پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


تورمی که آسان پائین نمی آید


تورمی که آسان پائین نمی آید
بودجه کشور هنوز به نفت متکی است. سؤال اساسی این است که برای کاهش این وابستگی چه کار باید کرد؟ آیا نباید در بخش صنعت و کشاورزی و خلاصه در تولید سرمایه گذاری شود تا در آینده تولید ملی و درآمد ملی ما واقعی شود؟
اگر در دوره های گذشته به اندازه سال های ۸۵ و ۸۶ سرمایه گذاری صورت می گرفت امروز ما مشکل بیکاری نداشتیم مشکل تورم نداشتیم.
متاسفانه زمانی که روند صعودی ارزش پول اروپایی یورو شروع شد و تا زمانی که در ایران تصمیم گیری شد که نفت به یورو فروخته شود چقدر در اثر خرید کالا و مواد اولیه به یورو (تفاوت این دو ارز) از خارج و دریافت پول نفت به دلار، کشور ما متحمل ضرر گردید (و هنوز هم دارد می شود)
متاسفانه در دهه ۷۰ که کاهش سریع ارزش پول ملی شروع شد (جهت افزایش صادرات و افزایش درآمد دولت) در آن زمان دولت دلار چند نرخی را مد نظر قرار داد.
برای کالاهای سوبسیدی دلار ارزان در اختیار بود و کالا و مواد اولیه ارزان تر به دست مصرف کننده می رسید و تورم کمتر احساس می شد اما متاسفانه دلار در مقابل ارزهای دیگر کاهش پیدا کرد تا فکر می کنم سال ۱۳۸۰ که یک نرخی شدن ارز صورت گرفت با کاهش دلار در مقابل ارزهای معتبر دیگر در جهان در مقابل ریال ثابت ماند هر دلار همان ۹۳۵۰ ریال است و در مقابل دیگر ارزها به روند کاهش خود ادامه می دهد و در حالی که اگر قیمت پایه را به سال ۸۲ ببریم ارزش دلار باید به زیر ۷۰۰۰ ریال برسد.
یکی از راه های کاهش تورم در جامعه تقویت پول ملی است راه تقویت پول ملی افزایش تولید است، راه افزایش تولید سرمایه گذاری است و راه سرمایه گذاری کاهش نرخ بهره بانکی و در نتیجه افزایش تقاضا برای سرمایه گذاری است شاید بگویید تزریق پول و ایجاد تورم خواهد شد.
تزریق پول زمانی تورم زا خواهد بود که پول در بخش غیرتولید تزریق گردد و تقاضا برای کالا وجود داشته باشد. متاسفانه ارزش پول را آنقدر پایین آوردید که مردم قدرت خرید ندارند بازار حالت رکود و تورم هم افزایش یافته و به تعبیر یکی از اساتید اقتصاد حالت (تورم- رکود) ایجاد شده و برای گریز از این حالت باید چکار کرد آیا حالت انقباضی در پیش گرفت در حالی که تورم پولی در بانک مرکزی وجود دارد (ارز خارجی) درگذشته پشتوانه پول ملی طلا بود امروزه بعد از جریان (برتون ودز) ارز- طلا جانشین شده است و نرخ ارز ثابت در نظر گرفته شد.
برخی کشورها با همه ارزی که هم اکنون دراختیار دارند و راکد شدن بخش تولید (سرمایه گذاری هایی که در طی این سه سال صورت پذیرفته به عبارت دیگر سرمایه گذاری ثابت کارخانه ها انجام شده) اما سرمایه در گردش برای خرید مواد اولیه سرمایه گذار ندارند.
سرمایه گذار تمام سرمایه اش را در این بخش هزینه کرده و الان سرمایه در گردش ندارد که مواد اولیه بخرد و آن همه سرمایه شخص و دولت راکد مانده است. مسئولان بانکی لطف بفرمایند سری به شهرک های صنعتی بزنند ببینند چه خبره!
در آینده نزدیک چه مشکلاتی به وجود خواهد آمد این است تدوین سیاست انقباضی!؟
در سال ۱۹۸۲ سیاست انقباضی و افزایش نرخ بهره در آمریکا صورت پذیرفت به نظر اقتصاددانان چنددرصد بربازده و اشتغال تأثیر داشته است؟ حتی اگر تغییرات میزان بهره تنها موجب تخفیف آثار انبساطی سیاست مالی (در مقایسه با خنثی سازی کامل آن) شود هنوز دارای اثر جانبی بااهمیتی است ترکیب تقاضای کل میان مخارج مصرفی و سرمایه گذاری به میزان بهره بستگی دارد میزان بهره بالاتر تقاضای کل را عمدتاً به سبب کاهش سرمایه گذاری تقلیل می دهد تغییرات نرخ بهره چقدر بر منحنی IS و LM تأثیردارد؟
یکی دیگر از راه های تقویت ارزش پول ملی تراز مثبت بازرگانی می باشد که در یک اقتصاد مبتنی بر تولید واقعی است. اگر نقش نرخ بهره را برای ورود سرمایه خارجی به داخل مورد ارزیابی قرار دهیم: میزان جریان سرمایه به عنوان تابعی از تفاوت میان میزان بهره در داخل و میزان معلوم بهره در خارج خواهد بود در اقتصاد پویا (مبتنی بر تولید) اگر نرخ بهره داخل نسبت به بقیه جهان افزایش یابد خالص جریان ورودی سرمایه بوجود خواهد آمد و تأثیر مثبت در تراز پرداخت ها دارد که یکی از راه های تقویت پول ملی محسوب می شود.
درحالیکه کشور ما با محاصره اقتصادی مواجه است و باید در این دوران گذر اقتصادی به تولید در داخل و به سرمایه خودمان متکی بوده و توجه کنیم نه چشم به بیگانه داشته باشیم و اگر انبوه دلارهای نفتی را سرمایه گذاری نکنیم در زمانی که وارد WTO می شویم آن وقت هست که معلوم می شود که ما چی داریم آنوقت دیگر نمی گویند رئیس کل بانک مرکزی درهای بانک را سه قفله کرده و حالت انقباضی را درپیش گرفته! خواهند گفت نفت که یک ثروت ملی بوده چرا در بخش تولید بکار گرفته نشده است.
نفت به قیمت بالای ۱۰۰دلار فروخته می شود، چرا تولید سروسامان نگرفته در آن زمان شخص آقای مظاهری را ایراد نمی گیرند بلکه کل دولت و شخص رئیس جمهور را ایراد خواهند گرفت (که چرا نتوانسته از این سرمایه های خدادادی برای پویایی اقتصاد کشور استفاده نماید) در اقتصاد متکی به نفت، قطعاً در این اقتصاد حالت دستوری جهت پیشبردامور لازم است.
آنچه را مسئولان بانکی می گویند مبنی براینکه، اقتصاد مبتنی بر تولید و بخش خصوصی، وابسته به استقلال کامل بانک مرکزی است، در اقتصاد ما مصداق ندارد و لذا راه خروج از این بن بست تقویت پول ملی هست در مقابل دیگر ارزها، مثلاً دلار را به حد ۷۰۰۰ریال کاهش دهید ببینید چقدر تأثیر در تورم خواهد داشت.
امروزه پول به عنوان یک کالاست شما هرچقدر ارزها را ارزانتر بفروشید مشتری برای آن بیشتر خواهد بود و درنتیجه انبوه ارزهای ذخیره شده در بانک مرکزی ضمن تقویت پول ملی نقدینگی هم از جامعه جمع آوری شده و این موجب کاهش تورم خواهد شد.
کاهش نرخ بهره در جهت سرمایه گذاری مولد که در دستور کار دولت قرارگرفته کار پسندیده ای است که اثرات آن را در ده سال دیگر خواهید دید و آن وقت بر دولت فعلی آفرین خواهید گفت که در بخش تولید سرمایه گذاری کرده و کشور را از وابستگی نجات داده، اشتغال و تولید افزایش یافته است.
و آن وقت است که با کاهش ارزش پول در کشور روند صادرات به دیگر کشورها افزایش خواهد یافت (در یک دوره ای کشور ژاپن ارزش پول خود را در مقابل دلار کاهش داد روند صادرات به آمریکا از ژاپن افزایش یافت که البته بعد از آن از نظر سیاسی وارد شدند و آنرا خنثی کردند، ژاپن تولیدش واقعی هست درآمد ملی اش درآمد واقعی است.)
لازم به ذکر است هر فعالیت اقتصادی اثرات و تبعاتی هم دارد باید برای خنثی کردن آن چاره اندیشی کرد نه اینکه سیاست انقباضی در پیش گرفته شود و تمام اقتصاد رو به رشد را فلج نمود و تمام کارها و فعالیتهای اقتصادی قفل شود.
چون بانک مرکزی سه قفله شده!!!، امید است هرچه زودتر به فکر چاره بود و آنچه را که ریاست محترم جمهوری می فرمایند و همان روند اقتصاد پویا ادامه یابد (اقتصاد پویا میگوید آنچه را که داری در بخش تولید مولد سرمایه گذاری کن و اگر هم کم آوردی از دیگر کشورها قرض بگیر و یا استقراض داخلی (اوراق مشارکت) منتشر کن تا تولید و اشتغال کامل گردد.
افزایش تولید کاهش تورم را به دنبال دارد. هنر این نیست که وزارت بازرگانی واردات با ارز ارزان کالای ارزان به مردم بدهد هنر اینست که کالا را خودمان تولید کنیم (ارز در جهت تولید به کار گرفته شود) برای تولید در کشور باید نرخ بهره سرمایه گذاری ثابت و در گردش کارخانجات پایین باشد تا بهای تمام شده محصول کاهش پیدا کند و ارزانتر به دست مصرف کننده برسد و در آینده نزدیک باید به فکر افزایش کیفیت کالاها باشیم تا بتوانیم در مقابل کالاهای مشابه توان رقابت در بازار جهانی را داشته باشیم (نه اینکه بیاییم کاملا اقتصاد را قفل کنیم).
زمانی که کشور ما وارد WTO خواهد شد، باید هم انبوهی تولید را داشته باشیم و هم افزایش کیفیت کالا و نیز کاهش بهای تمام شده، که اگر تعرفه های گمرکی به صفر هم نزدیک شوند، با انبوهی تولید و نیز از نظر کیفیت افزایش دهیم تا توان رقابت را در مقابل کالاهای مشابه را بدست آوریم.
از منظر اجتماعی ما مجبوریم سرمایه ارزان در اختیار جوانان فارغ التحصیل متخصص در رشته های مختلف قرار دهیم تا هم آنها از تخصص خود در جهت پیشبرد صنعت کشور استفاده نمایند و هم چندین نفر دیگر در کنارشان مشغول فعالیت و کار شوند. انبوه جوانانی که در دانشگاه های دولتی و خصوصی مشغول تحصیلند نیاز به شغل دارند (آقای مظاهری به اینها فکر کرده ای؟)
یک بار نامه ای به بانک مرکزی نوشتم و در آنجا یک پیشنهاد مطرح کردم و گفتم اگر نفت کاهش یابد حتی فقط پول نفت جهت واردات و هزینه های جاری صرف شود با توجه به اینکه داریم به سمت بانک الکترونیک حرکت می کنیم در تمام شهرها مخصوصا کلان شهرها یک فاصله مکانی برای بانکها برای جذب مشتری در نظر گرفته شود مثلا فاصله دو بانک دولتی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر باشد بقیه بانکها فروخته شود و پول آن در سرمایه گذاری بخش صنعت بکارگیری شود ضمن اینکه اقتصاد کشور از بخش خدمات به بخش تولید منتقل خواهد شد.
از طرف دیگر اشتغال و تولید افزایش می یابد و این پول همراه با سود آن به شبکه بانکی کشور مجددا بر می گردد. (معمولا بانکها در بهترین نقطه شهرها قرار دارند) جوابی که بانک مرکزی مرقوم فرمودند اینکه این کار مقدور نمی باشد البته لازم به ذکر است که برای بیکارنشدن پرسنل بانکهایی که ساختمان آنها فروخته می شود در بانک مشابه و نزدیک به همان بانک در شیفت بعدازظهر به صورت چرخشی از ۸ صبح لغایت ۸شب مشغول فعالیت می گردند که این عمل هم از انبوه متقاضیان (مشتریان) در بانک، در ساعات اولیه صبح کاسته خواهد شد و هم بار ترافیکی شهرها کم می شود.
آقای مظاهری ریاست کل بانک مرکزی! شما در مجموعه دولت هستید همانطور که در بالا عرض کردم بانک مرکزی در ایران مستقل نیست این عمل شما نوشتن نامه به ریاست محترم جمهوری به چه معناست؟ آیا نمی توانستید این را در هیئت دولت مطرح فرمائید از این عمل جنابعالی جامعه چه برداشتی کرد؟
پیشنهاد می کنم مسئولان بانک مرکزی یک مقایسه ای بین کشورهای اروپایی با مداخلات دولت و کشور آمریکا عدم مداخله دولت و سیاستهای انبساطی و انقباضی را مطالعه کنید.
حمزه جلالی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید