پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


محبت ریشه زندگی


محبت ریشه زندگی
همه آدم ها چه کوچک و چه بزرگ دوستدار محبت اند و گریزان از بی مهری، طالب تایید و تشویق اند و دل نگران از تکذیب و تنبیه، دل گرم از دوستی ها هستند و دل غمین از دشمن. همه انسان ها سالم و صالح، دخترها و پسرها، زن ها و مردها، پیرها و جوانها; شیفته صداقتند و ناخرسند از دروغ ها و دغل ها، رهرو حقیقت اند و ناخشنود از فریب ها و پلیدی ها، دل شاد از عدالتند و دلگیر از خودکامگی ها، تبعیض ها، دل آرام از صلح و صفایند و دل تنگ از جنگ و جفا، دوستدار زیبایی هایند و رویگردان از زشتی ها و پلشتی ها. برای رسیدن به این اهداف باید منتظر بود، انتظار امام موعود، امام زمان (عج الله). این انتظار، زیباترین و باشکوه ترین جلوه تحقق صداقت و عدالت در اندیشه و رفتار منتظران است. این انتظار معنا بخشیدن به نیات خیرخواهانه، اندیشه های عدالت جویانه و رفتارهای صادقانه و متعالی مومنان بلند همت و متقیان خداپرست و پاسخگوی پرسش آخرین انسانهاست. این انتظار، اندیشه و تلاش برای معماری جهانی است پر از عدل و داد، مبرای از جور و فساد، روشن از معنویت و صفا و بیگانه از محنت و تصویرگر نشاط مستضعفان و حزن مستکبران. این انتظار بر همه آزادگان جهان و رهروان هم دل و منتظران هم گام مهدی موعود (عج الله) مبارک است.
نظام هستی براساس مهر و محبت پروردگار به انسان پدید آمده است. اگر عشق و محبت نبود; نه طلوعی بود و نه غروبی، نه بهاری بود و شکفتن گل ها و نه نغمه های شورانگیز بلبلان شنیده می شد. نه کوهساری وجود داشت و نه آبشاری، نه امواج غلتان دریاها به چشم می خورد و نه ستارگان در آسمان ها چشمک می زدند. اگر عشق و دلدادگی نبود شوریدگان به دنیا نمی آمدند و اشعار نغز نمی سرودند. اگر سوز و گداز دلدادگان نبود، کوه بیستون شکافته نمی شد و ذوق و هنر هرگز تولد نمی یافت.
دیگر معلم شوریده دلی پیدا نمی شد و کلاس های درس تعطیل می گردید. دفتر زندگی با عشق و محبت آغاز شد و جلوه های گوناگون جمال و کمال در کل هستی پدید آمد. انسان ها هم جزیی از نظام کل هستی هستند با عشق متولد می شوند، با دلدادگی چون حباب ها به اقیانوس هستی و ابدیت می پیوندند. پس آغاز و سرانجام زندگی و هستی از مهر و محبت آکنده است و آنان که از عشق و دلدادگی خبر ندارند نامشان در دفتر و جریده انسان ها ثبت نمی شود. هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است در جریده عالم دوام ما. بنابراین اگر کانون خانواده از مهر و محبت لبریز باشد و زندگی مفهوم واقعی خود را از دست ندهد. افرادی که در این خانواده ها بزرگ می شوند و وارد جامعه می شوند خودشان به وجود آورنده عدالت می شوند و جامعه ای سالم و شاداب می سازند که به دور از هرگونه بی عدالتی و بی نظمی است.
گرچه استفاده از قدرت، می تواند ما رابه هدف برساند، ولی بهره گیری از «محبت» و «عشق» و ایجاد جاذبه و کشش قلبی، اهرمی قوی تر است و انگیزه های ماندگارتری ایجاد می کند. در روایات نیز آمده است: «محبت و دوست داشتن برتر از ترس و بیم است.»
«و اشعر قلبک الرحمه للرعیه و المحبه لهم و اللطف بهم»
دلت را با مهربانی و محبت و لطف و احسان نسبت به مردم بپوشان.
اشعار به معنای پوشیدن و شعار به معنی زیرپیراهن است و کنایه از این است که رحمت و محبت و لطف تو نسبت به مردم ظاهری و براساس منافع و مصالح نباشد بلکه باید قلبی باشد و همه جان تو آکنده از مهربانی و محبت و لطف نسبت به آنها باشد و نگذاری در دل تو ذره ای خشونت، بغض یا بی لطفی نسبت به آنها وجود داشته باشد.
اسلام بسیار به محبت کردن به فرزندان و همسر و یکدیگر تاکید داشته که ما چند داستان و روایت را تعریف می کنیم. یک بار حضرت رسول (ص) به مسجد می رفتند که در راه چند بچه به ایشان می گویند آیا شما با ما بازی می کنید پیامبر(ص) می فرمایند: بله. آنها می گویند: پیامبر(ص) شتر ما می شوید؟ پیامبر جواب می دهند آری! یاران حضرت در مسجد نگران می شوند و یک نفر را به دنبال ایشان می فرستند. وقتی آن فرد به حضرت می رسند و می بینند که ایشان با بچه ها مشغول بازی هستند تعجب می کند و می گوید: یا رسول الله نماز دیر شد! حضرت رسول(ص) می فرمایند: چند تا گردو داری به من بدهی تا به این بچه ها بدهم؟ آری دارم بفرمایید و حضرت آن گردو ها را دست بچه ها می دهند و می گویند: آیا شترتان را با چند گردو عوض می کنید. به طور کلی خشونت ابتدایی ترین اظهارنظر شخصی است که به صورت علمی یا قوی صورت می گیرد و مهر و محبت و مهرورزی را باید جایگزین خشونت بکنند تا جامعه آسایش و آرامش خود را بازیابد و همه جا پر از عطوفت و مهربانی و برای رفع خشونت و زمینه سازی برای تحقق صلح مبتنی بر عدالت و وحدت ملی کوشش شود.
امام کاظم علیه السلام می فرماید:
مهرورزی و دوستی با مردم، نصف عقل است.
معنای محبت و مهرورزی چیست؟ از چه کسانی باید آموخت و چه کسانی راه را به ما نشان می دهند. معنای واقعی مهرورزی و محبت خود را برای محبوبت فدا کردن از خود گذشت کردن نمونه هایی که از زمان اولیای الهی تاکنون مشاهده شده است آن از ابراهیم خلیل الله که لقب حبیب الهی از طرف محبوبش لقب گرفت و بهترین میوه زندگیش به امر پروردگارش می خواست قربانی کند آن از صدر اسلام که چگونه حضرت محمد(ص) و پیروانش در گرمای جانسوز مکه شکنجه ها را تحمل کردند و آن امام معصوم که نمونه سترگی از مهربانی و محبت بودند.
بالاتر از «شهادت» - آنچه در قاموس بشر، هنوز نامی ندارد و بزرگترین قربانی تاریخ در دشت خونین کربلا است. خداوند، کانون مرکزی همه رحمت ها، محبت ها و مهرورزی هاست و آفرینش، ریشه در رحمت و مهرورزی خدا دارد. او هم بهترین حبیب است و هم بهترین محبوب; هم رحیم است و هم رحمان و این دو صفت، در صدر تمام سوره های قرآن، علاوه بر متن بسیاری از آیات، تکرار شده اند.
در قرآن کریم چهار بار از خداوند متعال به عنوان «ارحم الراحمین»; برترین مهربانان، یاد شده است.
شاید یکی از امید بخش ترین آیات قرآن، آیه ۱۲ سوره انعام باشد که در آن خداوند نوید می دهد که مهرورزی را بر خویشتن حتمی کرده است فیلیپ پینل اولین روان پزشکی بود که در درمان دیوانگان از روش مهرورزی استفاده کرد. او بر اثر مهر و محبت عده ای از دیوانگان را معالجه کرد; در حالی که قبل از او زنجیر به دست و پای دیوانگان زده بودند; آنان را تنبیه می کردند.
این دانشمند برای اولین بار اثبات کرد که با مهر و محبت می توان دیوانگان را سر عقل آورد. عیسی مسیح(ع) با ابراز محبت ومهر افراد آلوده و گناهکار را امید وار می ساختند و از آنان افرادی شایسته و لایق می ساخت.
رسول خدا(ص) می فرمود: شما هرگز نمی توانید با مال و ثروت مردم را به سوی خود جلب کنید، بلکه با گشاده رویی و حسن خلق، آنان را مجذوب خود گردانید. علی(ع) می فرمود: «مهرورزی نیمی از خرد است» خداوند در قرآن کریم می فرماید: ادفع بالتی هی احسن، یعنی بدی ها را با نیکی و محبت جبران نمایید و زیرا با محبت می توان دشمنی های دیرینه را از بین برد. بزرگترین اشتباه انسان این است که خیال می کند دشمنی ها را می تواند با تندی ها از بین ببرد، در حالی که تندی و تیزی علاوه بر اینکه کارساز نیست، بلکه بر میزان خصومت ها و دشمنی ها می افزاید.
● مساله نسل امروز ما
مهر و محبت مورد نیاز نسل در دیگ جهل و غفلت والدین و اطرافیان سوخته و بسیاری از فرزندان ما دچار گرسنگی شدید عاطفی شده اند. آنها گرسنه محبت اند و کسی نیست که به رفع آن اقدام کند. تشنه مهر پدر و مادرند ولی به ندای العطش آنها کسی پاسخی نمی گوید. فرزندان ما پدر دارند ولی از ارتباط سالم با او محرومند. مادر دارند ولی او از شدت خستگی و فرسودگی نمی تواند به فرزند خود مهرورزی کند. پدر و مادری توانمند دارند که در حرکت و تلاش اند، ولی نسلشان دچار یتیمی عاطفی شدند در اهمیت عواطف است.
عاطفه را از منابع سازگاری و تداوم حیات انسان دانسته و وجود آن را در زندگی همانند عامل نوسان و بیرون آمدن از یکنواختی برشمرده اند. اگر همه ساعات و ایام حیات در شادی تنها، یا درغم و اضطراب تنها باشد زندگی امری تلخ و ناگوار و از نوع تکرار مکررات و خسته کننده خواهد شد و این خود عامل مهمی در اختلال زندگی است. بخشی از این عواطف که دارای جنبه مثبت و سبب لذت است، عاطفه مهر و محبت است که آن را عامل غنای زندگی، موجب لذت و موجآفرینی مثبت در زندگی و سبب تامین راحت و آسایش زندگی دانسته اند. برخی از صاحبنظران آن را به روغنی تشبیه کرده اند که برای جلوگیری از ساییده شدن چرخ ها مورد استفاده قرار می گیرد. چه بسیارند اصطکاک ها و دشواری های ناشی از برخوردها که در سایه مهر و محبت از میان می روند و این امر تنها در رابطه فرد با دیگری نیست که گاهی اصطکاک و تصادم با خود است و آن صدمه ای به مراتب بیش تر از تصادم با غیر است.
نویسنده : فرشته ابراهیمی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید