پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


صداوسیما این خط قرمزها را هم می‌شکند؟


صداوسیما این خط قرمزها را هم می‌شکند؟
مدیران صدا و سیما چندی است در مقام پاسخ به نقدهایی که به برخی از برنامه ها، فیلم ها و سریال های "رسانه ملی" از سوی منتقدین مطرح شود، اینگونه پاسخ می دهند که: "در جامعه خط قرمزهای توهمی و خود ساخته ای وجود دارد که مدیران صداوسیما درصدد شکستن این خط قرمزهای توهمی هستند." اشتباه نشود! بحث بر سر پرداختن به اینگونه اظهارات نیست، سؤال اساسی از مدیران صداوسیما، دقیقاً از همین زاویه ای است که چندی بر روی آن تمرکز کرده اند.
آیا این مدیران به همان اندازه ای که جهد و جد دارند تا "برخی خط قرمزها و توهمات" را از ذهن مخاطبان پاک کنند، تلاش داشته اند تا اینگونه "خط قرمزها" را هم از "ذهن" خود پاک کنند؟ چگونه است این مدیران، هر از چندگاهی برخی موضوعات را به بهانه اینکه "خط قرمز توهمی" است، مورد نقد جدی قرار می دهند اما به "خط قرمز" اساسی صداوسیما که می رسند، از همه "متعصب تر" می شوند؟
"خط قرمز صداوسیما" چیست که مدیرانش هنوز نتوانسته اند، آن را از "ذهن" خود پاک کنند. به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران، رسانه و منتقدین هنری و فرهنگی "انتقاد جدی و اساسی" آن "خط قرمز" رسانه ملی است که به نظر می رسد "هر روز" "پررنگ تر از دیروز" ظاهر می شود.
تعصب بر سر این "خط قرمز" تا جایی است که تا همین چند روز پیش، حجت الاسلام پناهیان به جرم انتقاد دلسوزانه و کارشناسانه از صداوسیما "ممنوع التصویر" بود تا به دیگران این پیام جدی که مدیران صداوسیما در دفاع از "خط قرمز" بسیار جدی و مصم هستند، رسانده شده باشد.
در حالی که جا داشت به جای این برخورد "حذفی" با خطیب توانا و نکته سنج که مورد علاقه و محبت مردم و خصوصاً جوانان است، وی در چند برنامه دعوت و از نقطه نظراتش نهایت استفاده می شد.
ذکر این نکته ضروری است که شبکه های مختلف صداوسیما، در چند سال اخیر با برگزاری نشست ها و برنامه هایی که در آن برخی کارشناسان و منتقدین به طرح دیدگاه های خود می پرداختند، گام ضعیفی را در راستای "نقد برنامه ها و سریال های" خود برداشته است. هرچند با نگاهی تحلیلی و موشکافانه به این نقدها و برنامه ها می توان به خوبی به این نکته رسید که نقدها عموماً، جدی، اساسی و همه جانبه نبوده اند.
در آغاز کار ریاست فعلی صداوسیما، وی با برگزاری برخی نشست ها با صاحب نظران و حتی تشکل های دانشجویی، بارقه های امیدی در دل منتقدان به وجود آورد که امیدوار بودند، به این نقدها ونظرات توجه جدی خواهد شد، اما با گذشت زمان، مشخص شد این نشست ها صرفاً "نشست برای نشست" بوده اند و لاغیر، چرا که می بایست درصدی از تأثیر آن نقدها و نظرها در ساختار کمی صدا و سیما دیده می شد.
از سوی دیگر در برنامه هایی که با هدف نقد صداوسیما برگزار می شود، نقدها عمدتاً از موضعی "موردی" و به اصصلاح از موضع "تاکتیکی" مطرح می شوند. هیچ گاه صداوسیما در سلسله نقدهای با حضور منتقدین کارشناس و صاحب نظر و نه صرفاً هوچی گر، برنامه های خود را از موضع "استراتژی کمی صدا و سیما" مورد نقد و بررسی قرار نداده است، بسیاری از صاحب نظران و منتقدین براین نظرند که: صدا و سیما استراتژی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی مشخصی را برای خود در برخورد با مسائل یاد شده ندارد و برخی برنامه های تأثیرگذار و جریان ساز نیز بیشتر به ذوق و دقت کارگردان و نویسنده بوده است نه در چارچوب یک "استراتژی مشخص و دقیق".
اصولاً بسیاری از ضعف های صدا و سیما برمی گردد به همین موضوع یعنی "نبود استراتژی جامع و کامل" و ضعف های دیگر، زیرمجموعه و نوعی از "معلول" های همان "علت" هستند و تا این علت؛ "نبود استراتژی کلان و جامع" برطرف نشود، شاهد هیچگونه تحول جدی، اساسی و رو به جلو در برنامه های صدا و سیما نخواهیم بود.
صداوسیما می بایست با حضور کارشناسان و صاحب نظران کلان فکر و نوعی استراتژیست، چشم انداز آینده خود را با توجه به تحولات مسائل کشور، منطقه و نظام بین الملل، طراحی، تدوین واجرا نماید.
صداوسیما باید با درک این مهم، هرچه سریعتر، سازو کار "طراحی، تدوین" این "استراتژی کلان رسانه ملی" را در دستور کار خود قرار دهد و به نوعی "نقد" را از خود آغاز کند؛ "آقای ضرغامی این خط قرمزها را هم بشکنید."
حسین منتظر
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید