پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ننگ حمایت


ننگ حمایت
کودتای ۲۸ مرداد تجربه‌ای در حافظه تاریخی ایرانیان است که پس از آن دوره‌ای جدید به تجربه ایرانیان افزوده شد.
دورانی که با حمایت آمریکا حیات سیاسی پهلوی تضمین می‌شود و با زیرپا گذاشته‌شدن غرور و اقتدار ملی ایران زمینه‌های سرخوردگی‌های ملی فراهم می‌‌شود تا جایی که با نگاهی به ادبیات پس از کودتا می‌توان فضای آن دوره را در واژگانی چون «زمستان»، «تاریکی»، «دیوار»، «زنجیر»، «اندوه و غم»، «ترس» و... لمس کرد.
شاید مرور آنچه بر سر ایران پس از آن سال‌ها رفته است کافی باشد تا ضرورت داشته باشد دلایل و اثرات آن را در تاریخ معاصر مشاهده کنیم.
« راننده مستقیماً مرا کنار پله‌ها برد. آنجا مردی با لباس فراک از من استقبال کرد. تعظیم کوتاهی نمود و مرا به طبقه دوم راهنمایی کرد. شاه در اتاق پذیرایی منتظر من بود... موقعی که با یکدیگر دست می‌دادیم مرد دیگری با لباس فراک با گیلاس‌های کوچک ودکا و خاویار وارد شد، اولین کلمات شاه بسیار موقر و سنگین ادا شد: من تاج و تختم را از برکت خداوند، ملتم، ارتشم و شما دارم. گیلاسش را برداشت و به سلامتی من دستش را بلند کرد و من هم همین کار را کردم. هر دو آن را نوشیدیم.
سپس شاه خندید و گفت خیلی خوشحالم از اینکه شما را اینجا می‌بینم، خیلی بهتر از داخل ماشین و خیابان و باغ است...» روایت کرمیت روزولت از نخستین دیدار خود با شاه پس از کودتا ـ اول شهریور ۱۳۳۲ ـ که در سطور بالا خواندید بخشی از خودباختگی در برابر یک خارجی است تا جایی که حتی محمدرضا پهلوی هیچ‌گاه دین خود را به روزولت فراموش نکرد و پس از سقوط نیز در مصاحبه‌های خود از او به‌عنوان «دوست من آقای روزولت» یاد کرد.
در این دوره شاه هرم قدرتی را بنا نهاد که خود در قله آن قرار داشت. درجات پایین‌تر به‌تدریج در مرحله پست‌تر واقع می‌شدند. هر لایه از هرم نسبت‌به لایه پایینی اقتدار بیشتر و از لایه‌های بالایی اقتدار کمتری داشت. به تعبیر ارتشبد جم: «در حقیقت شاه هم نخست‌وزیر بود، هم وزیر امور خارجه و هم وزیر اقتصاد و هم بر ارتش تسلط داشت... آنها فقط مجری دستور او بودند.»
در شکل‌گیری و به ثبات رسیدن این دیکتاتوری، آمریکا نقش اصلی را ایفا کرد و سازمان سیا مجری بازگشت قدرتمندانه پهلوی به قدرت بود.
● دوست آمریکایی!
کرمیت روزولت از طراحان کودتای ۲۸ مرداد تهران نوه تئودور روزولت، بیست و ششمین رئیس‌جمهوری آمریکا بود. کرمیت روزولت ۲۵ساله در اواخر سپتامبر ۱۹۴۱ از نخستین کسانی بود که در سازمان اطلاعاتی ویژه رئیس‌جمهوری آغاز به کار کرد. او در خاطراتش می‌نویسد، نخستین کار او پژوهش درباره ایران و به ویژه مطالعه در زندگی قشقایی‌ها بود؛ این تحقیق سرآغازی بود که سرگذشت کرمیت روزولت را به تاریخ معاصر ایران پیوند زد.
با تأسیس اداره خدمات راهبردی (OS.S) کرمیت روزولت در ۱۹۴۲به این بخش از سازمان سیا جلب شد و با توجه به تحصیلات، علاقه‌شخصی و نیز سوابق فعالیتش در دفتر اطلاعات رئیس‌جمهوری مسئولیت اداره خاورمیانه را به دست گرفت. در ماه مه ۱۹۴۷ آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا CIA تأسیس شد و کرمیت روزولت به فعالیت خود در این سازمان جدید ادامه داد. به گفته ویلیام کلبی در ژوئن ۱۹۴۸ سیا رسماً مجاز شد که به عملیات شبه نظامی و توطئه‌گرانه دست بزند و در پی‌ آن معاونت عملیاتی سیا تأسیس شد. کرمیت روزولت از مسئولان اولیه این ارگان بود و ریاست اداره خاورمیانه آن را به‌عهده داشت.
روزلت در ۱۶ تیر ۱۳۳۲ با گذرنامه جعلی به نام جیمز ف. لاکریج از مرز عراق وارد ایران شد تا توطئه آمریکایی ـ انگلیسی ۲۸مرداد ۱۳۳۲ را رهبری کند. او در آن زمان ۱۲ سال تجربه پژوهش و کار در مسائل ایران داشت و طی این سال‌ها فعالیت‌های اطلاعاتی آمریکا را در خاورمیانه هدایت می‌کرد.
● روایتی برای وارونه‌سازی تاریخ
اما روایت‌هایی نیز وجود دارد که کودتای ۲۸مرداد را نه اقدامی خارجی بلکه حرکتی وطنی برای بازگشت سلطنت می‌داند. در این میان روایتی که اردشیر زاهدی در جلد اول کتاب خاطراتش از ماه‌های پایانی دولت محمد مصدق ارائه می‌دهد با بسیاری از اطلاعات و اسناد منتشر شده در طول نیم‌قرن گذشته تفاوت عمده دارد.
وی که از به کار بردن لغت «کودتا» برای ۲۸ مرداد خودداری می‌کند، منکر هرگونه دخالت سازمان‌های اطلاعاتی و سفارتخانه‌های خارجی در سقوط دولت مصدق و ناکام ماندن نهضت ملی کردن نفت ایران است و آن را تبلیغات بی‌اساس می‌داند. سفیر سابق ایران در بریتانیا و آمریکا برای اثبات ادعای غیرمتعارف خود ضمن بی‌ارزش خواندن اسناد و مدارک موجود درباره کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ که به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای نیمه قرن بیستم و سال‌های آغازین جنگ سرد در تاریخ ثبت شده است، به مشاهدات خود، خاطرات چند تن از نزدیکان پدرش و گزیده‌ای از اسناد سفارتخانه‌های بریتانیا و آمریکا استناد می‌جوید. تاکید زاهدی در این بخش تا جایی است که گزارش‌ها و خاطرات مقامات آمریکایی را هم رد می‌کند و در مورد اعتراف مقامات آمریکایی به شرکت در کودتا و اظهار تأسف مادلین آلبرایت وزیر خارجه پیشین آمریکا از این دخالت می‌گوید: «این خانم تکلیف خود را انجام نداده و به افسانه‌ای پرداخته که به مناسبات ایران و آمریکا یک نسل آسیب رسانده است.»
در بخش اسناد ضمیمه کتاب و برای اثبات نظر زاهدی به مصاحبه بی‌بی سی با ریجارد هولمز، رئیس پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، استناد شده که می‌گوید سیا تصمیم گرفت پیروزی خود را در ایران تکذیب نکند زیرا تبلیغات خوبی بود.
زاهدی، از ناکامی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در ماجرای خلیج خوک‌ها که ۸ سال بعد از کودتای ایران صورت گرفت هم بهره می‌گیرد تا بگوید «سیا بعد از آن ناکامی می‌خواست نوعی پیروزی نشان دهد تا بودجه‌اش را که موجودیتش به آن بستگی داشت توجیه کند. این سازمان به نقش ناچیزی که در ایران ایفا کرده بود، برای این مقصود توسل جست و در حقیقت با این اقدام تاریخ را جعل کرد و افکار عمومی را منحرف ساخت.»
این همان ادعایی است که اشرف پهلوی نیز مطرح کرده است. وی که پیش از کودتا حامل پیامی از سوی نمایندگان انگلیسی – آمریکایی برای محمدرضا بوده است تا مقدمات اولیه کودتا فراهم شود در مصاحبه‌ای با بیان اینکه «مصدق می‌خواست و از اول هم فکرش این بود که اعلیحضرت را بلند کند» درباره کودتای ۲۸ مرداد افزوده است: «اعلیحضرت برایش دستور فرستادند که شما باید استعفا بدهید و آن دستور را نصیری پیش مصدق برد و او قبول نکرد و وقتی که قبول نکرد اعلیحضرت مجبور شد ایران را ترک بکند که بعد آن اتفاقات افتاد و حالا می‌گویند که دست سیا بود. درصورتی که اصلا به دست سیا نبود برای اینکه خود سیا بنابر اظهار خودشان و اشخاصی که در آن موقع بودند فقط ۶۰ هزار دلار در ایران خرج کرد و با ۶۰ هزار دلار نمی‌شود آن هیجان و آن انقلاب را آن طور به پا کرد. خود مردم بودند که واقعا شروع کردند به سر و صدا.
ریختند به منزل مصدق و می‌خواستند او را بکشند که او هم در رفت و قایم شد و بعد از دستگیری، دست‌خط نخست‌وزیری تیمسار زاهدی در جیبش بود و این همان دست‌خطی بود که صادر شده بود و همان چیزی بود که من برای آن مسافرت کردم. می‌دانید که در زمان مصدق من یکدفعه آمدم به تهران بدون ویزا و سایر تشریفات.»
کرمیت روزولت، مامور ویژه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا که بنا به نوشته خود برای تدارک کودتا به تهران رفت، در کتاب خاطرات خود با عنوان «ضد‌کودتا» از ملاقات‌های خود با شاه و سپهبد زاهدی و دیگر مخالفان دکتر مصدق نوشته و اینکه در روزهای منتهی به کودتا زاهدی را در خانه زیمرمن، یکی از اعضای تیم عملیاتی خود، پنهان کرد.
اردشیر زاهدی در کتاب خاطراتش به نوشته‌های کرمیت روزولت چنین پاسخ می‌دهد و می‌نویسد:« نامربوط نوشته است. کتاب‌هایی که خارجی‌ها راجع به وقایع ایران نوشته‌اند چه در مورد وقایع منتهی به ۲۸ مرداد و چه وقایع منتهی به ۲۲بهمن ۱۳۵۷ پر از اینگونه مطالب بی‌اساس است.»
وی سپس ادعا می‌کند که سپهبد زاهدی کرمیت روزولت را بعد از کودتا در اتاق شاه دیده است و تمامی ارتباطات پدرش با آمریکایی‌ها از طریق و با حضور وی بوده است.
ننگ تحت الحمایگی آمریکا که نشان دهنده وجود نداشتن پایگاه مردمی سلطنت پهلوی است، برخی حامیان آن دوره را به ادامه دادن قلب تاریخ و وارونه کردن واقعیت واداشته است تا فقط ننگی پاک شود. هرچند روز ۱۷ آبان ۱۳۳۲ زمانی که محاکمه دکتر مصدق شروع شد او آشکارا گفته بود که آنچه «قیام ملی» می‌خوانند چیزی جز توطئه مشترک بیگانگان و عوامل دست آموز آنها نبوده است.
سیدمحسن فرجادی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید