جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

مسکو مسئول است !


مسکو مسئول است !
چه عواملی باعث تشدید و تسریع مناقشه میان روسیه و گرجستان شد؟ برای توضیح بهتر این پرسش باید بحرانی را به یاد بیاوریم که زمینه ساز حمله آلمان نازی به چکسلواکی شد. ازدیدگاه اخلاقی این مناقشه به درستی یک رویداد فرعی از غمنامه ای بزرگتر جلوه می کند. رویدادهای هفته گذشته در گرجستان نیز در آینده چنین تصویری از خود در یادها باقی خواهد گذاشت. نمی توان گفت که محاسبات غلط رئیس جمهوری گرجستان منشا این جنگ بوده است زیرا مسکو از مدتها پیش مشغول زمینه سازی آن بود. ولادیمیر پوتین که یک روز فروپاشی اتحاد شوروی را بزرگترین فاجعه ژئوپلیتیکی قرن بیستم دانسته بود درکشور روسیه نظامی شبیه نظام تزاری را برپا کرد که امروز تلاش می کند موقعیت مسلط روسیه در قرن گذشته در منطقه اوراسیا را دوباره برقرار کند . پوتین با تکیه به منابع نفت و گاز و انحصار تامین انرژی اروپا و با تکیه به وجود یک میلیون سرباز در ارتش روسیه و داشتن هزاران کلاهک هسته ای تصور می کند که زمان اقدام برای او فرا رسیده است.بدبختی گرجستان این است که روی خط تماس قدرتهای ژئوپلیتیکی یعنی در مرزهای غربی و جنوب غربی روسیه قرار گرفته است . از کشورهای حوزه بالتیک درشمال تا اروپای شرقی و بالکان گرفته تا قفقاز و منطقه آسیای میانه جنگ ژئوپلیتیک میان روسیه از یک سو و اتحادیه اروپا، آمریکا و سایر قدرتها، از سوی دیگر تشدید شده است.
جنگ گرجستان را نمی توان صرفا به تمایل گرجستان به عضویت درناتو یا احساس تلافی جویی روسیه پس از استقلال کوزوو نسبت داد. این جنگ قبل از هر چیز پاسخی به انقلاب های رنگی در اوکراین و گرجستان در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ است یعنی زمانی که دولتهای طرفدار غرب جانشین دولتهای طرفدار مسکو شدند. غرب این وقایع را به عنوان پیروزی های دموکراسی جشن گرفت اما از نظر روسها و پوتین این مسئله درحکم محاصره ایدئولوژیک و جغرافیایی روسیه بود. از آن زمان به بعد پوتین مصمم شد که گرایش به غرب را در مرزهایش متوقف ودر صورت امکان نابود کند. روسیه فقط در صدد ممانعت از عضویت گرجستان و اوکراین درناتو نیست بلکه می خواهد به بهای امنیت کشورهای هم مرز خود یک منطقه نفوذ درداخل ناتو برای خود ایجاد کند.این عامل اساسی انگیزه اصلی مخالفت روسیه با استقرار سامانه سپر ضدموشکی آمریکا در لهستان وجمهوری چک است.تهاجم نظامی علیه گرجستان بخشی از این استراتژیک است . پوتین همانقدر نگران سرنوشت اهالی اوستیای جنوبی است که نگران سرنوشت صربها یا اهالی کوزوو می تواند باشد. به عبارت دیگر حمایت از منافع روسها و روس زبان ها یا اسلاوها بهانه ای برای پر و بال دادن به احساسات ملی گرایانه روسی در داخل کشور و توسعه نفوذ روسیه درخارج است. متاسفانه به نظر می رسد که تاکتیک هایی از این نوع هنوز هم مفید و کارآمد هستند .
درحالی که بمب افکن های روسیه به پایگاهها وبنادر گرجستان حمله می کردند اروپایی ها و آمریکایی ها حتی مقامات عالیرتبه دولت بوش می گفتند که نباید درمورد پرونده های گوناگون بیش از حد به روسیه فشار آورد!درست است که روس ها از نحوه پایان یافتن جنگ سرد احساس حقارت می کنند اما پوتین معتقد است که بوریس یلتسین و دموکراتهای روسی مسئول تسلیم شدن کشورش درمقابل غرب بودند. این همان احساسی است که پس از جنگ جهانی اول در آلمان نیز پدید آمد وآلمانی ها سیاستمداران خود را خائن دانسته و آنها را مسئول شکست درمقابل قوای متفقین دانستند. امروز درروسیه از این احساسات برای توجیه خودکامگی درداخل این کشور و به آشتی کشاندن قدرت های خارجی استفاده می شود.بنابراین با توجه به ادله فوق این روسیه بود که اوضاع را به جنگ و بحران کشاند نه غرب یا گرجستان. روسیه مسئول مشکلات مربوط به کوزوو است.روسیه است که مسئله استقرار چند موشک آمریکایی درلهستان را به یک مناقشه ژئوپلیتیکی تبدیل نموده است .
روسیه است که باتشویق شورشیان اوستیای جنوبی به تشدید بحران با دولت تفلیس زمینه جنگ درگرجستان را ایجاد کرد.اگر رئیس جمهوری گرجستان به دام روس ها نمی افتاد روسها جنگ را به بهانه دیگری به راه می انداختند. دیپلماتهای اروپایی وآمریکایی معتقدند که رئیس جمهوری گرجستان با اعزام نیرو به اوستیای جنوبی مرتکب اشتباه شده است. شاید چنین باشد اما گناه اصلی او این است که رئیس جمهوری کشوری کوچک دموکراتیک و طرفدار غرب است که از بد حادثه هم مرز روسیه است. درآینده مورخان خواهند گفت که روز ۸ اوت ۲۰۰۸ روزی تاریخی مثل ۹ نوامبر ۱۹۸۹ یعنی زمان فروپاشی دیوار برلین است. حمله نظامی روسیه به گرجستان به معنی بازگشت به گذشته و دوران رقابت میان قدرتهای بزرگ درقرن نوزدهم است. البته روند جهانی سازی تعاملات اقتصادی توسعه اتحادیه اروپا و تلاش برای برقراری یک نظام جهانی بهتر همچنان ادامه خواهد یافت اما این تلاشها با واقعیتهای بین المللی که ریشه های بسیار قدیمی دارند روبرو هستند. رئیس جمهوری آینده آمریکا باید خود را برای مقابله با این واقعیتها آماده کند.
منبع: لوموند
نویسنده : رابرت کیگان نظریه پرداز سیاسی، پژوهشگر بنیاد صلح کارنگی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید