شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

فراز و فرود کشمیر


فراز و فرود کشمیر
این خطه چون محل سکونت طایفه «کش»‌ها یا «کاش»‌ها بوده نام کشمیر به خود گرفته است. مساحت این منطقه حدود ۵۱۲۰ کیلومتر مربع است و بالغ بر یک و نیم میلیون نفر جمعیت دارد. این منطقه امروزه صحنه درگیری و کشاکش میان فعالان سیاسی کشمیری، جدائی‌طلبان کشمیری و البته بنیادگرایان اسلامی با نظامیان هندی است. در زیر ابتدا نگاهی داریم به تاریخ مختصر کشمیر در طول تاریخ و سپس هفت راه‌حل برای حل بحران کشمیر پیشنهاد شده است. کشمیر در درازنای تاریخ پیش از ظهور اسلام در این سرزمین، آیین‌های بودایی، برهمنی و هندویی در این سرزمین ریشه داشته است اما با ورود اسلام به این خطه، آیین‌های دیگر رونق خود را از دست دادند و اسلام به عنوان دین غالب مردم منطقه پذیرفته شد. وجود حکومت‌های اسلامی در این سرزمین و جذابیت‌های فرهنگی که برای اهل علم و ادب فراهم می‌ساخت به تدریج زمینه مهاجرت بسیاری از اندیشمندان، ادبا، شعرا و بسیاری دیگر از فرهیختگان جامعه ایرانی به این منطقه را فراهم آورد. در پرتو نفوذ ایرانیان بود که زبان فارسی در این منطقه به زبانی رسمی تبدیل شد و به عبارت بهتر به زبان علم و فرهنگ و ادب بدل شد. آثار فراوانی از سوی بزرگان علمی کشمیر ( و به تبع آن شبه قاره) در حوزه‌های عرفان و تصوف، شعر و ادب، تاریخ‌نگاری و غیره به یادگار ماند. نکته دیگر آنکه اسلام برای اولین‌بار از سوی یک ایرانی به نام «میرسیدعلی همدانی» به این خطه وارد شد که مزار او در سرینیگر زیارتگاه خاص و عام است. به دلیل ارادتی که مردم این منطقه به او داشتند بارگاه وی را «کعبه ثانی» نامیدند. اینگونه است که کشمیر در تاریخ دوره اسلامی خود میراث‌دار فرهنگ و ادب پارسی شد و به «ایران کوچک» نامبردار شد چراکه ویژگی‌های فرهنگی، تاریخی، زبانی و البته طبیعی میان «ایران بزرگ» و «ایران کوچک»، کشمیر را شایسته چنین عنوانی می‌کرد.
نگارنده خود شاهد بود که بسیاری از کشمیری‌ها همچنان با دیده حسرت به گذشته تاریخی خود می‌نگرند. اینان آشنایی بسیاری با شعر، فرهنگ و تمدن ایرانی دارند به‌گونه‌ای که یکی از دوستان کشمیری می‌گفت «ما در اوان کودکی و ورود به مدرسه گلستان و بوستان سعدی، دیوان مولانا و دیوان حافظ را می‌خواندیم هر چند که این سنت نیکو طی سالیان اخیر به فراموشی سپرده شده است». در هر حال با وجود گذشت سال‌ها از کنار زده شدن زبان فارسی در شبه قاره و جایگزین شدن زبان انگلیسی اما عشق به زبان، فرهنگ و ادب فارسی همچنان در روح و جان مردم این سرزمین به چشم می‌خورد هر چند که فرصت ابراز نمی‌یابد. از سال ۱۹۴۷ بدین‌سو کشمیر دو پاره شد و تاکنون همچنان دوپاره مانده است. بخشی از آن تحت کنترل هند و پاره دیگر تحت کنترل پاکستان اداره می‌شود و گاه‌گاهی نیز صحنه نبرد میان نیروهای دولتی طرفین با شبه‌نظامیان اسلام‌گراست. بی‌بی‌سی در گزارشی به بررسی وضعیت کشمیر پرداخته و ۷ راه‌حل برای حل بحران کشمیر ارائه می‌دهد که در ذیل از نظر خوانندگان می‌گذرد.
● سناریوی اول: حفظ وضع موجود
کشمیر بیش از ۵۰ سال است که به محل مورد نزاع میان پاکستان و هند تبدیل شده است. امروزه خط مرزی این منطقه را میان این دو کشور تقسیم کرده است. امروزه هند در صدد است که وضع فعلی را رسمیت بخشیده و آن را به عنوان مرز بین‌المللی بشناساند. اما مسوولان پاکستان و فعالان کشمیری چنین طرحی را رد می‌کنند چراکه هر دو طرف خواهان کنترل بیشتری بر کشمیر است.
در سال‌های ۱۹۴۸- ۱۹۴۷ اولین جنگ میان هند و پاکستان بر سر جامو و کشمیر در گرفت. تحت نظارت سازمان ملل آنها بر سر آتش‌بس در مورد این منطقه موافقت کردند. موافقتی که بر اساس آن یک سوم این منطقه - که شامل آنچه پاکستان جامو و کشمیر آزاد می‌نامد به علاوه مناطق شمالی تحت اداره پاکستان- تحت کنترل پاکستان قرار گرفت و دو سوم دیگر جامو، لاداخ و دره کشمیر تحت اداره هندوستان قرار گرفت. در سال ۱۹۷۲ طبق شرایط توافقنامه «سیملا» خط آتش‌بس، خط کنترل نام گرفت.
هر چند هند معتقد است که کل ایالت کشمیر متعلق به این کشور است اما خط کنترل را به مثابه مرز بین‌المللی با اندک تغییراتی پذیرفته است. آمریکا و انگلستان نیز حامی تبدیل خط کنترل به عنوان مرز شناخته شده بین‌المللی هستند. اما پاکستان پذیرش خط کنترل به عنوان مرز را دائما رد کرده و مخالف این است که دره کشمیر که اکثریتی مسلمان دارد بخشی از هند باقی بماند. همچنین رسمیت بخشیدن به وضع موجود ملاحظات آن دسته از کشمیری‌هایی که از سال ۱۹۸۹ برای استقلال بخش یا تمامی این منطقه مبارزه کرده‌اند را در نظر نمی‌گیرد.
● سناریوی دوم: الحاق کشمیر به پاکستان
پاکستان همیشه از این نظر به عنوان بهترین روش حل بحران یاد کرده است. نظر جمعیت اکثرا مسلمان کشمیر این است که در صورت همه‌پرسی، رای به نفع الحاق به پاکستان خواهند داد. در هر حال، همه‌پرسی در منطقه‌ای که متشکل از افرادی است که به لحاظ فرهنگی، مذهبی و قومی متفاوت هستند می‌تواند همچنان اقلیت‌هایی را ناراضی نگاه دارد. هندی‌های جامو و بودایی‌های لاداک هیچ تمایلی به الحاق به پاکستان نشان نداده‌اند و به چنین کاری اعتراض خواهند کرد.
در سال ۱۹۴۷ هند و پاکستان موافقت کردند که در مورد میزان وفاداری ایالت جامو و کشمیر به هر یک از این دو دولت به همه‌پرسی رجوع کنند. اگر اکثریت به نفع‌الحاق به پاکستان رای دادند کل این منطقه بخشی از پاکستان خواهد شد. به نظر می‌رسد که این دیگر گزینه‌ای مطرح نیست. همچنین همه‌پرسی‌ای که گزینه اتحاد با پاکستان یا هند را مطرح می‌سازد جنبش استقلال در این منطقه را که از سال ۱۹۸۹ تاکنون از سوی فعالان نظامی و سیاسی مورد حمایت بود نادیده می‌گیرد. هند نیز از آن زمان ایده رجوع به همه‌پرسی به عنوان ابزار حل منازعه کشمیر را نفی کرده است. در عوض دولت هند استدلال می‌کند مردم حق خودمختاری خود را با مشارکت در انتخابات این ایالت اعمال کرده‌اند. درهر حال درخواست همه‌پرسی- چنانکه درسال ۱۹۴۷ از سوی لرد مونباتن پیشنهاد شد و از سوی شورای امنیت سازمان ملل نیز مورد استقبال قرار گرفت ـ همچنان در نزد برخی به عنوان روشی تلقی می‌شود که به کشمیری‌ها اجازه اعمال حق خودمختاری را می‌دهد.
● سناریوی سوم: الحاق کشمیر به هند
چنین راه‌حلی بعید است که ثبات را برای منطقه به ارمغان بیاورد چراکه ساکنان مسلمان جامو و کشمیر تحت کنترل پاکستان- از جمله مناطق شمالی- تمایلی به الحاق به هند نشان نداده‌اند.
در سال ۱۹۴۷ مهاراجه جامو و کشمیر موافقت کرد که این ایالت بخشی از هند شود. سپس هند و پاکستان بر برقراری یک همه‌پرسی موافقت کردند ؛ همه‌پرسی‌ای که به رای شهروندان کشمیری در خصوص الحاق به هر یک از دو دولت هند یا پاکستان احترام می‌گذاشت. دولت هند بر این باور بود که اکثریت مردم- تحت زمامداری رهبر کاریزماتیک این منطقه شیخ عبدالله- با عنایت به قانون اساسی سکولاریستی هند به جای الحاق به پاکستان، رای به الحاق به هند خواهند داد. اگر این همه‌پرسی برگزار شده بود و اکثریت به نفع هند رای می‌دادند، پاکستان از کنترل بر مناطق شمالی و نوار باریک جامو و کشمیر که در سال ۱۹۴۸- ۱۹۴۷ اشغال نظامی کرده بود صرف‌نظر خواهد کرد.
باز هم باید ذکر شود که هند از آن زمان تاکنون با ایده برگزاری همه‌پرسی عمومی برای تعیین تکلیف ایالت جامو و کشمیر مخالفت کرده است. هند بر این باور است که مردم کشمیر با مشارکت در انتخابات گزینه‌های مورد نظر خود را انتخاب می‌کنند. بدون ملاحظه راه سوم که همان استقلال از هند و پاکستان است، همه‌پرسی نمی‌تواند درخواست کشمیری‌هایی که خواستار استقلال کامل هستند را برآورده سازد.
● سناریوی چهارم: کشمیر مستقل
دشواری پذیرش این راه به عنوان راه‌حل بالقوه حل بحران این است که این راه هر دو کشور هند و پاکستان را ملزم می‌دارد که از سرزمین خود چشم پوشند که البته مطلوب طرفین نیست. هرگونه همه‌پرسی یا رفراندومی که احتمالا منجر به استقلال این منطقه شود با مخالفت هر دو کشور مواجه خواهد شد. همچنین این راه‌حل مورد مخالفت بخشی از ساکنان این منطقه قرار خواهد گرفت ؛ ساکنانی که از وضعیت خود در دو سوی مرزی [ پاکستان یا هند] که در آن زندگی می‌کنند راضی بوده و به آن سوگند وفاداری یاد کرده‌اند.
استقلال جامو و کشمیر می‌تواند زمینه آغاز درخواست نیروهای گریز از مرکز و استقلال‌طلبی که خواهان استقلال در هر دو کشور هستند را فراهم سازد و منجر به «بالکانیزه شدن» منطقه شود. در دهه ۱۹۶۰ به دنبال بحث‌های فراوان میان هند و پاکستان بر سر جامو و کشمیر، گروهی از کشمیری‌ها درخواست کردند که تمامی این منطقه باید مستقل شود چنانکه پیش از به تاج و تخت رسیدن مهاراجه در سال ۱۹۴۷ در هند چنین بود. جنبش استقلال تمام کشمیر عمدتا مورد حمایت کشمیری‌هایی است که جمعیت غالب دره کشمیر را تشکیل می‌دهند و مایلند که هند و پاکستان تمامی مناطقی را که اشغال کرده‌اند تخلیه کنند. ادعای آنها بر این واقعیت استوار است که ایالتی که قبلا یک ایالت شاه‌نشین مستقل بوده، به لحاظ جغرافیایی بسیار بزرگ‌تر از حدود ۶۸ کشور عضو سازمان ملل و پرجمعیت از ۹۰ کشور عضو این سازمان است. این جنبش مورد حمایت هند یا پاکستان نیست چراکه هر دو طرف بخشی از سرزمین خود را از دست خواهند داد. و با نظر به بی‌ثباتی احتمالی منطقه‌ای، یک کشمیر مستقل مورد حمایت جامعه بین‌الملل نیز نیست.
● سناریوی پنجم: یک کشمیر مستقل اما کوچک‌تر
یک کشمیر مستقل می‌تواند با ترکیبی از دره کشمیر (تحت کنترل هند) و نوار باریکی که جامو و کشمیر آزاد (تحت کنترل پاکستان) نامیده می‌شود تشکیل گردد. این باعث می‌شود که مناطق استراتژیک مهمی مثل مناطق شمالی و لاداخ- که هم مرز چین است- به‌طور همزمان تحت کنترل هند و پاکستان قرار گیرد. در هر حال هم هند و هم پاکستان تمایلی به ورود به این بحث ندارند؛ سناریویی که می‌توان آن را به مثابه محصول و نتیجه احتمالی آن تلقی کرد.
اگر، در نتیجه یک همه‌پرسی منطقه‌ای که گزینه «استقلال» را پیشنهاد می‌دهد، اکثریت ساکنان دره کشمیر (هند) «استقلال» را برگزینند و اکثریت ساکنان جامو و کشمیر (پاکستان)- البته غیر از مناطق شمالی- نیز استقلال را برگزینند، استقلال «کوچک‌تر» کشمیر می‌تواند با الحاق اداری این دو منطقه به یکدیگر شکل گیرد. این شیوه می‌تواند مناطق شمالی اکثرا مسلمان را به عنوان بخشی از پاکستان و منطقه بودایی نشین لاداخ و اکثریت هندی جامو رابه عنوان بخشی از هند معرفی کند البته با این احتمال که برخی مناطق مسلمان‌نشین جامو گزینه الحاق به ایالت مستقل را انتخاب کنند. هر چند پاکستان خواستار تغییر در وضعیت دره کشمیر شده است اما در عین حال این دره بر ذخایر آب منطقه «منگلا» در جامو و کشمیر پاکستان متکی است و بعید می‌نماید که اجازه دهد کنترل منطقه از دست برود. هند همچنان متعهد است که دره کشمیر را به عنوان بخشی از اتحادیه هندوستان نگاه دارد و هرگونه امکان برگزاری همه‌پرسی در تمام بخش‌های منطقه را رد می‌کند. بدون توجه به ملاحظات ساکنان، تا این تاریخ هیچ کدام از دو کشور وضعیتی را در نظر ندارند که در آن نتیجه پایانی عمیقا بر منافع دو طرف تاثیر می‌گذارد.
● سناریوی ششم: دره مستقل کشمیر
دره مستقل کشمیر از سوی برخی به عنوان بهترین راه‌حل در نظر گرفته شد چرا که می‌تواند نارضایتی‌های کسانی که از سال ۱۹۸۹ علیه حاکمیت دولت هند مبارزه کرده‌اند را آرام می‌کند. اما منتقدان معتقدند که این منطقه به لحاظ اقتصادی و بدون کمک‌های بیرونی موفق و نخواهد بود و دوامی نخواهد آورد.
جنبش استقلال در دره کشمیر در اواخر دهه ۱۹۸۰ سرعت یافت یعنی زمانی که کشمیری‌ها علیه حاکمیت دائمی هند به اعتراض برخاستند. در حال حاضر اگر یک همه‌پرسی منطقه‌ای پیشنهاد استقلال را به عنوان یک گزینه مطرح سازد، این احتمال وجود دارد که اکثریت کشمیری‌ها به نفع استقلال رای دهند. با مساحتی تقریبا ۱۸۰۰ مایل مربع ( ۸۰ مایل طول و ۲۰ تا ۲۵ مایل عرض) دره کشمیر بسیار بزرگ‌تر از موناکو و لیختن اشتاین است اما تنها یک دهم مساحت بوتان است. خواه بقیه منطقه مراودات سیاسی خود را حفظ کنند یا نکنند اما بسیاری از کشمیری‌ها بر این باورند که این دره روی پای خود خواهد ایستاد و دوام خواهد آورد. در ارتباط با معیشت این دره می‌تواند خود را به واسطه توریسم، صنایع دستی و کشاورزی اداره و حفظ کند. اما در عین حال یک دره مستقل کشمیر باید روابط خوبی با همسایگانش داشته باشد تا به لحاظ اقتصادی دوام بیاورد. این منطقه نه تنها محصور در خشکی است بلکه طی زمستان محصور در برف است. در هر حال هر چند ممکن است پاکستان حامی ایجاد یک دره مستقل کشمیر باشد اما هند بعید است که با از دست رفتن بخشی از خاک خود موافقت کند. خودمختاری همین منطقه در ذیل اتحادیه هند نیز یک گزینه است ؛ پاکستان به احتمال زیاد خواستار یک دولت «تحت‌الحمایه مشترک» خواهد شد تا در حفظ انسجام سیاسی و توسعه اقتصادی دره کشمیر سهیم باشد.
● سناریوی هفتم: فرمول چناب
این طرح که ابتدا در دهه ۱۹۶۰ پیشنهاد شد کشمیر را به مثابه سرزمینی تقسیم شده در طول خط رودخانه چناب می‌نگرد. این باعث می‌شود که قسمت اعظمی از منطقه در اختیار پاکستان قرار گیرد و به همین ترتیب یک پیروزی آشکار در منازعه طولانی مدت این کشور با هند به شمار می‌آید. تمامی این دره با اکثریت جمعیت مسلمانش به علاوه اکثریت مناطق مسلمان جامو به درون مرزهای پاکستان کشیده خواهد شد.
با در برگرفتن لاداخ- که در شمال رودخانه چناب قرار می‌گیرد- هند تنها به‌طور تقریبی ۳ هزار مایل مربع از سرزمین ۸۴ هزار مایلی را در دست خواهد داشت. این راه‌حل هند را ملزم می‌دارد که با توافق داوطلبانه از سرزمینی که می‌خواهد به خود منضم سازد چشم بپوشد. نمی‌توان حدس زد که هند در قبال این واگذاری چه چیزی به دست خواهد آورد و چرا دولت- یا ساکنان منطقه‌ای که وضعیت خود را به چالش نمی‌کشند- اصلا با این قرارداد موافقت می‌کند.
ترجمه: محمدحسین باقی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید