شوالیه تاریکی

▪ نام فیلم : شوالیه تاریکی
▪ کارگردان: کریستوفر نولان
▪ بازیگران: کریستیان بیل، هیث لجر، گری اولدمن، آرون ایکهارت، مایکل کین، مورگان فریمن، مگی گیلنهال، کالین مک فارلین
▪ نویسندگان: دیدوید اس. گویر ، کریستوفر نولان و جاناتان نولان
▪ ژانر: اکشن - جنایی - حادثه ای
▪ درجه فیلم : PG-۱۳
▪ مدت زمان فیلم: ۱۵۲ دقیقه
▪ کمپانی: برادران وارنر بروس
▪ خلاصه داستان:
بتمن (کریستوفر بیل) به کمک ستوان جیم گوردن (گری اولدمن) و دادستان شهر گوتام، هاروی دنت (آرون ایکهارت)، در حال مبارزه با خلافکاران محلی هستند.
رؤسای گروه‏های خلافکار دور هم جمع می‏شوند تا درباره اوضاع پیشامده با هم بحث کنند. در این میان قرار می‏شود یک حسابدار چینی پول‏ها را به هنگ‏کنگ برده و برای جلوی از توقیف پولها توسط دادستان در بانکی نگه‏داری کند.
بتمن ماموریت می‏یابد تا مرد چینی را به شهر بازگرداند. او با موفقیت فرد مورد نظر را می‏رباید و به پلیس شهر گوتام تحویل می‏دهد. در این میان یک مجرم نابغه و روانی به نام ژوکر (هیث لجر)، ظاهر می‏شود و قول می‏دهد در ازای دریافت پول بتمن را بکشد.
ژوکر تهدید می‏کند اگر بتمن خود را تسلیم نکند، او هر روز تعدادی از افراد شهر را خواهد کشد. او از مقامات دولتی شروع می‏کند و در ابتدا کمیسر لوب (کالین مک فارلین) و قاضی اصلی شهر را می‏کشد. هاروی دنت برای جلوگیری از کشته شدن افراد بیشتر خود را بتمن معرفی می‏کند. ژوکر برای کشتن هاروی دنت به سراغ او می‏رود. بتمن و سروان گوردون هم بعد از تعقیب و گریز ، ژوکر را دستگیر می‏کنند.
بتمن از ژوکر اعتراف می‏گیرد و مکان اختفای هاروی دنت و نامزدش راشل دیویس (مگی گیلنهال) را جویا می‏شود. ژوکر آن دو را در دو جای مختلف شهر پنهان در مکان‏هایی که بمب‏گذاری شده مخفی کرده تا بتمن نتواند هر دوی آنها را نجات دهد. گوردون به همراه پلیس‏ها برای نجات راشل می‏روند و بتمن برای نجات هاروی دنت؛ بتمن هاروی را نجات می‏دهد اما او نیمی از صورتش را در اثر آتش‏سوزی انفجار و سوختگی از دست می‏دهد. پلیس نیز نمی‏تواند راشل را نجات دهد و او در انفجار می‏میرد.
در این میان ژوکر نیز از اداره پلیس فراری داده می‏شود. هاروی دنت که بتمن و گوردون را در مرگ نامزدش مقصر می‏داند توسط ژوکر در بیمارستان متقاعد می‏شود که از پلیس، گوردون و بتمن انتقام خون نامزدش را بگیرد.
هاروی دنت در نقش آدمی دو چهره با ژوکر همراهی می‏کند تا بتمن را از سر راه بردارند. برای متوقف کردن این تهدید ویرانگر که شدیدترین دشمن بتمن است، بتمن مجبور است از تمام سلاح‏های پیشرفته استفاده کند . . .
● بتمن؛ قهرمانی از میان کتابهای تخیلی
بتمن یکی از معروف‏ترین و محبوب‏ترین شخصیت‏های کتاب‏های کمیک استریپ است. این شخصیت به دفعات مورد بازسازی سینمایی و حتی تلویزیونی قرار گرفته است.
پیش‏تر بتمن در برابر دیگر رقبای کمیک استریپ‏اش همچون مرد عنکبوتی و یا کینگ کونگ در جذب مخاطب ضعیف‏تر عمل کرده بود. اما کریستوفر نولان با ساخت فیلم "بازگشت بتمن" و همین فیلم "شوالیه تاریکی" جان تازه‏ای به این قهرمان کتاب‏های کمیک استریپ داد.
کریستیان بیل در نقش بتمن خیره کننده ظاهر می‏شود و به نوعی بلوغ در کار حرفه‏اش با این کار نزدیک می‏شود.
هیث لجر (در نقش ژوکر) در یکی از آخرین نقش های هالیوودی اش قبل از اینکه فوت کند، بازی به یاد ماندنی و خیره کننده‏ای را ارائه داده است؛ نقش آفرینی که به اعتقاد من استحقاق نامزدی اسکار امسال و حتی شاید دریافت این جایزه را نیز داشته باشد.
● موفق‏ترین فیلم تاریخ هالیوود
شوالیه تاریکی که اکران آن از ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۸ (۲۸ تیرماه ۱۳۸۷) شروع شده، تاکنون بیشتر رکوردهای سینمای هالیوود و جهان را جا به جا کرده است. فروش این فیلم در پنج روز اول اکران به ۲۰۰ میلیون دلار رسید که این خود بی‏سابقه‏ترین افتتاحیه برای یک فیلم در هالیوود است؛ رکورد قبلی مربوط به اسپایدرمن‏ ۲ بود که در سال ۲۰۰۴ به دست آمده بود.
در رده‏بندی سایت سینمایی IMDB این فیلم با امتیاز ۹.۴۶ از ۱۰ توانست عنوان برترین فیلم تاریخ سینما را از آن خود کند؛ عنوانی که چند سالی است میان دو فیلم محبوب "پدر‏خوانده" و "رستگاری در شاوشنگ" دست به دست می‏شود.
این فیلم نگاه مثبت منتقدان را به همراه داشته است. راجر ابرت منتقد آمریکایی و یکی از معروف‏ترین منتقدین سینمای جهان در ارزیابی خود به این فیلم نمره کامل ۱۰ داده است.
بعضی منتقدین حتی پیش‏بینی کرده‏اند این فیلم بتواند رکورد فروش ۶۰۰.۸ میلیون دلاری فیلم تایتانیک را که تا به حال دست نایافتنی به نظر می‏رسید، در پایان اکرانش جا به جا کند.
● هالیوود ابزار کاخ سفید
بر خلاف سایر فیلمهای قهرمان محور هالیوودی، همچون مرد عنکبوتی، سوپرمن، هالک و ... که از داستان خوبی بهره نمی‏برند و فقط بر روی صحنه‏ها و قدرت اکشن خود مانور می‏دهند، شوالیه تاریکی از داستانی مطلوب‏تر برخوردار است، اگر چه باز هم آن آن پیوستگی لازم را در فیلم نامه مشاهده نمی‏کنیم.
فیلم در برانگیختن احساس تماشاگران نسبت به صحنه‏های اخلاقی موفق عمل می‏کند و با استفاده از روند غیر یکنواخت‏اش که خود امتیازی مهم برای فیلم محسوب می‏گردد، می‏تواند تماشاگر را در تمام مدت ۱۵۲ دقیقه بر روی صندلی‏های سینمای تاریک میخکوب کرده تا هیچ احساس خستگی به تماشاگر دست ندهد. همان‏طور که گفته شد این فیلم روند یکنواختی ندارد. گاه صحنه‏های زد و خوردی بسیار جذاب و گاه یک درام زیبا با دیالوگهای قدرتمند.
شوالیه تاریکی یک قصه ساده میان دو جریان خوب و بد نیست. بتمن به اندازه کافی خوب و دوست‏داشتنی است، به همین اندازه هم ژوکر زشت و تنفربرانگیز است. اما داستان پیچیده‏تر از حد معمول نقل می‏شود. شهروندان شهر گوتام به خاط مرگ پلیس‏ها و قاضی شهر آشوب‏زده هستند. ژوکر هم چیزی بالاتر از یک شرور است، نیرویی اهریمنی که نقشه‏هایی مرگباری برای دشمنانش دارد.
شوالیه تاریکی از آن دسته فیلم‏هایی است که ایرادهای ناچیزی از نظر ساختار هنری به آن وارد است! سکانس‏های درام بسیار حساب شده، دیالوگ‏های قدرتمند و از همه اینها شاخص‏تر صحنه‏های اکشن جذاب
رهبران خاک سفید در طول دهه‏های گذشته استفاده ابزاری زیادی را از سینمای هالیوود داشته‏اند. سیاستمداران آمریکایی به راحتی توانسته اند در این سالها با ساختن فیلم های پرهزینه که سرشار است از صحنه های جنگ و خشونت، ذهن بینندگان را به جایی که خود می خواهند ببرند. به طور مثال در سالهای اخیر و پس از واقعه یازده سپتامبر و شروع اسلام‏ستیزی در غرب، هالیوود با ساخت فیلم‏هایی که در آنها مسلمانان به عنوان تروریست معرفی می‏شوند، یکی از موثرترین ابزارهای جنگ افروزان تبدیل شده است.
این ایده که جهان از سوی موجودات زمینی و یا فرا زمینی در معرض خطر قریب‏الوقوع است قریب به ۱۵ سال است که توسط گردانندگان هالیوود و علی‏الخصوص کمپانی یهودی برادران وارنر بروس به شدت تعقیب می‏شود. نکته جالب در بیشتر فیلم‏هایی با همین خط فکری این است که معمولا هدف حمله این موجودات شرور شهرهایی در آمریکا به ویژه نیویورک و واشنگتن و یا نقاط حساس و کلیدی اروپا همچون لندن، پاریس، برلین و یا پراگ است. نکته جالب و مشترک دیگر در تمامی این فیلم‏ها این است که اولین کسی که با دشمن می‏جنگد و زمین را از لوث وجود دشمنان اهریمنی پاک می‏کند، یا ارتش آمریکاست یا یک سوپر قهرمان آمریکایی!
هالیوود با ساخت چنین فیلم‏هایی درصدد است تا از راه‏های رسانه‏ای این نکته را به مخاطبانش القا کند که جهان در خطر است و تنها راه نجات جهان از مشکلات پیش رو ، داشتن یک رهبر جهانی است و این رهبر جهانی کسی نیست جز دولت ایالات متحده‏ی آمریکا!
در این فیلم شخصیت منفی فیلم با شعار "تنها راه عاقلانه‏ی زندگی بر روی کره‏ی زمین این است که بدون قانون زندگی کنیم" وارد صحنه می‏شود و امنیت شهری که در آن مردمان بیگناهی که در جریان هیچ کدام از اتفاقات نیستند را تهدید میکند؛ آنها را بی دلیل می کشد و همه چیز را از روال طبیعی اش خارج می کند. و همه‏ی اینها به این خاطر است که شخصیت مثبت فیلم را که نمادی از همین رهبر جهانی ست مورد تهدید قرار دهد. و در آخر این قهرمان فیلم است که شهر گوتام را که نمادی از جامعه جهانی است از این تهدید مرگبار می‏رهاند.
هالیوود به راحتی در این فیلم شخصیت محوری‏اش در تبلیغات رسانه‏ای را به اثبات می‏رساند. قدرتی که تنها در دست آمریکایی هاست و با آن میتوانند هر کاری بکنند، حتی توجیه شکست در جنگ عراق.

علی رجبی

منبع : سایت الف