سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا
نگاهی به مجموعه نمایشنامه «آش کالباس» نوشته عرفان پهلوانی
حضور در عصر ارتباطات و البته دسترسی بیشتر مردم به وبلاگها و وبسایتهای اینترنتی بسیاری را مجاب کرده است که بنویسند و نتایج دیدهها، شنیدهها و احساسات خود را بر روی صفحهی رایانه مخاطبان علاقهمند قرار دهند. طبق آمار، بیشتر نویسندگان این پایگاهها جوان و سنی بین ۱۵ تا ۳۰ سال دارند؛ در این میان نوشتههای برخی سطحی و تنها از سر خالی نبودن عریضه و برخی دیگر از چنان عمق و ژرفای محتوایی برخوردار است که به آسانی نمیتوان از کنار آنها گذشت.
این مقدمه یا بهتر بگویم اشارهای که رخدادهای موجود در آن، امروز مبتلابه ذهن، فکر و بالاتر از آن قلم حروفنگار بسیاری از ماست، این سؤال را مطرح میکند که آیا نشر کاغذی میتواند همچنان در کنار ابررسانهای چون اینترنت اعتبار و هویت گذشته و حال خود را حفظ کند؟ شما پاسخ به این سؤال را میتوانید با مشاهدهی فعالیتها و تکاپوی نویسندگان و ناشران عرصهی مکتوب شناسایی کنید؛ از جمله اینکه برخی از نویسندگان و ناشران در برخی از کشورها به شکل بارز ژاپن به بارگذاری کتابهای خود بر روی موبایل و فروش آنها به علاقهمندان روی آوردهاند.
در کشور ما نیز چند سالی است که ناشران به سمت و سوی چاپ کتابهای قطع پالتویی و رقعی کوچک روی آوردهاند؛ از جمله فعالیتهای بارز این عرصه، چاپ و توزیع کتابهای متروست که با استقبال خوبی هم مواجه شده است؛ چه اینکه درگیری و هضم مردم در زندگی ماشینی فرصت و حوصلهی مطالعه را از مردم ربوده است؛ بنابرین مردم دستکم آن تعداد که هنوز شوق مطالعه را از دست ندادهاند ـ تمایل بیشتری به این دسته از کتابها دارند که ضمن کمجا و کوچک بودن، مطالب آنها به نحوی است که در یک قرائت یا نشست بیست دقیقهای میتوان تمام آن را مطالعه کرد.
این مسئله حتی در هنرهای تصویری و صحنهای به نحو بارز تئاتر هم دیده میشود. نگارش و اجرای نمایشهای تک پرسناژ و یا نهایت دو و سه پرسناژ در چند سال اخیر، شاهدی بر این مدعاست؛ چه اینکه با به کارگیری تمهیداتی خاص، ضمن پیش بردن داستان، در زمان و هزینهی تولید نیز صرفهجویی خواهد شد؛ از سوی دیگر موجز بودن بسیاری از این دست داستانها، حتی اگر در چند بخش (اپیزود) اجرا و نوشته شوند، به دلیل رویکرد بزنگاهیشان، لذت بیشتری از قصه را نصیب مخاطب میسازند. ترکیب کتاب با حجم و قطع کوچک (در اینجا پالتویی) و داستانهای کوتاه و موجز که همه از سر توجه و شناخت خوب نویسنده با هم جمع شدهاند، یکی از این دست کتابها را به وجود آورده است: «آش کالباس» نوشته عرفان پهلوانی که نشر ابتکار دانش آن را چاپ و توزیع کرده است.
«آش کالباس» مجموعهای ۴۸ صفحهای از چهار نمایشنامه و یک فیلمنامه کوتاه است که در انتهای خود مقالهای را هم در خود جای داده است. آش کالباس، یونجه گلاسه و پارک جنگلی (۱و۲) چهارنمایشنامهی این مجموعه و «میدان» تنها فیلمنامه این کتاب است.
کتاب «آش کالباس» هرچند عنوانی به ظاهر نامأنوس و حتی متناقض دارد؛ اما با طنزی تلخ به بیان و شناسایی آن دسته از لایههای اجتماع میپردازد که شاید به دلیل کثرت رخداد، برای بسیاری، عادی شده است و نویسنده، این لایهی عادتبین را کنار میزند و توجه مخاطب را به حقایقی جلب میکند که او هر روز بیتوجه از کنار آنها گذشته است؛ برای مثال در نمایشنامه «پارک جنگلی» نویسنده بر روابط دختر و پسر انگشت میگذارد و با نگاهی طنزآمیز به آسیبشناسی این مسئله میپردازد و یا در نمایشنامه «یونجه گلاسه» نویسنده به آفتهای زندگی نوپای یک دختر و پسر اشاره میکند و لزوم مفاهمهی بین همسران را گوشزد میکند.
در «آش کالباس» نیز ـ که کتاب براساس آن نامگذاری شده است ـ نویسنده در چهارچوب فرمی مدرن و بیان سیال ذهن تنها پرسنازـ بازیگر نمایشنامه، تکههای تاریک و روشن زندگی او و در واقع زندگی تکتک ما آدمها را به رخ میکشاند؛ حتی این مسئله در تنها فیلمنامه مجموعه هم دیده میشود؛ آنجا که بیحوصلگی، ناامیدی و رخوتِ حاصل از زندگی ماشینی و گناهی که منجر به هلاک پرسناژ داستانی میشود، رخ مینماید.
اگر بخواهیم موتیف و نقشمایهای برای این مجموعه انتخاب کنیم، شاید «آسیبشناسی روابط جوانان» بهترین گزینه باشد؛ امری که با توجه به رخدادهای هر روزهی جامعهی ما میتواند بهترین انتخاب باشد.
با این همه به نظر میرسد بهتر بود نویسنده در چینش آثار این مجموعه دقت بیشتری میکرد؛ برای مثال با توجه به محتوای مقاله «درآمدی بر نقد تئاتر» و به دست دادن عناصری برای فهم بهتر نمایش و تئاتر، بهتر بود نویسنده با مقدم داشتن این مقاله بر کل مجموعه، به مثابهی مقدمهای بر اثر، به شکل گرفتن بینش و نگرش درست مخاطب از تئاتر کمک میکرد و فیلمنامهی کوتاه خود را به انتهای مجموعه منتقل میکرد و یا با نگارش فیلمنامههایی دیگرـ که میتوانست به دور از مضمون کلی این مجموعه نیز نباشد ـ مجموعهی مستقلی جدای از این اثر خلق میکرد.
همچنین با توجه به تصویر روی جلد کتاب که بیشتر یادآور نمایشنامه «یونجه گلاسه» است تا «آش کالباس» بهتر بود در ساخت تصویر و یا انتخاب نام اصلی اثر دقت بیشتری میشد؛ البته میتوان این فرض را هم در نظر گرفت که نویسنده به عمد با نامتناجس و ناهماهنگ کردن عنوان و تصویر به دنبال تعبیری جدید و شاید طنزگونه از اثر خود بوده است.
در پایان با به فال نیک گرفتن تولید آثاری این چنین، پیشنهاد میشود به منظور حمایت و تشویق نویسندگان و ناشرانی که با شناخت شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور دست به تولید آثاری از این دست میزنند، شهرداریها و مؤسسات فرهنگی با خرید این آثار و با در اختیار مردم قرار دادن آنها، مردم را با کتاب این رسانهی فرهنگساز آشتی دهند.
محمدباقر انصاری
منبع : سایت هنر تئاتر
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران پاکستان مجلس شورای اسلامی رئیسی دولت سید ابراهیم رئیسی ایران و پاکستان حجاب رئیس جمهور مجلس دولت سیزدهم رهبر انقلاب
تهران سیل پلیس هواشناسی بارش باران فراجا شهرداری تهران فضای مجازی قتل سلامت وزارت بهداشت سازمان هواشناسی
بانک مرکزی خودرو قیمت خودرو ایران خودرو قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو دلار سایپا بورس تورم مالیات
ترانه علیدوستی کتاب رادیو سریال سینمای ایران تلویزیون نمایشگاه کتاب فیلم فیلم سینمایی سینما تئاتر معماری
سازمان سنجش کنکور ۱۴۰۳ دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان بنیاد ملی نخبگان
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه روسیه جنگ غزه چین عملیات وعده صادق ترکیه اوکراین حماس طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس استقلال باشگاه پرسپولیس اوسمار ویرا سردار آزمون رئال مادرید بارسلونا بازی سپاهان باشگاه استقلال فوتسال
گوگل همراه اول ایلان ماسک اپل شیائومی مایکروسافت هوش مصنوعی تبلیغات فناوری تلگرام سامسونگ ناسا
یبوست پیری صبحانه