پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


آیا کمبود نفت وجود دارد؟


آیا کمبود نفت وجود دارد؟
تصور عمومی از افزایش اخیر و ناگهانی و شدید بهای نفت این است که در بازارهای انرژی جهان کمبود نفت وجود دارد. گناه این کمبود فرضی بطور کلی به خاطر عدم تولید کافی به گردن سازمان کشورهای تولید کنند نفت (اوپک) و یا به گردن کشورهایی نظیر چین و هند به خاطر افرایش تقاضای آنها برای انرژی - و یا هر دو - انداخته می شود.
این فرض عمدتا توسط دولت جورج بوش و گردانندگان نومحافظه کار آن ایجاد شده و تقویت می شود که می خواهند توجه عموم را از جنگ و اغتشاشات ژئوپلیتیکی به عنوان نیروی محرکه این افزایش بهای ناگهانی و شدید انرژی منحرف کنند.
والستریت و غولهای مالی آن که از ناامنی به وجود آمده به واسطه جنگ و آشفتگی ژئوپلیتیکی در بازارهای نفت از طریق احتکار و سوداگری و دستکاری قیمتها سودهای هنگفتی به جیب می زنند نیز این عقیده مبنی بر کمبود نفت در جهان را بیش از پیش تقویت می کنند.
تصورات مبنی بر عدم عرضه نفت کافی در جهان همچنین بواسطه تئوری نقطه اوج و عطف در تولید نفت جهان که مجددا احیا شده تقویت می شود. بر اساس این تئوری تولید نفت به زودی به نقطه اوج و حد اکثری خود می رسد و بعد از آن رو به افول و کاهش خواهد گذاشت که عواقب اجتماعی - اقتصادی وخیمی خواهد داشت. (۱)
اما واقیعات دال بر صحت ادعای کمبود نفت در جهان نیست. در واقع مدارک موجود نشان می دهد، اختلافی میان تولید و مصرف نفت در سطحی جهانی وجود ندارد. چاکب خلیل، رئیس اوپک اخیرا با اشاره به مدارک دال بر برابری میزان تولید و مصرف نفت در جهان تاکید کرد هیچ کمبود نفتی وجود ندارد. وی گفت:”تا جایی که به اصول مربوط می شود، به نظر من ما میان عرضه و تقاضا موازنه داریم... در واقع هم اکنون میزان عرضه ما از تقاضا بیشتر است.” (۲)
اکنون رسانه های عمومی نیز واقعیت عرضه فراوان نفت در بازارهای جهانی را گزارش کرده و به آن اعتراف دارند. به عنوان مثال اد ولاس، گزارشگر نشریه بیزنس ویک، اخیرا گزارش داد که “تولید نفت در سراسر جهان در فصل اول سال دو و نیم درصد افزایش یافته و این در حالی است که میزان تقاضای جهانی برای نفت در همین دوره تنها دو درصد افزایش داشته است. انتظار می رود تولید نفت در فصل دوم سال سه ممیز سه دهم درصد و در فصل سوم چهار و یک دهم درصد افزایش داشته باشد. نتیجه خالص این است که میانگین روزانه ایالات متحده برای تولید نفت در قبال تقاضا که تا همین ۲۰۰۵، تنها یک و نیم میلیون بشکه بود، اکنون به توان ظرفیت اضافی سه میلیون بشکه رسیده است. “
بعد والاس می پرسد:”پس اینجا (آمریکا) چه خبر است؟ وقتی هیچ مشکل عرضه و تقاضایی در بازاهای نفت جهان وجود ندارد چرا وزیر انرژی ما می گوید چنین مشکل وجود دارد؟ چرا وقتی روشن است که سوداگران عامل اصلی افزایش باور نکردنی بهای نفت و گازوئیل و بنزین هستند، چرا او می گوید اینها هیچ نقشی در افزایش قیمتها ندارند؟ بوش که خودش قبلا سوداگر نفت بود تقاضای فزاینده برای سوخت خودروها را عامل اصلی زیاد شدن قیمتها می داند حال آنکه با یک دقیقه تحقیق این ادعا باطل می شود.” (۳)
پس اگر به واقع میان تولید و مصرف نفت در بازارهای جهانی موازنه وجود دارد، ما این افزایش ناگهانی و شدید بهای انرژی را چگونه باید توضیح دهیم؟
پاسخ مختصر به این سوال این است: جنگ و بی ثباتی ژئوپلیتیکی در بازارهای نفت. برخلاف ادعای حامیان جنگ و نظامی گری، و سوداگران و سفته بازان والستریت در بازارهای نفت، و طرفداران تئوری نقطه اوج و عطف تولید نفت، علت شوکهای وارده به بهای نفت عمدتا بواسطه جنگهای بی ثبات کننده و اغتشاشات سیاسی در خاورمیانه است. این نه تنها شامل جنگهای شعله ور در عراق و افغانستان بلکه شامل احتمال جنگ علیه ایران است که جریان نفت از خلیج فارس از طریق تنگه هرمز را به خطر خواهد انداخت، می شود.
بررسی دقیق افزایش بهای نفت نشان می دهد که هرگاه آمریکا و اسراییل تهدید تازه ای علیه ایران منتشر می کنند، بهای نفت بر روی چوب خط، چندین شکاف بالاتر می رود. مثلا خبرگزاری فرانسه به تازگی گزارش داد، “ روز جمعه در حالی که اظهارات یک مقام بلند پایه اسراییلی در مورد ایران بیم بروز مناقشه جدیدی در خاورمیانه را گسترش داد، بهای نفت خام به افزایش بی سابقه و رکورد شکن خود ادامه داد. بهای پیش خرید نفت در قراردادهای عمده بازار نیویورک تا ۱۰ دلار و ۷۵ سنت جهش کرد که این میزان بالاترین مقدار افزایش از این دست تنها در یک روز بوده است.” (۴)
جنگ و هرج و مرج سیاسی در خاور میانه به چند شیوه قیمتهای انرژی را افزایش می دهد. از یک جهت در حالی که جنگ ایالات متحده را عمیقا دچار بدهی می کند، ارزش دلار را نیز کاهش داده و در پی آن بهای کالاهائی را که با دلار معامله می شوند، مخصوصا نفت را گرانتر کرده و یا به عبارت دیگر دچار تورم می کند.
کاهش ارزش دلار بهای نفت (و دیگر کالاهای مصرفی) را به دو طریق عمده افزایش می دهد. اول اینکه چون بهای نفت به دلار آمریکا تعیین می شود، کشورهای صادر کننده نفت در قبال عرضه همان بشکه نفتی که قبلا تولید می کردند مقدار بیشتری از این دلار کم ارزش شده تقاضا می کنند تا بتوانند قدرت خرید نفتشان را حفظ کنند. دوم، وقتی ارزش دلار سقوط می کند، قیمتهای نفت افزایش می یابد، چرا که سرمایه گذاران در این حالت از پول خود برای خرید کالاها و دارایی های مرئی مانند نفت و طلا می روند که ارزش خود را از دست نمی دهند.
به گفته تعدادی از کارشناسان انرژی، ۳۰ الی ۴۰ درصد از افزایش اخیر در بهای نفت را می توان به کاهش ارزش دلار نسبت داد. یکی از ساده ترین راهها برای محاسبه این رابطه مقایسه بهای نفت به ازای هر بشکه به دلار و یورو طی پنج سال گذشته است. کارشناسان می گویند: “فاصله فزاینده میان این دو (ارزش دلار در برابر یورو) نشان می دهد که ۳۵ درصد افزایش بهای نفت را می توان به کاهش ارزش پول (دلار) نسبت داد.” (۵)
تاثیر سفته بازی و سوداگری و دستکاری در بازارها بر افزایش نفت، قوی تر از تاثیر کاهش ارزش دلار بر روی بهای نفت بوده است. یعنی اینکه جنگ و بی ثباتی سیاسی زمینه احتکار و سوداگری در بازار قرارداد معامله سهام یا کالا به منظور تحویل در آینده را ایجاد و تقویت کرده است.
به گفته ویلیام انگدال ، از کارشناسان ارشد در زمینه بازارهای مالی و انرژی:”بالغ بر ۶۰ درصد بهای امروز نفت خام کاملا به خاطر سوداگری و سفته بازی بانکهای تجاری بزرگتر و خرید و فروشهای تامینی است و هیچ ربط به قصه نقطه اوج و عطف نفت ندارد. بالا رفتن بهای نفت به کنترل نفت و دستکاری در قیمت آن در بازارها ربط دارد. از زمان به راه افتادن خرید و فروش تامینی نفت و آغاز به کار موسسات حق العمل کاری معامله تامینی نفت در لندن و نیویورک، کنترل بهای نفت از دست اوپک خارج شده و به والستریت سپرده شده است. یعنی کار درست برعکس شده است.” (۶)
بارت استیوپک، نماینده دموکرات ایالت میشیگان در کنگره که از اعضای هیئت تحقیق در باره بازار سوداگران کالاهای مصرفی است تاثیر بیشتری برای سوداگری و سفته بازی بر روی افزایش بهای نفت قائل است. او می گوید اکنون سوداگری و دستکاری بازار، ۷۰ درصد کل محک معاملات نفت خام در بازار معاملات کالای نیویورک است.
غولهای مالی والستریت در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ حباب تورمی بحران بدهی ها در خاورمیانه ، در سالهای دهه ۹۰ میلادی حباب تورمی بحران در بخش تکنولوژی، در سالهای دهه اول قرن ۲۱، حباب تورمی بحران در بخش مسکن را به وجود آوردند و حالا در تلاش هستند تا حباب تورمی بحران نفتی را بوجود آورند.
سوداگران با پیش خرید تعداد فراوانی از قراردادهای مربوط به معاملات آینده از هم اکنون بهای اقلام معاملاتی را که قرار است در آینده تحویل شود را از نرخ بهای کنونی آن بیشتر می کنند. آنها حتی به ابتکار جدیدی دست زده و نفت را از پیش خریده و در انبارها احتکار می کنند تا بعد از افزایش قیمت آن در آینده در نتیجه دستکاری بازار، با سودهای هنگفت در بازار عرضه کنند.
به علت این واقعیت وحشتناک که هیچ مقرراتی برای جلوگیری از احتکار کالاها توسط غولهای مالی والستریت وجود ندارد، این کار آنان باعث افزایش بهای سیاهه نفت طی دوسال گذشته شده است و به گفته کارشناسان باعث گردیده تا قیمت نفت در آمریکا به بالاتر از بهای نفت در هر مقطعی از هشت سال گذشته برسد. سیل سرمایه گذاری احتکار آمیزگسترده و پیش خرید آن توسط غولهای مالی باعث به وجود آمدن وضعیتی شده که در آن هم میزان عرضه بالا است و هم بهای نفت. به گزارش وزارت انرژی ایالات متحده در واقع در این دوره میزان عرضه جهانی نفت توسط تولید کنندگان از میزان تقاضا نیز فراتر رفت. (۷)
در واقع افزایش اخیر و شدید و ناگهانی بهای نفت با ایجاد مازادی در بازارهای جهانی نفت همراه بوده است. وقتی او در سفری که اخیرا به عربستان سعودی داشت از آن کشور خواست تا برای بند آوردن جریان افزایش بهای نفت میزان تولید خود را افزایش دهند، آنان همین موضوع را به او گوشزد کردند. سعودی ها به او گفتند هم اکنون در بازار به اندازه کافی نفت وجود دارد. به عنوان مثال ایران ۳۰ میلیون بشکه نفت تولید کرده که نمی تواند آن را به دارندگان انبارهای شناور بفروشد. آنها به بوش گفتند اگر نفت بیشتری تولید کنیم خریداری برایش پیدا نخواهیم کرد و این کار به هیچ وجه هیچ تاثیری بر قیمتها نخواهد داشت. (۸)
و چرا تولید نفت بیشتر بر بهای آن تاثیری نخواهد داشت؟ چون چیزی که محرک بالا رفتن بهای فزاینده نفت می گردد کمبود این ماده نیست بلکه احتکار آن است. سعودی ها محاسبه کرده اند که با وجود آن همه پول سرمایه گذاری شده که در بازارهای معاملات کالاهای مصرفی در گردش است امیدی به کنترل کوتاه مدت نوسان قیمت نفت در کوتاه مدت ندارند. آنها عامل افزایش اخیر قیمت نفت را را به احتکار و بیم کمبود (نه کمبود واقعی) می دانند و می گویند اینها عواملی هستند که کنترل شان از دست آنها خارج است. (۹)
اگر بخواهیم موضوع را جمع بندی کنیم باید بگوییم که احتکار و سفته بازی و دستکاری بازار و کاهش ارزش دلار دلیل عمده افزایشهای اخیر در قیمت نفت است. احتکار عامل حدود ۶۰ درصد وکاهش ارزش دلار عامل ۴۰ درصد افزایش بهای نفت در دوره اخیر بوده است. این موضوع دیگر یک راز نیست. اما چیزی که هنوز به طور عمده یک راز باقی مانده و لازم است که بر ملا شود، رابطه میان احتکار و کاهش ارزش دلار از یکسو و جنگ و بی ثباتی ژئوپلیتیکی از سوی دیگر است.
با اینکه خاطر نشان ساختن تاثیرات کاهش ارزش دلار و احتکار بر روی قیمت نفت اهمیت دارد، اما نشان دادن اینکه این عوامل از محصولات جانبی جنگ و نظامی گری هستند اهمیت بیشتری دارد. نه تنها جنگ نقش مهمی در کاهش ارزش دلار (بواسطه انداختن ایالات متحده در بدهی های عمیق) دارد، بلکه زمینه ای مناسب برای احتکار و دستکاری در بازارهای کالاهای مصرفی و بخصوص در بازار انرژی داشته است.
بنابر این، با اینکه تلاشها برای مهار احتکار در بازارهای انرژی (از طریق قاعده مند ساختن بازارهای عمدتا بی قاعده) یا تلاشها برای تثبیت ارزش دلار و جلوگیری از سقوط بیشتر ارزش آن اخبار آرامش بخشی است، اما مادامیکه جنگهای ویرانگر و ماجراجویی های نظامی در خاورمیانه خاتمه نیابد تاثیر این گونه اقدامات، غیرواقعی و ناچیز خواهد بود. این یعنی مادامی که دلایل ریشه ای کاهش ارزش پول و احتکار کالا برملا نشده و ریشه کن نشود، چنین اقداماتی نتیجه نخواهد داد.
نویسنده:دکتر اسماعیل حسین زاده
مترجم: جمشید سلمانیان
اسماعیل حسین زاده، که به تازگی کتابی تحت عنوان “اقتصاد سیاسی نظامیگری ایالات متحده (پالگریو - مک میلان ۲۰۰۷)“ نوشته است، در دانشگاه دریک شهر دسموانس ایالت آیووا، اقتصاد تدریس می کند.
ماخذ:
-۱ رابرت ال هیرش، و راجر بزدک، و رابرت وندلینگ، اوج و عطف تولید نفت جهان: تاثیرات، تخفیف، و مدیریت خطر، “ شهادت در باره اوج و عطف تولید نفت در مقابل کمیته فرعی انرژی و صنعت کنگره آمریکا (هفتم دسامبر ۲۰۰۵)
-۲ “در بازارهای نفت هیچ کمبودی وجود ندارد،” رویتر (۲۴ ژوئن ۲۰۰۸)
-۳ اد ولاس، “هیچ کمبود بنزینی وجود ندارد،” بیزنس ویک (۱ آوریل ۲۰۰۸)
-۴ “بعد از هشدار اسرائیل به ایران بهای نفت افزایش یافت و به رکورد تازه ای رسید.” خبرگزاری فرانسه (۶ ژوئن ۲۰۰۸)
-۵ “افزایش بی سابقه بهای نفت به کاهش ارزش دلار بسته است،” سایت اینترنتی GeoTimes.org
(۱۵ آوریل ۲۰۰۸)
-۶ ویلیام انگدال، “شاید ۶۰ درصد افزایش کنونی قیمت نفت، احتکاری باشد،” سایت اینترنتی financialsense.com
-۷ همان
-۸ استنلی رید، “کمک از خانه آل سعود: چرا این تولید کننده اصلی نفت می خواهد به بازار آرامش دهد؟” بیزنس ویک (۲۹ ماه مه ۲۰۰۸)
-۹ همان
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید