چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


نقدی بر فیلم حس پنهان تکرار کلیشه ها


نقدی بر فیلم حس پنهان تکرار کلیشه ها
فیلم حس پنهان، داستان مردی است بنام امیر زندی با بازی محمدرضا فروتن که یکی از مدیران یک شرکت تولید بستنی است و در عین حال زندگی مشترک ایدهآلی را تجربه نمی کند. همسرش سیمین با بازی مهتاب کرامتی یک روانپزشک است. می توان گفت که ریشه اختلا ف بین این زوج وسواس های سیمین مخصوصا درباره بچه دار شدن بود، چون سیمین نگران بود که شاید بچه آن ها دچار بیماری ژنتیکی شود. همین اختلا ف باعث می شود امیر روابط عاطفی خود را جای دیگری جست و جو کند که این شرایط برای او در اثر یک تصادف و برخورد ساده پیش میآید و او با ندا طلوعی با بازی نیوشا ضیغمی و بهرام با بازی حامد بهداد که خواهر و برادر هستند آشنا می شود و به مرور با ندا طلوعی روابط عاطفی نزدیکی برقرار می کند و تا مرز ازدواج هم پیش می روند اما اتفاقاتی پیش میآید که همسرش متوجه رابطه امیر و ندا می شود و از طرف دیگر بهرام; برادر ندا; که از نظر روحی روانی شرایط نامتعادلی دارد هم با خواهرش و هم با امیر زندی دچار مشکل می شود تا در نهایت پس از اتفاقاتی که در طول فیلم پیش میآید در آخر، طی یک درگیری بهرام جان خود را از دست می دهد و امیر هم که عذاب وجدان گرفته طبق یک عادت قدیمی در شرایط روحی بد به رانندگی در بیابان می پردازد ولی این بار دچار حادثه می شود و روی تخت بیمارستان می خوابد. آخرین سکانس فیلم هم نشان می دهد که سیمین بعد از عیادت از همسرش، سر مزار بهرام می رود و به ندا دلداری می دهد.
خوب بودن فیلم به خاطر حضور بازیگران خوب، حضور ابراهیم حاتمی کیا به عنوان مشاور کارگردان ومطمئنا استعداد آقای رزاق کریمی به عنوان کارگردان است. اما نقطه ضعف های فیلم اول داستان تکراری است، یعنی داستان مردی که زن دارد و به دنبال ازدواج مجدد می رود. این فیلم فقط در جزئیات با فیلم های دیگر تفاوت دارد و این که پایان فیلم هم پایانی متفاوت است. نکته دیگر در مورد فیلمنامه این بود که داستان در قسمت هایی به شدت کند و یکنواخت پیش می رود و تماشاگر را در حسرت اتفاقاتی که می توانست رخ دهد ولی نداد باقی می گذارد. به علت کلیشه بودن داستان و کند بودن ریتم، در جاهایی تماشاگر خسته می شود.
نکته بعد در مورد بازیگران فیلم است. برخی از بازیگران این فیلم نقش هایی را بازی کردند که قبلا مشابه آن را دیده بودیم. محمدرضا فروتن در کمتر از یک سال دو فیلم با داستانی مشابه را روی پرده داشت. اول زن دوم و بعد حس پنهان. فروتن بازیگر فوق العاده خوبی است اما نباید خود را اسیر کلیشه کند و نقش تکراری بازی کند. حامد بهداد نقش مردی که تعادل روانی ندارد را خیلی خوب بازی می کند، اما مشابه این نقش را در چند فیلم بازی کرده است، بازی او در فیلم این زن حرف نمی زند، در بوتیک و اکنون در حس پنهان وجوه تشابه زیادی دارد. بهداد بازیگر بااستعدادی است که می تواند در همه قالب ها بدرخشد.
حضور آتیلا پسیانی و شهره سلطانی هم آن چنان که باید، پررنگ نبود. در حالی که می شد از حضور آنها بیشتر استفاده کرد و تاثیرگذاری آن را بیشتر نشان داد. از طرف دیگر به نظر می آید آتیلا پسیانی و شهره سلطانی به عنوان یک زوج با هم تناسب زیادی ندارند. یکی دیگر از ایرادات فیلم مربوط به صحنه ای بود که در آن امیر زندی (فروتن) در بیمارستان و هنگام صحبت با ندا طلوعی (ضیغمی) لباس و کفش، اسپرت بر تن دارد اما در سکانس بعد که از بیمارستان خارج شده بود و به سمت منزل حرکت می کرد، لباسش تغییر کرده و کفش مردانه پوشیده بود. نباید نسبت به این نکات ریز بی اهمیت باشند. از یک فیلم در این سطح توقع نمی رود که این گونه اشتباهات در آن روی دهند. یا در سکانس آخر که عوامل فیلم تقریبا در گردنبند ندا طلوعی دیده می شدند.
اما یکی از نکات قابل ذکر در مورد شخصیت های فیلم این است که همگی آنها خاکستری بودند و نقش منفی در فیلم وجود نداشت که این خود یکی از نقاط قوت فیلم است.
در آخر می توان به این نکته پرداخت که کارگردان فیلم، به عنوان اولین فیلم بلند خود خیلی محتاط بود و ریسک نکرد. چه از نظر انتخاب داستان که یک داستان تکراری و کلیشه شده در سینما بود و چه از نظر انتخاب بازیگر; شاید برای بازگشت سرمایه که به سود تهیه کننده هم هست. چرا که اگر به جای فروتن و بهداد دو نفر دیگر که تاکنون در آن قالب ها بازی نکرده بودند قرار می گرفتند و به ایفای نقش می پرداختند، فیلم شاید جذاب تر می شد. می شود نتیجه گرفت که اگر آقای رزاق کریمی جسارت بیشتری به خرج می داد و بیشتر ریسک می کرد شاید می توانست موفق تر باشد.
پویا سیرتی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید