پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

پاکستان بر سر چهار راهی


پاکستان بر سر چهار راهی
در اکتبر ۱۹۹۹ ژنرال مشرف ، طی یک کودتای سفید قدرت سیاسی را در پاکستان بدست گرفت ، و دید مبنی بر نگرش " پاکستان نوین" را مطرح ساخت. هر چند، وی در یکی از خطابه های طولانی اندیشۀ در سر داشتن پلان قبلی را برای کودتا رد نمود، ولی دیدگاه تفصیلی که نسبت به کشورش ارائه داشت بیانگر آن بود که اقدام وی مبنی بر تصاحب قدرت پلانی است که از قبل بر سر می پرورانیده است.
اما اگر ژنرالی در پاکستان، بر اریکۀ قدرت تکیه زند یک پدیدۀ استثنایی نیست؛ چون بعد از تولد پاکستان بصفت دولت ملی و مستقل، بیشتر از نیمی دورۀ زمامداری این کشور نظامی بوده و ارتش بران حکم میرانده است. با وجود آن، آنچه ژنرال مشرف برای پاکستان تقدیم داشته نسبت به ژنرالهای اسلافش که قبل از وی فرمانروایی کرده اند، کاملا متفاوت به نظر می رسد.
نخستین فرمانروای پاکستان، ژنرال اسکندر میرزا است ، وی با نحوۀ زمامداری طبق روال نظام فیودالیته ، خودرا فرمانروای مطلق پاکستان اعلام داشت. جانشین وی محمد ایوب خان، نظام دیکتاتوری ارتشی بر روال نظامهای امریکای لاتین، مبتنی بر فساد و خشونت را اساس نهاد. و اما بعد از وی در عهد فرمانروایی نظامی یحی خان، آشوب و بلاهای دامنگیر پاکستان شده بود، که مجالی قامت بر افراشتن را به وی نمیداد.
اما نقاط مشترک موجود میان این سه ژنرال: اسکندر، ایوب و یحیا را میتوان در کمبودی و نقص یک آیدلوژی دانست ، و همین امر برای اردوی پاکستان این فرصت را فراهم نمود تا در کشمکش های تلخ و تاریخی سیاسی این کشور کناره بماند.
اما بر خلاف ، فرمانروای چهارم نظامی پاکستان، جنرال محمد ضیاءالحق شیوۀ متفاوت از اسلافش را به نمایش گذاشت. وی داعیۀ "دفاع از قضایای بر حق اسلامی" و ادعای " مسؤلیت تاریخی" در قبال حمایت و جلوگیری پاکستان از انحرافات گسترده و دامنگیر و برگشت مجدد آن به اسلام و مسیر درست را اعلام داشت. در حالیکه ژنرالان سه گانۀ قبل از وی بدون هیچگونه اقدامی در قسمت تغییر نمط زندگی در کشور، زندگی را وداع گفتند؛ و لی ضیاءالحق توانست از سلطه بعنوان ابزاری در جهت ساختن فرهنگ ملی کار گیرد، چنانچه وی به پاکستان اعتبار و حیثیت " جمهوری اسلامی" بودنش را باز گردانید و دستورنامۀ دینی جدیدی تنظیم نمود، و با کنار زدن قوانین انگلو سکسونی، نظام قضایی کشور را بر طبق شریعت اسلامی عیار ساخت. بی تردید، تحت رعایت و توجه وی گروه های اسلام گرای ششگانه و همانند آن که تأثیری بر قضایای سیاسی پاکستان نداشتند، رشد یافته و به جریانهای تمویل شونده و مورد تأیید استخبارات نظامی آنکشور قرار گرفتند، و بدینگونه با دعوی و مطالبات سهم بیشتر در قدرت، در عرصۀ سیاسی کشور عرض وجود نمودند.
کنار رفتن سه فرمانروای نظامی اولی از قدرت درین کشور بوسیلۀ کودتاهای صورت گرفت که جنرالهای مخالف به راه می انداختند ، و اما ژنرال چهارم ضیاء، در یک سانحۀ هوایی با سقوط هوا پیمای حاملش کشته شد، که بسیاری آنرا یک عملیۀ طرح ریزی شده پنداشته اند.
اما با یک جست سریع اگر به سال ۲۰۰۷م بر گردیم در مییابیم که " بهار خشم" پایه های حاکمیت مشرف را به لرزه در آورده است. شورش قبایلی در بلوچستان، درگیری با قاضی ارشد و خشونت گروهی رو به گسترش همه یکجا در ایجاد بحران گسترده و خطرناکی مشرف را - از آغاز انتخاب رئاستش از سال ۲۰۰۱ بدینسو- گریبان گیر کرده است، و با نزدیک شدن انتخابات عمومی که قرار است در پایان همین سال جاری بر گذار گردد، نیرو هاییکه علاقمند کشاندن پاکستان به جنگ و آشوب احتمالی اند، خود را برای مقابله با نظام آماده مینمایند.
اما در پاسخ به این پرسش که: حکومت مشرف چگونه پایان خواهد یافت؟ آیا همانند سه جنرال اولی که ، بوسیلۀ کودتاهای نظامی کلاسیک کنار رفتند ، کنار زده خواهد شد؟ و یا همانند ضیاء، قربانی توطئۀ خونینی خواهد گردید که به سرنوشتش پایان خواهد بخشید؟ اما تفاوتی را که در زمینه میتوان یافت آنست که موضوع بنیادی نگرش " پاکستان نوین" که در سال ۱۹۹۹ ازان تعبیر رفت ، برای مشرف تعهدی را مبنی بر إقامۀ نظام سیاسی می سپارد که ارتش در آن بعنوان پشتیبان، داور و ضامن قانون اساسی کشور شناخته شده است. و تنها اردوی کشور درین موارد دست اندر کار میباشد.
و با الهام از الگوی ترکیه، مشرف تفکیک مبانی اسلامی - که ضیاءالحق آنرا اساس گذاشته بود- و در عوض تشجیع سیاست سیکولار و ترویج فرهنگ دیموکراسی را به وعده سپرد؛ تا تغییر حکومت از طریق انتخابات انجام یابد نه از طریق شورشها و یا کودتا های نظامی. رویهمرفته بعد از گذشت هفت سال حالا پاکستان، خود را در خطر یک کودتای نظامی می بیند ، و در حالیکه گروه های اسلامی خشونت گرا، امیدوار سقوط رژیم در نیمه راه اند.
با وجود نا موجه بودن کودتای نظامی ۱۹۹۹ که باعث سقوط حکومت منتخب دیموکرتیک نواز شریف گردید ولی در توجیه آن ممکن است ضعف و نا کامی حکومت نواز شریف را که در آنهنگام قابلیت بقاء و استمرار را نداشت به استدلال گرفته شود.
اما در اینکه مشرف به کار های خوبی در زمینه های کاهش میزان فساد ، برگردانیدن اقتصاد در مسیر رشد و اعادۀ بعض آزادیهای اجتماعی و فرهنگی که در عهد ضیاء الحق گرفته شده بود، مبادرت ورزیده چندان تردیدی وجود ندارد؛ ولی مهمترین گامی را که مشرف برداشت تصمیم وی در سال ۲۰۰۱ در برابر تروریزم و توقف کمک به طالبان بود، که به ائتلاف جهانی در جنگ علیه تروریزم پیوست. بدون شک مشرف نسبت به جنرالهای که از سال استقلال پاکستان ۱۹۴۷ بر این کشور حکم رانده اند موفق بوده است.
همانگونه که قضاوت نیکویی وخوشبختی را نسبت بهر شخصی بعد از مرگش موکول مینمایند، قضاوت پیرامون فرمانروایان، و میزان موفقیت هر فرمانروایی را میتوان بعد از کنار رفتنش از قدرت حدس زد.
قبل از هفت سال، مشرف الگوی ترکیه نگرش " پاکستان جدید" را مطرح کرد، اما در عمل تا هنوز خیلی ازان به دور مانده است. با وجود آن، فصل پایانی دورۀ فرمانروایی مشرف را میتوان به شیوۀ زیر نگاشت:
ممکن است با قدغن نمودن مشارکت احزاب سیاسی در انتخابات عمومی از تقلب کار گرفته و در سلطه همچنان باقی بماند، که البته این کار باعث اعتماد بیشتر وی بر احزاب اسلامی نفرت انگیزی میشود که با دیدگاه نگرش " پاکستان نوین" وی حساسیت دارند، و کوششهای را هم در مناسبتهایی بمنظور ترورش به راه انداختند.
ممکن است مشرف ، کمسیون انتخاباتی بی طرفی بر گزیند و با دادن فرصت مشارکت به نیرو های سیکولار و دیموکرات، کمسیون مذکور نظارت بر انتخابات را بدوش گیرد. و احتمال اینکه عفو سیاسی عمومیی را اعلام دارد هم بعید نخواهد بود، تا رهبران پاکستانی بیرون در تبعید به کشور باز گشته و جبهۀ گستردۀ را در مقابله با خشونت گرایی دینی وتروریستی تشکیل دهند.
اما بر متحدین و امدادگران غربی و منطقوی پاکستان است تا بر مشرف حد نهایی فشار را بیاورند تا به حرفهایی سال ۱۹۹۹ خویش صادقانه عمل نماید؛ چون در پاکستان نیرو های دموکرتیکی که در برابر جریان های سیه کاریکه منطقه را مورد تهدید قرار داده اند، ایستادگی نموده و کارکردهای آنها را به چالش گیرد، بصورت کافی وجود دارد.
همچنان وجیبۀ مشرف خواهد بود تا به این نیروها فرصت مشارکت در یک انتخابات آزاد را فراهم نماید، و نقش ارتش در آن بجای باداری بر پیکرۀ بحیث پاسبان مسؤلیت ملی خویش را ادا نماید.
برگردان: عبدالحفیظ همام

امیر طاهری ، تحلیلگر معروف جهان عرب
منبع : سایت جاودان


همچنین مشاهده کنید