پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مشکل اسراییل با شیعه چیست؟


مشکل اسراییل با شیعه چیست؟
حضرت امام خمینی (ره) روز قـدس‎ را روز اسـلام و فلسفه‎ انتظار دانستند. اما روز قدس چه ارتباطی با فلسفه انتظار دارد؟‌ انتظار موعود جهانی که حکومت جهانی عدل را نمی گستراند، چگونه می‌تواند به مردم مظلوم فلسطین یاری رساند؟
در حال حاضر دو اندیشه با تکیه بر باورهای مذهبی خود ادعای حاکمیت جهانی را در سر دارند؛
۱) صهیونیسم
۲) تشیع
● ریشه تلاش صهیونیست‌ها برای رسیدن به حاکمیت بر سراسر جهان چیست؟
با مراجعه به تاریخ قوم بنی اسرائیل، مأموریت آنان پس از رهایی از دست فرعون، آن است که حکومتی تشکیل دهند تا پایه‌گذار حکومت جهانی شوند. «یا بنی اسرائیل‏ اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم و انی فضلتکم علی العالمین». اینها که چیزی نمی‌دانستند، باید آموزش می‌دیدند. بنابراین موسی(ع) بنی‌اسرائیل را در پای کوه طور مستقر کرد و اردوگاهی آموزشی ایجاد کرد. این اردوگاه آموزشی پانزده سال بر پا بوده و آنان در این مدت آموزش می‌دیدند.
این نکته از بسیاری عبارات سفر خروج عهد عتیق دانسته می‌شود. دانش‌هایی که آنان در صحرای سینا از موسی (ع) آموخته بودند، با تجربه علمی همراه شد و مجموعه توانمندی در آنان به وجود آورد. اگر این توانایی‌ها در راستای اهداف پیامبران (ع) باقی می‌ماند، می‌توانستند این وعده خداوند را تحقق بخشند که فرمود: وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِینَ (قصص، آیه ۵)
چرا که آنان، هم توان علمی داشتند و هم توان تجربی. تنها نیاز آنان، انطباق معنویت با قدرت بود. قدرت اما گاه به سوی تامین خواهش‌های نفسانی می‌رود و این، با هدف الاهی قابل جمع نیست. عالمان منحرف آنان گرفتار حسد و آزمندی فراوان به زندگی دنیا شده بودند: أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَی مَا آتَاهُمْ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ آیا حسد می‌کنند بر مردمان بر آنچه ایشان را الله تعالی داده است از فضل خود (نساء، آیه ۵۴).
اگر انسان در پی نیازهای دنیایی رود و از خدا فاصله بگیرد، صفت حرص، سیری ناپذیری،‌ حسد، ترس و مانند آن او را فرا می‌گیرد. بنی‌اسرائیل تا هنگامی که در مسیر حق و خدا هستند، به آسانی به حاکمیت سراسری دست می‌یابند؛ توان اجرا و گسترش آن را نیز دارند. اما انحراف در بین آنها ایجاد شد و هرم خواسته‌ها و مفاهیم، معکوس شود.
آنان، همواره خود را «قوم برگزیده» می‌خوانند. در تلمود آمده است که اسرائیل، به دانه زیتون شبیه است؛ چرا که زیتون امکان آمیختن با مواد دیگر را ندارد. (عبد الوهاب المسیری، موسوعه الیهود و الیهودیه، قاهره، دارالشروق، ۱۹۹۹، ج۵، ص۷۲)
از آن سوی، قرآن نیز به برتری دادن آنان اشاره کرده است: یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِی الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعَالَمِینَ؛ ای بنی‌اسرائیل، نعمتی را که بر شما ارزانی داشتم و شما را بر جهانیان برتری دادم، به یاد بیاورید.(بقره، آیه ۴۷)
خداوند آنان را بر جهانیان برتری داده بود و عنایت خویش را همواره بر آنان نازل می‌کرد، اما آنان دچار خطای بزرگی شده بودند و گمان می‌کردند خداوند «نژاد» آنان را ارج می‌نهد؛ در حالی که خدای منان، بنی‌اسرائیلی را ارج می‌نهد که به آموزه‌های حضرت موسی(ع) ایمان آورد و پیامبران پس از او، نیز پیامبر موعود را تصدیق کند. با بروز تفکر نژاد پرستی، نگهداری حکومت نیاز به قضایای انحرافی دارد: عده‌ای را باید با بت و مشغولیت‌های کاذب، عده‌ای دیگر را با شراب و شهوت‌پرستی و پول‌پرستی ساکت کرد. از آنجا که مردم در این حکومت‌ها، دیگر همکاری اصولی با حاکمان نخواهند کرد، در نتیجه، خودِ قدرتِ دور از خدا، مروج انحرافات می‌شود.
خداوند برای اصلاح این گروه پی در پی پیامبر می‌فرستاد؛ آنان نیز پیامبران خدا ‌را می‌کشتند. لَقَدْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَیْهِمْ رُسُلًا کُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَی أَنفُسُهُمْ فَرِیقًا کَذَّبُوا وَفَرِیقًا یَقْتُلُونَ؛ ما از بنی‌اسرائیل پیمان گرفتیم و پیامبرانی بر ایشان فرستادیم. هرگاه که پیامبری چیزی می‌گفت که با خواهش دلشان موافق نبود، گروهی را تکذیب و گروهی را می‌کشتند. (مائده، آیه ۷۰).
دیگر ویژگی‌ها و باورهای دینی منحط یهود که منجر به پیدایش تفکر ضهیونیست در جهان معاصر شود عبارت‌اند از: رباخواری(نساء، آیه۱۶۱)؛ تحریف کتاب آسمانی(بقره، آیه۷۹)؛ انکار وحی(انعام، آیه۹۱)؛ باور به فقیر بودن خداوند و بی‌نیازی خود(آل عمران، آیه۱۸۱)؛ اعتقاد به بسته بودن دست خداوند(مائده، آیه۶۴)؛ پیمان شکنی(بقره، آیه۱۰۰).
از این رو مدتی که از حکومت یوشع (ع) گذشت و حاکمیت به مذاق بنی‌اسرائیل مزه داد، انحرافات آغاز شد و همواره فاصله از انبیا‌ بیشتر شد و سپس حاکمیت به هم ریخت. اما تفکر حاکمیت بنی‌اسرائیل بر جهان، در بین آنان لانه کرد و ریشه‌های سیاسی تفکر امروزین صهیونیستی ایجاد شد؛
مدتی پس از پایان دوران پر شکوه حکومت داوود و سلیمان(ع)، علمای منحرف یهود به برنامه‌ریزی جدیدی برای رسیدن به امیال خویش یعنی حاکمیت جهانی به مرکزیت قدس پرداختند و زیرکان و خردمندان قوم خود را، با عناوین خواب‌گذار و طبیب و ساحر به درون مراکز قدرت و دربار دولت‌های منطقه می‌راندند تا به زمان لازم کارساز شوند. آنان طرح عملیاتی‌شان را تغییر دادند و در پس قدرت‌های بزرگ پنهان شدند تا در زمان مناسب همه قدرت‌ها را برای خواسته‌های خویش، به خط کنند.
از سویی آنان برای توجیه اندیشه خود گفتند خدا که وعده حاکمیت جهانی را به ما داده است دیگر نمی تواند آن را از ما پس بگیرد و به قوم دیگری بدهد. قالت الیهود ید اللّه مغلوله غلّت أیدیهم و لعنوا بما قالوا بل یداه مبسوطتان‏ ینفق کیف یشاء( مائده، آیه ۶۴)
اما با اندکی تامل در آموزه‌های آسمانی خود در می‌یافتند که خدای منان با کسی عقد اخوت نبسته و در اثر سرکشی، این ماموریت را از آنان ستانده و به دیگری داده است. در فرازهایی از تورات به خوبی آشکار است که خدای متعال، بنی‌اسرائیل را تنها در صورت حفظ ایمان برتری خواهد داد؛ مانند عهد عتیق، تثنیه، باب‌های ۲۶ ـ ۳۰؛ یا : «خداوند به سلیمان گفت: اگر شما و پسرانتان از متابعت من روگردانیده، اوامر و فرایضی را که به پدران شما دادم، نگاه ندارید ... آن گاه اسرائیل را از روی زمینی که به ایشان دادم، منقطع خواهم ساخت و این خانه را از حضور خویش دور خواهم انداخت و اسرائیل در میان جمیع قوم‌ها ضرب‌المثل و مضحکه خواهد شد». (عهد عتیق، پادشاهان، باب ۹). بر کلامی که بر شما امر می‌فرمایم، چیزی میفزایید و چیزی از آن کم مکنید. (عهد عتیق، تثنیه، باب ۴)
در قرآن نیز این هشدار و مساله رویگردان شدن آنان و پس گرفتن آن ارزش‌ها از منحرفان بنی اسرائیل آمده است. یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَه الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَرتَدُّوا عَلَی أَدْبَارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِینَ؛ای قوم من، به زمین مقدسی که خدا برایتان مقرر کرده است، داخل شوید و باز پس نگردید که زیان دیده بازمی‌گردید.( مائده، آیه ۲۱).
یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم ویحبونه.(مائده، آیه ۵۴). قل یا اهل کتاب لستم علی شیئی حتی تقیموا التورته و الانجیل و ما انزل الیکم من ربکم؛ بگو ای اهل کتاب شما هیچ ارزشی ندارید مگر آنکه تورات و انجیل را موبه مو اجرا کنید و قرآن را هم که از سوی خدای شما نازل شده اطاعت نماید. (مائده، آیه ۶۸). تری کثیرا منهم یتولون الذین کفروا (مائده، آیه ۸۰).
این گروه بر این باورند که باید پس از تثبیت دولت در قدس، منطقه نیل تا فرات را تسخیر کنند تا به حاکمیت جهانی دست یایند. اکنون گام اول یعنی ایجاد و تثبیت دولت در فلسطین را برداشته اند و نگاه خود را به نیل تا فرات معطوف کرده اند. پرسش اصلی این جاست که امروزه ترمز حهانی شدن صهیونیست‌ها کیست؟
آنان معضل دستیابی به خاورمیانه را شیعه می‌دانند. تمثل شیعیان در انقلاب اسلامی ایران و حزب الله لبنان است. مشکل خاورمیانه، شیعه، باید با تدبیری قوی حل شود. کوچک‌ترین اشتباه صهیونیست‌ها درباره نیل تا فرات موجب می‌شود همه چیز را از دست دهند. گام دوم حرکت جهانی شدن باید از نیل تا فرات را در برگیرد؛ پس خاورمیانه برای آنان موضوعیت دارد؛ اگر آنان بر این منظقه مسلط شوند، قفل جهان به رویشان گشوده خواهد شد. پس در پی حاکمیت شکل یافته در خاورمیانه هستند و برای رسیدن به این حاکمیت باید حزب الله و جمهوری اسلامی ایران را از سر راه بردارند.
منبع: موسسه فرهنگی آرماگدون
منبع : سایت تحلیلی خبری مبارزین


همچنین مشاهده کنید