جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

گرسنگی دنیا برای محبت بیش از نیاز به نان است


گرسنگی دنیا برای محبت بیش از نیاز به نان است
ـ لبخند آغاز عشق، زیباترین و کم‌خرج‌ترین هدیه است.
ما احتیاج داریم که خدا را پیدا کنیم. او در شلوغی و بی‌قراری ما یافت نمی‌شود. خدا رفیق سکوت است. ببینید چطور طبیعت، درختان، گل‌ها و چمن در سکوت رشد می‌کنند. ببینید ستاره‌ها، ماه و خورشید چگونه در سکوت حرکت می‌کنند...ما برای این که جان‌ها را لمس کنیم نیاز به سکوت و آرامش داریم.
۲۷گوست سالروز تولد مادر ترزاست. او در ۱۹۱۰ در یوگسلاوی زاده شد. ۱۹۲۸ به هند رفت و با در اختیار گرفتن معبد متروکه‌ای از شهرداری کلکته، به کمک تهیدستان شتافت و نهضت نیکوکاران کلکته را راه انداخت. این حرکت انسان دوستانه که در ابتدا تنها با جذب ۱۲ راهبه شروع شده بود، اکنون با هزاران خادم و صدها مرکز در ۱۰۰ کشور جهان فعال است.
آگنس گونتسخا بوخاتسیو در ۱۹۳۱ نام راهبه اسپانیایی مورد علاقه‌اش(ترزا) را برای خود انتخاب کرد. ترزا در ۱۹۷۹ به جایزه صلح نوبل شرافت بخشید. او گفت: من به نام یک فقیر این جایزه را دریافت می‌کنم. مادر ترزا در ۱۹۷۷ با آغاز زندگی ابدی خویش، دست خاکیان را از دامن مهربانی بی دریغ خویش کوتاه کرد. او اکنون در دامن مهر خدا به آرامش رسیده است.
او قلم خدا بود که در عصر بی‌مهری‌ها، مشق درس مهربانی‌های بی‌چشمداشت در لوح دل بینوایان و درماندگان و نیازمندان می‌نوشت.
در ادامه این نوشته به چند سخن از او اشاره شده که در ادامه می‌خوانید: من خدا را در هر انسانی می‌بینم. وقتی زخم‌های یک جذامی‌ را می‌شویم احساس می‌کنم که از خود خدا پرستاری می‌کنم. این به نظر شما زیبا نیست، بزرگترین مرض امروز دنیا جذام یا سل نیست، بلکه احساس طرد شدگی و ناخواستگی است.
گرسنگی دنیا برای محبت و قدردانی، بیشتر از نیاز به نان است.
یک دفعه خواب دیدم که در دروازه آسمان ایستاده‌ام و پطرس گفت: به زمین برگرد. اینجا در آسمان محله‌های فقیرنشین وجود ندارد.
اگر مردم را قضاوت کنید، وقتی ندارید که به آن‌ها محبت کنید.
من دقیقا نمی‌دانم که آسمان چه شکلی خواهد بود، اما خوب می‌دانم که وقتی بمیریم، زمانی خواهد رسید که خدا ما را قضاوت خواهد کرد. او نخواهد پرسید که چقدر کار خوب در زندگی‌ات انجام داده‌ای، او خواهد پرسید که چه قدر بصورت عملی در زندگی‌ات محبت کرده‌ای؟
من برای موفقیت دعا نمی‌کنم، بلکه خواستار امین بودن و وفاداری هستم.
می‌دانم که خدا چیزی به من نمی‌دهد که از عهده‌اش برنیایم. تنها آرزو می‌کنم که او اعتماد زیادی به من داشته باشد.
خداوندا: مرا قدردان شأن و مقام کارم و مسوولیت‌های فراوانش بگردان. هرگز اجازه نده تا با دلسردی، نامهربانی و ناشکیبایی باعث خفت کارم شوم.
صحبت بایستی اندک باشد، محل ملاقات ما تنها نباید محل وعظ باشد. پس چه کار باید کرد؟ جارو را بردار و خانه کسی را جارو کن. این کار به اندازه کافی خودش حرف می‌زند.
بیایید تنها به کمک مالی کردن راضی نباشیم. پول کافی نیست، به هرحال پول فراهم می‌شود، بیچارگان احتیاج به قلب شما دارند تا آن‌ها را دوست داشته باشید. پس هرجا که می‌روید محبتتان را نثار کنید.
انسان باید خود را به خدا تسلیم کند تا دریابد که خدا از او چه می‌خواهد، نه این که خودش چه می‌خواهد. وقتی با اراده آزاد، خود را به خدا تسلیم کنیم‌، او ما را وسیله‌ای خواهد ساخت در دست‌های خودش برای خدمت به دیگران‌. آنگاه ما همچون مدادی در دست‌های او خواهیم بود.
هیچگاه ثانیه‌ای از وقت خود را بی‌ثمر یا برای امور زشت هدر ندهید.
در انتهای حیات، ما بدین سنجیده نخواهیم شد که: چند مدرک دانشگاهی دریافت کرده‌ایم، چه مقدار از مادیات دنیا برای خود اندوخته‌ایم، چه کارهای بزرگی انجام داده‌ایم. سنجش ما بر این اساس خواهد بود که: من تشنه بودم و تو مرا سیراب کردی، من عریان بودم و تو مرا پوشاندی، من بی خانمان بودم و تو مرا اسکان دادی... تشنه، ولی نه فقط تشنه آب بلکه تشنه محبت، عریان، نه فقط برای لباس بلکه عریان از عزت و احترام، بی خانمان ولی نه تنها در طلب خانه‌ای از خشت بلکه به سبب خروج از عوالم انسانی؛ بنابراین، جسورانه عشق بورز، احترام کن و بپذیر.
برهنگی فقط بستگی به یک تکه پارچه ندارد. برهنگی یعنی بی‌توجهی به انسانیت و شرافت انسانی و شخصیت انسان‌ها.
اگر دعا کنیم‌، ایمان خواهیم داشت‌؛ اگر ایمان داشته باشیم‌، محبت خواهیم کرد؛ اگر محبت کنیم‌، خدمت نیز خواهیم کرد.
من مداد کوچکی هستم در دست خدایی نویسنده، که نامه‌ای عاشقانه برای جهان می‌فرستد. بیایید همیشه با لبخند با یکدیگر آشنا شویم، چون لبخند آغاز عشق است. زیباترین و کم خرج‌ترین هدیه، لبخند است.
گاهی دیگران نامعقول و غیرمنطقی و خودپرست هستند، به هر حال آن‌ها را ببخش. ممکن است مردم نیکوکاری امروز ترا از یاد ببرند، به هر حال نیکوکاری کن. بهترین خود را به دنیا می‌دهی و ممکن است کافی نباشد، به هر حال بهترین خود را به دنیا بده.
نه تنها سکوت دهان، که سکوت دل نیز ضروری است. آنگاه می‌توانی خدا را در همه جا بشنوی: در بسته شدن آن در، در شخصی که نیازمند توست، در نوای پرندگانی که می‌خوانند، در گل‌ها، در حیوانات.
انسان شاید نتواند در زندگی کارهای بزرگی انجام دهد، ولی می‌تواند کارهای کوچک را با عشقی بزرگ انجام دهد.
خدا در وجود تک تک ما حضور دارد. وقتی ما اراده می‌کنیم تا او را در وجود دیگران پیدا کنیم و دوستشان بداریم این اوست که از طریق ما عشق خود را به دیگران ارزانی می‌کند.
ما از طریق عشق می‌توانیم صدای خدا را در ژرفای دلمان بشنویم و عظمت ما به عنوان یک انسان درهمین است. این همان مسوولیت عظیمی ‌است که بر دوش ما نهاده شده است.
به هر جا پا می‌گذاری عشق بگستران؛ اول از همه در خانه خویش عشق را به فرزندانت، به زن یا شوهرت، به همسایه‌ات نثار کن ... اجازه نده کسی پیش تو بیاید و بهتر و شادتر ترکت نکند. مظهر مهر خداوندی باش: مهر در چهره خود، در چشمان خود، مهر در تبسم خود و مهر در برخورد گرم خود. توبه چیزی نیست مگر نشان دادن عملی فروتنی.
http://mgt.blogfa.com
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید