شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


گلوگاهی برای از نفس انداختن انرژی


گلوگاهی برای از نفس انداختن انرژی
هفته نامه "پترولیوم آرگوس" در سر مقاله تازه ترین شماره این نشریه اثرات بحران گرجستان را بر وضعیت انرژی در منطقه دریای خزر بررسی کرده است.
نشریه پترولیوم آرگوس می نویسد: جنگ سرد از سرگرفته شده است. بحران در گرجستان روابط میان آمریکا و روسیه را به سطوح جدیدی کاهش داده و محدودیت های نفوذ واشنگتن را در منطقه ققفقاز آشکار ساخته است.
بحران گرجستان همچنین نشانگر محدودیت های سیاست انرژی غرب در منطقه قفقاز و گویای چالشی است که گوناگون سازی و تضمین امنیت عرضه نفت و گاز با آن رو به رو است. کشمکش روسیه و گرجستان همچنین شرکت های نفتی را که در پروژه های انرژی حوزه دریای خزر فعالند، مجبور خواهد کرد استراتژی های سرمایه گذاری را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند؛ همچنانکه تصورات مربوط به مسیرهای صدور انرژی به چالش کشیده شده اند.
سیاست آمریکا در حوزه دریای خزر پیوسته از ایده ایجاد یک دالان انتقال انرژی از شرق به غرب حمایت می کرده است تا بدان وسیله انرژی منطقه دریای خزر و آسیای مرکزی با عبور از قفقاز- بدون این که از روسیه و یا ایران عبور کند - به بازارهای مصرف برسد. خط لوله باکو – تفلیس – جیحان (بی تی سی) پایه و اساس چنین سیاستی است. خط لوله گاز باکو – تفلیس – ارزروم (بی تی ای) جزء مهم دیگری از این سیاست است.
از آنجا که گاز ناحیه خزر می تواند منابع مورد نیاز خط لوله گاز نابوکو را تامین کند، اروپا برای خط لوله گاز باکو – تفلیس – ارزروم اهمیت بیشتری قائل است. از نظر غرب اهمیت این خط لوله در آن است که می تواند گاز کشورهای آسیای مرکزی را، بدون آن که از روسیه عبور کند، به اروپا انتقال دهد.
آغاز به کار خط لوله نفت باکو – تفلیس – جیحان در سال ۲۰۰۶ برای واشنگتن پیروزی بزرگی بود، زیرا بر خلاف اعضای کنسرسیوم "ای آی او سی" که تحت رهبری شرکت بی پی، علاقمند به استفاده از ترکیبی از راه ها، شامل ترانزیت نفت و گاز منطقه از طریق ایران و روسیه بودند، صرفا بر دالان شرق – غرب تاکید داشت.
اما هدف از ایجاد دالان شرق – غرب تنها منزوی کردن ایران و محدود کردن نقش روسیه به عنوان یک کشور ترانزیت نبود. احداث خط لوله باکو - تفلیس - جیحان همچنین به معنای وارد ساختن جمهوری آذربایجان و گرجستان به مدار کشورهای غربی و حفظ آنان در این مدار بود. زیرا آمریکا به عنوان بخشی از استراتژی خود در دوران پس از جنگ سرد قصد داشت در منطقه نفوذ شوروی جای پایی بیابد.
واشنگتن به شدت خود را در گرجستان در گیر ساخت و بویژه کوشید نیروهای این کشور را آموزش دهد، آنان را تجهیز کند و از جاه طلبی های این کشور برای پیوستن به ناتو حمایت کند. این حمایت ها ممکن است میخائیل ساکاشویلی، رئیس جمهوری گرجستان را که در آمریکا تحصیل کرده است، تشویق کرده باشد بکوشد با استفاده از زور اوستیای جنوبی را تحت کنترل در آورد.
تلاش های واشنگتن برای گسترش حوزه نفود خود در منطقه قفقاز و سایر جمهوری های شوروی سابق، مانند اوکراین، مسکو را بسیار عصبانی کرده است. روسیه پیش از این در مورد گسترش ناتو به نحوی که کشورهای شوروی سابق را در اروپای شرقی و مرکزی و یا دریای بالتیک در برگیرد، هشدار داده بود. اما مسکو در مقابل کوشیده بود با حمایت از اوستای جنوبی و آبخازیا که حکم آتش زیر خاکستر را دارند و از اوایل دهه ۱۹۹۰ با حمایت روسیه به گونه ای موثر مستقل از گرجستان می زیند، نفوذ خود را در منطقه حفظ کند.
واکنش روسیه به اقدام های گرجستان، گویای اراده آن کشور برای محدود کردن پیشروی غرب به سوی حیاط خلوت خود است. واشنگتن نیز بر حق خود برای تداوم چنین نقشی اصرار دارد و از روسیه می خواهد امکان دسترسی به گرجستان را به منظور ارائه کمک های انساندوستانه و پزشکی فراهم کند.
واشنگتن همچنین به روسیه هشدار داده است که اگر مفاد آتش بس را رعایت نکند، با تحریم های بین المللی روبه رو خواهد شد.
بسیاری در غرب بیم آن دارند که هدف نهایی روسیه اشغال گرجستان و به دست گرفتن کنترل و یا حداقل ایجاد مانع در برابر راه های عرضه انرژی از طریق این کشور باشد. اما بهانه قرار دادن کشمکش اوستای جنوبی برای انجام اقدام های بیشتر علیه گرجستان، برای روسیه استراتژی خطرناکی خواهد بود. این خطر وجود دارد که روسیه با جنگ چریکی رو به رو شود و و روابط آن کشور با غرب، که بهبود آن ده ها سال طول خواهد کشید، بدتر شود.
ادامه حضور روسیه در گرجستان برای همسایگان این کشور در حوز ه دریای خزر که دارای منابع غنی نفت و گازند –جمهوری آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان - پیام ناخوشایندی را ارسال خواهد کرد. این کشورها در شرایطی که روسیه در نتیجه کسب درآمدهای قابل ملاحظه از قیمت های بالای انرژی به موقعیت مناسبی دست یافته است، روابط مبتنی بر احترام با مسکو را حفظ کرده اند. سایه های بازگشت به امپریالیسم روسی ممکن است کشورهای تولید کننده انرژی را به فکر برقراری روابط مستحکم تر، اگر نه آمریکا، اما با چین بیاندازد.
برای سرمایه گذاران غربی حتی اگر آرامش نسبی به منطقه باز گردد، تهدید از سرگیری کشمکش دورنماهای توسعه خط لوله نفت باکو – تفلیس – جیحان و خط لوله گاز باکو – تفلیس – ارزروم را تیره و تار کرده است.
چنین وضعیتی دورنماهای شکننده تضمین امنیت استفاده از گاز ترکمستان و قزاقستان را برای خط لوله نابوکو بیش از پیش تحلیل خواهد بود. اصرار واشنگتن بر صدور انرژی منطقه خزر از طریق گرجستان، با توجه به بی ثبات بودن این کشور، همواره استراتژی خطرناکی بوده است. در فضای پر تنش امروزی منطقه، دالان شرق – غرب برای انتقال انرژی، بیشتر به نقطه ای برای فشردن گلوی انرژی شباهت دارد.
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید