چهارشنبه, ۲۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 17 April, 2024
مجله ویستا

ولایت محور وفاق و همدلی نیروهای انقلاب


ولایت محور وفاق و همدلی نیروهای انقلاب
هیچ جامعه سیاسی را گریزی از وجود جریان ها، جناح ها، گروه ها و تشکل های سیاسی با سلیقه ها و ذائقه های متفاوت و گوناگون نیست.
بر اساس همین قاعده، جریان ها و گروه های سیاسی مختلفی در جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته و فعال هستند. هر گروه سیاسی با هر عنوان، به دلیل رویکردی که نسبت به حاکمیت و قدرت سیاسی دارد عنوان سیاسی پیدا می کند. در واقع فلسفه وجودی هر جریان فکری : سیاسی یا حزب و گروه سیاسی، تاثیرگذاری بر قدرت سیاسی بوده و تلاش می کند به قدرت سیاسی راه یافته، آن را در کنترل خود درآورده و موقعیت خود را در قدرت سیاسی ارتقا بخشد. بنابراین شکل گیری رقابت سیاسی بین جریان های سیاسی شامل احزاب، گروه ها و شخصیتهای سیاسی نیز امری طبیعی و اجتناب ناپذیر خواهد بود. آنچه مهم است بلوغ سیاسی جریان ها و گروه های سیاسی برای سیاست ورزی مبتنی بر عقلانیت سیاسی است.
اتخاذ مواضع و انجام اقدامات و رفتار سیاسی در چارچوب قانون و در راستای تامین منافع ملی و حفظ مصالح اسلامی از سوی هر یک از جریان ها، احزاب، گروه ها و شخصیت های سیاسی، نشانه و تجلی خردورزی سیاسی آنها است. جریان ها و گروه های سیاسی کشور را می توان به دو دسته کلی تقسیم نمود. یک دسته جریان ها و گروه هایی هستند که به انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی، قانون اساسی، امام و رهبری وفادار بوده و این مجموعه را قبول دارند. دسته دوم کسانی هستند که از همان ابتدا به انقلاب اسلامی و نظام دینی اعتقادی نداشته و یا با گذشت زمان از انقلاب فاصله گرفته و اکنون در صف مخالفین و معاندین نظام اسلامی قرار گرفته اند. بدیهی است که در این دسته بندی کلی، در هر یک از دسته ها، جریان ها، احزاب، گروه ها و شخصیتهای سیاسی با سلیقه ها و ذائقه های متفاوت سیاسی قابل شناسایی و مطالعه هستند. در واقع در هر دسته، طیفی از نیروهای سیاسی با گرایشات متفاوت وجود دارند. رقابت سیاسی بین این دو دسته برای راه یابی به قدرت سیاسی اساسا معنی ندارد. کسانی که انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور را قبول ندارند و خود را به الزامات آن متعهد نمی دانند، حق ورود به ساختار قدرت سیاسی را نداشته و نظام نیز تمام راه های ورودی برای چنین افرادی را به درون ساختار قدرت سیاسی مسدود کرده و بخشی از فسلفه وجودی نظارت شورای نگهبان در انتخابات نیز به همین موضوع برمی گردد و این محدودیت در تمام نظام های سیاسی وجود دارد. بر این اساس، اصل بر این است که در جمهوری اسلامی، رقابت بین گروه ها و جریان ها و احزاب سیاسی باشد که نظام اسلامی را قبول داشته و به الزامات آن پایبند هستند. تمامی احزاب، گروه ها و شخصیتهای معتقد به نظام اسلامی باید طوری عمل کنند و اتخاذ موضع نمایند که رقابت آنان با یکدیگر سالم، ممدوح و پسندیده باشد. این رقابت ها باید برای خدمت بیشتر و تلاش بیشتر برای ساختن کشور و تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و پیاده سازی شعارهای مردم در انقلاب باشد. رقابت غیرسالم، مذموم و ناپسند در عرصه سیاسی میان نیروهای معتقد، به انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و آرمانهای آن، زیبنده جریان ها، گروه ها و شخصیتهای سیاسی انقلابی نیست. وحدت، وفاق و همدلی میان نیروهای انقلاب برای پیشبرد کشور و ایستادگی در برابر دشمنان یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. اما این وحدت و همدلی، هرگز به معنی یکی شدن سلیقه ها و ذائقه ها نیست. هر حزب و گروه سیاسی می تواند با داشتن سلیقه و ذائقه خود با دیگر احزاب و گروه های سیاسی تعامل سازنده داشته باشد.
نیروهای معتقد به انقلاب و نظام اسلامی، مشترکات اساسی و مبنایی فراوانی دارند که آنان را به وحدت می رساند. وحدت در عین کثرت سلیقه ها و ذائقه ها که گریزی از آن نیست و همین سلیقه ها و دیدگاه های متفاوت، در صورت استفاده صحیح از آن، موجب پویایی و نشاط بیشتر در کشور شده و پیشرفت کشور را شتاب می بخشد. در ماه های گذشته شاهد نوعی رقابت ناسالم میان جریان های سیاسی و احزاب و گروه هایی بود که خود را در دسته نیروهای وفادار به انقلاب و نظام اسلامی تعریف می کنند. تخریب دولت و سیاه نمایی اوضاع کشور در مسائل داخلی و خارجی، جلوه های برجسته این نوع رقابت ناسالم به شمار می آید. رقابتهایی که تداوم آن، تفرقه و اختلافات خسارت بار در میان نیروهای انقلاب را به دنبال خواهد داشت. در چنین شرایطی که به هر دلیلی ممکن است وحدت نیروهای انقلاب خدشه دار گردد، شاخص ولایت و رهبری، مهمترین محور برای وفاق و همدلی نیروهای انقلاب با هر جایگاه و هر سلیقه ای خواهد بود. وقتی رهبر معظم انقلاب اسلامی دولت نهم را از حیث جهت گیری ها و سیاست های اجرایی تایید می کنند و مورد حمایت و پشتیبانی قرار می دهند، دلیلی ندارد یک جریان سیاسی، یک حزب و گروه سیاسی و یا یک شخصیت برجسته سیاسی نسبت به این جهت گیری ها و سیاستها و عملکردهای دولت ابراز نارضایتی کرده و علیه آن موضع گیری نماید. رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکنون در چندین نوبت با صراحت دولت نهم را مورد حمایت خاص قرار داده و درست در زمانی که حرکتهای تخریبی علیه دولت در حال اوج گیری بود و این تخریب ها نیز نمی تواند بی ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم باشد، معظم له برای بار دیگر و در آغاز هفته دولت، حمایت قاطع خود از دولت را اعلام فرمودند. مقام معظم رهبری، کار و تلاش، هم گفتمانی با امام (ره) و شعارهای انقلاب اسلامی و مردمی بودن دولت نهم را به عنوان سه خصوصیت ممتاز این دولت دانسته و اعلام فرمودند این ویژگی ها موجب می شود که انسان قدردان این دولت باشد و فرمودند دیگران هم وظیفه دارند که قدردان دولت بوده و از آن حمایت کنند. رهبر فرزانه انقلاب پس از اعلام حمایت قاطع از دولت، به نکته ظریفی اشاره فرموده و تصریح کردند که حمایت از دولت، به معنی چشم بستن بر ضعفهای دولت نیست. معظم له با طرح چنین نگرشی و تبیین مرز تخریب و انتقاد، نحوه تعامل مثبت و سازنده میان نیروهای انقلاب از هر حزب و گروه سیاسی اعم از آنان که در قدرت سیاسی هستند و یا آنان که در خارج از قدرت می باشند را مشخص فرمودند. رهبر معظم انقلاب در مرزبندی انتقاد و تخریب خاطرنشان کردند انتقاد، ارزش یابی منصفانه و کارشناسانه است که با نظر خیرخواهی انجام می شود و در آن نقاط مثبت و منفی در کنار هم مورد توجه قرار می گیرد و دولت هم باید با سعه صدر از این انتقادها استقبال کند، آنها را با گوش جان بشنود و با بررسی و توجه کافی و کامل، به انتقادهای صحیح عمل نماید. معظم له انتقاد را خدمت و تخریب را خیانت به نظام و کشور دانستند و با ابراز تاسف شدید از تخریب دولت نهم تحت عنوان انتقاد، فرمودند: «انکار امتیازات و نقاط مثبت، برجسته کردن ضعفها و بدگویی مستمر، تخریب است نه انتقاد.»
به دنبال این فرمایشات رهبر معظم انقلاب، فعالان سیاسی از طیف های مختلف، بر فصل الخطاب بودن بیانات رهبری تاکید کردند و این سخنان را راهبردی و مایه آرامش بیشتر در صحنه سیاسی کشور و جلوگیری از توطئه اختلاف افکنی دشمنان ارزیابی کردند.
طی روزهای اخیر شخصیتهای سیاسی با گرایشات مختلف سیاسی، جملات و نکاتی را بر زبان آوردند که در واقع این نوع نگرش، ناظر به نقش حقیقی و واقعی ولایت فقیه در نظام اسلامی برای حفظ وحدت در جامعه و یا امت اسلامی می باشد. حضرت زهرا (س) در مورد نقش ولایت در جامعه اسلامی می فرمایند: «و جعلها نظاما للامه» خداوند امام و مقام ولایت را برای نظم بخشی در میان امت قرار داد.
اگر آنچه در این مقطع از زمان طیف های مختلف سیاسی به عنوان «فصل الخطاب بودن بیانات رهبری» بر زبان جاری می سازند، در آنان نهادینه گردد و همه نیروهای معتقد به انقلاب بر اساس آن عمل کنند، بدیهی است که اختلاف سلیقه ها و ذائقه ها نه تنها مشکل ساز نمی شود، بلکه موجب رشد و پویایی جامعه نیز می گردد. در پایان ذکر این نکته لازم است که نمی توان ادعای وفاداری به انقلاب، نظام اسلامی، امام و رهبری را داشت ولی در عمل سخنان، مواضع و دیدگاههای مقام ولایت در موضوعات مختلف سیاسی را در اتخاذ مواضع و بیان نقطه نظرات نادیده انگاشت.
یدالله جوانی
منبع : رودسر نیوز


همچنین مشاهده کنید