چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

پا در جا پاهای مشکوک گذاشته نشود!


پا در جا پاهای مشکوک گذاشته نشود!
هر کس اصرار دارد تا مقوله‌ی «صلح» را بر اساس منافع خود تعبیر و تفسیر کند. فرضا آمریکا خود را عدالت‌گستر، نگهبان دموکراسی در سراسر جهان، بشردوست و صلح‌خواه و صلح‌طلب می‌داند و بر همین پایه‌ است که با تمام امکانات تبلیغاتی، مالی و نظامی‌اش همیشه وارد هر گودی شده است!.
در جریان نزاع‌های قومی، نژادی، مذهبی و ملی و میهنی نیز هیچ کس نیست که اعتراف به جنگ‌طلب بودن کند. حتا آقای هیتلر نیز هرگز بدین کار اعتراف نداشته بلکه به‌عکس در آروزی ایجاد اروپایی واحد، قدرتمند و مرفه بوده است که تمام مردمانش در صلح و آرامش بر دنیا آقایی کنند!
در کشور ما نیز هیچ فرد و یا گروه و یا قدرت حاکمی پیدا نمی‌شود که بگوید: «جنگ‌طلب» است. آیا شما شنیده‌اید که اصول‌گرا و یا بنیادگرایی از جنگ طرفداری کرده و به آن معترف باشد؟ آیا سراغ دارید «اصلاح‌طلبی» را که برای جنگ سینه چاک داده باشد؟
بدیهی است که نگاه هر کس به جنگ و صلح، زاده‌ی عوامل مسلط جمع شده در اوست که خصلتش را آشکار می‌کند و طبیعی‌ست که هر جریانی در انطباق با نقش مسلط خصلت خود است که برای جنگ و صلح تعریف داشته باشد.
تا اینجای کار نمی‌توان برکسی ایرادی گرفت!، اشکال از آن‌جا آغاز می‌شود که جمعی از چپ و به نام چپ که حداقل باید ‌مانند دیگران برپایه‌ی منافعشان نظرگاه ویژه‌ای از صلح و جنگ داشته باشند و طبیعتا، حداقل مانند دیگران، دیدگاه خودشان را نسبت به «جنگ و صلح» ارایه دهند و بر مواضع خودشان پای فشارند... نه تنها بدین کار تمایلی نشان نمی‌دهند، در عوض به جان یک‌دیگر می‌افتند و متاسفانه برای دفاع از منافع آنانی که به ظاهر و از بیخ و بن با منافع «چپ» درتضادند.، هم‌سو می‌گردند و به قول معروف «کاسه‌ی داغ‌تر از آش» می‌‌شوند و برای آنان دل می‌سوزانند!.
معمولا هر کس می‌تواند تکلیف خود را با آمریکا، اسرائیل، جناح اقتدارگرا، جناح اصلاح‌طلب، بازارگرایان سنتی، بازارگرایان تازه به‌دوران رسیده، انحصارات افسار گسیخته‌ی سرمایه‌داری ربایی، سرمایه‌داران مستغلات که خانمان توده‌های مردم را به‌باد داده‌اند و غیره روشن نماید اما چگونه می‌توان اتیکت «چپ» را داشت و بی‌پروا خود را مستقیم و غیر مستقیم (در هر موردی) وابسته‌ی این و آن کرد؟!
تردید نیست که اگر آقای اوباما و یا حزب دموکرات او هم برای صلح بکوشد، نمی‌گوییم؛ شما حق ندارید برای صلح تلاش کنید، اما حق داریم که بگوییم باید مواظب صلح‌خواهی حزب دموکرات آمریکا بود! باید مسیر صلح‌طلبی بخشی از اصلاح‌طلبان را که به تکرار خود را آشکار کرده‌اند، هوشیارانه دنبال نمود. باید حالت تدافعی حاکمیت را از جهات مثبت و منفی‌اش مورد بررسی و نقد قرار داد و نه فقط یک طرف را سیاه دید و آن طرف دیگر را سفید جلوه داد. باید خود شما نیز حرفی برای گفتن داشته باشید و نه این که در هر موردی شیفته‌ی لیبرالیسم، آن‌هم از نوع مذهبی‌اش بشوید تا جایی که یک روز فرمان دهید با تلسکوپ بگردید و هر جا اصلاح‌طلبی را دیدید به او رای دهید و روز دیگر خود را شیفته‌ی صلح‌خواهی کسانی قرار دهید که تلاش کردند تا مسیر زرافشان را در محاق قرار دهند!!.
بگذار مسیر زرافشان در مبارزه با امپریالیسم جهانی که در تاریخ پیدایی‌اش روزی را بدون جنگ سپری نکرده است، در محاق قرار گیرد و مجموعه‌ای همگون از همه‌ی طیف‌ها پرچمدار چنین رسالتی باشند، بگذار همه ما از چنین حرکت ضروری و مثبتی پشتیبانی کنیم، اما بر شماست که حداقل مواظب باشید و حواستان جمع باشد تا کسی در مسیر صلح‌خواهی آمریکا درنغلطد و دیگران را در سیل گل‌آلود و خفه کننده‌ی آمریکایی غوطه‌ور نسازد!!.
ابدا لازم نیست تا خود را وابسته به این و آن نشان دهیم، مهم این است که بتوانیم حرف و سخن خود را، با هر توانی که داریم، بازتاب دهیم.
آن‌جا که خانم شیرین عبادی گفته است: « جامعه بدون امنیت اقتصادی در صلح نیست» بسیار گفته‌ها را درباره‌ی صلح آشکار می‌کند که البته همه‌ی صلح‌جویان واقعی را بیش‌تر امیدوار می‌سازد. ولی باید توجه داشت که «چپ» باید که هویت حقیقی و واقعی خودش را داشته باشد و در این انبوهی از انواع و اقسام اقشار و طبقات و گرایش‌های گوناگون که هر یک بر منافع خودشان پای می‌فشارند، خط بنیادی خودش را از یاد نبرد و پا در جا پاهای مشکوک نگذارد!!
هادی پاکزاد
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید