پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

آرزوهای بر باد رفته آمریکا در لبنان


آرزوهای بر باد رفته آمریکا در لبنان
آمریکا نخستین حرکت خزنده و غیرمحسوس خود را برای تسلط بر افکار نسل آینده لبنان در سال ۱۸۶۶ و زمانی که این کشور جزئی از سوریه قدیم و مستعمره عثمانی ها بود آغاز و دانشگاه آمریکایی بیروت را مطابق با قوانین و معیارهای خود در بیروت تأسیس کرد.
این دانشگاه تاکنون توانسته است نقش فرهنگی و سیاسی بسیاری نسبت به دیگر دانشگاه ها ایفا کند و بسیاری از رهبران سیاسی و اجتماعی منطقه از دانشگاه آمریکایی بیروت فارغ التحصیل شده اند.
نخستین مداخله آشکار آمریکا در امور داخلی لبنان به بهانه جلوگیری از کودتا علیه رئیس جمهور مورد حمایت غرب و با ادعای مقابله با گسترش کمونیسم، ۱۵ سال پس از استقلال لبنان از استعمار فرانسه روی داد.
به دستور آیزنهاور در ژوئیه سال ۱۹۵۸ میلادی هزاران تفنگدار آمریکایی در سواحل لبنان پیاده شدند تا از رئیس جمهور راستگرای مسیحی، «کمیل شمعون» و خواسته غیرقانونی او مبنی بر تمدید دوره ریاست جمهوری اش حمایت کنند اما کارشناسان، تامین منافع راهبردی اسرائیل، نفوذ بیشتر و ایجاد پایگاه نظامی برای مداخلات دیگر در منطقه، مقابله با نفوذ شوروی سابق به ویژه در مصر و سوریه و سیطره بر موقعیت تجاری لبنان را برای تسلط بر بازار منطقه از دلایل اصلی ورود آمریکا به لبنان عنوان می کنند اما تفنگداران آمریکائی که حضورشان با وجود مخالفت های مردمی نمی تواند در معادلات داخلی لبنان موثر باشد پس از مدت کوتاهی لبنان را ترک می کنند.
اسرائیل در سال ۱۹۸۲ میلادی لبنان و پایتخت آن را اشغال می کند و با تهدید و ارعاب نمایندگان مجلس وقت، «بشیر جمیل» فرمانده قوای نظامی حزب کتائب را به سمت رئیس جمهور لبنان می رساند اما بشیر در کمتر از ۲۰ روز ترور می شود.
در سپتامبر سال ۱۹۸۲ میلادی به دستور رونالد ریگان دوباره نیروهای آمریکائی به بیروت وارد می شوند تا هم از منافع آمریکا دفاع و هم از اشغالگران اسرائیلی لبنان حمایت کنند و در برخی از مناطق بیروت مستقر می شوند.
آمریکائی ها پس از استقرار در لبنان در توافقی با یاسر عرفات و با نقشه ای ماهرانه، طرح خلع سلاح فلسطینیان مستقر در اردوگاه های لبنان را اجرا می کنند که بلافاصله پس از آن نیروهای فالانژ به ریاست «سمیر جعجع» با همکاری اسرائیلی ها هزاران آواره دو اردوگاه صبرا و شتیلا را در بیروت قتل عام می کنند.
در ۱۸ آوریل سال ۱۹۸۳ میلادی در عملیاتی انفجاری در سفارت آمریکا در بیروت ۵۲ آمریکائی از جمله تعدادی از ماموران اطلاعاتی و نظامی کشته می شوند و در ۲۳ اکتبر سال ۱۹۸۳ مقر تفنگداران آمریکا در بیروت در عملیات دیگری منهدم می شود و ۲۴۱ تفنگدار آمریکا کشته می شوند.
ریگان بعدها در کتاب خاطرات خود نوشت وقتی شبانه از خواب بیدارم کردند و موضوع را فهمیدم دستور دادم همان شبانه نیروهای آمریکائی بی سر و صدا لبنان را ترک کنند که این خروج در آن شرایط برای آمریکا خیلی شرم آور بود.
نیروهای آمریکایی هنگام خروج از لبنان، بیروت و مردم آن را با توپ های ۲۳۰ میلیمتری هدف قرار دادند تا انتقام انفجار مقر تفنگداران را بگیرند.
در سال ۱۹۸۵ میلادی آمریکا با هدف انتقام از مقاومت مردم لبنان و جبران شکست سال ۱۹۸۳ میلادی به جان آیت الله سید «محمدحسین فضل الله» سوء قصد می کند و در عملیات انتقامی خود ۸۰ نفر از مردم لبنان را به شهادت می رساند در این حادثه فضل الله از مهلکه جان سالم به درمی برد.
با فروکش کردن جنگ های داخلی لبنان و ایجاد ثبات نسبی در این کشور نقش آمریکا در لبنان کم رنگ می شود لبنانی ها که کشورشان تحت اشغال اسرائیل است هسته های مقاومت را تقویت می کنند و مبارزه با صهیونیست ها را به ویژه پس از ترور سید «عباس موسوی» نخستین دبیر کل حزب الله سرعت می بخشند تا اینکه در سال ۲۰۰۰ میلادی به جز کشتزارهای شبعا و بلندی های کفر شوبا اسرائیل را از دیگر بخش های اشغالی بیرون می کنند و با این پیروزی معادلات تازه ای در منطقه شکل می گیرد که کاملا با توسعه طلبی آمریکا و اشغالگری اسرائیل مغایر بود.
با این حال سردمداران آمریکا برای ایفای نقش خود در لبنان قطعنامه ۱۵۵۹ را با همکاری فرانسه و با هدف خلع سلاح حزب الله در شورای امنیت سازمان ملل تصویب می کنند، قطعنامه ای که امیل لحود رئیس جمهور با آن مخالف و رفیق حریری نخست وزیر با آن موافق است، حریری از نخست وزیری کناره گیری می کند و به جمع مخالفان لحود می پیوندد اما در حادثه ای کاملا مشکوک در روز دوشنبه ۱۴ فوریه ۲۰۰۵ میلادی در انفجاری کشته می شود و این بهانه ای می شود تا آمریکا به طور مستقیم در امور داخلی لبنان دخالت و مقدمات خروج ارتش سوریه را فراهم و بحث خلع سلاح مقاومت و حزب الله را مطرح کند.
«دیوید ساترفیلد» معاون وزیر خارجه آمریکا که مدتی نیز سفیر واشنگتن در بیروت بوده است امیل لحود رئیس جمهور لبنان را به ناتوانی و کم کاری در استقرار امنیت متهم می کند تا دخالت های آشکار آمریکا را در حمایت از جناح وابسته به واشنگتن توجیه کند.
● جنگ ۳۳ روزه، انتقام از مقاومت
در جولای ۲۰۰۶ (تیر ماه ۸۵) جنگ ۳۳ روزه اسرائیل با ماهیتی کاملا آمریکائی بر لبنان تحمیل می شود و ارتش اسرائیل از زمین، هوا و دریا به لبنان حمله می کند تا به زعم خود با خلع سلاح حزب الله، مقاومت را نابود کند و معادلات منطقه را به نفع آمریکا و اسرائیل تغییر دهد اما با مقاومت جانانه مردم مواجه می شود.
رایس بلافاصله با سفر به بیروت و سرزمین های اشغالی مسئولیت جنگ را متوجه حزب الله می کند و با پوشش سیاسی به دفاع از جنگ اسرائیل می پردازد.
جنگ ۳۳ روزه با شکست سخت رژیم صهیونیستی و پیروزی چشمگیر حزب الله پایان می یابد سید «حسن نصرالله» در سالگرد این پیروزی گفت: آمریکا با حمایت از اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه سعی کرد مقاومت اسلامی را از معادله سیاسی لبنان حذف کند و بوش در ۲۹ مرداد ۸۵ در گفتار رادیویی و تنها چند روز پس از شکست اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه برای از سرگیری دخالت در امور داخلی لبنان با پیوند امنیت آمریکا به لبنان و همچنین عراق مداخلات واشنگتن در امور داخلی این دو کشور را رسمیت بخشید و گفت: لبنان و عراق دموکراسی های شکننده ای دارند و امنیت در ایالات متحده بسته به استقرار دموکراسی در خاورمیانه است.
● تلاش برای جبران شکست
در گیرودار اعتراضات مردمی به سیاست های جناح حاکم در سال ۸۶، آمریکا به بهانه تقویت ارتش لبنان و کمک به دولت سینیوره اعلام می کند به لبنان سلاح می فرستد و سیدحسن نصرالله در ۱۷خرداد همین سال هفتم ژوئن ۲۰۰۷ با مشکوک خواندن ارسال محموله های نظامی آمریکا برای کمک به دولت سینیوره گفت: آمریکا زمان جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان نه تنها به کشور ما کمکی نکرد بلکه با تجهیز و تشویق اسرائیل و مانع شدن از تصویب به موقع قطعنامه پایان جنگ، عملاً دست رژیم صهیونیستی را در کشتار مردم لبنان بازگذاشت اما اکنون غیرتمند شده است و حتی سریعتر از زمان و به کمک نیروهای نظامی خود به دولت لبنان سلاح می رساند؟
دبیرکل حزب الله تأکید می کند به عنوان دلیل برای شکست طرح آمریکا در لبنان همین بس که مقاومت مورد هدف آمریکا، همچنان قدرتمندانه ایستاده است.
سوم آذر ۸۶ امیل لحود پس از ۹ سال ریاست جمهوری، کاخ بعبدا را ترک کرد و مجلس برای انتخاب رئیس جمهور جدید به توافق نرسید و از طرف دیگر به دلیل خروج وزیران جناح اقلیت از دولت فواد سینیوره، این دولت وجه قانونی خود را ازدست داد و در ۲۶ آذر ۸۶، دیوید ولش دستیار وزیر خارجه آمریکا با سفر به بیروت به طور مستقیم در انتخاب رئیس جمهور دخالت کرد و پیشنهاد گزینه نصف به علاوه یک را برای انتخاب رئیس جمهور اعلام کرد، سمیر جعجع رئیس سازمان مسیحی موسوم به نیروهای لبنانی پس از دیدار با ولش این گزینه را تنها گزینه قابل قبول برای انتخاب رئیس جمهور خواند.
رئیس جمهور آمریکا در ادامه مداخلات در امور داخلی لبنان در اظهاراتی تحریک آمیز از نمایندگان مجلس لبنان می خواهد تا هرچه سریعتر رئیس جمهور جدید خود را براساس حد نصاب نصف به علاوه یک انتخاب کنند و در نامه ای به سینیوره پیش از امضای توافقنامه دوحه دولت وی را مشروع می خواند و می افزاید آمریکا در حمایت از دولت سینیوره تردید نخواهد کرد.
دیوید ولش اواسط فروردین ۱۳۸۷با سفر به عربستان، تابستان داغ و بحرانی را برای لبنان وعده داد و در فاصله کمی از این اظهارات دولت سینیوره دو مصوبه جنجال برانگیز به ویژه برچیده شدن سیستم مخابراتی مقاومت را تصویب کرد.
سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله در سخنانی جایگاه لبنان را مهم و استراتژیک خواند و گفت: لبنان، لبنان است، لبنان در این دنیا حالت استثنائی دارد، اگر برخی تصور می کنند که می توانند حکومت، نظام، امنیت، ثبات و گزینه های راهبردی لبنان را ساقط کنند، دراشتباه هستند.
پس از تصمیم دولت سینیوره اوضاع بیروت بحرانی و مشخص می شود که جریان حاکم بیش از سه هزار شبه نظامی را در بیروت مستقر کرده بود تا لبنان را درگیر انفجار داخلی جدیدی کند که این غائله با تحرک سریع مردمی، با کمترین هزینه و با فرار شبه نظامیان از بیروت خاتمه یافت و ارتش در بیروت و استان جبل مستقر شد. در گیرودار این تحولات تماس تلفنی سینیوره برای درخواست کمک از آمریکا به نتیجه نمی رسد و آمریکا فقط قول می دهد درنهایت اگر اوضاع کاملاً به ضرر جناح حاکم شود آنان را از بیروت هلی برد کند.
رئیس جمهور آمریکا روز ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۷ ژنرال ارشد خود را در عراق وافغانستان برای کمک به گروه ۱۴ مارس در لبنان راهی بیروت می کند و باردیگر و این بار در گفت وگو با شبکه تلویزیونی «ان بی سی» می گوید دولت آمریکا به شدت از ائتلاف ۱۴ مارس در لبنان حمایت می کند و من، ژنرال دمپسی رئیس فرماندهی جنگ های افغانستان و عراق را به بیروت اعزام کردم تا به گروه ۱۴ مارس کمک کند و این نشان می دهد که ما با سینیوره هستیم.
بوش در ۱۲ ماه می ۲۰۰۸ در گفت وگو با تلویزیون العربیه از دخالت مستقیم کشورش در امور داخلی لبنان پرده برداشت و به العربیه گفت وزیر خارجه ما در تمام مدت بحران سیاسی اخیر لبنان با دولت قانونی سینیوره در تماس نزدیک بوده است.
رئیس جمهور آمریکا لبنان را سومین جبهه جنگ با تروریسم پس از افغانستان و عراق خواند و با تروریست خواندن مبارزات مقاومت و حزب الله گفت برای نابود شدن حزب الله و مقاومت، آمریکا در کنار مردم لبنان ایستاده است و رهبران منطقه باید از سینیوره حمایت کنند و سیدحسن نصرالله در یکی از سخنرانی هایش پاسخ داد که زمانی که فرعون و شیطان بزرگ ما را متهم می کنند و در فهرست دشمنان، اهداف و جنایات تروریستی خود قرار می دهد، افتخار می کنیم.
سه شنبه ۲۶ فوریه ۲۰۰۸ میلادی دولت آمریکا کشتی جنگی «یواس اس کول» را به آب های لبنان اعزام کرد و آن را حرکتی برای حمایت از دولت سینیوره خواند. بی بی سی ۲۹ فوریه ۲۰۰۸ در گزارشی اعلام کرد اعزام ناو یواس اس کول برای حمایت از ثبات منطقه ای صورت گرفته است. چون ما خیلی نگران اوضاع لبنان هستیم.
● هیمنه ای که شکست
مسئول سابق شورای امنیت ملی آمریکا و کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در این شورا می گوید سیاست بوش در لبنان شکستی آشکار خورده و حمایت از گروه ۱۴ مارس (جناح حاکم لبنان)، بزرگترین اشتباه واشنگتن بوده است.
وی می افزاید: سیاست های آمریکا و به ویژه بوش در منطقه به طور کلی و در لبنان به صورت خاص نه تنها واقع گرایانه نیست بلکه بر توهم بنا شده است و نتایج سیاست کنونی آمریکا برای منافع آمریکا فاجعه بار خواهد بود.
«نبیه بری» رهبر جنبش امل و رئیس مجلس لبنان، آمریکا را مانع توافق احزاب و گروه ها برای تعیین رئیس جمهور دوازدهم لبنان می خواند و در روز انتخاب «میشل سلیمان» به عنوان رئیس جمهور دوازدهم در سخنانی در حضور نمایندگانی از کشورهای جهان از آمریکا تشکر می کند که عاقبت فهمید که طرح خاورمیانه بزرگ در لبنان اجرا شدنی نیست.
رئیس مجلس لبنان تأکید کرد لبنان زمین بازی سیاست های واشنگتنن در منطقه نیست.
«میشل عون» رئیس حزب آزاد ملی مسیحی لبنان، دولت آمریکا را به دخالت در امور داخلی لبنان متهم کرد و گفت به اعتراف رایس، آمریکا خواهان نزدیک شدن و تفاهم مخالفان با طرفداران دولت نیست.
سیدحسن نصرالله در گفت وگو با تلویزیون ان بی ان لبنان از ستوه آمدن مردم این کشور از دخالت آمریکا در امور داخلی کشورشان پرده برمی دارد و می گوید دخالت های آمریکا، اوضاع لبنان را به نقطه صفر بازمی گرداند و مشکل بزرگ امروز مقاومت اسلامی و معارضان لبنان در حقیقت رویارویی با جرج بوش است که دخالت هایش در امور داخلی لبنان همگان را به ستوه آورده است.
در پی تصویب قطعنامه شدیداللحن ۱۱۹۴ مجلس نمایندگان آمریکا در آستانه پنجاهمین سالگرد اولین مداخله نظامی خود در لبنان و ۲۵ سال پس از دومین تجاوز نظامی به این کشور علیه حزب الله لبنان و تروریستی خواندن حزب الله، «استفان رونس» استاد سیاست و مطالعات بین الملل دانشگاه سانفرانسیسکو در واکنش به این اقدام اعلام کرد این حزب الله نیست که خشونت های داخلی لبنان را به وجود آورده است بلکه عامل اصلی به وجود آمدن این خشونت ها در درجه اول دخالت آمریکا در امور سیاسی این کشور و در درجه دوم گروه هایی هستند که از جانب دولت لبنان به ریاست «فواد سینیوره» حمایت می شوند.
وی می افزاید دولت آمریکا این گروه ها را تشویق می کند که به خشونت های داخلی دامن بزنند.
دکتر صالح پژوهشگر و استاد دانشگاه لبنان نیز دفاع از اسرائیل را هدف حضور آمریکا در لبنان خواند و افزود یکی از راه های استقرار صلح و امنیت در لبنان وجود نیروی مقاومت و سلاح مقاومت است اما آمریکا خواهان این ثبات نیست و از قدیم هر موقع مردم لبنان در مقابل استبداد داخلی ایستادگی کردند، سروکله آمریکا پیدا شده است و با دخالت در امور داخلی کشور ما، اوضاع را به هم ریخته است و البته در بسیاری از مواقع هدفش، دفاع از تجاوزات غیربشری اسرائیل نیز بوده است.
«امین حطیط» کارشناس نظامی و سیاسی لبنان نیز هدف از حضور آمریکا را در لبنان تأمین منافع واشنگتن خواند و گفت آمریکا در لبنان همواره به دنبال تأمین منافع خود بوده است و شعار دفاع از دموکراسی و یا تأمین آب در منطقه دروغی بیش نیست، آمریکا همواره با اعزام ناوهای خود به سواحل لبنان مستقیما رودرروی خواست مردم ایستاده و از جناحی خاص حمایت کرده است، بیشترین نفع از حضور آمریکا در منطقه و دخالت در امور داخلی لبنان نصیب رژیم صهیونیستی شده است و دخالت آمریکا در لبنان جز ویرانی و مشکلات برای مردم ارمغان دیگری نداشته است.
فیلیپ حتی، مورخ مسیحی لبنانی درباره لبنان می گوید: لبنان از نظر حجم و اندازه، یک موجود میکروسکوپی است، اما از دید سیاسی و فرهنگی موجودی جهانی است و شاید به همین دلیل است که روزگاری هر تصمیم کوچک آمریکا بی چون و چرا در لبنان اجرا می شد امروزه با تغییر معادلات و هوشیاری مردم این کشور و نقش موثر مقاومت، هیمنه ابرقدرتی آمریکا در لبنان شکسته است و تلاش هایش به نوعی رنگ شکست به خود می گیرد.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید