چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


یعنی که ما تنها می مانیم


یعنی که ما تنها می مانیم
صبح روز جمعه ۲۸ تیرماه در حالی که بعد از چند روز تعطیلی قرار بود کار روزانه را از سر بگیریم خبر رسید که خسرو شکیبایی به دلیل ابتلا به دیابت شدید و ایست قلبی در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت. این دیابت مدت ها بود شکیبایی را آزار می داد. زمستان سال پیش نیز چند وقتی همین دیابت شدید او را به بیمارستان کشاند. همان زمانی که او در آخرین تجربه سینمایی خود یعنی «شب» ساخته رسول صدرعاملی بازی کرده بود. خبر ساده و در حد یک پیامک بود. بار دیگر مرگ در خانه هنر ایرانی را نواخت و آمد.
چه کسی باور می کرد آن شامگاه دهم تیر ماه همان شبی که ضیافت بزرگ انجمن منتقدان برپا بود، زمانی که خاک صحنه را بوسه زد آخرین وداع خسرو شکیبایی با صحنه باشد.چه کسی فکر می کرد تله فیلم «آشیانه ای برای زندگی» که روز پدر از تلویزیون پخش شد آخرین تصویر از مردی باشد که در سینما با یک نقش اسطوره شد.مگر همین چند روز پیش نبود که با «سارا» از تلویزیون با او تجدید دیدار کردیم. وقتی گشتاسب (شکیبایی) که ته همه رذالت ها و سیاهی ها بود با عشق عاقبت بخیر شد و با آن سبد گل و تکه تکه حرف زدن هایش از سارا حلالیت طلبید. خسرو شکیبایی هر چند ۴۰ فیلم سینمایی، چند مجموعه تلویزیونی برجسته و چندین اجرای صحنه ای در کارنامه بازیگری خود دارد ولی بیش از هر چیز با کاراکتر «حمید هامون» و بازی در نقش این استاد فلسفه عاشق پیشه و آشفته، خود را در دل مخاطب جا کرد و تصویر دوست داشتنی او همواره در قاب این نقش ماند. اما با این همه چه کسی است که آن صدای زنگ دار و گرم مراد بیک را در مجموعه روزی روزگاری یا بازخوانی آن مونولوگ فراموش نشدنی مرحوم مدرس را در مجلس ششم فراموش کند. یا جایی که با طنز خاص مدرس می گفت: «آقایان من به رای هیچ کدام شما کاری ندارم. خود من به عنوان یک ایرانی صبح روز انتخابات رفتم و یک رای به نام سید حسن مدرس به صندوق ریختم همان رای خودم را به من بدهید.» یا آن صدای آرام که عاشقانه های سید علی صالحی را برای «ری را » می خواند: یعنی که تنها تنها می مانیم / تا به یاد بیاوریم که از توجیه تبسم خویش ترسیده ایم/ شما شاهد ما باشید/ تمام تقصیر ما عبور از پشته پلی بود/ که نمی دانستیم/ آن سوی ساحلش دریایی است. - سینماگران از خسرو شکیبایی گفتند داریوش مهرجویی کارگردان پیشکسوت سینمای ایران که بیش از چهار فیلم مشترک با خسرو شکیبایی در پرونده کاری خود دارد، این روزها در ارمنستان به سر می برد. او با ابراز تاسف از درگذشت این بازیگر برگزیده سینمای ایران در پیامکی گفته است: «درد بزرگی بر ما نازل شد. تسلیت بر همه خانواده سینما،»نیکی کریمی نیز که در فیلم های پری و سارا همراه با این بازیگر سینمای ایران بوده است با ابراز تاسف از درگذشت او گفت: «خیلی متاسفم که یک انسان خوب و یک بازیگر فوق العاده که جزء استثنایی ترین بازیگران بود از میان ما رفت. به نظرم خسرو شکیبایی یک پدیده عجیب و غریب بود و هر نقش سینمایی را که بازی می کرد، طعم و بوی خود را در آن نقش به جا می گذاشت. او آدم آگاه و جذابی بود و هر نقشی که بازی می کرد، جذابیت او بود که می دیدیم. ب
ه نظرم هیچ وقت نشد که استعداد شکیبایی در سینمای ایران کشف شود و از ۵۰درصد از استعداد او استفاده شد. جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت ایران که این روزها در بستر بیماری است با اشاره به اینکه جای خسرو شکیبایی همچون پرویز فنی زاده در سینمای ایران خالی خواهد ماند، گفت: در سال های قبل از انقلاب محمود استادمحمد سریالی را به نام «خلیل ده مرده» کارگردانی می کرد که بنده به همراه زنده یاد اکبر مشکین از بازیگران آن بودیم و خسرو هم نقش آدم چرب زبانی را در این سریال داشت که موتوری را می دزدید و به قدری زیبا و شیرین بازی کرد که شیفته اش شدم. خسرو شکیبایی در تئاتر و سینمای ایران آنقدر درخشید که ستاره شد. او با یادآوری همکاری اش در سریال «بوی گل های وحشی» با زنده یاد شکیبایی گفت: با اصرار او، بنده در این مجموعه حضور پیدا کردم. او بسیار هنرمند پاک، شریف و دوست داشتنی ای بود که تسلط زیادی روی کارش داشت و قطعاً فقدان او بسیار سخت خواهد بود. بیتا فرهی همبازی زنده یاد خسرو شکیبایی در فیلم های سینمایی «هامون» و «کیمیا» از بازی در کنار آن مرحوم به عنوان بهترین خاطرات سینمایی خود یاد کرد و درباره ضایعه درگذشت این بازیگر توانا به مهر گفت: بهترین خاطراتی که من در سینما دارم با حضور خسرو شکیبایی بوده است؛ عزیزی که از دست ما رفت. این بازیگر سینما که به دلیل شنیدن خبر درگذشت نابهنگام شکیبایی در وضعیت مناسب روحی قرار نداشت، گفت: نبود خسرو شکیبایی ضایعه ای تاسف بار برای جامعه هنری ایران خواهد بود. باید خیلی پرمعناتر از این درباره مرحوم شکیبایی صحبت می کردم ولی متاسفانه خیلی شوکه شده ام. فریدون جیرانی کارگردان سینما که در فیلم سالاد فصل با شکیبایی همکاری کرده بود، به دنبال انتشار خبر درگذشت او با اظهار اینکه سینمای ایران یکی از بهترین بازیگران خود را از دست داده است، به ایسنا گفت: «هیچ حرفی نمی توان زد، واقعاً حیف شد.
سینمای ایران بازیگر باشخصیت، خوب و توانایی را از دست داد که جایگزین کردن آن غیرممکن است.»بیژن بیرنگ نیز که در دو مجموعه «خانه سبز» و «سرزمین سبز» با شکیبایی همراه بوده است در مورد او گفت: «خسرو شکیبایی یکی از موفق ترین، قوی ترین و دوست داشتنی ترین بازیگرانی بود که در عمرم دیدم. هیچگاه یادم نمی رود وقتی برای بازی در سریال «خانه سبز» از ایشان دعوت کردم خسرو شکیبایی در اوج موفقیت بود اما ساخت سریال «خانه سبز» و در پی آن «سرزمین سبز» دو سال همکاری در شرایط دوستانه را برای ما رقم زد.»او همکاری با این هنرمند را برای خود افتخار دانست و افزود: «حضور خسرو شکیبایی در یک فیلم یا سریال بیش از من برای بازیگرانی که مقابل ایشان قرار می گرفتند، افتخار بود چراکه یکی از خصوصیات خوب او این بود که اعتقاد داشتند اگر بازیگر نقش مقابلش به خوبی ایفای نقش کند او هم می تواند به خوبی بازی کند از این رو همواره به بازیگر نقش مقابل خود یاری می داد تا نقشش را به خوبی ایفا کند. او از جمله هنرمندانی بود که راه سختی را برای رسیدن به موفقیت طی کرد و سرانجام به موفقیت هایی دست یافت که حقش بود و شاید هم بیشتر از اینها حق داشت.» او با انتقاد از وضعیت بد زندگی برخی از هنرمندان از جمله شکیبایی به ایسنا گفت: «مگر ما چند بازیگر همانند خسرو شکیبایی داریم؟ آیا تعداد آنان به انگشت های دست می رسد؟ این در حالی است که ماحصل مالی و هنری ایشان به هیچ وجه با هم قابل مقایسه نیست. خسرو شکیبایی شاید پس از حضور در تلویزیون بود که تازه موفق شد خانه ای ۱۰۰متری آن هم با تخفیف های بسیار، به دلیل معروفیتی که کسب کرده بود تهیه کند در غیر این صورت پیش از آن او و خانواده اش در گوشه ای از تهران زندگی می کردند و خسرو شکیبایی هرگاه که می خواست خود را سر صحنه برساند با مشکل مواجه بود. خسرو شکیبایی امروز حتماً دین بزرگی بر مردم و فرهنگ و اندیشه های این ملت دارد. خوب است جامعه و مسوولان در قبال خدمات ایشان احساس مسوولیت کنند چرا که امروز مسوولیت خانواده و زندگی آنان بر گردن همه ماست.» سعید عالم زاده کارگردان فیلم «پیوند» یکی از آخرین آثار او گفت: «خسرو شکیبایی به واقع انسان شریفی بود و من شیفته اخلاق این هنرمند بودم. «پیوند» اولین و آخرین همکاری من با خسرو شکیبایی بود و پس از همکاری در این فیلم تلویزیونی، افسوس خوردم که چرا پیش از این با ایشان همکاری نداشتم. خسرو شکیبایی علاوه بر اینکه بازیگر بسیار توانایی بود، یک انسان شریف هم بود. من شیفته اخلاق او شدم و پس از همکاری در تله فیلم «پیوند» دلم می خواست هر چه سریع تر مجدداً با او همکاری کنم.» عالم زاده در مورد حضور شکیبایی در این نقش گفت: «وقتی می خواستم از شکیبایی برای بازی در تله فیلم «پیوند» دعوت کنم، یک سری از افراد به من گفتند که به دلیل سن او تایم کاری کمی را در اختیار خواهی داشت اما پس از کار با خسرو شکیبایی متوجه شدم که به هیچ وجه اینگونه نیست.» خسرو شکیبایی فروردین سال ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد، تحصیلاتش را در رشته بازیگری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان برد و وارد تئاتر شد. پنجه عدالت، زیرگذر لوطی صالح، تراژدی کسری، هنگامه شیرین وصال، بلیت تئاتر، پنجه به دست آوردن، صیادان، با خشم به یاد آر، بازرس، سنگ و سرنا، همه پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل برافشانیم از تئاتر هایی بود که این بازیگر سینما و تئاتر در آنها ظاهر شد. او با بازی در نقش کوتاهی در فیلم خط قرمز (مسعود کیمیایی، ۱۳۶۱) قدم به سینما گذاشت و تا سال ۱۳۶۸ در فیلم هایی چون دزد و نویسنده، ترن و رابطه بازی کرد اما بازی و همکاری مجددش با داریوش مهرجویی در فیلم هامون ( ۱۳۶۸) بود که نام خسرو شکیبایی را به عنوان یک بازیگر فراموش نشدنی بر سر زبان ها انداخت و از آنجا بود که او مسیر رو به ماندگاری را در سینمای ایران آغاز کرد. بسیاری از منتقدان معتقدند شکیبایی اگر چه در هامون به عنوان یک هنرپیشه فراتر از انتظار به نمایش گذاشت اما او بعد از آن دیگر نتوانست از جلد حمید هامون بیرون بیاید و حمید هامون را در انواع و اقسام لباس ها و تیپ های مختلف تکرار کرد.
اگرچه این قضاوتی ناعادلانه است چرا که شکیبایی بعد از هامون بود که در فیلم سینمایی کیمیا بازی کرد و توانست شخصیت «رضا»، اسیری که بعد از سال ها به ایران و به دنبال فرزندش می آید را به خوبی خلق کند. او در همان زمان ها بود که در فیلم «یک بار برای همیشه» توانست در تقابل با فاطمه معتمدآریا یکی از ماندگارترین نقش های سینمایی را به وجود آورد.شکیبایی در دو فیلم بانو، سارا، میکس و پری نیز با مهرجویی همراه شد. او بعد از آن در چندین مجموعه تلویزیونی نیز بازی های متفاوتی ارائه داد که مهم ترین آنها روزی روزگاری بود که در نقش یک راهزن به نام مرادبیک و دیگری نقش رضا در سریال خانه سبز بود البته یک نکته در مورد سینمای این بازیگر صاحب نام وجود دارد و آن هم این است که در پرونده کاری او افت و خیزهای زیادی وجود دارد. شکیبایی در ۴۰ فیلم سینمایی حضور داشت. او گاهی در یک نقش پررنگ تر از دیگر نقش هایش بازی می کرد. کاغذ بی خط، خواهران غریب، میکس، سالاد فصل و ... آثاری است که او در حد یک بازیگر منحصر به فرد به نمایش گذاشت. شکیبایی بازیگر با تجربه ای بود که تا زمان مرگ خود را هنوز شاگرد می دانست. او در یکی از مصاحبه هایش گفته بود: «من هنوز نوپا هستم. هنوز شاگردم. دیرآموزی میانسال که هنوز در پی شاگردی است.» او در ایفای نقش آن چنان در نقش فرو می رفت که تشخیص او از نقشی که بازی می کند، سخت بود.
یکی از کارگردانان سینما چند سال پیش گفته بود در بخشی از فیلم قرار بود شکیبایی در بیمارستان بستری باشد و نقش یک بیمار را بازی کند و چنان در نقش فرو رفت که در زمان فیلمبرداری چندین درجه تب کرد. برای او بازی در نقش مثبت و منفی تفاوتی نداشت. مهم این بود که او نقش را به بهترین شکل ممکن بازی کند.چه بسیار نقش منفی هایی که با گذر از فیلتر او خاکستری، جذاب و دوست داشتنی شدند. مگر گشتاسب سارا و یا مراد بیک منفی نبودند؟، او که در چند سال گذشته به دلیل بیماری کمتر در فیلم های سینمایی بازی کرده بود؛ در سال ۸۵ با بازی در اتوبوس شب بار دیگر نشان داد که خسرو شکیبایی سال های طلایی دهه ۷۰ است. در بیست و ششمین جشنواره بین المللی فیلم فجر نیز بازی او در فیلم شب به کارگردانی رسول صدرعاملی در کنار امین حیایی و عزت الله انتظامی از آن نقش های ماندگار سینمایی بود. از مهم ترین فیلم های این بازیگر فقید می توان به «بانو»، «سارا»، «پری»، «دختر دایی گمشده» و «میکس» مهرجویی، «خط قرمز»، «حکم» و «رئیس» کیمیایی، «کاغذ بی خط» تقوایی، «اتوبوس شب» و «خواهران غریب» پوراحمد، «یک بار برای همیشه» و «مزاحم» الوند، «سالاد فصل» و «ستاره بود» جیرانی، «شب» صدرعاملی، «سرزمین خورشید» درویش، «دست های خالی» طالبی، «عاشقانه» داودنژاد، «رابطه» و «عبور از غبار» درخشنده و «چه کسی امیر را کشت؟» کرم پور اشاره کرد.
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید