چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


زنان درجامعه شناسی وانسانشناسی، خوشنود اما نابرابر


زنان درجامعه شناسی وانسانشناسی، خوشنود اما نابرابر
زنان در جامعه شناسی، ۱۰ سال پس از اخذ دکترای خود، همچنان در حال پیشروی و کسب موفقیت در رده های بالای بازدهی تحقیقاتی می باشند، اما درعین حال طبق تحقیق جدیدانجمن جامعه شناسی آمریکا با مردان همطراز خود در برخی دوره های تخصصی شان تفاوتهایی دارند.
این تحقیق یکی از آخرین و جدیدترین تحقیقاتی ست که توسط گروهی جهتِ آزمون جایگاه زنان در محیط دانشگاهی انجام شده است (۱) .این مقاله کوتاه برگرفته از مطالعه ای بلند روی جامعه شناسانی است که دکترای خودرا درسالهای ۹۶ تا ۹۷ دریافت کرده اند. از جمله نتایج که بدست آماده میتوان به نکاتِ زیر اشاره کرد (۲):
▪ بنظر میرسد مردان جامعه شناس بیش از زنان همگن خود ازدواج کرده ویا داری همخانه می باشند (۸۳ درصد دربرابر ۶۸درصد) یا دارای فرزندانی هستند که با آنان زندگی میکنند (۶۲ درصد در برابر ۵۰ درصد).
▪ در میان جامعه شناسانی که فرزند دارند، زنان با ۲۱درصد طلاق بیش از مردان با ۱.۴ درصد، جدا شده اند. روبرتا اسپالتر روت، مدیر تحقیقاتی انجمن جامعه شناسی و یکی از نویسندگان گزارش، اظهار داشت یکی از دلایل بالا بودن این آمار این است که تعداد زنان بیشتری نسبت به مردان قبل از ورود به دانشگاه ازدواج و سپس جدا شده بودند.
▪ تعداد زیادی از جامعه شناسان خواهان فرزند تا پیش از آزمون پایان دکترا اغلب ۳-۴ سال پس از بدست آوردنِ مدرک دکترایشان اقدام به داشتن فرزند می کنند.
▪ بنظر میرسد پدر مادر شدن محدودیت خاصی جهت بازدهی پژوهش ایجاد نمی کند لااقل تعداد مقالاتی که در این زمینه چاپ شده اینطور نشان می دهد که یک شاخص کلیدی برای این رشته است. مادران و پدران چنین گزارش میدهند که از زمان فارغ التحصیلی شان در مقطع دکترا به بعد بطور متوسط دارای ۱۰ مقاله درنشریات مرتبط بوده اند درحالیکه مردان و زنان بدون فرزند بطور متوسط میانگین ۹.۵ مقاله گزارش کرده اند.
▪ تحقیقات نشان میدهد که بطورمیانگین مادران، نسبت به همگنان خود از درآمد پایین تری برخوردارند. میزان درآمد متوسط جامعه شناسانی که پدر هستند و جامعه شناسانی که دارای فرزند نمی باشند بین ۷۰۰۰۰ تا ۹۹۰۰۰ دلار بود. درآمد متوسط جامعه شناسانی که مادر هستند بین ۵۰۰۰۰ تا ۵۹۰۰۰ دلار ارزیابی شده است.
در اکثر زمینه ها پدر و مادرها از استرس زیاد مرتبط با ارتقای درجه شغلی شان همزمان با مراقبت از خانواده شان گزارش داده ند. نگهداری از کودک، فرایند کش دادن آموزش و حجم بالای درسی از مهمترین مسائل والدین بودند.
برای بسیاری از تازه واردان دکترا درمحیط دانشگاهی، مسئله کلیدی مربوط به آینده آنان در ۱۰ سال آتی عبارت از این است که آیا آنان توان این کار را دارند! نتایج تحقیقاتی مربوط به این نسل نشان میدهد جامعه شناسان بدون فرزند، در ۱۰ سال آینده بیشتر از دانشجویان پدر یا مادر شانس نائل شدن به درجهِ استادی کامل را دارند. اما بانگاهی به تلفیق موقعیت استاد کامل و استادیاری، دانشجویان دارای فرزند با موفقیتِ بیشتری نسبت به دانشجویان بدون فرزند و پدران بیش از مادران توان به نتیجه دلخواه دسترسی پیدا کرده اند.
● آیا تحصیلات دانشگاهی مانع از پدر مادر شدن می شود؟
گزارشهای متعددی نشان میدهند که ایجاد بالانس بین پدر مادر بودن و شاغل بودن مخصوصأ برای زنان امرِ مشکلی است. دو تحقیق جدید نشان میدهد این احتمال وجود دارد که بسیاری از زنان با تحصیلات دانشگاهی مایل به داشتن فرزند نیستند (۳).
یک تحقیق مقایسه ای میان زنان با تحصیلات دانشگاهی با زنانی که در شغل های دیگر شاغل هستند نشان می دهد که زنان با تحصیلات دانشگاهی دارای زمان آموزشی مهمی بوده و پروفسورهای دانشگاه اهمیت کمتری نسبت به مادر شدن نشان می دهند. تحقیق دیگری که در زمینه انسان شناسی انجام شده است نشان می دهد مردان انسان شناس بیشتر مایل به داشتن فرزند می باشند تا زنانِ همکار خود، و همچنین جالبتر اینکه زنانِ دانشگاهی معتقدند که وظایف خانه داری سبب محدود شدن رشد شغلی شان می شود.
این تحقیق همچنین مقایسه ای میان مشاغلی که شاهد تولد کودکان زیرِ یکسال درخانوارهای پزشکان، وکلا و استادان دانشگاه ( با این نظر که افرادِ شاغل در این سه شغل برای موفقیت در رشته و کارشان باید برای موفقیت خود سالهای زیادی تحصیل و کار کنند) انجام می دهد. این مطالعه مبتنی بر سرشماری سال ۲۰۰۰ درمی یابد که دانشگاهیان با احتمال کمتری شاهد این رخداد در رندگی شان هستند و این طرزِ فکر در زنان حتی قوی تر می باشد.
با کنترل عواملِی از قبیل سن، میزان ساعات کار هفتگی و نژاد و قومیت، مردان عضوهیئت علمی ۲۱ درصد کمتر از پزشکان مرد شاهد تولد فرزند در خانواده شان بوده اند. با کنترل همین عوامل در مورد زنان بعنوان استادِ دانشگاه مقایسه نشان می دهد ۴۱ درصد آنان کمتر از زنانِ پزشک مایل به بچه دار شدن می باشند. با کنترل عامل این عوامل برای وضعیت ازدواج، این تمایل میان زنان عضو در دانشگاه و زنان پزشک از اختلاف نظرِ کمتری خبر میدهد، اما آمار طلاق، متارکه و بی همسری میان زنان عصو هیئت علمی در سه زمینه فوق بسیار بیشتر می باشد.
یک عامل تعیین کننده جهتِ تسهیل پدر شدن مردان پزشک این است که پزشکان حرفه ای برای بدست آوردن درآمد بیشتر از پرفسورها، نیاز کمتری به مراقبت و مهد کودک گذاشتن فرزندان خود دارند. دلیل این امر ناشی از اینست که مردان پزشک درمقایسه با مردان دانشگاهی دوبرابر بیش از زنان ازاین امکان برخوردارند که همسرانشان شاغل نباشند ( ۴۰ درصد دربرابر ۲۱ درصد). سند دیگر نشان دهنده اثر خصیصه دانشگاهی بر فرزند داشتن این است که مردان متخصصی که زنانشنان پزشک یا وکیل هستند، بطور نامتناسبی با احتمال کمتری میل به پدرشدن جدید دارندف درحالیکه مردان متخصصی که همسرانشان دانشگاهی هستند خیلی از متوسط شانس برخورداری از پدر شدن دور نیستند.
این گزارش همچنین نشان می دهد که ” در نتیجه ازدواجِ دانشگاهی ها با یکدیگر نرخ زاد و ولد پایین در میان استادان زن … می تواند دلیل قابل ملاحظه ای جهت کاهش میزان تولد در میان اعضای هیئت علمی مرد محسوب شود.”
گزارشِ “تنها در برج عاج: چگونگی تنوع پدیدۀ تولد در میان تخصص های زود بازده”، در بهار گذشته طی نشستی در میان جمعی از اعضای وابسته آمریکای ارائه شد. درحالیکه تحقیقات جمعیتی مقایسه دانشگاهیان را با دیگر شغلها انجام می دهد، یک کمیتۀ تحقیقاتی در زمینه انسان شناسی در آمریکا گزارشی را در زمینه زنانِ مشغول و مطرح در این حوزه را با مقایسه مردان و زنان انسان شناس ارائه داده است. این گزارش به یک سری تفاوتها در میان مردان و زنان انسان شناس و رضایت بیشتر مردان نسبت به زنان در مورد محیط کار اشاره میکند. درحالیکه زنان خود را تحت فشار سنگینی و حجم نامتناسب وظایف کاری در حوزه کاریشان احساس می ککردند، مردان احتمالا بیش از زنان بعنوان اعضای هیئت علمی احساس می کردند که سیاستهای شغلی حمایت گونه است.
تفاوتهای اساسی که با توجه به توازن کار/خانه بدست آمده حاکی است: مردان شاغل دراین حوزه بیشتر مایل به پدر شدن می باشند، درحالیکه زنان بیشتر بار مسئولیتی مراقبت فرزندان و دیگر وظائف خانه را بعهده دارند.
برای مثال، از میان مردانی که تجربه انقطاع کاری را دارند ۷.۴ درصد مراقبت از کودک و ۳.۷ درصد انتقال محل سکونت بخاطرهمسرشان دلیل این وقفه نامیده اند. ازبین زنانی که تجربه وقفه در دوره شغلی شان داشته اند ۲۲.۹ درصد به نگهداری از کودکشان و ۹.۱ درصد به انتقال همسرشان اشاره کرده اند. در میان زنان احتمال بیشتری (نزدیک به ۵۲.۹ درصد در برابر مردان با ۵.۶ درصد) هست که بدلیل مسئولیت نگهداری از کودک، دشتخوش وقفه شغلی شوند.
ترجمه: تینا چوبین
منبع :
۱. http://www.asanet.org/galleries/default-file/ASAPhdMidCareer_r۵.pdf
۲.http://www.insidehighered.com/news/۲۰۰۸/۰۷/۰۳/women
۳. http://www.insidehighered.com/news/۲۰۰۸/۰۵/۲۳/nokids
منبع : خانه انسان شناسی ایران


همچنین مشاهده کنید