پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

رمز موفقیت تیم ملی فوتبال آلمان


رمز موفقیت تیم ملی فوتبال آلمان
یک بار دیگر آلمان توانست تا به فینال یک تورنمنت بین المللی مهم فوتبال صعود کند اما چه عواملی باعث موفقیت این تیم شده؟ شاید یکی از دلایل این باشد که آنها بسیار متوسط هستند. بیشتر لحظه های بازی پرتغال و آلمان به نظر ناعادلانه بود. پرتغال شبیه به یک تیم قهرمان بود اما رقابت داخل زمین بیشتر شبیه یک مسابقه بوکس بین یک بوکسور سنگین وزن و یک بوکسور میان وزن بود. پرتغال همه چیز داشت: درخشش و کار با توپ عالی - شاید هم کلی قصه های فوتبالی ـ اما در آخر بازی این آلمان بود که ثابت کرد خواستن همان توانستن است حتی اگر این موضوع به آن معنی باشد که میشائیل بالاک، مدافع پرتغال را هل دهد تا بتواند گل پیروزی آلمان را بزند. حالا پرتغال حذف شده. تیمی که بزرگ ترین ستاره مسابقات به نام کریستیانو رونالدو را در اختیار داشت. بازیکنی که در لیگ برتر انگلیس بیشترین گل زده را به نام خودش ثبت کرد و تبدیل به بهترین بازیکن جزیره شد. در کنار او می توان به بازیکنانی مثل دکو، نانی و ژائو موتینهو اشاره کرد که سال هاست در کنار هم بازی می کنند و آلمان؟ آنها یک ستاره در خط هافبک به نام بالاک دارند بازیکنی که می تواند دقایق زیادی کنترل بازی را در دست داشته باشد بدون آنکه گزارشگر بازی در این دقایق به نام او اشاره کند. با این همه قدرت حمایتی او در کنار بازیکنانی مثل هیتزلسبرگر، رولفس ومرتساکی و فداکاری ای که این نفرات برای تیم شان انجام می دهند باعث می شود که چند بازیکن عادی و متوسط آلمان را تبدیل به یک تیم موفق در سال ها و تورنمنت های پشت سر هم بکنند. تیم آلمان به سختی می تواند شما را از روی صندلی تان به هوا بلند کند ولی این موضوع چندان هم شما را ناراحت نمی کند. در واقع سبک بازی آنها ناراحت کننده نیست هرچند دوره چنین موفقیتی کوتاه است اما فاصله بین این موفقیت ها هم بسیار کم است. در یورو ۲۰۰۴ آلمان نتوانست از گروهش صعود کند اما در جام جهانی ۲۰۰۲ آنها نایب قهرمان شدند و در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان سوم شدند. اما واقعاً چرا؟ چرا تیمی مثل انگلیس که هر سال بهترین بازیکنان اروپا را در لیگش دور هم جمع می کند - اگر نگوییم بهترین بازیکنان جهان در این لیگ بازی می کنند
نتوانستند ذره ای به موفقیت های آلمان در تورنمنت های بین المللی نزدیک شود. چرا اسپانیا نتوانسته از سال ۱۹۶۴ قهرمان جام ملت های اروپا شود در حالی که یکی از بهترین تیم های فوتبال را دارد اما آلمان با داشتن بوندس لیگا از سال ۱۹۷۲ به بعد سه بار قهرمان یورو شده. یک فاکتور مهم در این مساله قدرت ثابت آلمانی هاست که همیشه در یک سطح تقریباً میانه قرار دارد. آلمانی ها همیشه یک دروازه بان ترسناک، یک مدافع مقتدر، یک رهبر در میانه زمین و یک گلزن قوی هیکل دارند. آلمانی ها زمان هایی به مشکل خوردند که یکی از این شاخصه ها را در زنجیره تیمی شان نداشتند. استحکام تیم آلمان هم نکته مهمی است. در اولین بازی آلمان در یورو ۲۰۰۸ مقابل لهستان یواخیم لو در ترکیب اولیه اش از هشت بازیکن که در جام جهانی ۲۰۰۶ بازی کرده بودند، استفاده کرد. سه بازیکن دیگر هم البته در جام جهانی حاضر بودند ویواخیم لو هم که در آن جام، دستیار یورگن کلینزمن بود. ثبات در مهره چینی سابقه ای طولانی در فوتبال آلمان دارد. این تیم هیچ وقت تحت تاثیر یک نسل طلایی نبوده حتی زمانی که فرانس بکن باوئر در ترکیب آلمان بود، این تیم برای موفقیت وابسته به یک بازیکن نبود. بعد از جدایی زین الدین زیدان از فرانسه سقوط آزاد این تیم در بازی های بین المللی به همان گودال انگلیسی ها شروع شد. آلمانی ها ارزش جمع را بر ارزش چهره های منحصر به فرد ترجیح می دهند. حتی بعد از توجه ویژه به بحث آمادگی بدنی - که از دوره یورگن کلینزمن شروع شد
این تیم هنوز تبدیل به پورشه نشده هرچند که یک ماشین معمولی هم نبود و می توان آن را با یک مدل آئودی نسبتاً خوب مقایسه کرد. نکته خوشحال کننده برای آلمان این است که ماشین هایش هم مثل فوتبالش در سطح متوسط بهتر از بقیه است اما موفقیت آلمان فقط به خاطر استمرار و قابلیت اعتماد آنها نیست. آنها بهترین استفاده را از جهانی شدن فوتبال بردند. نه تنها به این خاطر که تیم های آلمانی می توانستند بازیکنان ستاره را به کشورشان بیاورند تا سطح فوتبال این کشور بالا رود بلکه آنها نتوانستند این کار را انجام دهند. در انگلیس، اسپانیا و ایتالیا بازیکنان محلی برای حضور در ترکیب تیم های قوی این لیگ ها شانس کمی دارند. رئال مادرید بدون دلیل در چند سال گذشته کهکشانی ها نام نگرفته. ضمن اینکه سرمایه ای که برای جذب بازیکنان خارجی هزینه می شود سرمایه بالایی است. در واقع در حالی که حقوق بازیکنان باشگاهی، نجومی است و باشگاه ها بیشتر به بازیکنان خارجی علاقه مندند، باشگاه ها از تیم های ملی مهم تر شده اند و باشگاه ها برای بازیکنان در اولویت قرار گرفتند تا تیم ملی. از این گذشته وقتی باشگاه ها به سمت استفاده از استعدادهای خارجی گرایش پیدا می کنند نتیجه آن ضعیف تر شدن تیم ملی است. سر دیوید ریچاردز رئیس لیگ برتر انگلیس، باشگاه های انگلیسی را در عدم صعود تیم ملی انگلیس به یورو ۲۰۰۸ مقصر می داند، چرا که بیشتر باشگاه ها میانه خوبی با استفاده از بازیکنان بومی ندارند. ایتالیا هم اگرچه قهرمان جام جهانی ۲۰۰۶ شد اما در یورو عملکرد خوبی نداشت. ایتالیایی ها هم بیشتر به دنبال بازیکن خارجی هستند تا بازیکن بومی اما این تجمل گرایی در بازی های ملی چندان کارساز نیست.
آلمان این مشکل را ندارد. آلمان به لحاظ موقعیت مالی بوندس لیگا قابل مقایسه با لیگ های فوتبال اسپانیا، ایتالیا و انگلیس نیست. به جای آن لیگ آلمان به بازیکنان بومی اجازه پیشرفت، رهبری و پیدا کردن حس مسوولیت می دهد و روی همین اصل تیم ملی آلمان از وجود بازیکنانی بهره می برد که حاضرند برای پیراهن تیم ملی و افتخار کشورشان هر کاری انجام دهند. شاید تنها بایرن مونیخ از این قضیه مستثنی باشد. آنها در پست هایی که بازیکن بومی خوب برای آن ندارند به دنبال ستاره های خارجی می روند. حسن دیگر این قضیه به این گونه است که تنها سه بازیکن آلمانی در لیگ های خارجی بازی می کنند. موقعیتی که نتیجه آن در اتحاد بین بازیکنان تیم ملی دیده می شود. این گونه نیست که یک عده بازیکن بعد از مدتی طولانی همدیگر را می بینند و باید تشکیل گروه دهند تا ظرف یک ماه قهرمان یک تورنمنت شوند. آلمان به طور خلاصه شاید موثرترین تیم ملی فوتبال دنیا نباشد اما باشگاه های آن بسیار نزدیک به تبدیل شدن به یک باشگاه واقعی و حرفه ای هستند. آلمان اگرچه چهارشنبه با یک تیم شبیه به خودش به نام ترکیه روبه رو شد اما دیدید که آ نها محتاط بودند تا از آلمانی بودن ترک ها ضربه نخورند و توانستند نتیجه اش را بگیرند. حال آلمان در فینال جام ملت های اروپاست و می خواهد دوباره قهرمان این تورنمنت شود.
اشپیگل
ترجمه: رامین طبرسی
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید