پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


مهارتهائی برای جوانان


مهارتهائی برای جوانان
● چگونه مهارت های لازم برای صحبت در جمع را کسب کنیم؟
در زندگی همه ما مواقعی وجود دارد که باید در حضور چند نفر راجع به مسئله ای صحبت کنیم. ممکن است این صحبت در جلسه یا کنفرانسی باشد که رسمیت داشته باشد و ممکن هم هست که در یک جمع خانوادگی یا در محیط کار بخواهیم برای دوستان یا همکارانمان صحبت کنیم. اگر مهارت های لازم را در این زمینه داشته باشیم ، قطعاً روند کار با موفقیت بیشتری انجام می شود و به نتایج بهتری می رسیم.
یکی از مباحث مهمی که اکثر صاحب نظران درباره آن اتفاق نظر دارند، مقدمه ای است که ما برای گفتار خود انتخاب می کنیم. برخی می گویند اصل مطلب مهم است و مقدمه تأثیر چندانی در روابط ندارد، در صورتی که اگر مقدمه جالب و دلنشین نباشد، دنبال کردن بقیه صحبت از جانب شنوندگان چندان قطعی نیست.
برای پرداختن به موضوع ، در صورت امکان می توانید از داستان های کوتاه، ضرب المثل ها و اطلاعات جالب دیگر برای حمایت از موضوع اصلی استفاده کنید و بر جذابیت کلام و درک بهتر آن بیفزایید.
پس سعی کنید صحبت خود را همیشه با یک مقدمه آغاز کنید و سپس به اصل بحث بپردازید. و اما مقدمه ؛ بسیاری افراد حتی در دوران تحصیل و برای نوشتن انشاء نیز برای پرداختن به مقدمه دچار مشکل می شوند، اما با توجه به نکات زیر حداقل از اصول کلی مقدمه آگاه خواهند شد:
- مقدمه باید مختصر باشد، اما در عین حال هدف از بیان آن را مشخص کند تا شنونده بداند که قرار است به چه موضوعی پرداخته شود.
- مقدمه نباید تنها اطلاعات خاصی را به شنونده منتقل کند، بلکه باید شنونده را جذب کند و برای پیگیری کلام انگیزه لازم را در او به وجود آورد.
- مطالب بیان شده باید مرتبط با یکدیگر باشند، نه این که در مقدمه به نکاتی پرداخته شود که در آخر بحث ، هیچ نتیجه ای از آنها گرفته نشود.
- در نهایت با نوع کلام خود سعی کنید ارتباطی میان خود و شنونده ایجاد کنید که موج مثبتی ایجاد شود و فضای دلنشین و مطلوبی به بحث شما بدهد
و اما در پرداختن به مطالب اصلی کلام ، پس از مقدمه ، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
- از کلمات قابل درک و با معنی استفاده کنید.
- القاب ، عناوین و اصطلاحات فوق تخصصی، کمکی به درک بهتر موضوع نمی کند. البته هنگام نیاز باید به آنها اشاره کرد.
اما موضوع اصلی نباید تحت الشعاع این مسئله قرار گیرد، زیرا شنونده خسته می شود. برای پرداختن به موضوع ، در صورت امکان می توانید از داستان های کوتاه، ضرب المثل ها و اطلاعات جالب دیگر برای حمایت از موضوع اصلی استفاده کنید و بر جذابیت کلام و درک بهتر آن بیفزایید. سعی کنید حتماً از موضوع مورد نظر به اندازه کافی اطلاع و آگاهی داشته باشید تا با تسلط کامل درباره آن صحبت کنید.
- به یاد داشته باشید هرچه بیشتر مطالعه کنید، بیشتر خواهید دانست و هرچه بیشتر بدانید و بیاموزید، به جاهای بهتری می رسید.
- وقتی از جنبه های گوناگون یک مسئله آگاه باشید، با اعتماد به نفس بیشتری راجع به آن صحبت می کنید و این حس مثبت خود را به شنونده نیز منتقل خواهید کرد.
با نوع کلام خود سعی کنید ارتباطی میان خود و شنونده ایجاد کنید که موج مثبتی ایجاد شود و فضای دلنشین و مطلوبی به بحث شما بدهد.
- با اشاره به ارزش و اهمیت موضوع ، علت انتخاب خود را در پرداختن به آن بیان کنید و در صورت لزوم جزئیاتی که مرتبط با مسئله باشند را نیز تشریح کنید.
- دیگران را در بحث خود وارد کنید و از نظرات آنها نیز مطلع شوید، چرا که اگر تا انتهای بحث پیش بروید، امکان دارد نقاط کور و مبهمی برای شنوندگان ایجاد شده باشد و آنها فرصت ابراز عقیده یا سؤال در آن موارد را نداشته باشند.
- هرگز فکر نکنید سکوت حضار دقیقاً به معنای تأیید و همراهی با گفته های شماست. حتی اگر سکوتی نیز حکمفرما شد، سعی کنید با طرح برخی سؤالات در ارتباط با موضوع کلام آنها را به شرکت در بحث تشویق کنید.
- از مکث های طولانی و توپوق زدن جدا بپرهیزید؛ زیرا این گونه موارد نه تنها حاکی از عدم تسلط و آگاهی کافی شما نسبت به موضوع است، بلکه هماهنگی و ارتباط میان موارد را از میان می برد و در ضمن موجب حواس پرتی شنوندگان و خارج شدن رشته گفتار از دست شما می شود؛ البته این کار نیاز به تمرین دارد، اما ضروری و ممکن است.
- توجه داشته باشید حتی عامی ترین مردم نیز قادر به درک میزان توانایی شما در بیان، کلام و نحوه گفتار هستند. مردم همیشه به خود افراد توجه دارند نه به مدرک و درجه تحصیلی شان. پس اگر عالی ترین مدارک تحصیلی را نیز داشته باشید، اما در انتقال مفاهیم و مقاصد مورد نظر خود ناتوان باشید، موفقیتی کسب نخواهید کرد.
- موارد فوق، نکاتی ساده اما مهم را به شما یادآوری می کنند که با وجود ساده بودن نیاز به تمرین و صرف وقت دارند که ما امیدواریم شما نیز با رعایت آنها در زندگی اجتماعی و کارهای خود، به موفقیت های روزافزون دست یابید.
● چگونه بر مشکلات خود غلبه کنیم؟
آیا شما از این که بعضی ها چگونه با زندگی کنار می آیـنـد شگفت زده نمی شوید؟ آنها همیشه تیزهوش، خوشرو و با نشاط هستند و هیچگاه در برابر مشکلات تسلیم نمی شوند و در هنگام مواجهه با آن استوار می ایستـنـد. در مـقـابـل، افـرادی هم هستـنـد کـه همـواره شـکایت دارند و گـلـه می کنند، از کاه ، کوه می سازند و زندگی را بـا اخم و تـَخم سـپـری می کنند. هر کسی به نوبه خود دارای مشکلات ، استرس ها و تنش های مخصوص به خود است امـا اگـر شما بیاموزید که چگونه با آنها کنار بیایید در پـایان ، پیروز از میدان خارج می گردید.
معجزه هـا بـه خـودی خود روی نـمی دهنـد؛ ایـن شـما هستید که باید آنها را خلق کنید. اگر مشکلی دارید ، به جای آن که منتظر بمانید تا مشکل خود به خود حل شود ، قدم نخست را بردارید و آن را حل کنید.
▪ بـرای بـرآمدن از پــس مشکلات به نکات زیر توجه کنید:
۱) به خودتان بگویید که می توانید از پس آن برآیید: نـه مشـکـل و نـه تـوانایی خود را برای حل آن مشکل دست کم نگیرید. مـمـکن اسـت عـادت کـرده بـاشیـد تا با مشکلات سـطحـی بـرخـورد کـنید و یا آنها را نادیده بگیرید تا زمانی که مشکلات آنقدر بزرگ شونـد کـه ندانید چگونه و از کجا شروع کنید. بـه خـاطر داشته باشید که هیچ مشکلی آنقدر بی اهمیت نیست که آن را نادیـده بگیرید. به جای آنکه مشکلات را پنهان کنید، آنها را جدی بگیرید و درصدد حل آنها برآیید.
۲) قدرت در دستان خود شما است: شـما قدرت آن را دارید که مشکلی را حل کنید و یا به مشکلی دامن بزنید. این بـستگی بـه آن دارد که واکنشتان نسبت به آن مشکل مثبت باشد یا منفی. واکنش منفی معمولاً شامل احساس تهدید و خـطـر نـسـبت به مشکل است که یک واکنش زنجیره وار را پدید می آورد. فرد بـیمناک، احـساس خشم توأم با نفرت در خود می کند. نفرت و خشم تنها مشکل را وخیم تر می کند.
برای مثال: اگـر شما اضافه وزن داشته باشید از این که زیاد غذا می خورید از خودتان متنفر می شوید. شـمـا می باید مثبت بیندیشید. خود را دوست بدارید سپس خواهید دید که اراده تغییر شکل ظاهری خود را در خویش خواهید یافت.
۳) از کاه، کوه نسازید: آیا عادت دارید مشکلات را اغراق آمیز جلوه دهید؟ اگـر الان بیکار هستید این بدین مفهوم نیست که هیچگاه قادر نخواهید بود شغـلـی بـیابید. و اگـر شـرکــتتان از رونق افتاده، بدین مفهوم نیست که به پایان خط رسیده اید. بـه خـاطـر داشته باشید که بسیاری از افراد دیگر در شرایط بسیار بدتری نسبت به شما قرار دارند. از منظر دیگری به مشکلات بنگرید و از خـود سـؤال کـنـیـد بـدتـرین اتـفاقی که می توانست برای شما روی دهد چه می توانست باشد؟ آیا می توانم آن را حل کنم؟
۴) از احتمالات غافل نشوید: هـر مشـکلی راه حـلـی دارد و به قول معروف «پایان شـب سیه سپید است». اعتقاد داشته باشید جای مشکلی که برایتان پیش آمده می توانست مشکلی بس وخیم تر و مصیبت بارتر برایتان رخ دهد که چنین نشده.
۵) متعهد به خود باشید: اکثر افراد شکست می خورند اما نـه بـه خاطر آنـکه فــاقد هـوش، فراست ، توانایی ، فرصت یا استعداد می باشند، بلکه به این علت کـه از مشکل خود به عنوان بهترین فرصت یاد نمی کنند. (کـه می توانند از آنها درس بگیرند یا آن را به سمت و سوی دلخواه خود سوق دهند) در صورتی که اشتیاق خود را به زندگی از دست ندهید، حتی اگر زندگی تهی و پوچ به نظر آید شما قادرید موفق شوید.
۶) صحبت کنید - گوش دهید: به یاد داشته باشید که کلید حل مشکلات بـیشتر اوقات در دست منبع دیگری غیر از خودتان است. هرگاه نیاز به کمک دارید قدم پیش بگذارید و درخواست کمک کنید. درخواست کمک، عمل ناپسندی نیست. در حقیقت بیشتر از آنکه می اندیشید دیگران به کمک شما خواهند شتافت.
هیچ مشکلی آنقدر بی اهمیت نیست که آن را نادیـده بگیرید. به جای آنکه مشکلات را پنهان کنید، آنها را جدی بگیرید و درصدد حل آنها برآیید.
۷) بیندیشید، بیندیشید و باز هم بیندیشید: از خـود سؤال کنید کـه واقـعـاً مـشـکـل شما چیـست؟ بـیـکاری یـا اعتـمـاد به نفس پایین؟ مشکل شما عدم سرمایه کافی است یا خستگی و بـی حوصلگی؟ چگونه می توانید مشکل خود را حل کنید؟ به دقت به مشکلات بپردازید و سپس مرحله به مرحله آن را حل کنید.
۸) منتظر چه چیزی هستید؟ معجزه هـا بـه خـودی خود روی نـمی دهنـد؛ ایـن شـما هستید که باید آنها را خلق کنید. اگر مشکلی دارید ، به جای آن که منتظر بمانید تا مشکل خود به خود حل شود ، قدم نخست را بردارید و آن را حل کنید. آگـاه بـاشـیـد کـه مشکلات با گذشت زمان بدتر و جدی تر می گردند. پس اگر حقیقتاً خواستار حل مشکلتان هستید قدم پیش بگذارید و از پس آن برآیید.
۹) خودانگیخته باشید: شمـا تـنـها فردی هستید کـه قـادر بـه تـحـت تـأثـیـر قـرار دادن افکارتان می باشید. افراد فقط می توانند شما را راهنمایی کنند ولی عاقبت این خود شما هستید که می توانـید ایجاد تحول کنید. بیشتر اوقات این مشکل نیست که باید حل گـردد بـلـکه اتـخـاذ تـصمیم حل آن مشکل از سوی شماست که اهمیت دارد (که برخی اوقات افراد شهامت آن را ندارند).
● کمی هم به خودتان بپردازید
آیا آرزو دارید که آرام و خونسرد و خوددار باشید و فرصت کافی برای آنچه دلخواه شماست در اختیار داشته باشید؟ اگرچه رسیدن به این هدف مشکل به نظر می رسد، اما با کمی تلاش و تجدید نظر در افکار و اعمال می توان به آن نزدیک شد.
▪ بهتر است راهکارهای پیشنهادی ما را رعایت کنید:
فراموش نکنید در دنیای شلوغ و پر استرس امروز به دست آوردن تکه ای آرامش می تواند غنیمت بزرگی باشد آیا ذاتاً همیشه مسئول امور و عهده دار نظم و ترتیب هستید؟
افراد پرکار و فعال اغلب احساس می کنند همه کارها باید تحت کنترل آنها باشد، خصوصاً مواقعی که هدف خاصی مدنظرشان است.
بنابراین سعی کنید برای یک بار هم این عادت کنترل کردن را رها کنید و بگذارید زندگی مسیر خود را بپیماید.
ذهن و روان خود را با دیدن و شنیدن کارهای هنری ، زیبا و آراسته کنید. از نمایشگاه های هنری دیدن کنید و به موسیقی گوش فرا دهید و بر زیبایی های یک گل تمرکز کنید.
به عنوان مثال بگذارید دیگران برنامه سفر دسته جمعی یا پیک نیک را سازماندهی کنند و نتیجه حاصله را بدون هیچ اظهار نظری بپذیرید و ببینید چه احساسی به شما دست می دهد. این کار ممکن است برای شما پر دغدغه و برای دیگران شگفت انگیز باشد، ولی آرامشی که برایتان به ارمغان می آورد، ارزش دارد.
ـ مسئولیت های متعدد را نپذیرید
ممکن است از این که همواره کارهای بسیاری را با هم انجام می دهید به خود ببالید، ولی قطعاً در عین کار احساس عدم تمرکز، نگرانی و خستگی می کنید.
خانم ها اکثراً از این که قادرند چندین کار را همزمان انجام دهند به خود می بالند ولیکن در نهایت از این عمل آسیب می بینند.
بنابراین در عهده داری کارها هوشیار باشید؛ یعنی کارها را یک به یک و به نوبت انجام دهید. قدر لحظه های عمر خود را بدانید و از انجام کاری که عهده دار هستید، لذت ببرید تا پس از این که کار را به نحو احسن انجام دادید، احساس موفقیت کنید.
ـ به موفقیت های خود بها دهید
همیشه توجه داشته باشید که موفقیت ، پیروزی های بعدی را به دنبال می آورد و احساس خود کم بینی را از انسان دور می کند. کافی است تنها به یک چیز که موجب بالندگی شماست و یا یک زمینه که در آن موفق بوده اید فکر کنید. ارزشمند بودن خود را مورد تأیید قرار دهید.
این بار که در مسیر کم ارزش پنداشتن خود قرار می گیرد، سعی کنید موفقیت هایتان را مرور و تأمل کنید. با این عمل همه امور را در دورنمایی مثبت قرار می دهید و احساس آرامش خواهید کرد.
سختگیری و جدی بودن زیاد سبب می شود فرصت ها را از دست بدهید و تأکید برای اجرای آن برنامه انرژی خود را بیهوده تلف کنید در مواقعی که لازم می دانید روش و تاکتیک خود را تغییر دهید تا در کارهایتان موفق تر و در رسیدن به اهدافتان خلاق تر شوید.
ـ به نیازهایتان اهمیت دهید
همیشه به فکر راضی و خوشحال کردن دیگران باشید ، کمی هم به فکر نیازهای معقول و مقبول خود باشید. این دلیل بر خودخواهی نیست.
به نقطه نظرات دیگران گوش دهید، ولی اگر لازم می دانید برای این که فرصت کافی برای پاسخ داشته باشید به آنها بگویید برای فکر کردن و تصمیم گرفتن درباره آن موضوع نیاز به زمان دارید. در عین حالی که انعطاف پذیر هستید نسبت به احساسات و عواطف خود نیز واقع گرا و بی رودربایستی باشید.
این را بدانید که این گونه برخورد با مسائل حتماً با موفقیت توأم خواهد بود. اگر رک بودن شما را به وحشت می اندازد ابتدا از مسائل کوچک شروع کنید و بعد به مسائل بزرگتر بپردازید تا بدین وسیله گستره آرامش خود را افزایش دهید.
ـ از کار خود لذت ببرید
اگر همواره در حال مسامحه و طفره رفتن از انجام کاری هستید یا احساس می کنید برای انجام کاری تحت فشار هستید، علامت این است که از کاری که انجام می دهید لذت نمی برید. واقعیت امر این است که شما به هر حال ناچارید این کار را انجام دهید، پس روی جنبه های لذت بخش آن تمرکز کنید؛ مثلا حس خوبی که به نظم درآوردن امور می دهد و یا مورد تقدیر و ستایش قرار گرفتن از بابت رسیدن به نتایج مطلوب تکیه کنید. این دیدگاه مثبت می تواند تنش های درون شما را بزداید و به شما فرصت دهد که دریابید چه تغییرات درازمدتی را می توانید ایجاد کنید.
ـ انعطاف پذیر باشید
لزوم یک برنامه روزمره برای تنظیم نیازهای زندگی بسیار خوب و معقول است ولی نباید اصرار و اجبار در رعایت آن موجب تنش و اضطراب شما شود.
سختگیری و جدی بودن زیاد سبب می شود فرصت ها را از دست بدهید و تأکید برای اجرای آن برنامه انرژی خود را بیهوده تلف کنید در مواقعی که لازم می دانید روش و تاکتیک خود را تغییر دهید تا در کارهایتان موفق تر و در رسیدن به اهدافتان خلاق تر شوید.
انعطاف پذیری به شما آرامش بیشتری می دهد چون به شما فرصت می دهد حین انجام کار روش خود را انتخاب کنید.
ـ بین کار و زندگی تعادل برقرار کنید
تداخل و ادغام زندگی کاری و اداری با زندگی خصوصی باعث اختلالات فیزیکی و عاطفی است برنامه و زمانی را برای توقف کار انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. در خانه به کار فکر نکنید و توجه خود را به زندگی خانوادگی معطوف دارید.
مواردی پیش می آید که این کار برایتان مقدور نیست، ولی سعی کنید در بیشتر موارد این مسئله را رعایت کنید.
ـ عکس العمل هایتان را عوض کنید
ممکن است همواره در تغییر شرایط تنش آفرین موفق نباشید، لیکن با تغییر دادن دیدگاه خود نسبت به آن می توانید احساسات خود را عوض کنید.
اگر کسی دیر سر قرار حاضر شد ، به جای عصبانی شدن یا صرفاً منتظر ماندن، و از وقت آزادی که به دست آورده اید لذت ببرید. اگر کسی بی ادب و پرخاشگر است به خودتان بگویید این اوست که مبتلا به فشارخون بالا می شود و نه شما.
ـ ذهن و روح خود را شاد کنید
ذهن و روان خود را با دیدن و شنیدن کارهای هنری ، زیبا و آراسته کنید. از نمایشگاه های هنری دیدن کنید و به موسیقی گوش فرا دهید و بر زیبایی های یک گل تمرکز کنید. کاغذ و قلمی را بردارید و منظره زیبایی را نقاشی کنید یا در پارک قدم بزنید یا در یک کلاس هنری ثبت نام کنید.
ـ برای آینده برنامه ریزی کنید
حتماً برای خود برنامه های تفریحی تدارک ببینید؛ چرا که چشم انتظار برنامه های تفریحی بودن نیز آرام بخش بسیار خوبی است.
فهرستی از برنامه های لذت بخش تهیه کنید و برای انجام آن برنامه ریزی کنید؛ مثلاً برنامه ای برای تهیه بلیت تئاتر و یا قرار ملاقات با یک دوست و یا خرید کتاب مورد علاقه تان تهیه کنید. با این کارها بلافاصله احساس خوبی به شما دست خواهد داد.
ـ در فعالیت های دسته جمعی و گروهی شرکت کنید
در فعالیت های یک گروه خیریه یا مذهبی شرکت کنید. شرکت در فعالیت های خیریه و کمک به افراد ، احساس خوبی در شما ایجاد می کند. شرکت در جلسات منظم گروه های مذهبی نیز آرامش روانی مناسبی به شما می دهد.
منبع : سایت تبیان زنجان


همچنین مشاهده کنید