سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

مبلغ، محیط ،جامعه


مبلغ، محیط ،جامعه
اول) هدفها و وسیله ها
دوم) مفاهیم((گشت))و ((جست.جو)){((سیر)) و(( نظر))}در قر آن کریم
الف) ایمان به ناپیدا(غیب)
ب) شناخت هستی
ج) شناخت جهان
د) شناخت منطقه،کشورو محل
سوم) رهبری در گرو خدمت
چهارم) ساخار یک برنامه فعال
الف) برنامه فردی
ب) برنامه محلی
ج) برنامه ملی و منطقه ای
اول ) هدف ها و وسیله ها
مسلمان واقعی ان نیست که مدعی مبارزه با شیطان و نفس خویش است و به خود وعده می دهد که بی حساب به بهشت خواهد رفت .مسلمان واقعی آن است که به همراه محیط و مردم خویش با اخلاص و اشتیاق برای ایجاد تغییر مورد نظر خود تلاش می ورزد .ایمان به آرزو یا ظاهر سازی نیست و مسلمانی کع با مردم می جوشد و معاشرت می کند و بر آزار آنها شکیبایی میورزد ، نزد خداوند بهتر و محبوب تر از کسی است که از آنها کناره می گیرد .
وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَی
وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَی
ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَی
و این که انسان بهره ای جز از تلاش خویش ندارد (۳۹)
و تلاش او به زودی دیده خواهد شد.(۴۰)
سپس پاداش کامل او را به او بدهند.(۴۱)
قرآن مجید،سوره نجم(۵۳)
مسلمان هیچگاه در آسودگیو بیخبری به سر نمی برد .او با اطرافیان خویش پیوسته لرتباط برقرار می کند تا جایی که شهادت بر اعمال انسانها مختص خدا و رسول نیست بلکه دیگر مومنان را نیز شامل می شود :
وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَی عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
و بگو:(هر) کار ( می خواهید) بکنید که خدا و پیامبر او و مومنان کردار شما را خواهند دید.(۱۰۵)
قران مجید، سوره توبه(۹)
اگر بپرسیم چه چیزی در جه مسلمان را بالا می بردسخن پیامبر اکرم(ص) پاسخ ان است:
الخلق کلهم عیال الله؛ فاحبهم الیه انفعهم لعیاله.
همه مردم کسان خدایند. دوست داشتنی ترین آنان نزد خدا سودمند ترین آنان نسبت به کسان اوست.
● صحیح مسلم
پس تنها نماز و روزه و ذکر و تسبیح معیار ارزیابی شایستگی یک مسلمان نیست بلکه معیار ، بهره دهی وی به مردم است .شاهد این ادعا سخن پیامبر(ص) است که:
من اصبح لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم
هر کس به امور مسلمانان همت نگمارد مسلمان نیست
و چه شایسته است که ثمره عبادت درزندگی انسان انگیزشهایی مثبت برای خدمت به همه انسانها باشد. انسان مسلمان هیچگاه خدمت به جلمعه اسلامی را در حیطه خدمت به یک فرد ،آن هم خدمت به خویش محصور نمی کند .حتی جماعت و گروه نیز به خودی خود هدف نیستند بلکه تنها وسیله ای برای تحقق مصالح امت و عالم به شمار می روند و مصلحت این دو مقدم بر مصلحت گروه است .رهنمود فرستاده خدا به هر یک در اینباره چنین است :
ارحموا من فی الارض یرحمکم من فی السماء
به انان که در زمین اند رحمت آرید تا آنان که در آسمان اند بر شمال رحمت آرند
● سنن ترمذی
گروه هایی که فعالیت آنها منحصر به اعضای گروه است به اهداف نهایی خود نمی رسند ،از واقعیت خویش به دور می افتند ،تنها خدمتگذار خویش می شوند و در نتیجه فلسفه وجودی خود را از دست می دهند .از این روست که باید کلیه برنامه های عضو گیری و سازماندهی و آموزش اعضا در جهت شایسته ترین خدمات به امت اسلامی برنامه ریزی شود . ابجاد موسسه ای با هدف خدمت به خود موسسه ،همانند ساختن خانه ای به منظور اقامت معمار است.
میدان فعالیت یک مسلمان متعهد ،محیط و جمعیتی است که در آن به سر می برد .او در برابر خداوند مسئول است و همانند دیگر اعمال خویش باید پاسخگوی کردار خود در این میدان باشد .
دوم) مفهوم((گشت)) و((جست وجو)) {((سیر)). ((نظر))}در قرآـن کریم
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِی إِلَیْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَی أَفَلَمْ یَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَیَنظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ اتَّقَواْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ
و پیش از تو جز مردانی را از مردم شهرها که به ایشان وحی می کردیم نفرستادیم.
پس آیا در زمین نگشته اند تا ببینند و دریابند که سر انجام کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بود؟
آیا نمی اندیشید؟(۱۰۹یوسف )
برای هر کار آموز وابسته به حرکت اسلامی ضوروی است که دانشی روشن و همزمان به این چهار سطح آگاهی داشته باشد. سطح نخست مربوط به عالم غیب (جهان ناپیدا) و سطوح دیگر مربوط به عالم شهادت(جهان پیدا)هستند:
الف) در ناپیدا(غیب)
ب) در هستی
ج ) در جهان
آگاهی در این زمینه ها میان همه مسلمانان مشترک است و اموری است ثلبت که با تغییر مکان جغرافیایی تغییر نمی یابد.
د) در منطقه
آگاهی د راین زمینه محدود و خاص است و با اختلاف سرزمینها و افراد تغییر می یابد.
الف) ایمان به ناپیدا(غیب)
قرآن و سنت، شناختی روشن از غیب به دست می دهند. آنچه غیب است و به آن ایمان باید ایمان داشت عبارت است از خداوند (که غیب مطلق است) و فرشتگان ( که برای اغلب مردم دیدنی است)و کتابهای آسمانی و پیامبران (که برای غیر معاصران آنها نادیدنی اند)و روز قیامت (که امروزه برای ما نادیدنی است جون مربوط به آینده است) و سرنوشت نیک یا بد افراد (که دانش آن مخصوص بندگان ویژه خداوند یا روشن بینان است).ایمان به غیب ،عقل ناقص بشری را از غوطه خوردن در مسائلی فراتر از ادراک بشر که در عمل نیز فایده ای نمی بخشند باز می دارد. ایمان به غیب وابسته به زمان و مکان نیست و یک مبلغ اسلامی همواره باید به این ایمان پایبند باشد .
ب) شناخت هستی
مسلمان متعهد و دعوت کننده به اسلام باید زمان و مکان را مخلوق خداوند بداندو غقیده داشته باشد که هستی آفریده خداست و رام و تسخیر شده است تاد انسانها از آن بهره برند . زمان و دوران عمر نیز نعمتی بزرگ و فرصتی طلایی در دست انسان برای کار نیک و ثمر بخش است و از دست دادن فرصت ،زیانکاری است.
أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًی وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ
آیا ندیده اید که خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است برای شما رام کرده و نعمتهای نهان و آشکار خود را بر شما گسترده و فراوان ساخته است ؟و در میان مردمان
کسی هست که درباره خدا بی هیچ دانشی و رهیافتی و کتاب روشنی بگو مگو و ستیزه می کند .(۲۰)
قرآن مجید ،سوره لقمان(۳۱)
آگاهی در باره زمان ومکان و اهمیت وقت و عمر برای انسان و لزوم کار نیک از جمله امور مشترک میان همه مردم در همه نقاط جهان است وتنها با گذشت زمان و در گذار عمر تغییر می پذیرد .بنابراین برای همگان لازم است که آگاهیی هر چند اندک از آیات ونشانه های خداوند در هستی و بخش پیدایش جهان طبیعت داشته باشند.
ج) شناخت جهان
برای یک مسلمان متعهد و فعال داشتن حداقل آگاهی درباره انسانها ، ملتها،کشورها و اقوام ضروری است .او برای جنبش اسلامی باید قائل به موجودیتی واحد ،جهانی و نامحدود به مرزهای جغرافیایی باشد زیرا مسلمانان در همه نقاط دنیا برادران اویند .جهان اسلام نیز تنها شامل کشورهای مسلمان نمی شود بلکه کلیه مسلمانانی را که در کشورهای غیر مسلمان به عنوان اقلیت مذهبی زندگی می کنند در بر میگیرد.بر هر مسلمان داست که در هر کجا باشد ،جانب حق را بگیرد و از آن دفاع کند و با باطل در افتد و به رفع آن همت گمارد.از امور واجب ،تبلیغ رسالت اسلام در جمیع سرزمن هاست زیرا همه جهان پهنه عمل و عبادت است چنانکه رسول اکرم (ص) می فرماید :
جعلت لی الارض مسجداو طهورا
زمین برای من جایگاه عبادت و پاک و پاکیزه شده است
صحیح مسلم
د) شناخت منطقه،کشور و محل
جامعه و محیط گرداگرد یک مسلمان متعهد ،میدان عمل رهبری او برای اجرای و ظایفی واجب است که بر عهده دارد .مسئولیتهای او در عرصه محلی به قرار آتی است :
باید از تاریخ ،جغرافیا ،ترکیب سکونت اقوام و افراد ،مردم شناسی ،منابع طبیعی،ادیان،مذاهب،فرقه ها،نژادها،درصد مردان،زنان،جوانان وکودکان ،ویژگیها و مشخصه های اقتصاد ، واردات ،صادرات،صنایع،محصولات کشاورزی و اضافات و کمبودهای کشور ،شهر و محل خود آگاه باشید .
مسلمان متعهد و مبلغ اسلامی نیازمند درک عمیق و گسترده از نظام حکومتی و احزاب و تشکلهای سیاسی کشور خود و هوادران احزاب ،کتابها و نشریات حزبی و تشکیلاتی ،چگونگی تصمیم گیری در هر حزب و گروه و شیوه عمل سیاسی در کشور است .او همچنین باید ردباره روزنامه ها و مجلات مهم ،رهبران فکری ،خط دهندگان به مردم و شاخص ترین عالمان دینی ، دانشمندان و اهل فرهنگ در کشور ،شهر و محل خود شناخت کافی داشته باشد.
آگاهی وی نسبت به مردم جز از طریق شناخت نسبی تاریخ و نحوه ارتباط و پیوند آنان با ملت های دیگر کشور ها به ویژه همزیستی با آنها به دست نمی آید .
کوتاه سخن ، برای یک مسلمان متعهد و اصلاحگر ضروری است که آگاهی کامل و شناخت کافی نسبت به و ضعیت اجتماعی ،اقتصادی ، آموزشی،سیاسی و دینی کشور خود داشته باشد.
وی باید به مشکلات جامعه خود بپردازد ،حالتی انفعالی و بی تفاوت نسبت به مشکلات جامعه نداشته باشد و با این توجیه که اسلام مسئول پدید آمدن این مشکلات نبوده است،از حل مشکل شانه خالی نکند . وی چون باید پزشکی رفتار کند که تنها در اندیشه سلامت بیماران است ،هدف و ظیفه خود را درمان آنها می داند و با دشواریهای این راه دست و پنجه نرم می کند بی آنکه مسئول بیمار شدن آنها باشد .یک پزشک اگر نتواند بیماران را درمان کند ،دست کم در تسکین و کاهش بیماریها و درد های آنها می کوشد چنان که تاکنون نشنیده ایم پزشکی موفق،بیماران خود را مسخره کند یا به آنان حمله ور شود یا بر آنان برتری جوید و آنان را تحقیر کند . او همواره می کوشد که در مواجهه با مشکلات بیماران ،روحیه اصلاح و بهبود را حاکم سازد.
یک مسلمان متعهد و کار آزموده باید خود را در جایگاه رهبرسیاسی حاکم بر کشور خویش بگذارد و نیرو و توان فکری خود را برای حل مشکلاتی به کار ببندد که شایسته است آنها را بشناسد و راه حل عملی اسلامی برای آنها پیشنهاد کند .مخالفت غیر مسئولانه با حزب یا نظام حاکم و انتقاد از آن کار دشواری نسیت اما مخالفت مسلمان خوشفکر و کوشا،صادقانه ،مسئولانه و آگاهانه است به گونه ای که اگر از وی بخواهند که زمام امور را به دست گیرد،اندیشه ها و برنامه های او در عینیت زندگی قابل اجرا ، ثمر بخش و دارای نتایج مثبت خواهد بود .
ادعاهای نظری و ذهنی که تنها برای زندگی در مدینه فاضله به کار میایند به زودی مردم رااز گرد صاحبان ادعا می پراکنند . مردم نیز هیچ گاه این نظریه ها را جدی نخواهند گرفت .
برخی می پندارند که اسلام ،باغچه ای است از گل هایی گوناگون که آنها را در هر جای دنیا می توان کاشت .اما در واقع اسلام بیشتر شبیه به یک دسته گل است که به هر سر زمین ،متناسب با آب و هوای آن هدیه می شود و هر سرزمین به تناسب شرایط اقلیمی خود دسته گلی متمایز از دیگری دریافت می کند . این تنوع اقوام و ملل است که امت اسلام را نیز همچون نقشی پر نگار ،زیبا و روحبخش آمیخته از رنگهای گوناگون و نقشهای متنوع قومها وملیت های مسلمان جلوه گر می سازد .
حال که مسلمان متعهد و مبلغ باید آموزه های اساسی اسلام را در باره عالم غیب ،هستی و جهان عرضه کند،لازم است که ارائه دهنده آگاهیها ،خصوصیات و ویژگیهای اساسی محل ، شهر و کشور خود اعم از عادتها ، سلیقه ها ،پوشاک ،حرفه ،هنر و نیز فرهنگ باشد .ما هم اینک در فرهنگ و آمزشهای اسلامی خود با این ناهماهنگی مواجهییم که به مسائل عام و نظری زندگی مردم جهان بسیار بیش از درک نیازهای محلی ،ملموس و نزدیک آنها که با کار و دغدغه و تصمیمهای اساسی آنان در هم تنیده است ، می پردازیم.
بنا براین مسلمان متعهد و اصلاحگر باید که در چهار چوب رهنمودهای اسلامی میان همه این عوامل ،و حدت و هماهنگی ایجاد کند .کار وی در این زمینه تنها نباید تکرار و تقلید فعالیت هایی باشد که در زمانها و مکانهای دیگر صورت پذیرفته اند بلکه کوشش های او باید شبیه به غذاهای لذیذ و متنوع سرزمینها ی مختلف اسلامی باشد که با وجود تنوع و اختلاف شکل و طعم همگی این وجه مشترک را دارند که حلال و پاک اند .
سوم) رهبری در گرو خدمت
چهارده قرن پیش رسول اکرم (ص)به ما آموخت که رهبری از دل خدمت می جوشد:
سید القوم خادمهم
رهبرمردم،خدمتگذار آنهاست
بنابراین لازم است که یک مسلمان متعهد ،راه ارائه خدمت و همیاری به جامعه خود را پیش بگیرد .اگر مبلغان اسلام در جامعه به عنوان افرادی کوشا و فعال در خدمت به مردم و حل مشکلات و رعایت مصالح آنان شناخته شوند،اعتماد مردم به آنان افزایش خواهد یافت و مردم رهبری و مسولیت آنها را خواهند پذیرفت – و چنانچه که امروزه چنین است-تنها به آنها دل نخواهند سپرد بلکه آرای خود را نیز در انتخابات به نام آنها خواهند ریخت.
چهارم) ساختار یک برنامه فعال
در زیر سه سطح از برنامه فعال را در زمینه های فردی ،محلی ،و ملی و منطقه ای بررسی می کنیم :
الف) برنامه فردی
مسلمان اصلاحگر باید از مسائل و رویدادهای محلی و بین المللی آگاه باشد و همه روزه با مطالعه روزنامه ها و مجلات و استفاده از رسانه های گروهی دیگر آنها را پی بگیرد.او با ید خود را به تبادل اخبار و بحث درباره رخدادهای جاری و بهره گیری از نظرات دیگران عادت دهد .همه اینها آگاهی و دیدگاهی کافی و جامع نسبت به آنچه در اطراف می گذرد برای وی به ارمغان خواهد آورد.
ب) برنامه محلی
اصلاحگر فعال باید به طور منظمو پیگیر در نشستهای محلی که از ۱۰ نفر یا کمتر از آن در آن عضویت دارند شرکت کند .
این نشستها که معمولا نام جلسه –انجمن-محفل-نشست یا از این قبیل برخود دارند معمولا به آموزش و ارتقای روحیه اعضاء می پردازند . البته این به تنهایی کافی نیست و درست این است که این دیدارها تحول پذیرند و توان آنها افزایش یابد . برای این تغییر و تحول دست کم نیمی از وقت هر نشست باید صرف بحث درباره مسائل محلی مردم و یافتن راههای عملی برای اصلاح آن شود .
و ضعیت کنونی جنبش بیداری اسلامی از آن رو اسف انگیز است که اعضای آن فعالیت خود را بر مسائل نظری و آکادمیک متمرکز کرده و تنها به ارائه اخبار فعالیتهای کوچک و بزرگ خود می پردازند . در نتیجه جنبش بیداری اسلامی امروزه هرم وارونه ای است که تنها حدود ۵%اعضای آن فعالند.۹۵ %باقیماند کاری جز انتقاد از اعضای فعال ندارند و به جای آنکه سازمان را راه ببرند ،بار و سر بار سازمانند . با این سازماندهی ،دور نیست که این هرم به جای ایستادن بر نقطه تحقق اهداف کلی ،بر پهلوی امور خاص خود فرو افتد . در نتیجه تلفات ان زیادشود و دستهای فعال جدا شوند .به همین خاطر بهتر است که این فعالیت با همان ۵ % اعضاءادامه یابد به شرط آن که اعضای غیر مفید تنها به صورت هوادار و خارج از جنبش باقی بمانند و جزو اعضا به شمار نیایند.این امکان از آن رو به وجود می آید که سازمان ،دیگر مسئولیت و تعهدی در برابر آنها نخواهد داشت .
برای حل مشکل رخوتو سستی گروه ،هر عضو باید مسئولیتی مشخص و تعیین شده را بر عهده گیرد تا به عنوان عضوی از یک کمیته کوجک یا تنها عضو کمیته تکنفره فعالیت نماید .او باید در برابر رئیس خود مسئولیت داشته باشد و فعالیت خود را به صورت ادواری به او گزارش کند .
رهبری گروه موظف است که وظایف افراد و کمیته ها را تعیین و فعالیتهای آنها را پیگیری کند . این وظایف که اجرای آنها در جامعه ضروری است ،بسیار است و می تواند از حفظ یک آیه یا یک حدیث آغاز شود و سپس این حفظ با درک و عمل همراه گردد چنانچه یاران پیامبر ،علم و عمل و اخلاق را با همدیگر همراه می کردند.
جنبش اسلامی تنها زمانی می تواند با صحت و سلامت به را ه خود ادامه دهد که همانند کندوی زنبوران عسل یا لانه مورچگان ،لبریز از نیرو و حیات باشد و هر یک از اعضای آن به نوبه خود وظیفه ای را بر عهده بگیرد و خلئی از خلاءهای موجود را پر کند ؛در جنبش بتواند به اجرای وظایف سودمند در جامعه بپردازد.
ج) برنامه ملی و منطقه ای :
همزمان با اینکه در سطح فردی ،جویای شناخت و آگاهی کافی هستیم ، در سطح ملی و منطقه ای نیز باید برای برپایی کمیته ها ومجامعی تخصصی که با مهارت و به طور کامل فعالیت د اشته باشند ،اقدام کنیم .لازم است که برای هر یک از مشکلات مهم کشور ،کمیته ا ی فعال و کار آزموده در نظر گرفته شود و مجموع کمیته ها عقل اندیشمند مجمع را تشکیل دهند و در زمینه های تخصصی خود ،عهده دار بررسی و تجزیه و تحلیل مسائل،نتیجه گیری و استنباط از آنها و تجهیز رهبری با راه حلها و شیوه های جایگزین شوند
در زمانی که همه با کلی گویی و مقابله سطحی با مشکلات دل خوش کرده اند و ظیفه این کمیته ها بررسی عمیق و هوشیارانه مسائل است.این کمیته ها همواره باید مجهز به پشتوانه های فکری و برنامه هاتی عملی و توزیع درست امکانات در زمینه های تخصصی خود باشند.افزون براین ،تعیین صلاحیت و کار امدی راه حلهای اسلامی به عناون جایگزین های قوی در برابر راه حلهای دیگران از وظایف این کمیته هاست .
پس از اینکه کمیته ها وظایف خود را با قابلیت و دانش لازم به انجام رساندند ،جامعه به خاطر برتری آشکار و آگاهی کامل اعضای علمی کمیته ها به مسائل گوناگون ،به شایستگی آنها برای رهبری اعتراف خواهد کرد .
بدین سان جنبش اسلامی به حق عهده دار طبیعی امور امت و جامعه ،و کوشنده ای خیر خواه در راه تحقق مصلحت و دفع ضرر از ملتها خواهد شد .
و اخر دعوانا ان الحمدالله الرب العالمین
منبع : مدیریت و رهبری در تشکل های اسلامی
مؤلف : دکتر هشام الطالب
مترجم : علی محمد رفیعی
نتشارات : نشر قطره
منبع : نوگرا


همچنین مشاهده کنید