سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


عالی‌نسب، مثلث طلاییدین، ایران، توسعه


عالی‌نسب، مثلث طلاییدین، ایران، توسعه
ششم تیرماه مصادف با سومین سالگرد عروج ملکوتی استاد فرزانه میرمصطفی عالی‌نسب، پدر صنعت ملی، متفکر اقتصادی برجسته کشور و تلاشگر خستگی‌ناپذیر و نستوه در عرصه‌های فرهنگ، اقتصاد و صنعت ملی ایران و اسوه ایمان و آزادگی، عدالت و خدمت به محرومان می‌باشد. او از جمله انسان‌های معدودی می‌باشد که به علت ویژگی‌هایی که برشمرده شد، خاطره ایشان در اذهان ثبت شده است و بالاخره تاریخ تنها معدودی از آدمیان را انتخاب می‌کند و آنها را به آیندگان معرفی می‌نماید چرا که عالی‌نسب یک سرمایه ملی است نه به علت آنکه کارخانه‌دار بوده و نه به علت آنکه روزگاری در عالی‌ترین سطح نظام تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کشور حضور داشته، بلکه به این دلیل که عالی‌نسب می‌تواند یک الگو باشد؛ آن هم در زمانه‌ای که نسل سرگردان وطن، در بزنگاه‌های تصمیم‌گیری، خود را بی‌پشتوانه و بدون اتکا احساس می‌کند.
اگر نسل حاضر میهن را ملزم به شناخت پیشینه تاریخی و شناخت مبانی هویتی می‌دانیم پیش از آ‌ن می‌بایست امکان شناخت عناصر کلیدی تاریخ و مبانی هویتی را فراهم کرده باشیم. در این میان طرح برخی افراد و بعضی نام‌ها نه فقط برای حفظ حرمت آنان بلکه برای تضمین حیات و پویایی جامعه ضرورتی تام و تمام خواهد داشت. بر این اساس، در کنار جمله افرادی که می‌توانند به عنوان الگو و نمونه، سرمشق نسل مردد و گاهی مستأصل قرار گیرد؛ عالی‌نسب است، چرا که زندگانی و سیر حیات وی مستلزم نکات و مطالبی است که ظرفیت نمونه شدن و الگوگیری است. علاوه بر این حتی اگر با نظرات و دیدگاه‌های عالی‌نسب موافق نباشیم و حتی اگر از سر مخالفت با آنها مواجه شویم؛ زندگی و منش عالی‌نسب دارای چنان چارچوب‌های قابل احترامی است که نه تنها حرمت‌گذاری آنها وظیفه است و امری واجب، بلکه ترویج و نشر آنها برای کسانی که می‌خواهند از مدار زندگی مادی خارج شده و در مسیر شدنی انسانی قرار گیرند، بسیار مفید واقع خواهد شد و این چنین است که می‌توان پاسخ پرسش «چرا عالی‌نسب؟» را مرور کرد. عالی‌نسب حدود ۵۶ سال فعالیت اقتصادی، تنها دو بنگاه شخصی تاسیس کرد، نیروی کار این دو کارخانه از ۳۰۰ نفر تجاوز نکرد و برخلاف دیگر کارخانه‌داران هم‌عصر خود به سهامی عام تبدیل نشد. از طرف دیگر، بخش قابل‌توجهی از انرژی عالی‌نسب صرف آ‌موختن اسفار و فلسفه اسلامی شد، در حالی که وی مطالعه نظرات مارکس، والراش، مارشال و دیگر اقتصاددانان را نیز مدنظر داشته است.
برگزاری و شرکت در جلسات مذهبی و ارتباط با روحانیت و همچنین مشارکت در تأسیس موسسات دینی از دیگر فعالیت‌های عالی‌نسب محسوب می‌شوند. این همه در حالی بوده که فعالیت‌های خیریه وی بر خلاف دیگر کارخانه‌داران هم‌عصر وی، نه تنها امری حاشیه‌ای، فرعی و از سر تسکین عواطف انسانی؛ بلکه امری محوری، اصلی و برخاسته از اعتقاد عمیق مذهبی و تربیت ویژه خانوادگی بوده است. اما وقوع انقلاب اسلامی، عالی‌نسب را از عرصه فعالیت‌های فردی و عمومی به سطح سیاستگذاری دولتی رساند و پس از چندی وی از جمله موثرترین افراد در تدوین سیاست‌ها و برنامه‌های اقتصادی دولت‌های پس از انقلاب شد.
با عنایت به سیر زندگی عالی‌نسب و مرور نقش‌آفرینی وی در مقاطع مختلف، از چند زاویه می‌توان به عالی‌نسب نگریست. از طرفی می‌توان وی را عامل بروز و رخ دادن برخی وقایع تلقی کرد که در این صورت او به فردی خارق‌العاده و دست‌نیافتنی تبدیل می‌شود. اما از طرف دیگر، می‌توان عالی‌نسب را یک پدیده انسانی- اجتماعی در نظر گرفت. در این صورت وی در نگاه نخست برخاسته از مجموعه شرایطی خاص بوده که برای شناخت وی، شناخت مجموعه شرایط مذکور الزامی خواهد بود. در این چارچوب محیط تربیتی خانواده، در بررسی و مطالعه اخلاقیات عالی‌نسب جایگاه ویژه‌ای خواهد داشت. همچنین به طور ویژه بستر اجتماعی و سیاسی دوران ملی شدن صنعت نفت ایران و امتزاج آن شرایط با تربیت خاص عالی‌نسب دیگر نکته‌ای است که در بحث عوامل شکل‌گیری عالی‌نسب قابل توجه می‌باشد. به بیان دیگر، از جمله اثرات و تبعات ملی شدن صنعت نفت و سیاست‌های ملی مرحوم دکتر مصدق، تبدیل بخشی از سرمایه و سرمایه‌داری تجاری به سرمایه و سرمایه‌داری تولیدی و صنعتی بوده است. از این زاویه عالی‌نسب به عنوان سمبل و نمونه بارز و بسیار موفق این امر محسوب می‌شود؛ چرا که مصادف با مقطع ملی شدن نفت، عالی‌نسب به حرمت واردات کالا رسیده و کارت بازرگانی خود را تمدید نمی‌کند. همچنین تربیت مذهبی و اخلاقیات وطن‌دوستانه وی در بستر شرایط برآمده از نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران در فهم جمع‌بندی عالی‌نسب مبنی بر حرمت فعالیت تجاری صِرف، بسیار کمک خواهد کرد. با وجود تمام نکات برشمرده در زندگی عالی‌نسب چند نکته بارز و بسیار پندآموز قابل تذکر و یادآوری موکد است که این نکات منجر به لزوم طرح نام وی به عنوان یک الگو و یک چارچوب قابل سرمشق‌گیری شده است. در این چارچوب می‌توان گفت:
۱) مشی عالی‌نسب:
مرور سریع و حتی گذرای سیر زندگی عالی‌نسب حکایت از آن دارد که می‌توان چهار نکته را به عنوان عناصر شکل‌دهنده مشی وی برشمرد. نخست الزام نظری و عملی وی به نظر کارشناسی است. در این خصوص پرهیز از مصرف حتی یک قرص بدون نظر پزشک و پرهیز از اظهارنظر درباره جنگ، در شرایطی که مشاور عالی نخست‌وزیر بوده و کشور با جنگی تمام‌عیار درگیر بوده را می‌توان یادآوری کرد. عنصر دوم در مشی وی را می‌توان تاکید وی بر «لزوم اقناع مخالفان» برشمرد؛ چرا که نزدیکان وی به دفعات مختلف و از زوایای متعدد جمله مکرر وی را که «یا قانعم کن، یا قانع شو» را مطرح کرده و از وسواس خاصی که وی برای قانع کردن مخالفان داشته یاد می‌کنند. عنصر سوم مشی عالی‌نسب را می‌توان «عمل هم‌سنگ تحلیل» وی برشمرد؛ چرا که در مقاطع مختلفی چون عدم تمدید کارت بازرگانی، انگیزه تاسیس کارخانه‌ها، انگیزه تداوم فعالیت‌های تولیدی، مشارکت در فعالیت‌های مربوط به ترویج عقاید دینی و... می‌توان دید که نه‌تنها عالی‌نسب به اقدامات در حد توان دست زده است بلکه در این امر پیشگام نیز بوده است.
بالاخره عنصر چهارم مشی وی را می‌توان ترجیح و مقدم دانستن منافع جامعه بر منافع فردی دانست. شاهد و گواه این مدعا نیز سال‌ها فعالیت در صدر سیاستگذاری اقتصادی و نزدیکی با مراجع قدرت و عدم سوء‌استفاده و حتی وسواس آگاهانه و شدید وی بر مراقبت از اطرافیان خود است. به طوری که هیچ گواهی مبنی بر استفاده از موقعیت در مسیر منافع دو کارخانه شخصی وی در دست نیست. علاوه بر این پرهیز از خرید و فروش زمین به‌‌رغم توان و شناسایی زمان‌ها و اماکن است. لذا سلامت مثال‌زدنی وی در این خصوص قابل توجه می‌باشد. لذا در زمانه‌ای که برخی پرکردن منافع فردی را به قیمت ضربات جبران‌ناپذیر اجتماعی، نه تنها مجاز که مشروع قملداد می‌کنند و در زمانه‌ای که افراد سر در لاک فردیت خود برای تحقق اهداف ملی و اجتماعی از پذیرفتن هرگونه مسوولیت شانه خالی می‌کنند؛ طرح و ترویج مشی عالی‌نسب برای تداوم معنادار حیات اجتماعی و پویایی اثربخش آن بسیار مفید خواهد بود.
۲) مبانی دیدگاه عالی‌نسب:
روشن و بدیهی است که در چارچوب چنین دیدگاهی، عالی‌نسب دارای دیدگاه و نظرات خاصی نیز بوده است. در این مجال قصد تکرار نظرات وی در میان نیست بلکه اشاره و تاکید بر برخی از نکات محوری و درس‌آموز نظرات ایشان مدنظر قرار دارد. همان‌طور که پیش از این اشاره شد، در نظر عالی‌نسب عدالت جایگاهی هستی‌شناسانه دارد. نکته قابل طرح در این خصوص آن است که اولا از نظر عالی‌نسب عدالت اجتماعی اقتضای بالندگی تولید ملی بوده و بدون آن، نه آنکه رشد و توسعه مطلوب نیست، بلکه اساسا بدون عدالت امکان و مجال بالندگی، رشد و توسعه وجود نخواهد داشت. لذا برای رسیدن به رشد و توسعه الزاما باید از مسیری عادلانه عبور کرد. علاوه بر این لازم به اشاره است که این دیدگاه نه براساس عواطف و احساسات فردی و نه براساس باورهای مذهبی (آنچنان که برخی ادعا کرده و می‌کنند) بلکه در پی سال‌ها مطالعه مکاتب مختلف و تطبیق آنها با یکدیگر و با بررسی محیط اجتماعی و اقتصادی ایران به دست آمده است. لذا اتکا بر دانش برخاسته از مطالعه و دقت در ارزیابی آموخته‌های نظری با واقعیت‌های اجتماعی و تاریخی یکی از پیام‌های مهم و درس‌آموز عالی‌نسب به شمار می‌رود؛ درسی که وی در طول زندگی به آن وفادار بود.
۳) معیار انتخاب دیدگاه: عالی‌نسب در حوزه اقتصاد بیش از هر چه متاثر از مکتب تاریخی و آ‌موزه‌های بنیانگذار این مکتب، فردریش لیست، بوده است. اما در این مجال بیش از آنکه عنایت به این نکته حائز اهمیت باشد، توجه به معیارهای انتخاب و به بیان دیگر دلایل انتخاب عالی‌نسب مدنظر می‌باشد. بنا بر آنچه از ایشان نقل شده، عالی‌نسب مکتب تاریخی را به عنوان چارچوب نظری خود انتخاب کرد چون سه مشخصه را در آن یافته بود. نخست آنکه این مکتب را دارای دیدگاهی فرارشته‌ای شناخته بود. دوم آنکه آن را دارای نگرشی فرهنگی به مسائل اقتصادی یافته بود و بالاخره آن را دارای نگرشی انسانی به مسائل اقتصادی دریافته بود. بدیهی است توجه به این معیارها و پندهایی که در آ‌نها مستتر است، بسیار آموزنده و راهگشا خواهند بود. اگرچه مشی، دیدگاه و معیارهای انتخاب وی برای نسل حاضر و نسل‌های بعد آموزنده هستند، اما عالی‌نسب آموختنی‌های دیگری نیز دارد که در کنار موارد برشمرده توجه بدان‌ها حائز اهمیت خواهد بود. مطالعه دقیق، مستمر و خستگی‌ناپذیر نظریات و دیدگاه‌های نظری از جمله مشخصات عالی‌نسب به شمار می‌رود. به طوری که ایشان در اثر چنین روش مطالعه‌ای علاوه بر توانایی‌های یک نظریه بر محدودیت‌های آن نیز اشراف یافته و با اطلاع از آنها و علم به انتقادها، چارچوب‌های نظری را بررسی می‌کرده‌اند. ضمن آنکه وسواس و اصرار مثال‌زدنی وی برای تطبیق نظریه‌ها با یکدیگر و ارزیابی آنها با واقعیات اجتماعی و تجارب واقعی موجب شده بود تا وی را به عنوان کسی که سرسپرده نظریات ارائه شده نیست، شناخته و معرفی کنند. این امر نکته بسیار مهمی است که عبرت‌های فراوانی برای نسل‌های مختلف داشته و خواهد داشت. تربیت مذهبی، باورهای دینی عمیق و ریشه‌دار، مطالعات فردی، بررسی و توشه‌گیری از تجارب گذشته و مشی راهگشای عالی‌نسب مثلثی طلایی در زندگی وی تشکیل داده بود که می‌توان هر یک از فعالیت‌ها و دغدغه‌های او را حول یکی از اضلاع این مثلث سامان داد و تحلیل کرد. این مثلث طلایی عبارت بود از دین، ایران و تولید؛ که نگرشی انسانی به اطرافیان و همنوعان سبب شده بود که فعالیت‌های خیریه چتری فراگیر بر جمله فعالیت‌های او بوده و تمام زندگی او را تحت تأثیر خود قرار دهد.
در کنار جمله درس‌های عالی‌نسب فراخی سینه و شرح صدر او که در ارتباط با نیروها و گرایش‌های مختلف متجلی شده و جمله «من با هر گروه و فردی که برای دین و ایران کار کند، همکاری خواهم کرد» مؤید آن است، درس دیگری از پدر صنعت ملی ایران محسوب می‌شود. همچنین پشتکار و خستگی‌ناپذیری او و سماجت تا حصول نتیجه نیز در عصر زود و ارزان خواستن‌ها بسیار چشمگیر خواهد بود. و بالاخره حس وجود خدا در عرصه عملی زندگی و استشمام نسیم رحمت و نوازش او به هنگام دشواری‌ها در کنار راهگشایی‌های معجزه‌گونه او در زمان ناامیدی‌ها از دیگر پیام‌ها و درس‌های آ‌موختنی عالی‌نسب به شمار می‌رود. آیا ما و نسل‌های آتی، امانتدار قابلی برای آنچه عالی‌نسب از پیشینیان خود به امانت گرفته بود، خواهیم بود؟ تاریخ و گذشت زمان پاسخ روشنی به این پرسش خواهد داد.
محسن ایزدخواه
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید