شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


نهضت ملی ازدواج


نهضت ملی ازدواج
وضعیت ازدواج در جامعه ما وضعیت کاریکاتوری را پیدا کرده که یک تبسم گزنده را در پی دارد، در وهله اول مفرح و خنده‌آور و در تأملی ژرف، تأسف برانگیز و ناراحت‌کننده، وضعیت ما در مقوله ازدواج گاه چنان با ناشناختگی و شتاب‌زدگی ـ توهم و خیال‌پردازی ـ و تکاثر و فزون طلبی همراه شده که طی آن «اثاث زندگی» متن دلواپسی‌ها و تلاش‌ها شده و اساس زندگی به حاشیه رانده شده و در تیررس فراموشی افتاده، آن قدر به دکور زندگی گرفتار شده‌ایم که از اصل زندگی باز مانده‌ایم با ‌دست خود چهره کریم و زیبای ازدواج را کریه و نازیبا کرده‌ایم و برای هیولایی که ساخته‌ایم در شگفتیم که چرا جوان‌ها فوج فوج به سمت‌اش نمی‌آیند با تزریق فکرهای ظاهری و بی‌اساس و تبدیل آن به نیاز موجه و در نهایت تبدیل آن به یک ضرورت غیر قابل گذشت، مشکلات زیادی را برای جوانان مان بوجود آورده‌ایم برای مثال در همین مقوله لوازم زندگی چنان غیر معقول برخورد نموده‌ایم که حاصلش آن شده، اسباب و وسائل جوان نوپا و زندگی نوپاترش باید از والدین سی سال زیسته، بیشتر و بهتر باشد. حاصلش آن شده که با اهدای مالکیت‌های یکجا!
لذت مالکیت تدریجی و مستمر را از آن‌ها گرفته‌ایم و علاوه بر آن از آثار دیگری چون قدر شناختن، درست مصرف کردن و نیز ایجاد ظرفیت روانی مالکیت هم محروم شان نموده‌ایم و در نهایت وضعیت فرزندان یکجا مالک شده بدانجا می‌انجامد که علیرغم زیاد شدن وسائل آسایش، اساس آرامش با آفات جدیدی چون تفاخر و تن آسایی در معرض تهدید و تقلیل قرار می‌گیرد.
در این کاریکاتور خود ساخته، همه چیز معنای واقعی‌اش را از دست می‌دهد، جهیزیه که تجهیز زندگی آینده است از مجهز شدن به خوب اندیشیدن، مدارا کردن، قدرت گفت و شنود، یافتن صبر و شکیبایی، آگاهی بر مهارت‌های زندگی تا حد تأمین ملاقه و ملحفه و مبلمان تنزل می‌یابد و مهریه نیز که پیش‌بینی تواناسازی اقتصادی زن در بدو ورود به زندگی است و با تمایل قلبی و توان اقتصادی مرد باید سازگاری داشته باشد سر از ارقام مجهول‌القدر در می‌آورد و با نوازش کی داده و کی گرفته، بار سنگین یک تعهد جدی تا حد بازی کودکانه و رفتار سبک سرانه پایین می‌آید و ارقام خیالی آن دستمایه تفاخرات پوچ می‌گردد. می‌بینید که مشکلات بیرونی ریشه در اشکالات درونی ما دارد، به همین دلیل است که بین نیاز و نگاه ما آدم‌ها رابطه مستقیمی برقرار است و بین نگاه‌های ما به زندگی، تفاوت‌های ناپیمودنی وجود دارد گاه یکی از بی‌کفشی آن هم از نوع مد روزش! می‌نالد و بدبختی را با آنچه ندارد می‌سازد؛ اما دیگری از بی‌پایی هم نمی‌نالد و استوار و سرافراز خوشبختی را با آنچه دارد می‌سازد، بدون آنکه بر نداشته‌ها حسرت بخورد...
در هر حال نظام‌واره‌های گوناگونی که در زندگی‌های ما جاری‌ست حاصل نگاه‌های گوناگون ما به زندگی، جهان و انسان است که این نوعِ نگاه‌هاست که نوعِ نیازهای ما را می‌سازد و شکل می‌دهد و اگر این موضوع به لحاظ مفهومی و مصداقی مورد دورپیمایی و استقصا قرار گیرد، خواهیم یافت که چهار عنصر اصلی بر جهت‌دهی نگاه‌ها و نیازها تأثیرگذار است.
عناصر مذهب، حکومت، خانواده و رسانه، این چهار عنصر با طرح نظام‌واره‌های گوناگون فکری می‌توانند از رها کردن آدم‌ها در اشکالات و تا غلبه دادن آنها بر مشکلات کارکرد داشته باشند. اما آنچه ما در این مجال و در مقوله ازدواج بدان می‌پردازیم دورپیمایی نظری مسئله ازدواج نیست؛ بلکه در تلاشیم تا با القاء آگاهی، ایجاد حساسیت، تصحیح نگرش و چالش کارکردها نظر سه گروه (مردم، کارشناسان، مسئولان) را نسبت به این موضوع معطوف نمایم و به طور خاص‌تر منتقد رویه مسئولان در برخورد با مقوله ازدواج جوانان باشیم؛ زیرا نگرانی مسئولین و مردم در مقوله ازدواج جوانان و فرزندان، کمی تا قسمتی! با هم متفاوت است. نگرانی مسئولین در پیدا کردن فرد مناسب برای ازدواج فرزندانشان است؛ در حالی که نگرانی مردم در پیدا کردن وام مناسب برای ازدواج فرزندانشان است.
مسئولین دنبال کسانی هستند که بتوانند با اشکالات بچه‌هایشان بسازند و مردم دنبال کسانی هستند که بتوانند با مشکلات بچه‌هایشان بسازند. مسئولین به دلیل موقعیت اقتصادی و اجتماعی که دارند خیلی زود از مقوله ازدواج فرزندانشان فارغ شدند و می‌شوند ولی مردم هنوز گرفتار ازدواج نکردن بچه‌های بزرگترند که فرزندان بعدی هم به سن ازدواج می‌رسند، صف مشکلات و نیازهای فرزندان بیشتر می‌شود، بدون آن که ستاد پشتیبانی و یاری والدین بهتر شود، تازه بر این موضوع واقعی و عینی، باید تغییرات ذهنی و ایجاد توقعات رنگارنگ و احساس رو به افزایش نداری را هم اضافه کرد به ویژه آن که رسانه ملی و سینمای بومی نیز با ساخت فیلم‌های مختلف، زندگی ایرانی را در خارج از مرزها ضعیف‌تر از افغانی‌ها نشان می‌دهد و در داخل با نمایش قصر و غنی و تجمل و تکاثر عده‌ای جوان‌ها را حسرت به دل وا می‌گذارد و باز باید اضافه کرد کوتاهی رسانه را در ملیح سازی و ملائم سازی امر ازدواج و رفع زنجیرهای دست‌وپاگیر آن و باز باید اضافه کرد ناسازگاری رویه‌های قضایی را در رسیدگی به مشکلات و معضلات زنان مبتلابه و بر این نیز باید اضافه کرد بازار رو به گسترش و فزون‌طلبانه بی‌بندوباری را که خود سد راهی جدی برای گسترش فرهنگ تعفف و تعهد در سایه ازدواج است.
آیا با این وصف، ازدواج که تنها مجرای مشروع برای تشکیل خانواده است و خانواده که بهترین و یگانه‌ترین محل برای تأمین سه نیاز انسان یعنی تمتع جنسی، تمنای عاطفی و تعهد انسانی است، در دفاع از خود تنها نمی‌ماند و در محاصره مشکلات رها نمی‌شود مگر نه آن که جامعه لایق، از خانواده‌های لایق تشکیل می‌شود، مگر نه آن که تشکیل خانواده شخصی‌ترین تصمیم انسان است که آثار مهمی در اجتماع به دنبال دارد. پس چرا نسبت بـه ایـن موضـوع ایـن قـدر بی‌تـوجه شـده‌ایم؟ حـال اگـر مهمتـرین‌ها و ضروری‌ترین‌ها در حاشیه تصمیم‌گیری‌های کلان جامعه قرار گرفته این دیگر خود رنجش مضاعفی است که باید بر آن بسی تأسف خورد.
امروز ازدواج جوانان برای ما، غیر از نیاز مبرم این قشر وضرورت پاسخ‌دهی به آن، به یک حیثیت ملی بَدَل شده که حفاظت از ذخائر انسانی و پاسداشت اخلاق و ارزش‌ها به تصمیم گیری درست در این موضوع ربط دارد تا همواره به ایجاد یک جامعه سالم همراه با استقلال فرهنگی و خودکفایی اقتصادی و حفظ مشخصه‌های ایدئولوژیک نزدیک و نزدیک‌تر گردیم، این موضوع بیش از پیش این اندیشه را تقویت می‌کند که با راه اندازی « نهضت ملی ازدواج » و تدوین یک برنامه پنج ساله خاص است که می‌توانیم به همگرایی نظری – آزاد سازی انرژی – شناخت توانمندی و نیاز مندی – شناخت موانع فرهنگی و مادی و تلاش علمی کاربردی و در نهایت توسعه و تحکیم ازدواج برسیم ما در موضوع ازدواج جوانان «بماهو» جوانان، با یک مطالب عمومی مواجه‌ایم که عبارت از فرهنگ سازی و آسان‌سازی «امر ازدواج» و روان‌سازی، ساده‌سازی «مراسم ازدواج» می‌باشد.
اما اگر بخواهیم به موضوع ازدواج دختران بطور خاص بپردازیم آن‌گاه خواهیم دید که علاوه بر مشکلات عمومی ازدواج جوانان، در موضوع دختران با مسائل دیگری نیز روبرو هستیم. در مقوله ازدواج دختران ما حقیقتاً هم دچار گرفتاری‌های طبیعی هستیم و هم دچار گره‌های تحمیلی. در این باب اولین دسته مشکلات در حوزه فرهنگ جای گرفته‌اند. این دسته از مشکلات که عمدتاً نگرشی و فکری هستند از نوع نگاه به جامعه زنان و نوع انتظارات از ایشان آغاز می‌شود و تا سوء عملکرد و رفتار قد می‌کشد که باید بر این چرخه، طرح اطلاعات غلط یا غیر لازم را که دستمایه بسیاری از سوء تعبیرها و سوء استفاده‌ها می‌شود، افزود، در حالی که یکی از توصیه‌‌های دینی ما در مقوله طرح اطلاعات این است که اولاً ارائه اطلاعات خلاف واقعیت نباشد؛ ثانیاً ارائه اطلاعات خلاف مصلحت نباشد.
لذا امام علی(ع) می‌فرماید: «لا تقل ما لا تعلم» آنچه را نمی‌دانید و علم ندارید نگوئید و در ادامه می‌فرماید: «بل لا تقل کل ما تعلم» بلکه همه آنچه را هم که می‌دانید نگوئید؛ زیرا ضرورت «طرح گفته‌ها» و ظرفیت «درک شنیده‌ها» خود مسئله مهمی است، برای روشن شدن مطلب به طرح مرموزانه. نتایج یک بررسی پژوهش نما اشاره می‌کنیم که طی سال گذشته در یکی از مطبوعات کشور اعلام گردید آمار دختران بیش از پسران است و چه مسئولانی هم که با باور یکجا این مطلب! و با طرح مکرر آن به آثار سوء این موضوع دامن زدند، در حالی که در حاقّ واقع و در محاسبه جمعیت دختران و پسران آن هم در یک پروسه زمانی ۲۵ ساله، قریب به ۴۴۰ هزار نفر پسر از دختر بیشتر است. یعنی برای این رقم از دامادها، عروسی نیست که در کنارشان قرار گیرد.[۱] حال با فرض نادیده گرفتن این واقعیت که پسرها از دخترها بیشترند و با فرض این مطلب که دختران از پسران بیشتر باشند؛ آیا طرح این مسئله و پخش آن به عنوان یک خبر یا نتیجه یک پژوهش، کمکی به وضعیت ازدواج و حل مشکلات جوانان کرد؟ آیا جز نگران کردن دختـران، پاییـن آوردن قـدرت چانـه‌زنی خانواده‌ها در بـالا بـردن شتـاب و سـرعت تصمیم‌گیری در امر ازدواج، نگران کـردن جامعه زنـان و رها کردن ایشـان در حـل شخصی نگرانی‌ها از طرق غیرمعقول و غیرمعفوف، زمینه‌سازی برای ظلم‌های فرهنگی- فیزیکی به حرمت و کرامت زنان و کمک نقدی! به افزایش یک قشر نوظهور در جامعه دختران که علیرغم پاکی و جوانی این دوران، به تبرّج و جلوه‌گری در کوچه و خیابان می‌پردازند، منجر به اصلاح و اقدامی گردید؟ طرح اینگونه اطلاعات به دور از واقعیت و مصلحت، جز رواج روحیه تنوع‌طلبی در مردان چه دستاوردی خواهد داشت؟ متأسفانه در جامعه ما موضوع پخش اطلاعات از هر منبع با هر درجه حساسیت و با برخورداری از هر میزان وثوق و حقیقت‌مندی، از جمله موضوعات رهایی است که هیچ شورای عالی نظارتی بر امر انتشار اطلاعات که به راحتی می‌تواند کشتی جامعه را به این سو و آن سو متلاطم کند؛ مراقبت ندارد. آیا وقت آن نرسیده تا با موضوعاتی با این درجه از اهمیت، دلسوزانه‌تر و عاقلانه‌تر برخورد کنیم؟ به هر حال مقوله ازدواج دختران با گرفتاری‌های مختلفی روبروست که برخی به اشکالات درونی و ذهنی و بعضی به مشکلات بیرونی و عینی برمی‌گردد.
در موضوع ازدواج دختران محورهای متعددی قابل طرح و بررسی است. در محور فرهنگی نگاه به زن و پالایش این نگاه از خرده فرهنگ‌های غلط و محاورات ناپسند و رساندن جامعه مردان به خط کرامت که منجر به پاسداشت کرامت زنان خواهد شد از جمله موضوعات مهمی است که باید توسط مراکز تعلیمی و تبلیغی کشور پیگیری شود. چه آنکه رسول خدا (ص) فرمودند: برای بازشناسی مردان کریم و بزرگوار از مردان غیر کریم و ارجمند نه به علم و عبادت و قدرت و موقعیت ایشان بلکه به برخوردشان با زنان نظر نمائید که مردان گرامی نفس‌، با زنان گرامی برخورد می‌کنند و نفوس لئیم نیز افکار بایسته و رفتار شایسته‌ای درباره زنان ندارند.
محور دوم در موضوع ازدواج دختران، عدم تلاش برای یافتن یک جایگزین مناسب در موضوع وساطت است که سابقاً در ازدواج‌ها به عنوان روشی مرسوم و کارساز عمل می‌کرد و در حال حاضر دختران و پسران عفیف که از فرهنگ لاابالیگری و نمایش خود مبرا هستند، به‌دلیل برچیده شدن فرهنگ وساطت و دلالت، عملاً در موضوع شناساشدنشان به هم، به مقوله‌ای دشوار یا شتاب‌زده و سطحی بدل گشته‌اند و از طرفی با بارز شدن جذابیت‌های بصری و مطرح شدن ابعاد جنسی و زنانه در سطح جامعه فرصت ظهور ابعاد انسانی و فعال شدن هوش باطنی گرفته شده و در عوض رغبت‌های خام و عشق‌های سطحی جای عشق‌های پاک و شناخت‌های عمیق را گرفته است و با هنجار شدن این رویه‌ها ناروا و محاصره «حواس‌ها» در حلقه «هوس‌ها» و تولید انبوهی از عشق‌های عجله‌ای! طلاق به عنوان «اولین» آسیب قطعی، «همسایه» دیوار به دیوار ازدواج‌ها شده است.
محور دوم درموضوع ازدواج دختران مسأله مهریه و شروط ضمن عقد است. علت در کنار هم آوردن این دو عنوان این است که تا وقتی فرهنگ سازی برای استفاده درست از شروط ضمن عقد نشود، مردم به گمان تأمین آینده دختران از قِبَل مهریه‌ها، مشتاق افزایش رقم‌های آن می‌شوند، خانواده‌ها وقتی در روز مبادای مشکلات، اقتدار حکومت را در کنار خود، برای تأمین و استیفای حقوق نبینند،‌ خودشان یک آلترناتیو مناسب و گره‌گشا را جایگزین خواهند کرد. لذا به گمان ایجاد یک ایمنی و حفاظت از ازدواج و آینده دختران، مهریه‌ها را به طور تصاعدی بالا می‌برند؛ بعد هم در جریان واقعی عمل و در روز مبادای مشکل، می‌بینند که مشکلات عدیده بیکاری، اعتیاد، فساد و خصلت‌های شخصی آفت و بلای خانواده است و آن قدر حلقه محاصره تنگ می‌گردد که مهریه هم راه نجات نیست و ترجیحاً آن را هم وامی‌گذارد تا خود را نجات دهند، با این حال باید به تصحیح و معقول‌سازی روند مهریه اندیشید تا به انتخاب‌ها و استمرارهای درست، کمک شود و از سوی دیگر باید حوزه تقنینی کشور تلاش نماید تا سطح و تعداد قوانین را به خواسته و مقصد شرع برساند.
زیرا روح شرع و معیار اساسی آن، عدالت است، جلوگیری از ضرر و ضِرار است. در واقع در پرتو شرع این مفهوم که پایان آزادی من، آغاز حق دیگری است، چنان جاری ست که هرگز و هرگز به بهانه آزادی و اختیار کسی اجازه زیر پا گذاشتن مرزهای عدالت و حقوق دیگری داده نمی‌شود. خدای متعال در نظام دینی انسان را بدان‌سوی رهبری می‌کند که برای مصون ماندن مرزهای عدالت، انسان‌ها سعی کنند در اخذ حق، کمتر دریافت کنند تا مطمئن شوند ظلم نکرده‌اند و در ادای تکلیف بیشتر انجام دهند تا مطمئن گردند عدل صورت پذیرفته، فلسفه مستحب و مکروه نیز نزدیکی به این کرانه‌هاست. شارع مقدس کف روابط را با حقوق تسطیح می‌کند و سقف آن را با اخلاق ترفیع می‌دهد این برنامه تربیتی در ماه مبارک رمضان که به فرموده امام صادق (ع) تفاوتش با ماه‌های دیگر تفاوت معصوم با سایر انسان‌هاست در اوج است. زیرا همه امساک و پرهیزی که به انسان می‌دهد ترک حرام نیست که ترک حرام متعلق به همه‌ی ماه‌هاست و اختصاص به زمان خاصی ندارد، بلکه ماه رمضان ماه ترک حلال‌هاست در این ماه استثنایی، خداوند به انسان‌ها فرصت تمرین ترک حلال را می‌دهد زیرا بسیاری از زمین خوردن‌ها، ظلم‌ها، بی‌انصافی‌ها، خطاها، سقوط‌ها و سَقَط‌ها در همان محدوده حلال است که انجام می‌پذیرد. چون خیالمان از حلال بودنش راحت و‌آسوده است لذا بی مهابا جست و خیز می‌کنیم والا کنار پرتگاه حرام، عمدتاً با احتیاط و مواظبت گام برمی‌داریم در نتیجه درصد خطا و خطر کم‌تر است و چون حلال امکان عمل است نه لزوم عمل پس، بسیاری از گرفتاری‌ها و توجیه‌ها از آدمی در همین محدوده سرمی زند برای مثال در همین موضوع ازدواج مجدد که حلال است، جا دارد اگر کسی هم نهیب خدای متعال را در ضرورت رعایت عدالت نشنیده بود باز جا داشت این موضوع فقط و فقط به عدد مضطرها و مریض‌ها آنهم در حد اکل میته و رفع اضطرار مصداق پیدا می‌کرد نه به عدد تنوع‌طلب‌ها و هوس‌جوها ... طلاق هم حلال است پس اگر هر حلال مجوز تأکیدی انجام را با خود دارد، همه متقاضی طلاق شوند و زندگی‌های خود را بر هم زنند.
به هر حال با فراخ کردن قلمرو آگاهی و اختیارات زنان به واسطه شروط ضمن عقد و استفاده صحیح از آن، جلو بسیاری از عسروحرج‌ها را در روز مبادای مشکل می‌توان گرفت تا زنان مبتلابه، در دست یابی به حق و حقوق شان این قدر در دایره فکر و سلایق داوران پرونده گرفتار نشوند و این زمانی ممکن است که تشکیل خانواده با آسان‌سازی و معقول نمودن ازدواج فراگیر شود و تحکیم خانواده با تأمین حقوق و تبیین مسئولیت زنان و مردان معنی یابد، در این باره باید با طرح «نهضت ملی ازدواج» برخی از مسئولان آگاه شوند و عده‌ای حساس گردند و بعضی تصحیح شوند و تعدادی هم به چالش کشیده شوند که در حل مهم‌ترین مسئله برای مهم‌ترین قشر یعنی ازدواج جوانان چه کرده‌اند که امروز باید اخذ رضایت خداوند و سنت نبوی را در آن جستجو کرد.
نویسنده: سویزی، مهریه
ماخذ: کتاب زنان، سال هفتم، پاییز۸۳، شماره ۲۵
منبع : مرکزاطلاعات وآمار زنان


همچنین مشاهده کنید