جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


زوج‌های کارآفرین


زوج‌های کارآفرین
درسده جدید، کار و زندگی به همدیگر وابسته شده‌اند به‌طوری که جدا کردن آنها گاه ممکن نیست، زیرا فرد کارش را در خانه انجام می‌دهد. علاوه بر آن، دیگر نیاز به حضور فیزیکی در محل کار به آن صورت قبلی مطرح نیست و به‌جای آن، مباحثی همچون کسب و کار الکترونیکی، کسب و کار خانگی و نظایر آن مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به بالا رفتن سطح تحصیلات قشر جوان بیشتر زوج‌های تحصیل‌کرده که رشته تحصیلی مشابه هم دارند ترجیح می‌دهند کارشان یکسان باشد. در این مقاله موضوع ”به صورت مشترک، کار و زندگی را اداره کردن“ مورد بررسی قرار می‌گیرد.
زوج‌های کارآفرین به زوج‌هائی گفته می‌شود که همزمان و با هم، مدیریت امور زندگی و کسب و کار را برعهده می‌گیرند. آمار و گزارش‌ها نشان می‌دهند تعداد زوج‌های کارآفرین در ایالات متحده آمریکا رو به افزایش است. تخمین زده می‌شود صاحبان نزدیک به یک میلیون کسب و کار دراین کشور، زن و شوهرانی هستند که با هم شریکند. زوج‌های کارآفرین با یک نوع چالش مواجه هستند، به‌طوری که همزمان اهداف زندگی کاری و خانوادگی را با تناقض و مشکل مواجه می‌سازد. صاحبان کسب و کارهای خانوادگی این‌گونه توصیف می‌شوند: تصمیم گیرنده یک نفر است، در حالی که هر دو سختکوش و پرکار بوده و آینده‌نگر هستند. داشتن ازدواج موفقیت آمیز مستلزم گذراندن اوقات بیشتر با هم، حمایت دو جانبه از یکدیگر در تمام لحظات زندگی و تمرکز لحظات بیشتر زندگی جهت پیوند و ارتباط بیشتر است.
کارآفرینی مشترک به صورت یک مسأله کلی و عمومی در حال افزایش است؛ با وجود این، پرداختن به آن در حوزه عمل بسیار مشکل می‌باشد. تفکر و شناختی که امروزه درباره کارآفرینی مشترک وجود دارد، بیشتر از روی حکایت‌ها و داستان‌هائی که در این زمینه بوده، باقی مانده است. فقط تعداد ناچیزی از مطالعات دانشگاهی به بغرنجی‌ها و پیچیدگی‌هائی که در اداره کسب و کار و روابط شخصی و خانوادگی وجود داشته و زن و شوهر با موفقیت هر دو مورد را اداره کرده‌اند، پرداخته‌اند. در تحقیقات به‌عمل آمده مشخص شد که کارآفرینی مشترک چگونه کیفیت زندگی زناشوئی را بالا برده و رضایت از آن را به دنبال دارد. در این مقاله به نقاط مشتر و سازگار زوج‌های کارآفرین و عدم توافق‌ها و ناسازگاری‌های بین آنها و همچنین عوامل تعیین کننده موفقیت زوج‌های کارآفرین‌ بررسی می‌شود. در غالب فرضیاتی که مطرح شده است دو پیامد مهم، متغیرهای مورد مطالعه هستند: کیفیت زندگی زناشوئی و عملکرد کسب و کار. همان طوری که می‌دانیم این دو موضوع کاملاً و متقابلاً بر همدیگر تأثیر می‌گذارند.
کارکردن با یکدیگر به زوج‌ها این امکان را می‌دهد ویژگی‌های شخصیتی متفاوت همدیگر را بپوشانند و مکمل یکدیگر باشند. ممکن است یکی از طرفین، گشاده رو و ریسک پذیر باشد و در حالی که دیگری در کسب و کار محافظه کارانه عمل کند. در این صورت بین این دو نفر رابطه‌ای شکل می‌گیرد که برایشان مهم نیست حتی اگر ۲۴ ساعت با همدیگر باشند. در حالی که بیشتر زوج‌ها ۷۰ درصد از این ساعت را از هم دیگر جدا هستند. موفقیت بسیاری از زوج‌های کارآفرین، از تحمل بیشتر و تکمیل نقاط ضعف یکدیگر با توجه به شناختی که از هم دارند ناشی می‌شود. ممکن است یکی از زوج‌ها بسیار خوشبین بوده و روابط عمومی بسیار قوی داشته باشد و دیگری نسبتاً بدبین بوده اما از مهارت‌های فنی بالائی برخوردار باشد. به همین دلیل می‌توان گفت عامل و کلید اصلی موفقیت آنان از تفاوت‌هائی است که در ویژگی‌های شخصیتی و توانائی‌هایشان وجود دارد و مهمتر از آن، قبول و تحمل این تفاوت‌ها می‌باشد.
برای هیچ یک از زوج‌ها شریکی غیر از آنها نمی‌تواند امور و مسایل‌شان را آن گونه که هست درک کند، چو کار و زندگی‌شان مشترک است. به‌عنوان مثال، اگر بچه آنها مریض شود، آن چیزی که در ابتدا مهم است فرزندشان و آنچه که در درجه دوم اهمیت قرار دارد مسایل مربوط به کسب و کارشان است. یکی از سخت‌ترین و دشوارترین بخش در راه اندازی و اداره کسب و کار با همسر خود، جائی است که روابط شخصی و خانوادگی را در محیط کار کاملاً کنار بگذارند.
در گذشته، فرض بر این بود که هر شخصی باید شخصیت چندگانه‌ای داشته باشد و در محل کارش خیلی حرفه‌ای عمل کرده و هنگامی که به خانه برمی‌گردد صمیمی برخورد کند. اما امروزه این نوع نقش بازی کردن کنار گذاشته شده و زوج‌ها ممکن است در محل کارشان از شام که در خانه خواهند خورد صحبت کنند و یا در تعطیلات و آخر هفته، کارهای مربوط به کسب و کارشان را ادامه دهند. بنابراین، می‌توان گفت این مسأله ضرورتاً کار اشتباهی نیست که زوج‌ها تمام وقت (در محل کار و خانه) درباره کسب و کارشان صبحت کنند. چرا که بعضی زوج‌ها از این طریق هم روابط زناشوئی و هم امور مربوط به کسب و کارشان را ارتقا می‌بخشند، یعنی راه اندازی کسب و کار باعث تقویت ارتباط فی‌مابین می‌شود و این مسأله به مانند مشارکت در یک سرگرمی و تفریح است.
البته در بعضی موارد این خطر هم وجود دارد که زوج‌ها تمام وقتشان را به صحبت در مورد امور مربوط به کسب و کار مشترکشان اختصاص دهند و عشق و علاقه به ازدواج و زندگی در آنان به سردی گراید. بالاخره می‌توان گفت زوج‌هائی که با همدیگر کار می‌کنند، هیچ رازی و سری ندارند که از دیگری مخفی کنند، در حالی که اگر کار و زندگی خانوادگی خیلی از هم فاصله داشته باشد، هر یک از زوج‌ها نمی‌دانند دیگری اکثر وقت خود را چه کار می‌کند. با توجه به این که مفهوم راه‌اندازی کسب و کار توسط زوج‌ها در سال‌های اخیر بیشتر شده است، این گروه در اداره کردن همزمان زندگی خانوادگی و کسب و کارشان احتمالاً با چالش‌هائی مواجه خواهند شد. لذا به نظر می‌رسد قبل از راه‌اندازی کسب و کار بهتر است وظایف و مسؤولیت‌های دو طرف را در هر دو حوزه خانواده و کسب و کار کاملاً مشخص شود. مهمتر از آن، موفقیت زوج کارآفرین هم در زندگی و هم در کسب و کار بستگی به میزان تحمل همدیگر و داشتن خلاقیت در زندگی زناشوئی و پرهیز از روش‌های تکراری در تعاملات با یکدیگر است. نکته قابل توجه این است که شناخت خصوصیات و ویژگی‌های زوج‌های کارآْرین از همدیگر در مقایسه با سایر زوج‌ها خیلی بیشتر است و همان‌طور که گفته شد این گونه افراد، هیچ‌گونه موضوع سری و پنهان در برابر هم ندارند.
منبع : ماهنامه اقتصاد خانواده


همچنین مشاهده کنید