پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تبلیغات برای فروش بیماری


تبلیغات برای فروش بیماری
تبلیغات گسترده داروهای جدید سبب شده تا بسیاری از حالات طبیعی بشر در قالب نوعی بیماری و یا اختلال معرفی شود و به تبع آن شاهدیم که برای خلاصی از آنها به داروها و درمان‏های جدید پناه می‏بریم. دامنه این گونه تبلیغات به حدی است که اعتراض پزشکان و متخصصان مسئول و متعهد را نیز برانگیخته است؛ اما ظاهراً پیوند رسانه‏ها و صنعت سوداگر دارو، قدرت بیشتری از مخالفان و منتقدان این جریان نوظهور دارد.
یک ضرب‏المثل قدیمی می‏گوید: «در تبلیغات همیشه یک مشکل و نه یک راه‏حل را عرضه می‏کنند.» اما همین ضرب‏المثل می‏تواند به ما در توضیح اینکه چرا رسانه‏های امروزین لبریز از تصاویر بیماری‏هاست، کمک کند. افسردگی، استرس، بی‏علاقگی و ده‏ها مورد دیگر، همگی مواردی هستند که شما نمی‏توانید از دست آنها و احساس ناخوشایند تصور وجود این بیماری‏ها در وجود خودتان خلاصی یابید.
در دنیای امروز، سیاست‏مداران با فروش ترور و ترس گذران می‏کنند ولی شرکت‏های داروسازی با فروش بیماری به حیات خود ادامه می‏دهند. به علاوه، امروزه کلیه مراحل زندگی ما به دلیل نگاه آسیب شناسانه کنونی، نیازمند مداخله‏ها و درمان‏های دارویی گردیده و در مجموع، زندگی ما به یک ظرف مخوف مملو از بیماری‏ها و مشکلات زیستی و شیمیایی تبدیل شده است؛ به طوری که داروسازان حتی کم‏رویی را یک «بیماری عصبی اجتماعی» نیازمند درمان دارویی می‏دانند. به خاطر بیاورید که سه دهه قبل، مدیر شرکت داروسازی «مرک» (Merck) آرزو می‏کرد که روزی دامنه اطلاق کلمه بیماری آن‏چنان گسترده گردد که شرکتش بتواند محصولات دارویی شیمیایی خود را همانند آدامس‏های بادکنکی در بازار عرضه نماید. آن روز به سرعت در حال فرا رسیدن است، اگر آن روز همین امروز نباشد.
دکتر لیزا.ام.شوارتز، استاد دانشگاه پزشکی دارتموث، در این باره می‏گوید: «ما به صورتی روزافزون افراد عادی را به افرادی بیمار تبدیل می‏نماییم. امروزه تجربه یک زندگی عادی، به دلیل تشخیص‏های پزشکی، این احساس را در افراد به وجود آورده که احساس بیماری نمایند.»
از یک سو، این تبلیغات دارویی موفق بوده‏اند. «بنیاد مطالعات خانواده قیصر» چنین دریافته است که هر یک دلار هزینه صرف شده در بخش تبلیغات دارویی، باعث ایجاد بیش از ۴ دلار فروش بیشتر محصولات این شرکت‏ها گردیده است؛ اما به خاطر داشته باشید که این افزایش، منجر به فزونی هزینه‏های بیمه‏های درمانی، ایجاد تأثیرات جانبی داروها بر روی کاربران و همچنین بروز کشمکش‏ها و اختلاف بین پزشکان و بیماران می‏گردد؛ چرا که بیماران با سماجت از پزشک خویش می‏خواهند که برای آنان دارویی که تبلیغات آن را در تلویزیون مشاهده نموده‏اند، تجویز کند.
نتایج یک مطالعه نشان می‏دهد که ۳۰% شهروندان آمریکایی چنین تقاضاهایی را از پزشکان خویش داشته‏اند. به عنوان مثال، یکی از پزشکان ایالت مینه‏سوتا اخیراً نارضایتی خود را از پافشاری بیماران بر تجویز داروهای خواب‏آور که تنها به ساعات خواب آنان نظم بیشتری می‏دهد، ابراز نموده است.
شاید بدترین قسمت ماجرا این حقیقت باشد که تبلیغات این داروهای تجویزی، ما را با فرهنگ دارویی گسترده‏ای روبه‏رو نموده که به نظر می‏رسد، هیچ مرزی ندارد. امروزه ما به مصرف‏کنندگان بی‏پناهی تبدیل شده‏ایم که برای رویارویی با چالش‏های فراروی خود، چاره‏ای جز مصرف این قرص‏های شیمیایی نداریم. ماه گذشته، تیم پاولنتی استاندار جمهوری‏خواه ایالت مینه‏سوتا، خواستار تعلیق ارائه هرگونه تبلیغات داروهای تجویزی در این ایالت شد.
در اکثر سال‏های نیمه دوم قرن بیستم، محدودیت‏های فراوانی در مورد تبلیغات عمومی مربوط به داروهای تجویزی وجود داشته است؛ چرا که از دیدگاه پزشکان، از هرگونه دخالت مدیران شرکت‏های تبلیغاتی در حرفه پزشکی باید جلوگیری نمود. اما بالاخره در سال‏های پایانی دهه ۹۰ میلادی و براثر فشار سنگین شرکت‏های تبلیغاتی و صنایع داروسازی، بالاخره دولت ایالات متحده تسلیم شد و ما شاهد ایجاد این تسونامی گسترده شدیم.
بررسی‏های اخیر نشان می‏دهد که تنها در سال‏های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ میلادی، تبلیغات دارویی سه برابر شده و این رقم به ۴ میلیارد دلار در هر سال رسیده است. این مبلغ هنگفت، دو برابر پولی است که همه ساله شرکت مک دونالد برای تبلیغات تجاری خویش مصرف می‏کند. در سال ۱۹۹۴ میلادی، یک فرد عادی آمریکایی، به طور میانگین سالانه ۷ مرتبه به پزشک مراجعه و نسخه‏ای دارویی دریافت می‏نمود که البته همین تعداد نسخه پزشکی هم رقم کمی نبود. اما در سال ۲۰۰۴ میلادی، تعداد این نسخه‏های دارویی به ۱۲ عدد در یک سال رسیده است. به همین دلیل هم معماران سازنده خانه‏های مسکونی باید هرچه سریع‏تر به فکر سه برابر نمودن ظرفیت کمدهای نگهداری داروهای مشتریان آپارتمان‏های احداثی خود باشند!
البته صنایع داروسازی معتقدند که این افزایش مصرف و تجویز دارو، تنها به دلیل آموزش مصرف کنندگان بوده است. هر چند یکی از مدیران شرکت‏های تبلیغاتی با صداقت اعلام نموده که هدف از این تبلیغات، تنها مراجعه بیشتر و بیشتر مردم به پزشکان بوده است. از سوی دیگر، نشریه تحقیقات تجاری «رویترز» که ویژه سرمایه‏گذاران منتشر می‏گردد، در مطلبی در مورد آینده شرکت‏های داروسازی چنین نگاشته است: «آینده صنعت داروسازی وابسته به توانایی مدیران این صنعت در ایجاد بازارهای جدید در حوزه بیماری‏ها خواهد بود. البته به نظر می‏رسد، با توجه به شواهد موجود، ایجاد این بیماری‏های جدید که در سایه حمایت شرکت‏های دارویی به ظهور می‏رسند، شتاب بیشتری می‏گیرد.»
مطالعه بنیاد تحقیقات قیصر نشان داده است که تبلیغات مربوط به داروهای جدید، منجر به افزایش فروش همه انواع داروهای موجود در بازار و نه تنها داروی تبلیغ شده می‏گردد. به همین خاطر است که این تبلیغات، در حقیقت درصدد فروش بیماری و نه درمان آن هستند.
البته تبلیغات تنها یکی از راه‏هایی است که شرکت‏های داروسازی برای دستیابی به این هدف برگزیده‏اند. چرا که این شرکت‏ها با حمایت از انجمن‏های حامی حقوق کودکان بیمار نظیر انجمن چاد (CHADD) از یک سو و ترغیب پزشکان به گسترش دامنه بیماری‏ها و در کنار عواملی دیگر، در صدد دستیابی به اهداف پشت پرده اقتصادی خویش هستند. (به عنوان مثال، تعریف کم توجهی و بی‏نظمی کودکان در محیط خانه و مدرسه به عنوان یک بیماری جدید، باعث گردید که مراجعه والدینی که معتقد بودند، فرزندانشان از این بیماری رنج می‏برند، با ۵۰% رشد روبه‏رو گردد.)
اما به هرحال، ارائه تبلیغات، گسترده‏ترین و تهاجمی‏ترین روش فروش بیماری به مردم محسوب می‏گردد؛ هرچند تبیین و توضیح حقایق پشت پرده این فعالیت‏ها نیز با مشکلات فراوانی روبه‏روست، زیرا همه، پزشکی را دانشی می‏دانند که ارتباطی با جار و جنجال‏های تبلیغاتی ندارد. به علاوه، همه مردم هدف پزشکی را بهبود و سلامتی شهروندان یک جامعه و نه متقاعد کردن تعداد بیشتری از مردم که از یک بیماری رنج می‏برند، می‏دانند. البته باید اظهار داشت که برای آگاه نمودن مردم از مسایل بهداشتی و پزشکی، مسلماً راه‏های بهتری به نسبت پرداخت سالانه میلیاردها دلار در جهت تبلیغات پزشکی و دارویی که منجر به مصرف داروها و قرص‏های بیشتری خواهد شد، وجود دارد.
این موارد، مهم‏ترین دلایلی هستند که باعث گردید، چندی پیش، بیش از ۲۰۰ نفر از اساتید دانشکده‏های پزشکی ایالات متحده، طی نامه‏ای به مراجع قانونی، خواستار پایان دادن به تبلیغات داروهای تجویزی از سوی رسانه‏های جمعی شوند. بلافاصله پس از انتشار این نامه، حدود ۴۰ گروه و مؤسسه پزشکی و درمانی حمایت خود را از این اقدام، اعلام نمودند. حتی بسیاری از اعضای «انجمن پزشکی آمریکا» (AMA) نیز که اعضای آن با مدیران صنایع داروسازی ارتباطی نزدیک دارند، از برقراری چنین محدودیت‏های استقبال نموده‏اند. دولتمردان آمریکایی مستقر در واشنگتن باید به نظرات این پزشکان توجه نمایند. همان‏طور که آقای پاولنتی فرماندار مینه‏سوتا گفته است، ما نیازمند تصحیح روند تصمیم‏گیری هستیم که در آن، رابطه پزشک و بیمار، تنها در قالب اصول تعریف شده، طراحی شده است.
مترجم:محسن داوری
جاناتان رو
ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۴۳
منبع: WWW.Commondreams.org


همچنین مشاهده کنید