پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


ابهاماتی در خصوص گرانی نان!


ابهاماتی در خصوص گرانی نان!
در خبرها آمده بود که محمدصادق مفتح معاون وزیر بازرگانی در اظهاراتی عنوان داشت:‌”نان گران نمی‌شود.”‌پیرامون سخنان معاون وزیر محترم بازرگانی نکاتی مطرح است که به برخی از آنها در این نوشتار اشاره می‌شود.
سوال از این مقام مسئول این است که اصولا نان از این گران‌تر نمی‌شود یا به قیمت قبلی باز می‌گردد؟ فرض دوم که اساسا در نظام قیمت‌گذاری به‌طور کلی منتفی است؛‌پس تغییر نکردن قیمت نان از قیمت فعلی جای تقدیر و تشکر از مسئولین مربوطه را دارد!!
وزارت بازرگانی در سال‌جاری هر جا که باید اطلاعیه‌ای صادر می‌کرد، سیاست سکوت را در پیش گرفته یا سیاست تکذیب! یا سیاست تاکسیرانی را در پیش گرفته که به مسافر می‌گوید شکایت کن و به راننده می‌گوید گران کن!
باتوجه به شرایط خاص تولید و مصرف گندم و اهمیت راهبردی حتی در اعصار گذشته و هزینه هنگفت تولید و برداشت و فرآوری این محصول استراتژیک و با توجه به اینکه طی‌ سال‌های اخیر ما در تولید این محصول غذایی، به یک خودکفایی نسبی رسیده‌ایم باید گفت:‌جا دارد که مسائل مربوط به آن به شدت و دقت بیشتری کنترل شود. به گفته بسیاری از کارشناسان ما در برخی صنایع به فرض یکصد سال از دنیا عقب هستیم در برخی یکصد و پنجاه سال و در برخی دیگر دویست سال ولی در صنعت نان ما حدود سه قرن از دنیا عقب هستیم و تا به حال یک هدف و برنامه مشخصی برای پر کردن این فاصله تبیین نشده است. فقط ما مدام بر طبل ساخت مجتمع‌های نان صنعتی می‌کوبیم بدون اینکه بستر آن را فراهم کرده باشیم؛ بدون اینکه یک تاریخ مشخص برای عملیاتی کردن این پروژه در نظر گرفته باشیم. یعنی از طرفی وزارت نیرو می‌گوید برای صنایع جدید با کمبود برق مواجه هستیم،‌یا بهتر است که بگوییم وزارت نیرو برای مصرف فعلی برق در کشور و تامین آن با مشکل اساسی روبرو است چه رسد به مصرف برق در صنعت که مبنای تولید و... نیروی برق است.
نه وزارت صنایع، نه وزارت نیرو و نه وزارت بازرگانی پیرامون پروژه نان صنعتی یک وحدت رویه و استراتژی مشخص و مدون ندارند و هر کدام ساز خود را می‌زنند. اصولا در نظام سیاستگذاری ما اتخاذ سیاست‌های جزیره‌ای در بین دستگاه‌ها موضوع جدیدی نیست بلکه مسئله اساسی که تا به حال صدها بار کالبدشکافی شده،عدم توجه به آن است. یعنی کالبدشکافی و واکاوی این تناقض در سیاستگذاری هیچ تغییری در آن ایجاد نکرده است که نتیجه این رویکرد را می‌توان در تمام عرصه‌ها و حوزه‌های مختلف مشاهده کرد. مثلا در حوزه شهری و معضل ترافیک که می‌رود تا به یک بحران فراگیر تبدیل شود هم این روش صادق و به قول یکی از مدیران شهری هفده دستگاه در زمینه تهران سیاستگذاری می‌کنند یا درباره موضوع اشتغال که دستگاه‌های زیادی با آن درگیر هستند، یا نظام بانکی، به عبارت بهتر هر کس ساز خود را می‌زند و توجهی به بقیه سازمان و سیاست‌های دیگر بخش‌ها ندارد.
هدف از نوشتار خلط مبحث نیست بلکه با توجه به فراگیر بودن الگوی مطرح شده و رویکرد تغییرناپذیر دستگاه‌های مربوطه در حوزه‌های مختلف آن‌قدر این سیکل معیوب در حال تکرار است که فرد را وادار می‌کند یکایک مصادیق موجود را عنوان کند، هرچند که از نظر کارکرد و موضوع با هم بی‌ارتباط باشد ولی به لحاظ دستاورد و نتیجه یکسان هستند.
من نمی‌دانم واقعا مسئولین وزارت بازرگانی چگونه فکر می‌کنند که در اظهاراتی به یادماندنی گفته بودند؛ در صورت تحقق پروژه- که به قولی پیر پروژه محسوب می‌شود- نان صنعتی وضعیت فعلی مصرف نان تغییر خواهد کرد و راندمان آن افزایشی چشمگیر خواهد داشت. موضوعی که فقط روی خط است و هیچ یک از ابزارهای لازم جهت نیل به این هدف هنوز فراهم نشده است. وقتی ما در نگهداری گندم مازاد و ذخیره با مشکل مواجه هستیم و هنوز هم برای اجاره سیلو و ساخت آن آگهی می‌دهیم و دیگران را تشویق به ساخت سیلو می‌کنیم، یا اینکه گندم مصرفی تهران را در بیابان‌های رباط کریم نگهداری می‌کنیم آن هم در فضایی روباز و برای جلوگیری از فاسد شدن گندم به آن “سم” اضافه می‌کنیم و بعد با لودر آن را جابه‌جا می‌کنیم و یک پودر به جای گندم تحویل نانوایی می‌دهیم، در نهایت کار به آنجا می‌رسد که یکی از مسئولین می‌گوید: تا می‌توانید از نان محصول تهران استفاده نکنید! چگونه می‌توان انتظار داشت که پروژه عظیم نان صنعتی که تحول ساختاری در این زمینه ایجاد خواهد کرد، عملی شود. هدف این نوشتار هم مثل بسیاری از عملکردهای دستگاه‌های اجرایی با یک همچنین مشکلاتی روبرو هستیم. پس برای اینکه یک نتیجه‌گیری مشخص صورت پذیرد، به یک مثال دیگر توجه کنیم تا خواستار حل و فصل آن به صورت نمونه و الگویی برای دیگر موضوعات باشد. سال‌ها که ما با معضلی به نام توزیع شیر یارانه‌ای روبرو هستیم و هیچ رویکردی برای تغییر روش توزیع صورت نگرفته و فقط گاهی که آش شور می‌شود، چند اخطار و یک بگیر و ببند و بعد “آش همان، کاسه همان”!! در حال حاضر یارانه شیر با توجه به حذف یارانه پودر لباسشویی و تخصیص آن به شیر دوچندان شده ولی به دلیل نبود یک روش مناسب توزیع به روش مویرگی یا ساختاری دیگر این یارانه‌ و ماحصل آن ملموس و عینی نیست و از توزیع شیر در اذهان عمومی یک انتظار طولانی و برخورد فیزیکی پیامدهای اخلاقی و اجتماعی باقی مانده است. اصولا دلیل اینکه این مکانیسم توزیع شیر تغییر نمی‌کند، روشن نیست اما آنچه روشن است سرانه تولید دامداران عیان و مشخص است. سرانه مصرف هم همین‌طور و از همه مهم‌تر ارزش غذایی فوق‌العاده این محصول نیز بر کسی پوشیده نیست اما فقط و فقط مشکل اساسی روش توزیع قدیمی شیر است که تا به حال کسی به خود اجازه نداده است در خصوص این معضل فکری بکند.
شیر یک مایه عذاب‌آور برای خانواده و مایه مباهات تحمیل عقاید و کالا برای فروشنده و این جریان تا آنجا ادامه یافته که گاهی این درگیری سر از بیمارستان و دادگستری درآورده است. به هر صورت روش‌های متعددی برای توزیع وجود دارد که فقط کمی همت لازمه آن است تا عملیاتی شود. مخاطب‌ گرامی با خواندن مطالب فوق خواهد گفت که یک رابطه معناداری بین موضوعات مطرح شده در این نوشتار وجود ندارد و پاسخ این است که اصولا بیان مصادیق گوناگون برای پیشبرد اهداف نوشتار است و نکته دیگر اینکه اگر ما یک کار را درست انجام دهیم خیلی بهتر از آن است که بسیاری کارها را نیمه‌کاره رها کنیم. چیزی که دکتر دانش جعفری وزیر سابق اقتصاد هم بدان اذعان داشت و معتقد بود که بسیاری از پروژه‌هایی که حالا بیش از دو دهه از عمر آنها می‌گذرد بدون آنکه به بهره‌برداری برسد،‌بهتر بود تبدیل به پروژه‌های محدودتر می‌شد تا به بهره‌برداری کامل برسد نه اینکه از ده بیمارستان نیمه یکی از آنها هم نتواند پاسخگوی مراجعان باشد و به قولی “یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب” و این ضرب‌المثل پر محتوا می‌تواند الگوی یک رویکرد نوین در سیاستگذاری کلان باشد و به نوعی راهگشای بسیاری از معضلات پیرامون طرح‌های عمرانی و صد البته نیمه‌کاره. به نظر می‌رسد آنچه در این جریان اهمیت دارد این است که اصولا باید از یکجا شروع کرد و همیشه نباید منتظر بود تا شرایط فراهم شود و بعد استارت زده شود، بلکه باید شرایط را فراهم یا آنکه با شرایط سازگار شد و اهداف خود را طبق شرایط موجود پیش برد و در این میان اصلاح نظام توزیع شیر یارانه‌ای می‌تواند نقطه شروع این جریان باشد.
احمد عراقی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید