چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


تحول اقتصادی و هفت پرسش از دولت نهم


تحول اقتصادی و هفت پرسش از دولت نهم
سالهاست که به هنگام مقایسه قیمت های ایران و سایر کشورهای جهان، مدام بهای بالای برخی کالاها مثل بنزین به رخ مردم کشیده می شود که "ببینید در فلان کشور بنزین، لیتری هزار تومان است ولی شما به قیمت ۱۰۰ تومان بنزین می زنید و ... ." البته هیچ وقت مقایسه کنندگان به سراغ مقایسه سطح درآمدها نمی روند تا معلوم شود آن بنزین هزار تومانی فشار بیشتری به معیشت اقتصادی افراد وارد می آورد یا این بنزین ۱۰۰ تومانی؟ اگر طرح تحول اقتصادی اجرا شود، قیمت ها طبیعتا افزایش یافته و بعضا به حد بهای جهانی می رسند. حال سوال اینجاست که آیا همزمان با افزایش قیمت ها، سطح درآمدی مردم نیز بالا می رود؟
عصرایران؛ مصطفی بدرالسادات- جان مایه طرح تحول اقتصادی که چندی پیش رییس جمهور آن را مطرح کرد، این است که یارانه ها حذف و مبالغ محذوف، به طور مستقیم به حساب سرپرستان خانواده های ایرانی واریز شود.
نگارنده این سطور نه به عنوان یک کارشناس اقتصادی- که چنین داعیه ای هم ندارد- بلکه به عنوان یک شهروند، پرسش هایی را در باب این طرح به عنوان دغدغه های یک ایرانی مطرح می دارد، امید که پاسخ های قانع کننده ای از جانب طراحان طرح تحول اقتصادی ارائه شود.
۱) طبق آنچه در خبرها آمده است، میزان نقدینگی جامعه در سال اول دولت دکتر احمدی نژاد، حدود ۷۵ هزار میلیارد تومان بوده است. این رقم در طول فقط ۲ سال، به ناگاه به بیش از دو برابر افزایش یافت و نتیجه آن نیز تورم لجام گسیخته ای است که امروز شاهدش هستیم به گونه ای که طبق آمارهای بانک جهانی، تنها سه کشور زیمبابوه، موریتانی و اریتره، تورمی بالاتر از ایران را دارند.
حال این سوال نگران کننده مطرح است که اگر ۹۲ هزار میلیارد تومان در سال به عنوان یارانه نقدی به جامعه تزریق شود، آنگاه چه فاجعه تورمی در کشور رخ خواهد داد؟ این بزرگترین دغدغه کسانی است که با این مفهوم ساده آشنایند که "نسبت مستقیمی بین میزان نقدینگی و تورم وجود دارد."
۲) نه تنها تزریق این حجم از نقدینگی می تواند به تورمی بی سابقه در جامعه منجر شود، بلکه آزادسازی قیمت سوخت به ویژه بنزین و گازوییل نیز به تنهایی نیز تورم زاست به گونه ای که مراکز اقتصادی مختلف برآورد کرده اند فقط آزادسازی قیمت بنزین به تنهایی می تواند بین ۴۰ الی ۱۰۰ درصد بر تورم موجود بیفزاید. (حال بماند اثرات تورمی آزادسازی سایر فراورده های نفتی و نیز تزریق نقدینگی به شرحی که گذشت).
ـ آیا طراحان طرح تحول اقتصادی فکری به حال این موضوع کرده اند؟
۳) طبق طرح مورد بحث، مردم، قیمت تمام شده کالا و خدمات را پرداخت خواهند کرد و بخشی از این قیمت در قالب یارانه نقدی به حساب سرپرستان خانوارها واریز خواهد شد.
اما نکته ای که بسیار نگران کننده است اینکه پس از اجرای طرح موصوف، قیمت تمام شده کالاها و خدمات نیز به طور فزاینده ای رشد خواهد کرد.
به عنوان مثال هم اکنون کالایی به قیمت تمام شده ۱۰۰۰ تومان تولید و در بازار آزاد به قیمت ۱۴۰۰ تومان عرضه می شود و دولت نیز - به فرض- ۵۰۰ تومان یارانه بر روی آن می دهد تا مردم بتوانند در قالب قیمت یارانه ای آن را ۹۰۰ تومان خریداری کنند.
حال قرار است طبق طرح تحول اقتصادی، آن ۵۰۰ تومان را مستقیما به مصرف کننده بدهند تا در نهایت با همان قیمت ۹۰۰ تومان بتواند کالای مذکور را تهیه نماید.
اما مساله مهم اینجاست که با آزادسازی قیمت ها، دیگر آن کالا با ۱۰۰۰ تومان قابل تولید نیست بلکه این احتمال وجود خواهد داشت که همان کالا با قیمت -مثلا- ۵۰۰۰ تومان قابل عرضه باشد در حالی که بر اساس ارقام کنونی، تنها ۵۰۰ تومان یارانه برای آن در نظر گرفته شده است که باعث می شود در نهایت کالای فرضی ما، با احتساب یارانه مستقیم پرداختی به قیمت ۴۵۰۰ تومان به دست مصرف کننده برسد ، مگر آنکه دولت میزان یارانه را - در این مثال- از ۵۰۰ تومان به ۴۱۰۰ تومان افزایش دهد تا مصرف کننده بتواند با همان قیمت ۹۰۰ تومانی سابق کالای مورد نیازش را تهیه کند!
آیا چنین افزایش یارانه ای اساساً امکان پذیر است؟
۴) سالهاست که به هنگام مقایسه قیمت های ایران و سایر کشورهای جهان، مدام بهای بالای برخی کالاها مثل بنزین به رخ مردم کشیده می شود که "ببینید در فلان کشور بنزین، لیتری هزار تومان است ولی شما به قیمت ۱۰۰ تومان بنزین می زنید و ... ."
البته هیچ وقت مقایسه کنندگان به سراغ مقایسه سطح درآمدها نمی روند تا معلوم شود آن بنزین هزار تومانی فشار بیشتری به معیشت اقتصادی افراد وارد می آورد یا این بنزین ۱۰۰ تومانی؟
اگر طرح تحول اقتصادی اجرا شود، قیمت ها طبیعتا افزایش یافته و بعضا به حد بهای جهانی می رسند. حال سوال اینجاست که آیا همزمان با افزایش قیمت ها، سطح درآمدی مردم نیز بالا می رود؟
آیا یارانه های نقدی، به همان میزان که قیمت ها بالا می روند، قادر به پوشش فاصله قیمتی هستند یا آنکه در نهایت قدرت خرید مردم کاهش خواهد یافت؟
و آیا این امر نیز به نوبه خود به تعطیلی بسیاری از کارخانه ها و گسترش بیکاری منجر نخواهد شد؟
۵) هم اکنون بسیاری از کالاها و خدمات مشمول یارانه نیستند. به عنوان مثال زمین یا مسکن یارانه ندارند. با اجرای طرح تحول اقتصادی که قیمت این اقلام نیز بالا می رود و یارانه ای هم برای پوشش فاصله قیمتی وجود ندارد، تکلیف این بخش از کالا و خدمات چه خواهد شد؟
۶) گفته شده است که مبغ یارانه ها به حساب سرپرستان خانواده ها واریز می شود تا آنها بتوانند با دریافت مبالغ واریزی، اقتصاد خانواده شان را مدیریت کنند.
حال با توجه به اینکه در کشور ۵/۱ میلیون معتاد دائمی و ۳ میلیون معتاد غیر دائمی وجود دارد که بسیاری از آنها سرپرست خانواده نیز هستند، آیا این نگرانی وجود ندارد که این معتادان ، پولی که به راحتی به حساب شان واریز می شود را به جای مصرف کردن برای اداره خانواده هایشان، صرف اعتیاد خود کنند؟
البته بدیهی است که همه معتادان در سطحی از اعتیاد نیستند که چنین جفایی به خانواده خود کنند ولی نباید از دهها و بلکه صدها هزار معتادی که در شرایط حاد به سر می برند و در عین حال سرپرست خانواده نیز هستند غافل شد و با تقدیم مبلغ یارانه ها به آنان، موجبات بدبختی هر چه بیشتر خانواده هایشان را فراهم آورد.
ـ آیا طراحان تحول اقتصادی برای این بخش از ماجرا چه تمهیدی اندیشیده اند؟
۷) آقای احمدی نژاد در بدو اعلام طرح تحول اقتصادی، وعده داد که جزئیات آن را با مردم، رسانه ها و کارشناسان در میان خواهد گذاشت و پس از آنکه کارشناسان و صاحبنظران برنامه را نقد و بررسی کردند و نظرات اصلاحی آنان اعمال شد، آنگاه طرح را اجرا خواهند کرد.
با این حال، روز گذشته رسانه ها به نقل از رییس جمهور نوشتند که قرار است طرح تحول اقتصادی از نیمه دوم امسال اجرا شود.
حال سوال اینجاست که آیا به این زودی نظرات کارشناسان اخذ ، جمع بندی و پیامدهای مثبت و منفی آن در نظر گرفته شد که می خواهند طرح را در نیمه دوم اجرا کنند؟
این تعجیل، این شائبه را در ذهن ایجاد می کند که دولت می خواهد طرح خود را اجرا کند و نظرخواهی از مردم و رسانه ها و اقتصاددانان صرفا برای این است که بعدها بگویند طرح تحول اقتصادی محصول خرد جمعی است و دولت پیش از اجرا از همه نظر خواسته بود.
این در حالی است که نظر خواستن یک چیز است و عمل کردن به نظرات سازنده و کارگشا ولو آنکه به تغییر یا تعطیل طرح نیز بینجامد امری دیگر.
در پایان تصریح و اذعان می دارد آنچه در بندهای فوق نگاشته شد، صرفا پرسش هایی است که به عنوان دغدغه در جامعه مطرح است و ای بسا دولتمردان و طراحان تحول اقتصادی پاسخ های علمی و قانع کننده ای برای آن داشته باشند که از دریافت و انتشار آن استقبال می کنیم، ضمن اینکه اصل سروسامان دادن به یارانه ها، موضوعی است که هیچ عقل سلیمی در ضرورت آن تردیدی ندارد و از این منظر، اصل ورود دولت به این عرصه - که البته بسیار خطرناک و حساس نیز هست- اقدامی سازنده و راهگشاست ولی پرسش بزرگ و اساسی این است که آیا راهکار عملی اقدام مفیدی به نام "ساماندهی یارانه ها" واقعا همین است که در قالب طرح تحول اقتصادی اعلام شده است؟
به هر حال، آنچه مسلم است اینکه هر طرحی ،ولو مفید و سازنده، چنانچه پشتوانه اقناعی مناسبی برای افکار عمومی نداشته باشد، دچار زوال و شکست می شود. امید که دولت، استدلال های قانع کننده ای برای این طرح داشته باشد که اگر چنین باشد حمایت از آن وظیفه ای ملی خواهد بود والا فلا!
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران


همچنین مشاهده کنید