پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مرد تنهای فوتبال ایران


مرد تنهای فوتبال ایران
این روزها صحبت از تقابل علی دایی سرمربی تیم ملی فوتبال با مربیان فوتبال تیم های لیگ برتری بسیار شنیده می شود. اصرار دایی به بازی گرفتن از جوانان و عدم دعوت از لژیونرهای مدنظر مطبوعات و مربیان دیگر و استفاده نکردن از برخی بازیکنان لیگ برتر باعث شده که مربیانی چون قلعه نویی و قطبی در مقابل دایی قرار گیرند، نکته جالب توجه در این قضیه آن است که به ظاهر همه حق را به مربیان لیگ برتری می دهند و علی دایی و تیم جوانش را به لجبازی با بقیه متهم می کنند.
دایی در کنفرانس مطبوعاتی هفته قبل خود صراحتا عنوان کرد که اجازه هیچ دخالتی در امور فنی را نمی دهد که باید به درستی حق را هم به او داد، امیر قلعه نویی مدعی است که چرا از طالب لو در بازی های غرب آسیا استفاده شده و او در بازی های مهم تر به تیم ملی دعوت نمی شود. سرمربی استقلال علت اصلی شکست هفته دوم تیمش را غیبت دروازه بان اصلی خود می داند اما سوال اینجاست، قلعه نویی که معتقد است طالب لو باید فقط در بازی های مهم به تیم ملی دعوت شود، آیا خود جرات استفاده از او در رقابت های جام ملت های آسیا را داشت؟ چرا قلعه نویی در بازی های مهم به طالب لو میدان نداد و حالا از دایی توقع این کار را دارد، آیا طالب لو نباید در رویارویی با حریفان به ظاهر کوچک آماده رویارویی با بزرگان آسیا شود؟
از قلعه نویی که بگذریم نوبت به افشین قطبی می رسد که مدعی است باید کاپیتان تیمش در تیم ملی جای داشته باشد. در توانایی های کریم باقری شکی نیست اما تا به حال به این فکر کرده ایم که کریم باقری در سال های نزدیک به ۴۰ سالگی قرار است جای کدام جوان را بگیرد؟ خود دایی بارها اذعان داشته که به رغم دوستی و ارادتی که نسبت به باقری دارد، نمی تواند او را برای نیمکت نشینی در تیم ملی دعوت کند. سوال اینجاست سرمربی متشخص پرسپولیس چطور از دایی توقع انجام این کار را دارد.
اصلا بیایید موضوع را به نحوی دیگر مطرح کنیم چرا همیشه در این برخوردها و اظهارنظرها حق را به طرف های مقابل سرمربی تیم ملی می دهیم، از ابتدای حضور دایی روی نیمکت تیم ملی همه از وجود اختلاف بین او و بازیکنانی چون مهدوی کیا، کریمی و هاشمیان گفتند و همه هم با جانبداری از این بازیکنان سرمربی تیم ملی را متهم به غرض مندی و به میان آوردن مشکلات گذشته کردند. ولی کسی پیدا نشد که از اعتماد دایی به جوانانی چون غلامرضا رضایی، مسعود شجاعی، احسان حاج صفی، محسن خلیلی و … بگوید. کسی پیدا نشد که بگوید با دعوت از بازیکنان شاغل در اروپا با این استعدادها چه باید کرد؟
کسی نپرسید که مهدوی کیا، کریمی و هاشمیان در طول یکسال گذشته چند بازی کردند، چگونه بازی کردند و اصلا کجا بودند، همه فقط دایی را متهم کردیم که با بزرگان فوتبال مشکل دارد.رییس فدارسیون فوتبال علیرغم اینکه بارها قول استقلال رای برای سرمربی تیم ملی را داده بود در مصاحبه خود خبر دعوت از لژیونرها را داد بی آنکه با سرمربی تیم هماهنگ کرده باشد که این دخالت مستقیم در کار فنی تیم ملی است.از این حرف ها بگذریم و کمی به عقب برگردیم، سرمربی تیم ملی را قلدر و زورگو خواندند، به دادگاه رفتند و تبرئه شدند تا باب ادبیاتی جدید در برابر منتقدان باز شود تا جایی که حالا مدیرعامل استقلال هم می گوید تیم ملی جای قلدر بازی نیست.برای این که بتوانند جلوی برخی بازیکنان تیم های باشگاهی برای حفظ ظاهرشان قرار گیرند به مدل ریش و سر و صورت سرمربی تیم ملی ایراد گرفتند و هر روز در مورد آن مصاحبه می کنند. در شروع لیگ هشتم و در ورزشگاه به او توهین کردند اما هیچ مسوولی نگفت که چرا باید سرمربی تیم ملی مورد اهانت قرار گیرد.
کم نیست از این دست انتقادها که علی دایی با آن بمباران می شود. اما او ایستاده و هنوز روی حرف خود تاکید دارد، نمی خواهیم بگوییم که دایی در کارش دچار مشکل نیست و همه اعمال او را تایید نمی کنیم، اما بر این باوریم که دایی امروز درست مانند روزهای جام جهانی و بعد از آن تنهاست و تنهایی بار سنگین صعود تیم ملی به جام جهانی را به دوش می کشد.
شاید متهم شویم که احساسی می نویسیم و جانبدارانه اما برای موفقیت شهریار فوتبال ایران که خیلی ها در همین فوتبال چشم دیدن آن را ندارند دعا می کنیم، دعا می کنیم که ارزش و اعتبار دایی با صعود تیم ملی به جام جهانی بیشتر و بیشتر شود، هر چند که می دانیم مرد تنهای فوتبال ایران روزهای بسیار سخت و نفس گیری را پیش رو دارد، روزهایی که آدم های کوچک فوتبال ایران هر روز با بهانه ای تازه بر او خواهند تاخت و او مجبور به مقاومت خواهد بود.
فریدون حسن
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید