چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

لغزش افغانستان به سمت یک جنگ فرسایشی


لغزش افغانستان به سمت یک جنگ فرسایشی
افغانستان در روزهای اخیر، شاهد موجی از حملات انتحاری و موشکی شورشیان طالبان به مواضع نیروهای ‌تحت فرمان ناتو بوده است.‌‌۱۰‌ ‌سرباز فرانسوی ناتو در حالی در حمله شورشیان در منطقه سروبی، در پنجاه کیلومتری شرق کابل جان باختند ‌که در همان روز پایگاه سالرنو که مقر اصلی نظامیان ناتو در ولا‌یت خوست است، هدف تهاجم شش حمله کننده انتحاری ‌قرار گرفت.‌‌
روز پیش از آن که برابر بود با سالروز استقلال افغانستان، انفجار مهیب ناشی از یک حمله انتحاری در برابر ‌پایگاه نیروهای ناتو، در شرق خوست دست کم ۹ کشته و ۱۵ زخمی برجای گذاشت.‌‌‌اگرچه از قبل فرماندهان نظامی ناتو و افغان هشدار داده بودند که طالبان در طول فصل تابستان دست به حملات ‌بیشتری خواهد زد، اما به نظر می رسد سطح افزایش حملات، تاثیر تاکتیک های به کار رفته در آن و انسجام ‌طالبان، بالاتر از برآوردها و پیش‌بینی های مقامات نظامی ناتو و افغان است.‌‌ ‌با آنکه طالبان هنوز هم قدرت تصرف و نگهداری یک منطقه با اهمیت را ندارد، اما به طور کلی، این گروه در هر فصل گرما، توانایی تاکتیکی و تهاجمی نیرومندتر از سال قبل را نشان داده است و شاید از همه نگران کننده تر ‌این باشد که به نظر می رسد اکنون خشونت فقط به مناطق جنوب و شرق افغانستان محدود نمی شود بلکه به نقاط ‌دیگر هم سرایت کرده است.‌‌ ‌طالبان که زمانی، بیش از ۹۰ درصد خاک افغانستان را در کنترل خود داشت، اکنون به نظر می‌رسد هدف اصلی ‌آن تسخیر یک منطقه و حفظ آن نیست، بلکه تمرکز آنها بر کشتن نیروهای خارجی و افغان با استفاده از تاکتیک‌های مرگبار، استفاده از شیوه های موثر تبلیغاتی و دامن زدن به هراس در میان افغان ها و کارمندان سـازمان های ‌امدادرسان است.‌‌‌ ‌طالبان توانسته با انجام حملات انگشت شمار و کوچک در مناطق نسبتا آرام شمال و غرب افغانستان، ترس از ‌ناامنی را در میان مردم آن مناطق افزایش داده و درنتیجه همین عدم اطمینان به ثبات امنیتی است که سازمان ملل ‌نیمی از افغانستان را برای کار کارمندان خود "بسیار خطرناک" ارزیابی می کند.‌‌‌
فعال‌تر شدن طالبان و شدیدتر شدن حملات آنها، تنها نشانه افزایش قدرت این گروه نیست، بلکه می تواند به معنای ‌ضعیف‌تر شدن حکومت افغانستان و نیروهای بین‌المللی حامی آن هم باشد.‌‌ ‌بسیاری از کشورهای عضو ایساف، فقط تعداد انگشت شماری سرباز در افغانستان دارند‌‌ ‌مسلماً در مقایسه با شمار افراد طالبان و جنگ افزارهای آنها، تعداد سربازان خارجی و نیروهای مسلح افغان و ‌توانایی جنگی آنها بسیار بیشتر است، اما ناهماهنگی و عدم انسجام درمیان نیروهای آمریکایی، ناتو و افغان، حتی ‌از همان آغاز تهاجم ائتلاف به افغانستان، کارآیی و تاثیر آنها را به شدت کاهش داده است.‌‌ ‌حدود چهل کشور در افغانستان، نیروی نظامی دارند. آمریکا، انگلیس، آلمان، کانادا، فرانسه ایتالیا و چند کشور دیگر ‌عضو ناتو، بیشترین نیرو را در افغانستان دارند و در کنار آنها کشورهایی نیز هستند که حضورشان در این ‌کشور، بیشتر جنبه نمادین دارد و شمار سربازان آنها در افغانستان، انگشت شمار است.‌‌‌اما هر کدام از این مجموعه سربازان، با وجود آنکه در چارچوب سازمان ناتو فـعـالـیـت مـی کـنند، محدوده عملکرد ‌رزمی و کاریشان در افغانستان، توسط پارلمان کشورشان تعریف شده که الزاماً با نیازمندی های امنیتی افغانستان ‌همخوانی ندارد. به عنوان مثال سربازان آلمانی که در شمال افغانستان مستقر هستند، براساس لایحه رزمی و ‌کاری خود، در جنگ با طالبان در مناطق جنوب و شرق سهم ندارند و تحت فرماندهی ناتو بودن آنها نیز به معنای ‌آن نیست که این سازمان می تواند به سربازان آلمانی، دستور شرکت در نبرد با شورشیان را صادر کند، چراکه ‌هرگونه تغییر در لایحه رزمی و کاری نیروهای آلمانی، قبل از همه باید به تصویب پارلمان این کشور برسد.‌‌‌این وضعیت پیچیده حاکم بر روابط نظامی کشورهای حاضر در افغانستان و سازمان ناتو از یک سو، عدم ‌هماهنگی میان ناتو، نیروهای ائتلاف تحت فرمان آمریکا و نیروهای مسلح افغان از طرف دیگر، به علاوه کندی ‌پیشرفت آموزش ارتش و پلیس افغانستان، در کنار نبود امکانات و تجهیزات جنگی و لجستیکی (تدارکاتی) کافی، ‌به شدت از تاثیرگذاری حضور نیروهای خارجی در افغانستان کاسته است.‌‌ ‌همه این عوامل منجر به نگرانی جدی‌تر دیگری نیز شده و آن سلب تدریجی اعتماد مردم از حکومت افغانستان ‌است. بسیاری از افغان‌ها، اکنون حکومت خود را در تامین امنیت، حاکمیت قانون و گسترش اقتدار دولت مرکزی ‌ناکام می شمارند و این حس تلخ شکست و ناامیدی را عواملی مانند فساد اداری، مدیریت ناکارآمد و نگرانی های ‌اقتصادی و اجتماعی تشدید می کند.‌‌‌چنین وضعیتی، در کنار آهنگ تقریبا منظم قدرت یافتن سال به سال طالبان، می تواند بدتر شدن وضعیت امنیتی در ‌افغانستان را امری غیرقابل اجتناب جلوه دهد.
در شرایط فعلی ظاهراً تمام آنچه حکومت افغانستان و نیروهای خارجی ‌مستقر در این کشور می توانند انجام دهند، در خوش بینانه ترین حالت، فقط کند کردن روند بدتر شدن وضعیت امنیتی این کشور است.‌‌ ‌این نگرانی وجود دارد که نبرد نیروهای افغان و متحدان آن با طالبان، به جنگی فرسایشی تبدیل شده باشد که ‌طالبان در آن دست بالاتری دارد. تاکتیک های جنگی طالبان تغییر کرده و برخی از این تاکتیک ها از موفقیت ‌بسیار بالایی برخوردار است.‌‌‌ افزون بر آن، حضور شش حمله کننده انتحاری در حمله به پایگاه سالرنوی ناتو در ولایت خوست و حوادثی مانند ‌حمله به زندان مرکزی ولایت قندهار و رها کردن صدها زندانی وابسته به طالبان نه تنها نشانه افزایش قابلیت ‌طالبان در طراحی عملیات ترکیبی و پیچیده است، بلکه نشان دهنده این نیز می‌باشدکه گروه طالبان در جلب و جذب گسترده نیرو و حمله کننده انتحاری، اگر موفق‌تر از گذشته نباشد، حداقل همانند گذشته فعال و موفق است.‌‌‌گذشته از اینها، شبه نظامیان طالبان و حامیان این گروهها، در مناطق قبایلی پاکستان از آزادی عمل وسیعی ‌برخوردارند و این خود عمده ترین عامل انسجام دوباره و قویتر شدن این گروه در افغانستان است. ‌‌ ‌
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید