سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


بازگشت به گذشته


بازگشت به گذشته
برای بررسی آثار مثبت و منفی طرح تحول اقتصادی باید بدانیم اساسا خود این طرح چیست؟ این طرح به چه چیزهایی قرار است بپزدازد، چه ابعادی دارد و چگونه اجرا می‌شود، عوامل اجرایی کدامند. متاسفانه دولت در این رابطه فقط به موضوعات جزئی پرداخته است. در حالی که مشکلاتی در اجرا و در سیاست‌های پولی وجود دارد باید آن را تغییر بدهیم یا در حوزه مالیات اشکالاتی در خصوص سازمان مالیاتی، قوانین مالیاتی و. . . وجود دارد که باید اصلاح شود، بقیه موارد هم به همین ترتیب. لذا طرح مکتوبی به عنوان تحول اقتصادی وجود ندارد که بتوان آن را نقد یا بررسی کرد. این اشکالات که در حال حاضر گفته می‌شود قبلا هم مطرح بود حتی در مورد شاه‌بیت این غزلی که سرودند یعنی هدفمند کردن یارانه‌ها خیلی بحث‌ها از قبل صورت گرفته بود نه مربوط به این ۷، ۸ سال اخیر حتی پیش‌تر از آن شاید سابقه آن به ۲۰ سال برگردد. یعنی از ۲۰ سال پیش این بحث در اقتصاد مطرح شده و به صورت جدی دقیقا بعد از جنگ این بحث در محافل علمی و در سازمان‌های اداری اقتصادی کشور مطرح می‌شد که یارانه‌ها هدفمند نیست،
بدون فرمت مشخص توزیع می‌شود و غیر عادلانه است. بحث از ۲۰ سال پیش مطرح بود ولی حالا گسترده‌تر شده، در برنامه دوم آورده شده، در برنامه سوم به آن پرداخته شده، در برنامه چهارم هم آمده بود و به طور موازی هم در دولت آقای هاشمی مبحثی تحت عنوان فقرزدایی مطرح گردید. در آنجا هم بحث یارانه‌ها به طور جدی در دولت مطرح بوده که چگونه می‌خواهند با این مسئله برخورد کنند. در دولت آقای خاتمی هم این بحث وجود داشت تا جایی که به واسطه این طرح چند آیین‌نامه اجرایی تدوین شد و حتی وزارتخانه‌ای برای این کار درست شد، وزارت رفاه و تامین اجتماعی با همین انگیزه ایجاد شد! یعنی از منظر ضرورت و آسیب‌شناسی اقتصادی این بحث همواره مطرح بود اما در حد همین آسیب‌شناسی. آن چیزی هم که الان مشاهده کردیم همان بحث است یعنی دولت یک بسته معینی را اعلام نکرده و دقیقا مشخص نیست چه تصمیمی دارد که ما راجع به خوب یا بد بودن آن نظر بدهیم! . اما برای تفسیر اگر به همین اخبار عمومی دولت اکتفا کنیم، دولت قصد دارد یارانه‌های مربوط به برخی کالا و خدمات را حذف کند و بعد پولی که از محل حذف یارانه‌ها تجمیع شده را بین مردم توزیع کند، منتهی هیچ‌وقت دولت این مسئله را رسمی ادعا نکرده و به طور دقیق هم مشخص نکرده که یارانه چه کالایی حذف می‌شود. ما در کشورمان انواع و اقسام یارانه‌های مستقیم و غیر مستقیم را پرداخت می‌کنیم، به بسیاری از محصولات کشاورزی، بسیاری از کالا و خدمات، داروها، نهاده‌های صنعت و کشاورزی و در حوزه انرژی یارانه می‌دهیم اما یارانه یعنی چه؟! یعنی این که دولت با پرداخت وجوهی قیمت واقعی کالا را پایین نگه می‌دارد و اجازه نمی‌دهد که مصرف‌کنندگان با قیمت بالا آن را خریداری بکنند، به عنوان مثال هر کیلووات ساعت برق در شرایط کنونی در بخش تولید برق ما حدود ۷۰ تومان هزینه برمی‌دارد ولیکن دولت از مصرف‌کننده خانگی ۱۶ تومان و از مصرف‌کننده کشاورزی ۵ تومان می‌گیرد مابه‌التفاوت این مبلغ را دولت می‌دهد این یعنی یارانه. اما وقتی دولت تصمیم می‌گیرد یارانه‌ها را نقدی بپردازد گام اول این است که قیمت برق را همان ۷۰ تومان اعلام کند و از مصرف‌کننده بگیرد بعد که این پول را جمع کرد، حالا توزیع کند بین دهک‌های اول، دوم و سوم.
پس گام اول برای اینکه یارانه‌ای جمع شود آزاد‌سازی قیمت کالاها و خدمات است. در حالی که هنوز دولت نگفته است که قیمت کدام کالا را قرار است آزاد کند. الان بنزین لیتری ۶۰۰ تومان است اگر قرار باشد دولت یارانه بنزین را ندهد مفهومش این است که اجازه بدهد بنزین در سطح کشور لیتری ۷۰۰ تومان توسط مردم خریداری شود و مابه التفاوت‌اش تا ۱۰۰ تومان را جمع کند و آن را یکجا بین کسانی که می‌خواهد، توزیع کند. آیا دولت می‌خواهد، این کار را بکند؟ به این دلیل است که می‌گویم این طرح هنوز خیلی روشن نیست، اما فرض می‌کنیم همین چیزی است که همه می‌گویند، و آن اینکه دولت تصمیم گرفته باشد یارانه‌ها را نقدی بپردازد، همان‌طور که قبلا بحث کردیم گام اول پرداخت یارانه نقدی آزاد‌سازی قیمت‌هاست.
اصلا به شاکله این دولت نمی‌خورد یعنی این اقدام با تمام آنچه دولت تاکنون گفته هماهنگ نیست. دولت تمام ادعایش این است که آزاد‌سازی قیمت‌ها و تن دادن به مکانیسم بازار یک تئوری ناشی از توصیه‌های بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول است و اساسا دولت‌های قبلی را با همین منطق محکوم می‌کرد، اما آیا این دولت به لحاظ ذهنی این آمادگی را پیدا کرده که به سمت آزاد‌سازی قیمت‌ها برود؟ من چنین چیزی را در وجنات این دولت نمی‌بینم اصلا به شاکله تئوریک این دولت هم نمی‌خورد! حالا فرض کنیم دولت یک تحول جدی از نظر ذهنی پیدا کرده و دچار این فهم جدید شده است که می‌خواهد آزادسازی قیمت‌ها را انجام بدهد، سوال بعد همین است که آیا دولت متوجه است می‌خواهد چه کار بکند. آیا این مقدار نقدینگی انباشته شده قرار است دوباره به جامعه تزریق شود یا اینکه اساسا دولت می‌خواهد اول پول را توزیع بکند بعد یارانه‌ها را حذف کند! گاهی هم این‌طوری می‌گویند که ما اول پول مربوط به یارانه برق را به خانوارها پرداخت می‌کنیم بعدا در راند دوم قیمت برق را بالا می‌بریم اما معلوم نیست این پولی که قرار است به اقتصاد تزریق شود حجمش چقدر است؟ ما که تجربه گذشته را داریم! در آغاز سال ۸۴ نقدینگی کشور ما ۶۸ هزار میلیارد تومان بوده، از زمانی که پول به معنی جدیدش وارد چرخه اقتصاد شده و بانکی شکل گرفته و دولت پول چاپ کرده است تا سال ۸۴ آن مقدار بوده است. این رقم تا پایان خرداد ماه۸۷ به ۱۶۸ هزار میلیارد تومان رسیده است یعنی دولت بیش از دو برابر و نیم حجم نقدینگی را زیاد کرده و اثر تورمی آن را هم مشاهده کرد. آیا دولت مجددا می‌خواهد از منابع دیگری که نمی‌دانیم کجاست و به طور روشن هم بیان نکرده است که از کجا تامین می‌کند، دوباره تزریق کند و نقدینگی کشور را بالا ببرد؟ این چیزی است که دولت به آن فکر نکرده است.
به اعتقاد من این طرح تاکتیکی است که دولت برای فرار از پاسخگویی به گذشته در پیش گرفته و میدان بحث را به جلو منتقل کرده است. هدف دیگری که دولت دنبال می‌کند این است که قصد دارد به یک بهانه‌ای مقداری پول را بین اقشاری از مردم توزیع کند و چون اطلاعاتی از دهک‌های مختلف جمعیتی کشور در دست ندارد و اگر هم حتی به این اطلاعات دسترسی پیدا کند، به این زودی قادر به طبقه‌بندی نیست که حالا بتواند یارانه‌ها را پرداخت کند. دولت قصد دارد به بهانه نقدی کردن یارانه‌ها مقداری پول را بین افرادی که شناخته شده و سازمان‌یافته هستند، توزیع کند. این پول را هم از محل آزاد‌سازی قیمت‌ها و تجمیع یارانه‌ها به‌دست نمی‌آورد چون چنین توانی را ندارد، بلکه قصد استقراض دارد یعنی دوباره از منابع بانکی استفاده می‌نماید. اگر این پول توزیع شود یک مانور جدی خواهد بود! که ما کار را شروع کردیم و فعلا گروه اول را سامان دادیم و سال بعد گروه دوم. در واقع پرداخت ۴، ۵ ماه یارانه نقدی به گروه اول می‌تواند نشانه خوبی برای ادامه راه باشد. به این دلیل است که طرحی که با این رویکرد پیش می‌رود در شائبه طرح‌های انتخاباتی گنجانده می‌شود. واقعیت‌ها به اصطلاح خیلی بی‌رحم‌تر از حرف‌هایی هستند که با نادیده گرفتن‌شان بتوانیم از فشار ناشی از آنها کناره‌گیری کنیم.
دولت همه اینها را می‌داند. می‌داند که مجلس هم زیر بار این طرح نمی‌رود، می‌داند که برخی از نهاد‌های دیگر حکومت هم بالاخره دغدغه‌هایی دارند و با یک طرح مبهم همراهی نخواهند کرد، می‌داند که صاحب‌نظران و دانشگاهیان هم به تیر در تاریکی انداختن حساس هستند، همه اینها را می‌دانند با این حال بعد از ۳، ۴ ماه دیگر که نتوانست این طرح را اجرا کند تازه صفحه جدید را باز می‌کند و آن این است که ما خواستیم انجام بدهیم ولی نگذاشتند! یعنی دولت یک چنین تاکتیکی را دارد که بعدا هم مدعی شود که می‌خواستیم این کار را انجام دهیم ولی خب عوامل مافیایی در حوزه‌های مختلف مانع بودند، دولت دوست دارد این بحث گسترده شود چون همه بحث‌ها به آینده موکول شده و دیگر کسی به گذشته باز نمی‌گردد!
سعید شیرکوند
منبع: انجمن اقتصاددانان فردا
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید