پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

از واشنگتن تا تهران!‌


از واشنگتن تا تهران!‌
سخنان چندی قبل برخی مقام‌های امریکایی در خصوص احتمال گشایش دفاتر حفاظت منافع ایران و امریکا در واشنگتن و تهران، بیش از آنکه در عرصه بین‌المللی بازتاب داشته باشد در داخل ایران واکنش‌هایی را برانگیخت که عمدتاً مثبت بود.
این اظهارات – که البته در داخل امریکا تایید، تکذیب یا سکوت‌هایی به دنبال داشت – درست در زمانی مطرح شد که دموکرات‌ها و جمهوریخواهان امریکا دچار نوعی <درد سر> در مورد ایران شده‌اند. از یکسو نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری، سران دو حزب قدرتمند امریکا را ناچار می‌سازد تا هر چه بیشتر خود را به صهیونیست‌ها نزدیک نشان دهند تا بتوانند حمایت‌های سیاسی و مـالی گسترده‌تر را در انتخابات آبان ماه برای خود جلب نمایند و از سوی دیگر الزامات مشترک بـا گـروه ۱+۵ و نیز نگرانی مردم امریکا از احتمال درگیر شدن کشورشان در یک جنگ دیگر، سیاستمداران آن کشور را وادار می‌سازد تا پایبندی خود به گفتگو با ایران را آشکار سازند.
بر همین اساس مک کین و اوباما، هم به دنبال استخدام عباراتی هستند که ارادت و همراهی هر یک از آنها را به اسرائیلی‌ها ثابت کند و هم راهکارهایی را جستجو می‌کنند تا هموطنان خود را از عـدم درگیـری با ایران مطمئن سازند. البته هر دو کاندیدای ریاست جمهوری امریکا به خوبی ثابت کرده‌اند که اگر بر سر دوراهی قرار گیرند چاره‌ای جز ترجیح اسرائیل بر ایران ندارند و لذا تلاش می‌کنند هیچ گاه به این دو راهی نرسند. زیرا علاوه بر شناخت الزامات داخلی خود، از پتانسیل‌های ایران آگاهند و گرفتاری‌های درگیر شدن با ایران را نیز می‌دانند. در این سوی ماجرا، ایران نیز بارها اعلام کرده است که به استقبال هیچگونه درگیری نمی‌ رود اما از برخی اصول خود نیز عقب نشینی نخواهد کرد. سیاستمداران ایرانی هم به خوبی می‌دانند که درگیر شدن در هر نوع جنگ اقتصادی یا نظامی، فشارهای اقتصادی موجود بر مردم را به صورت غیرقابل پیش بینی افزایش خواهد داد و بسیاری از فرصت‌های اقتصادی را از ایران و ایـرانیـان سلـب می‌نماید. همین درک متقابل از شرایط، ادبیات جدیدی را در تعامل دوجانبه ایران و امریکاایجاد نموده است که ابتدا در اظهار علاقه امریکایی‌ها – به ویژه کاندولیزا رایس – برای گسترش روابط با ایرانیان و گشایش دفاتر حفاظت منافع آشکار شد. پس از آن هم، وزیر خارجه ایران از اینکه صداهای جدیدی از امریکا شنیده می‌شود ابراز خرسندی کرد و در نهایت، دو روز قبل رئیس جمهـور ایـران از هـر اقـدامـی کـه منجـر بـه گسترش روابط دو ملـت شـود استقبـال نمود. احمدی نژاد همچنین <افتتاح کنسولگری امریکا در تهران> را قابل بررسی دانست.
تردیدی نیست که رفتار غیردوستانه و خصم‌آمیز امریکاییها که از دهه سی – به ویژه در جریان کودتای ۲۸ مرداد بر علیه دولت ملی مرحوم دکتر مصدق – آغاز و در سال پایانی دهه ۵۰ و تمامی سال‌های دهه شصت با حمایت بی چون و چرا از صدام به اوج رسید، شرایطی فراهم نموده است که بازسازی روابط دو کشور چندان آسان نخواهد بود. تشدید حملات رسانه‌ای دو جناح رقیب در امریکا علیه ایران و اتهام افکنی‌های گسترده ایشان علیه نظام جمهوری اسلامی نیز آنها را در موقعیتی قرار داده است که به راحتی نمی‌توانند به صورت رسمی از مواضع پیشین عقب نشینی کنند. همین وضعیت، از جهاتی بر عرصه رسانه‌ای و تبلیغی ایران نیز حاکم است. ضمـن آن کـه برخی اقدامات امریکادر سه سال اخیر از جمله در عرصه هسته‌ای، امکان اعتماد سیاستمداران ایرانی به امریکایی‌ها را کاهش داده است. این در حالی است که در پنج سال اخیر در بزرگ‌ترین بحران‌هایی که امریکا با آن مواجه بوده است یعنی موضوع عراق و افغانستان، دولت امریکا توانسته است به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از کمک های ایران بهره‌مند شود اما در مقابلبه دلیل عدم وجود مذاکرات مستقیم و صریح، هیچ امتیازی نصیب ایران نشده است.
باید اذعان کرد هم اکنون شرایط، هم در ایران تغییر کرده است و هم در امریکا. در این سو، سخن گفتن از رابطه با امریکا توسط گروه حاکم – چون وابسته به جناح اصولگرا هستند – موجب تکفیر کسی نمی شود. به همین جهت رئیس جمهور، موضوع <افتتاح کنسولگری امریکا> را قابل بررسی می داند. در سوی دیگر نیز مشکلات امریکائی ها در عراق شرایطی فراهم نموده است که افکار عمومی آن کشور، بیش از آنکه تبلیغات شدید ضد ایرانی در سه دهه گذشته را به یاد بیاورند در فکر افزایش تلفات انسانی و هزینه های مالی کشورشان در عراق هستند و چنانچه بتوانند از هر طریقی هزینه های خود در عراق را کاهش دهند، از آن استقبال خواهند کرد. در این شرایط به نظر می رسد به جای کلی گوئی‌های مبهم همچون <فراهم نمودن زمینه برای گسترش روابط دو ملت> می‌توان به دنبال راههایی بود تا اگر امریکائی ها با استفاده از نفوذ ایران در عراق، بخشی از مشکلات خود – و در کنار آن مشکلات عراق – را حل می نمایند ایران نیز به امتیازاتی دسترسی پیدا کند که مهم ترین آنها، کاهش مزاحمت های آمریکا در عرصه های گوناگون سیاسی و اقتصادی است. اگر روسیه پروژه های مرتبط با ایران را به نحوی به تعاملات روسیه – امریکا گره می زند، اگر هند در نهایی کردن پروژه خط لوله صلح تعلل می کند، اگر توتال و شِل و ... سیاست <شُل کن، سفت کن> را در برابر پروژه های بزرگ نفتی ایران در پیش گرفته اند، اگر امریکا و اروپا به دنبال تحریک برخی هم پیمانان سیاسی ایران برای کاهش سطح روابط با ایران هستندو ... می توان حدس زد که همه اینها – یا بخش عمده ای از آنها – در گروی تعیین تکلیف نحوه تعامل ایران و امریکاست. بدون تعارف باید گفت آمریکایی‌ها با استفاده از دوستان عراقی و افغانی خود بخشی از مشکلات کشورشان را در دو طرف ایران– با استفاده از نفوذ ایران – حل کرده اند و البته آن دو کشور نیز در این میان، بهره های بسیار برده اند. پس چرا ما تلاش نکنیم که بدون واسطه به امریکائیها بگوئیم <شرط ادامه کمک برای حل بحران‌های عراق و افغانستان، کاهش مزاحمت‌های اقتصادی و سیاسی امریکا برای ایران است. >
بعضی مسئولان ایرانی قبلا اعلام کرده بودند که در قطع روابط امریکا پیش قدم بوده و اکنون نیز بازسازی روابط باید با درخواست آن کشور صورت گیرد. اظهارنظرهای دو سه ماه اخیر مقامهای امریکایی از جمله ابراز تمایل رایس برای گشایش دفتر حفاظت منافع و تاکید اوباما بر مذاکره بدون پیش شرط با ایران و پس از آن، عقب نشینی امریکا از پیش شرط تعلیق غنی سازی برای آغاز <پیش مذاکرات هسته‌ای>می تواند نشانه های خوبی در این زمینه باشد. حتی اگر این عقب نشینی‌ها از نیازهای مقطعی امریکا نشأت گرفته باشد هنر دیپلماسی ایران آنست که در همین مقطع ، بعضی از مشکلات خود را حل کند. این پیشنهاد در تطابق با توصیه امام علی(ع) است که می‌فرمایند: <هرگز صلحی را که دشمن به تو پیشنهاد می‌کند، رد نکن> البته اجرای این توصیه بایستی با هوشمندی کامل و فرصت شناسی دقیق باشد زیرا آن حضرت بر این نکته نیز پافشاری دارند که <پس از صلح، بسیار مراقب دشمن باش. چه بسا که او به تو نزدیک می شود تا تو را غافل سازد.> ‌
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید