفتارهای خشونت آمیز همراه با انتشار و انتساب القابی که بیانگر عقب ماندگی، تحجر، ناکارآمدی و... به نیروهای وفادار انقلاب است، آن گونه ترویج یافت که مسئولان سیاسی- امنیتی وزارت کشور به جای تأمین امنیت با متخصصین کوی دانشگاه، همنشین و هم ندا می شدند.
نمایندگان مجلس برای استیفای حقوق متوهم خویش از نهادهای محترم و ارزشمند سیاسی مصرح در قانون، در درون مجلس به تحصن می نشینند، فروپاشی اجتماعی، دستور کار رسانه های مکتوب و نشست های خبری و حزبی قرار می گیرد و...
برآیند مجموعه رفتارهای طراحی شده در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی قبل از پدیده سوم تیر، بیانگر رسوخ، نفوذ و حضور پیدا و پنهان تفکر بیگانه در درون حاکمیت بود به طوری که بعضاً گزش صدای برخاسته از حنجره برخی مسئولان سیاسی جمهوری اسلامی، افزون تر و کارآمدتر از گزش مواضع خصمانه استکبار در نهادهای بین المللی بر اندام انقلاب اسلامی می نمود. اینگونه بود که ترنم دل انگیز اصولگرایی در اندیشه، نوگرایی در روش و همگرایی در رفتار، بازگشت به مبانی، روش ها و کارکردهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی رویکرد اساسی مردم ایران، در انتخابات گردید.
گفتمان عدالت خواهی برای دستیابی به توسعه فراگیر و پایدار که مقوم ذاتی و جوهر انقلاب مردم ایران است، جایگزین توسعه یک بعدی سیاسی موعود گردید.
مهندسی علمی مسائل اساسی مردم از سوی اصولگرایان، جانشین مسائل القایی و موضوعات متوهم شد. خواست عمومی مردم ایران برای نیل به کمال، سعادت، آسایش و آرامش با امکان اشتغال کرامت آفرین، اسکان امن، ازدواج آرامش زا و... برجسته شد و حضور و ظهور اصولگرایان را تسجیل ساخت.
بررسی های علمی و کنکاش در دلایل گرایش و انتخاب مردم ایران که بارها از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ایران، تحسین شده و مورد استقبال قرار گرفته، حاکی است که ویژگی های شخصیتی جناب آقای دکتر احمدی نژاد، متغیر تعیین کننده در انتخاب او از سوی مردم شریف ایران است.
کسوت استادی در دانشگاه، دانایی و توانایی وی را در فهم، مدیریت و برنامه ریزی کلان کارآمد ساخته است. زی ساده و تعلق به قشر متوسط جامعه، وی را در دریافت و تشخیص واقعی مسائل اساسی مردم از مسائل القایی، موفق نموده است، پاکی و خلوص او در زندگی، تهور و شجاعت را برای اتخاذ تصمیمات بایسته فراهم نموده است.
بنیان دینی وی، رویکرد تکلیف گرایی را همراه با تدبیر و حکمت در او تقویت نموده است. آگاهی از روش ها و کارکردهای فرهنگ اسلامی، وی را در گزینش روش های ویژه ارتباطی، کامیاب ساخته است، تصلب درحق گرایی و فروتنی در تعامل، اطمینان را برای اتخاذ مواضعی که منفعت ملی را درپی دارد، به ارمغان آورده است.
دکتر احمدی نژاد به مبانی انقلاب اسلامی و خط امام (ره) و رهبری «مدظله» بازگشت و با فطرت و دیانت مردم سخن گفت.
علاوه بر ویژگی های شخصیتی مذکور، بهره مندی از تفکر ارزشی و شالوده شکن بسیجی همراه با ترویج گفتمان عدالت و اتخاذ راهبردهای توسعه عدالت، مهرورزی، خدمت افزون و پیشرفت کشور، جامعه را برای انتخاب ممتاز، در سوم تیر، رهنمون شد. بنابراین سوم تیر، برآیند نگاه خدمت از جنس اخلاص و صداقت است.
پیامدهای انتخاب سوم تیر نیز در دو ساحت اندیشه و برنامه ریزی در دولت نهم، امکان بررسی دقیق را دارد.
به زعم تمام مردم شریف ایران اسلامی، دولت نهم، دولتی اصولگرا و متکی بر گفتمان معنویت خواهی، کمال جویی و عدالت گستری است.
دولت منتخب سوم تیر، مجموع فرآیندهای تصمیم سازی و تصمیم گیری خویش را در سپهر معرفتی دین، ذهنیت فلسفی اسلامی، دستگاه فکری شریعت کنکاش می کند. معتقد است که دین، جامع ترین، عمیق ترین و منعطف ترین دستگاه فکری است که به تمام پرسش های مطرح در سیاست و حکومت داری، پاسخ بهینه و بهنگام دارد. بنابراین نخستین پیامد دستگاه فکری دولت منتخب سوم تیر، اعتقاد و اعتماد به قابلیت و ظرفیت دین مبین اسلام برای حاکمیت است.
دومین پیامد در سپهر معرفتی دولت نهم این است که اسلام، نه تنها ظرفیت و توان ارائه پاسخ به نیازهای بشریت را دارد بلکه فراتر از این معتقد است که هیچ بن بستی با حاکمیت اسلام، مشاهده نمی شود، بلکه اسلام در موضع حاکمیت افزون تر از تأمین نیازهای بشر، سازنده نیازهای جدید است و نه تنها نیازهای فرودین حیات فیزیولوژیک بشر «آسایش» را تأمین می کند بلکه او را برای دستیابی به افق های فرادست زندگی «آرامش»، آماده می کند.
دولت منتخب سوم تیر، اعتقاد دارد، اسلام در موضع حکومت، دارنده حکمت حکومتی، فقه حکومتی و اخلاق حکومتی است که متفاوت از حوزه انفرادی است و این منظر و رویکرد برخاسته از زاویه ای است که معمار بزرگ انقلاب اسلامی با «احضار و معاصر سازی فقه جواهری» در عرصه تصمیم سازی به آن امکان وقوعی دادند.
در حکمت حکومتی، از مبانی نظری قوی، جامع، عمیق و منعطف همچون اصول و روش رئالیسم، بهره مند است و در فقه حکومتی، فقه منتظر استغنا و استفسار مکلفین و شهروندان نمی ماند بلکه حکومت موظف است همچون آینده پژوه حرفه ای به رصد و ردگیری موضوعات و مسائلی بپردازد که در دهه های آینده امکان آفرینش و حضور آنها به وجود می آید و فقه حکومتی، پیش از ایجاد مسئله و بروز چالش، به حل مسائل و ارائه راه حل اهتمام می ورزد. در اخلاق حکومتی، صرفاً به گزاره های حقوقی که نسبت به تعیین روابط افراد می پردازند، بسنده نمی شود، بلکه گزاره های اخلاقی براساس رشد یافتگی و فرزانگی شهروندان، مافوق گزاره های حقوقی، کارکردهای خود را به ارمغان می آورند.
اسلام در موضع حکومت، نه تنها «نیازسنج» بلکه برای زیست مطلوب شهروندان «نیازساز» است.
نه تنها به تأمین آسایش بلکه به آرامش آنان می اندیشد.
سومین پیامد دولت نهم، زاویه، رویکرد و منظری است که از آن منظر به پدیده ها می نگرد.
نگاه دولت سوم تیر، عطیه و گوهر ارزشمندی را که بنیانگذار فقید نظام جمهوری اسلامی با اقتباس از فقه جواهری، الگوی نوین سیاسی را با عنوان «ولایت فقیه»، ارمغان ایرانیان فرمودند، ملاک و استاندارد عملکرد خویش قرار داده است.
بنابراین افتخار به این که معیار مشروعیت، دینداری و اسلامیت تصمیمات دولت نهم، معیار صواب، صلاح، درستی و انطباق مفاد آن با نظریه «ولی فقیه» است، منتخب سوم تیر را نزد مؤمنان محبوب ساخته و تعلق خاطر ایشان را بر خویش معطوف نموده است.
دولت نهم با تابش و افکندن مسائل و موضوعات مستحدثه حکومتی در حوزه اندیشه دینی، ترافیک ایجاد نموده است و درنتیجه، تکاپو را درحوزه نظریه پردازی، گسترش داده است.
باب تعامل و نه تقابل و انعطاف، نه انفعال را با حوزه های فکری جهانی گشوده است.
اگر نظریه ها، سازنده روش ها و روش ها، آفریننده کارکردها هستند، اندیشه دینی در ابعاد مختلف با حفظ محتوای اسلامی، مولد قالب ها و ساختارهای متنوع، متکثر و... از فرآورده های آن خواهد بود. باز تولید و باز زنده سازی کارکردها و روش های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نوین در مأموریت های دولت جلوه های تابناک این جهت گیری است.
حضور فکری در جهان اسلام و مصادره مؤلفه های تغییر اراده مسلمانان در کارکردهای سیاسی - اجتماعی جهانی به نفع جهان اسلام پیامد اتکال به مبانی اسلامی از سوی دولت منتخب سوم تیر است.
احیا و تابش تفکر حضرت امام خمینی (ره) در مجموع جهان سوم و اهتمام بر استیفای حقوق شهروندان و ترویج رویکرد خداپرستی، معنویت گرایی، عدالت خواهی و... در آستانه هزاره سوم از پیامدهای مبارک منتخب سوم تیر مردم شریف ایران قلمداد می شود.
همچنین توسعه عدالت اجتماعی در برنامه ریزی کلان با اعطای فرصت برای همه و توزیع برابر منابع و اعتبارات در گستره ملی همراه با تأمین و تعقیب منافع ملی در تمام مذاکرات و روابط دیپلماتیک و برنامه ریزی معطوف به مسائل مردم در سفرهای استانی و... از پیامدهای تجهیز حاکمیت به نگاه فاخر و مبانی متعالی اسلامی است.
امید است، دولت نهم که برخاسته از خواست و اراده مؤمنان، ایثارگران، بسیجیان، فرزانگان، نخبگان و مستضعفین ایران اسلامی است با بازشناسی پیوسته برنامه ها، محتوا، مفاد، روش ها، فرآیندها، یافته ها، نتایج و پیامدهای عملکرد خود و بازخوانی ظرفیت بیکرانه اصولگرایی در گستره ملی و بازسازی کاستی های احتمالی موجود، مبادرت به بازآفرینی کارکردهای خویش نموده و ضمن بهره مندی از پویایی جاودانه، پیوسته کام شیرین ایرانیان را به شهد تجربه حاکمیت مؤمنان که منجر به کارآمدی سامانه ها و اثربخشی فرآورده ها و خدمات حکومت دینی می گردد، بچشاند.
زکریا یازرلو
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید