سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


حسین علی قضایی بزرگترین تعزیه سرای جنوب


حسین علی قضایی بزرگترین تعزیه سرای جنوب
از ندگی این شاعر توانا اطلاعات زیادی در دست نیست . اما در پایان یکی از مجالس تعزیه که برای ماه رمضان سروده شده است و خط آن به قضایی منسوب است این چنین مرقوم شده است: « تمام شد مجلس وفات امام اول حضرت یعسوب الدین امیرالمؤمنین علیه السلام من کلام حسین علی قضایی علیایی الشاعر روز شنبه ۲۷ شهر جمادالآخر وقت چاشت در قضایی آباد علیا ، سنه ی ۱۲۷۱.» پس نام او حسین علی قضایی علیایی مینابی و نام پدرش عبدالله بن باقر معروف به منصف که خود یکی از نوحه سرایان معروف زمان خود بوده است .و اهل قضایی آباد علیای میناب بوده است. از زمان تولد او اطلاعی در دست نیست . اما براساس تواریخی که در پایان نسخه ها مرقوم شده است و براساس گفته های پیشکسوتان، تولد او در ربع اول قرن سیزدهم میلادی یعنی در یکی از سالهای ۱۲۱۰تا۱۲۲۰ اتفاق افتاده است . یعنی در آغاز دوره ی حکومت فتحعلی شاه قاجار( ۱۲۱۷-۱۲۵۰) که« دوران شکل گیری تعزیه بر اساس سنن حماسی- مذهبی و مرثیه خوانی و سوگواری و مذهبی و تکامل کارگردانی تحت ریاست عالیه ی شاه و بعضی شاهزادگان و نجبا» بود.تحصیلات ابتدایی را نزد پدرش که معلم مکتب خانه بود فرا گرفت و برای تحصیلات تکمیلی روانه نجف اشرف شد و پس از آموختن علوم دینی ، در دوران ناصر الدین شاه که« آخرین مرحله ی تدوین متون تعزیه خوانی رسمی و ظهور نشانه های روشن از انحطاط و عصر طلایی تعزیه خوانی از لحاظ ساختمان و تزیین تکایا که همه ی گروهها ی اجتماعی ، از هر قوم و صاحی و طایفه یی که باشند در آن فعالانه شرکت دارند . » به ایران بازگشت و مطمئنا با بسیاری از نسخه های تعزیه که در تکیه دولت تهران اجرا می شده است آشنا بوده. مثلا در یکی از بحر طویل های خود که گفتگوی شمر و عباس را بیان می کند، در نسخه ی تهران این گونه آمده است :
« ای زنا زاده ی ملعون زسگ کمتر بی دین جفاجو ، زچه این قدرانی لاف و گزاف و بنمایی تو به من از ره کین ، لشکر خود را ، اگر آماده شد از بهر تو لشکر زختا و ختن و هم زبسار و گر همه روی زمین پر شود از لشکر تو ، ذره ای اندر دل عباس نه بمی ، نه هراسی ، نه ملالی که به یک حمله چنان نعره کشم از جگر و تیغ کشم از کمر و یاد کنم حیدر صفدر »
اما قضایی به تقلید از آن می گوید:
« آخر ای زاده ی ذوالجوشن زچه ترسانیم از انبوه لشکر ،که منم فارس میدان دلاور ، منم زاده ی حیدر، که به گهواره بدرید بازو که بداو قاتل عنتر ، به دو انگشت ربودی در خیبر ، در این عرصه ببین که ربایم به چه سان سر ، من از فرقه ی بیداد شما را .»
وی بعد از مراجعت به زادگاه خود و با حمایت رؤسا وبزرگان میناب ،شروع به سرودن مجالس تعزیه کرد از جمله حامیان او که بسیار از آنها به نیکی یاد می کند می توان به رئیس محمد صالح و حاج شیخ محمد جعفر چیلک اشاره کرد چنان که خود در یادداشت هایش می نویسد:« و بعد از آن مطاع امجدم جناب آقا رئیس محمد صالح که فی الحقیقه ماشاءالله است . و از دانایان صاحب کمال که شاهد وجودش به زیور جمال آراسته است و نظیر خود ندارد جناب علامه کیف الحاج حاج شیخ محمدجعفر چیلک که معروف و مشهور است و شریعت مسلک است ، ربط در همه فنون دارد. در قلم و رقم و بلاغت و فصاحت و حسن مصادقت و صباحت فردی است بی همتا ...» .
در آن زمان حسینیه ی (منبر)« لب رود خانه»از بزگترین و پررونق ترین اماکن عزاداری به حساب می آمد ، و همه ی مردم از روستاهای اطراف برای عزاداری و تماشای تعزیه به این حسینیه می آمدند و چون افراد متمول از آن حمایت می کردند سعی می کردند افرادی را که صوت خوش دارند به خدمت بگیرند . بنابر این قضایی برای اولین بار مجالس تعزیه را برای این حسینیه سرود . اما بعد از مدتی بین آنها دعوا و مشاجره رخ داد . و هر کس که در دهات اطراف قدرتی داشت ازجمله خوانین و مالکان زمین که از لحاظ مال و مکنت در سطح خوبی بودند سعی کردند با پرداخت مقرری قضایی را مجاب کنند بهترین و حزین ترین اشعار تعزیه را برای آنها بسراید . ازجمله این روستاهای می توان از کریان و نصیرایی نام برد . بانیان تعزیه در این روستاها هنوز هم مدعی هستند که نسخه ی آنها بهترین است .
قضایی بعد از سرودن تعزیه برای هر منطقه ای آن را وقف همان حسینیه ( منبر) می کرد و« شاید یکی از دلایلی که که باعث شده است دست سیاحان خارجی به تعزیه نامه های این خطه نرسد همین عامل باشد. »
اما احتمالا در پایان دوران زندگی شاعر، رؤسا و بزرگان میناب از حمایت او دست کشیده اند چنان که خود در یادداشت هایش از این بی توجهی گلایه می کند : « به جمعی سروکارش نه قدردان کلامش نه شهرتی و نه تاجی ، قدردانی اگر هست امروز سرکار ذوالاقتدار صاحب اختیار، احمدشاه است .اگر چه قدر کمترین به قدر پر پشنه نمی داند. لکن راست است باید از روی راستی در آمد و نباید پوشید که گفته اند:« به گل چشمه خور نشاید نهفت».
به همین دلیل در اواخر عمر تصمیم می گیرد به جزیره ی قشم برود چنان که خود می گوید: « در سنه ۱۲۸۳ کمترین از مینا[ب] به سبب کم حرمتی بزرگان مینا]ب] به قشم با اهل و عیال رفته و در آنجا ساکن گردید.» .در قشم نیز باوجود این که اکثر ساکانان آه اهل سنت بودند اما معدود شیعیان و حتی اهل تسنن برخورد های مناسبی با او داشتند و گاه مناظراتی نیز با آنها داشته است . قضایی سالهای پایانی عمر خود را در همان جزیره سپری کرد و در همان جا نیز وفات می کند و جسد مطهرش برای خاک سپاری به زادگاهش ، قضایی آباد، می آورند.و مدفون می شود .
● آثار :
« مرحوم قضایی دارای چهار مسوده مادر به نام های دستور ماه محرم ،دستورماه صفر ،دستور ماه رمضان که مجالس تعزیه خوانی علی ابن ابی طالب (ع) در آن گفته است و یک دستور هم تحت عنوان دستور تفاریقک ( تفاریق) که مجلس های مختلف و متفاوتی در آن به صورت شعر گفته شده است که از جمله ی این مجالس می توان به مجلس ذبح اسماعیل در صحرای منا ، مجلس آدم و حوا و قتل قابیل ،شهربانو ، وفات امّ البنین، وفات فاطمه صغری ، وفات حضرت زینب (س) ، وفات حضرت معصومه و ... که مجالسی بسیار دلنشین هستند اشاره نمود. »
«شایان ذکر است عمدةالمجالس و زبدۀ المجالس در واقع از همان جامع المجالس مرحوم قضایی گلچین شده ، این عناوین در مسوّده هایی که دیگران از نسخ مرحوم قضایی رو نویسی نموده اند در پاره ای از صفحات ذکر شده است و همان طور که از نامشان پیداست بهترین مجالسی است » که برای تعزیه خوانی در ماه محرم انتخاب شده است. و در حقیقت همان مسوده ی ماه محرم است .
● تعزیه در میناب
« تعزیه برای اولین بار باورود حیدر آبادی ها ی هند به بندرعباس در این شهر معمول گشت . این گروه نخست تکیه ی میان شهر را به نام منبر حیدر آبادیها و به منظور برگزاری مراسم تعزیه انتخاب کردند و این تکیه اولین مکان نمایشی بندر عباس و تعزیه نخستین آیین نمایشی این منطقه است. » و شاید با تأسی از همین مجالس بوده است که محمد جعفر چیلک که در بندر عباس به امر قضاوت مشغول بوده است از قضایی حمایت کرده است .
بی شک قضایی بزرگترین و معروف ترین تعزیه سرای میناب است اما نمی توان گفت اولین تعزیه سرا در میناب نیز هست زیرا قبل از او شاعران دیگری نیز بودند که به این امر اشتغال داشتند از جمله ی آنها می توان از« ملا مسیحای مینابی» ، « ملا ثانی بحرانی» ، «ملا محب منو جانی» و...نام برد . چنان که خود قضایی در نقدی که بر شعر این شاعران نوشته این چنین می گوید: «... این قدر هم از اهل این جاها زیاد است اگر از اشعار ملامسیحای مینایی و ملاثانی بحرانی و ملامحب منوجانی مطالعه و ملاحظه نمایی ، اطلاع از شعریت اهل این جا وقوف به هم خواهی رسانیدن از آن جمله نوحه ای که ملاثانی گفته است این است که :
«حسین من شهید است ، وحید است، برو کرببلا باد صبا را ». قاعده ی« را »نفهمیده است که در کجا گفته باشد و ...» و همچنین از منصف ، پدر قضایی می توان نام برد. بنابر این تعزیه سرایان قبل از قضایی از لحاظ فنون شعری در سطح پایین تری نسبت به قضایی بوده اند. اما قضایی با نبوغ خود توانست تعزیه را به اوج خود برساند .
● نسخه های تعزیه
همان طور که قبلا نیز گفته شد شاعروقایع کربلا را برای سه منطقه به صورت کاملا متفاوت سروده است . که از این سه نسخه ، نسخه های نصیرایی و کریان موجود است . اما از نسخه ی سوم که بنا به گفته ی پیشکسوتان تعزیه نسخه ی طلا نام دارد از بین رفته و هیچ اثری از آن نیست .
● بررسی نسخه ها
ابتدا سعی خواهیم کرد مراحل شناخت علمی نسخ معتبر را بیان کنیم :
نجیب مایل هروی در کتاب نقد و تصحیح متون خود مراحل شناخت علمی نسخ را این گونه بیان می کند.
« باری به لحاظ ایقان و شناخت علمی نسخ معتبر از کتابی ، باید سه مرحله ی زیر را مورد توجه قرار داد :
۱) مرحله ی شناخت توصیفی نسخه ها .
۲) مرحله ی شناخت تاریخی نسخه ها.
۳) مرحله ی شناخت تطبیقی نسخه ها.
درمرحله ی نخست باید جمیع نسخه های موجود ، و یا نسخه هایی از یک کتاب را- که فراهم آمدن آنها و یا دسترسی به عکس و فیلم آنها میسراست – از نظر صُوَر مظاهر نسخه شناسی بررسی کرد .
در این مرحله از مراحل سه گانه ی نسخه شناسی ، مرحله ای است ابتدایی که نمی توان بر بنای آن به تصحیح نگارش های خطی پرداخت؛ زیرا اگر مصحح با نسخه شناسی توصیفی ، به عرصه ی تصحیح وارد شود ، بدون تردید بر اساس ترقیمه ی کاتب اقدام می کند ، و یا بر اثر تشبّه و مانندگی خط نسخه به خط مؤلف ، و یا برخی از نشانه های رسم الخط کهن در نسخه های متأخر و یا دیگر نشانه های صوری و ظاهری موجود در نسخ خطی ؛ در حالی که هیچ یک از علایم و نشانه های مذکور از نکات قطعی در نسخه شناسی به لحاظ تصحیح مخطوطات به شمار نمی رود ، و احتمال عدم صحت و درستی در آنها وجود دارد.
نکته ای دیگر که در نسخه شناسی توصیفی ، هم مفیدست و هم مصحح را در شناخت ارزش نسخه ها فریب می دهد ، صورت و شکل خط است .
مرحله ی دوم نسخه شناسی در تصحیح کتاب های خطی – که مصحح باید به آن بپردازد – شناخت تاریخ کتابت نسخ خطی است که از تاریخ مرقوم در ترقیمه های کاتبان به دست می آید . در صورتی که نسخه هایی ، فاقد ترقیمه ی کاتب ، و یا ترقیمه ی کاتب فاقد تاریخ کتابت باشد می توان به قراین کاغذ شناسی ، اسلوب نگارش کاتب ،مُهر هایی که احیاناٌ در آغاز و انجام نسخه ها و دیگر مواضع آن دیده می شود ، وحتی به جلد و وقفنامه ی نسخ خطی پرداخت و با توجه به قراین مذکور تاریخ تقریبی کتابت آنها را دریافت .
مرحله ی سوم نسخه شناسی تطبیقی است . مقصود از نسخه شناسی تطبیقی این است که مصحح ، پس از فراهم آوردن نسخه های یک کتاب ، نخست به تصفح و تورق آنها بپردازد و ویژگیهای مشترک ومفترق آنها را ضبط کند ، و آن گاه به به تحقیق در احوال و آرا ، ودر صورت ممکن به دیگر نگارش های مؤلف کتاب مورد نظر اهتمام کند ، و ساخت زبانی مؤلف و نیز سبک نویسندگی او ، هم طرز های نویسندگی روزگار او و مصطلحات رایج عصر او ، و پسند های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عهد او را بجوید و سپس وجوه افتراق نسخه ها ، اسلوب کتابت کاتبان و احیانا تأثیر گونه ی زبانی آنها را در دست نوشته هایشان بررسی کند.»
همان طور که قبلاُ نیز ذکر گردید مجالس تعزیه ای که توسط قضایی سروده می شد چون به سفارش منطقه ی خاصی بود وقف حسینیه ی همان منطقه می گردید . و دارندگان آن در حفظ و حراست آن نهایت دقت داشته اند واجازه ی استفاده دیگران از آن نمی داده اند و کسانی که برای اجرای تعزیه درخواست این نسخ داشته اند در ازای دریافت مبلغی از روی نسخه مادر توسط کاتبان که اکثراَ خود مالکان نسخه ها بودند در اختیار آنها قرار داده می شد. به همین سبب هنوز هم دسترسی به اصل این نسخ بسیار سخت است .
نگارنده با تلاش فراوان و با مساعدت دوست فاضل و ارجمندم جناب آقای سعیدی توانستم سه نسخه مادر از عمدۀ المجالس را تهیه نمایم کهدر ذیل به شرح هر یک از آنها می پردازم :
نسخه ای که ما آن را نسخه ی نصیرایی نام نهادیم . نسخه ای بود که در اختیار« محمد آبانگاه» یکی از پیشکسوتان تعزیه در روستای« تنبانو ی» میناب می باشد . و بنا بر اظهارات ایشان از نسخه ی نصیرایی نسخه برداری شده است . از مشخصه های این نسخه می توان به موارد زیر اشاره کرد :
۱) وجود ترقیم هایی که او را از سایر نسخه ها متمایز می کند . کاتب که خود را عبدالله علی بینی و اهل روستای دهوی میناب معرفی می کند . در پایان هر مجلس ، تاریخ دقیق کتابت ، نسخه ای که از روی آن کتابت شده است و حتی برخی اطلا عات اقتصادی، اجتماعی و تاریخی عصر خویش را در پایان این مجالس مرقوم نموده اند . مثلا در پایان مجلس وهب ، نارضایتی خود را از مردم «دهو» و تنگی معیشت و گرانی و حمله ی ملخ ها به مزارع را این گونه بیا می کند:« تمام شد مجلس شهادت وهب بن عبدالله کلبی، در یوم یک شنبه سیم شوال المبارک در قریه ی دهو که خلقش مثل خلق کوفه شریر بودند، به خط حقیر فقیر، خاک قدم شیعیان علی بن ابوطالب، حقیر عبدالله علی بینی ، در گدا منزل در سال گرانی که جو یک من دو قران بود و خرما منی پنج قران و سالی بود که ملخ بسیار بود و چهار اطراف دنیا را گرفته بود از بدی خلق . در سند ۱۳۱۴. خدا رحمت کند کسی که این رساله ملاحظه کند، اگر غلطی ببیند درست کند وکاتب را به فاتحه ای یاد کند . »
۲) دومین عاملی که این نسخه را از سایر نسخه ها متمایز می کند تاریخ کتابت آن است که نسبت به دو نسخه ی دیگر فدیمی تر است . تاریخ هایی که در این نسخه مرقوم شده است از سال ۱۳۱۳ت۱۳۱۵می باشد و این نشانگر آن است که کاتب در طو ل سه سال این کتاب را نسخه برداری کرده است.
علی شیخ ابادی

۱- یعسوب الدین: لقبی است که شیعیان به حضرت علیبنابیطالب(ع) دهند. لقب امیرالمومنین علی علیهالسلام..
۲- تقیان ،لاله ، تعزیه و تئاتر در ایران ،نشر مرکز، چاپ اول ۷۴.،ص ۴
۳- شهیدی ،عنایتالله ، پژوهشی در تعزیه، دفتر پژوهشهای فرهنگی،چاپ اول۸۰،ص۵۸۹.
۴- میر شکاری ،علیرضا ، تعزیه در میناب ، انتشارات شروع ،چاپ اول ،۸۲،ص۵۳.
۱ـ میر شکاری ، علیرضا ، همان مأخذ، ص۵۵.
۲- میر شکاری ، علیرضا،همان مأخذ ، ص۵۵.
۲- عبداللهی ،محمد ، حیات فرهنگی استان هرمزگان ، صص۱۵۷،۱۵۸.
۱ـ مایل هروی، نجحیب ، نقد و تصحیح متون ، بنیادپژوهشهای اسلامی ،چاپ اول۶۹، تلخیص صص۱۶۹-۱۹۹.


همچنین مشاهده کنید