چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

فیرات هم ما را شناخت!


فیرات هم ما را شناخت!
۱) به میمنت و مبارکی مشخص شد انگین فیرات ترک تبار هم رسماً ما را شناخته و به خودش اجازه می دهد مثل دسته نابینایان با جماعت فوتبالدوست ایرانی رفتار کند!وقتی سرمربی جدید فولاد مبارکه سپاهان از نمایش آشفته، بی برنامه و کسالت بار عصر یکشنبه آزادی به عنوان مسابقه ای که چند مرتبه بالاتر از سطح فوتبال ایران برگزار شده، یاد می کند، به خوبی روشن است که درک رفیق شفیق دایی از داشته های فوتبال ما تا چه اندازه غلط، توهم آمیز و نابخردانه است.
۲) شاید فیرات حق داشته باشد با زبان بی زبانی فوتبال ما را به مسخره بگیرد و میزان شعور مخاطب فوتبالدوست ایرانی را این قدر پایین فرض کند. او که بدون یک خط سابقه سرمربیگری و در معیت هموطن آلمانی تر خود(!) یعنی ورند لورانت راهی ایران شد تا بختش را در دنیای مستطیل سبز جدی تر از گذشته جستجو کند، حتی در دورترین زوایای ذهنش نیز نمی توانست آینده ای نزدیک را پیش بینی کند که از صدقه سر «اتفاق سالاری» حاکم بر فوتبال ما، به سرعت راه نیمکت تیم ملی را بیابد و اندکی بعدتر، نفر اول کادر فنی یکی از بهترین تیمهای ایرانی شود. وقتی پله های ترقی به این سهولت و بدون توجه به شایستگی های یکی مثل فیرات مقابل او سر تعظیم فرو د می آورند، باید هم به این مربی تازه از گرد راه رسیده حق بدهیم توانایی های فوتبال ما را به هیچ انگارد و از ضعیفترین جدال روز سوم لیگ هشتم (می توانید فیلم بقیه مسابقات را ببیند) به عنوان دیداری بین المللی یاد کند!
۳) مطابق آموزه های جامعه شناختی، غریبه ها در برخورد با فرهنگ جدید، تحت تأثیر استحکام آن قرار می گیرند. هر چقدر ساختمان فرهنگی جامعه میزبان از صلابت بیشتری برخوردار باشد، عنصر تازه وارد را راحت تر در خود هضم می کند.
در نقطه مقابل، ضعف احتمالی بدنه فرهنگ پذیرنده، می تواند میهمان را گستاخ بار بیاورد. این درست همان اتفاقی است که برای انگین فیرات در فوتبال ما رخ داده است. این مربی آلمانی حتی در خوشبینانه ترین حالت هم هنگام انعقاد قرارداد ۸۰ هزار دلاری با فدراسیون فوتبال، نمی توانست تصور کند با نرخی حداقل سه برابر، هدایت تیمی را بپذیرد که تا امروز تنها نماینده فوتبال ایران در جام باشگاههای جهان و نیز نایب قهرمان لیگ قهرمانان آسیا بوده است. با این وجود باید به او حق بدهیم که در مورد ساختار فوتبال ما فکرهای ناجور کند!
۴) بدون تردید اگر ما هم جای سرمربی آلمانی سپاهان بودیم و با من درآوردی ترین قانون دنیا بازی لیگی مان به خاطر مسابقات غرب آسیا به تعویق می افتاد، نیشخند شدیدتری نثار فدراسیون کشور مربوطه می کردیم. او که بدون هیچ توجیهی اجازه پیدا کرد دسترنجهای فولاد مبارکه در درون دروازه مثل سوادی و همامی را قربانی خرید بی مورد و متوسطی همچون رحمان احمدی کند، به طور قطع می تواند خودش را مجاز به هرگونه اسائه ادبی بداند.
اگر فوتبال ما به جای انتشار انواع منشور(!) ساز و کار راهگشایی برای جلوگیری از ورود مربیان درجه چندم به کشورمان می اندیشید، حالا با ثبات ترین مجموعه ورزشی ایران به پیشگاه یک کمک مربی ناشناخته تقدیم نمی شد تا شاهد پوزخندها و البته منت گذاشتنهای وی باشیم.
۵) فیرات بدترین بازی سپاهان طی چند سال اخیر در ورزشگاه آزادی را بر سر ما می کوبد و آن را از آرزوهای فوتبالدوستان ایرانی هم افزون تر می پندارد. در این مصیبت عظیم چه کسی بیشتر مقصر است؟ او که از گردراه نرسیده، راهی بالای مجلس شده یا ما که اجازه ترکتازی به هر بی نام و نشانی را می دهیم؟!
رسول بهروش
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید