جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

اتحاد وانسجام اسلامی در قرآن


اتحاد وانسجام اسلامی در قرآن
پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب و دستور ایشان مبنی بر نامگذاری سال ۱۳۸۶ به سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی در برگیرنده ی نکات مهم و قابل توجهی است که پرداختن به آن امر بسیار مهم و ضروری جلوه می نماید. اتحاد ملی و انسجام اسلامی همانقدر که در بین توده ها و آحاد مردم و دولتمردان جمهوری اسلامی ایران اهمیت دارد‌ در عرصه ی بین المللی و بر طبق معیارهای تعریف شده سیاست خارجی دارای اهمیت فوق العاده ای می باشد. انسجام اسلامی و اتحاد بین ملتها و دولتهای مسلمان در حال حاضر و با شرایط کنونی جهان بسیار مهم می باشد و راهبرد انسجام اسلامی و وفاق ملی و همگرایی با دولتها و ملتهای مسلمان در عرصه ی روابط خارجی باید هر چه محکمتر و جدی تر در دستور کار سیاستگزاران خارجی کشور قرار گیرد.
بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) نیز در طول عمر با برکت خویش و خصوصا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر انسجام و اتحاد هر چه بیشتر کشورهای جهان اسلام تاکید زیادی می نمودند. ایشان مکرر به دولتهای مسلمان این هشدار را می دادند که مبادا با بی فکری و توجه نکردن به موازین اسلامی و دستورات اسلام از آرمانها و انسجامی که بین دولتهای مسلمان باید وجود داشته باشد دور شوند. رهبر فقید جمهوری اسلامی ایران ملتهای مسلمان را نسبت به این مسئله هشدار می دهد که مبادا فریب سیاستها و جریانهای نادرست دولتهایشان را بخورند. ایشان متذکر می شوند که دولتها غالبا مسائل را به صورت وارونه و برخلاف واقع جلوه می دهند و همین باعث می شود تا ملت ها منحرف شوند در صورتیکه قطعا منطق ملت ها با دولتها متفاوت است.
امام (ره) در جایی پیرامون انسجام و وحدت هر چه بیشتر تصریح می کنند:
« مادامی که با هم اختلاف داریم قدرتهای بزرگ از ما استفاده خواهند کرد. مسلمین اگر با هم مجتمع شوند‌، حکومتها با هم تفاهم کنند، ملتها هم تفاهم خواهند کرد. ملتها مخالف با هم نیستند. حکومتها نمی گذارند ملت ها با هم تفاهم کنند. اگر این مشکله ی حکومتها برداشته بشود، از ممالک اسلامی هیچ قدرتی بالاتر از قدرت اسلام و مسلمین نخواهد بود. زیرا که مسلمانان بیش از یک میلیارد جمعیت دارند و خزائن فراوان. »
امام خمینی (ره) تاکید می کنند مرزها را نباید اسباب جدایی قلب ها دانست ، درست است که مرزها جدا است ولیکن قلب ها باید با هم باشند ایشان به عناوین مختلف بر قدرت انسانی و نیروهای طبیعی مسلمانان اشاره می کند و آنها را تشویق می کند تا در عرصه های مختلف دست در دست یکدیگر از منافع جهان اسلام که دیگر در قالب یک مرز جغرافیایی محدود نمی گنجد صیانت کنند.(۱)
مقام معظم رهبری نیز در طول سالهای گذشته به تناسب مناسبت ها و رخدادهای پیش آمده مختلف بر محکم تر شدن رشته های اتحاد میان اجزای مختلف جهان اسلام و نزدیک شدن ملت های مسلمان تاکید کرده اند. ایشان در این مورد متذکر می شوند:
« امروزه بیشتر از همیشه باید به وحدت کلمه مسلمین اهمیت داد زیرا اختلاف راه همیشگی نفوذ دشمنان در جوامع اسلامی بوده است. راههای بلند مدت اختلاف و شکاف که صد و یا دویست و یا پانصد سال به طول می انجامیده، آیینی استعماری بوجود می آورده تا زخمی در پیکر و مجموعه ی عالم اسلامی ایجاد کند که درمانش به سادگی میسر نباشد ................. اگر بنا باشد تاریخچه ی استفاده هایی که استعمار از این شکاف و زخم کرده است بیان شود، یک کتاب خواهد شد.۲»
اما در عرصه سیاست خارجی اینکه چگونه می توان با راهبرد و استراتژیهای مناسب زمینه های وحدت و همگرایی هر چه بیشتر ملت مسلمان را فراهم کرد خود بحث مهمی است که نیاز به تحقیق و تفضیل فراوان دارد.
نکاتی که در ادامه می آید در واقع نگاهی گذرا به راهبردهای اولیه در جهت دستیابی به انسجام هر چه بیشتر جهان اسلام در عرصه های مختلف می باشد.
امید آن است که تفصیل کامل آن و برنامه ریزی پیرامون تحقق آنها در آینده توسط کارشناسان و مسئولان امر هر چه کاملتر و بهتر مورد توجه قرار گیرد.
● تلاش در جهت همگرایی
از آنجا که اکثریت جهان اسلام را اهل تسنن تشکیل می دهند و تلاش دشمن از گذشته دور بر مبنای « تفرقه بینداز و حکومت کن » بوده است باید در تعقیب سیاست های کلی نظام تلاش همه جانبه ای را برای همگرایی میان مسلمانان فرق مختلف صورت داده و با هر نوع تفرقه و تشدید اختلاف برخورد نماید. ارگانهای ذیربط باید با مطالعه ی دقیق از جوامع مختلف اسلامی و شناخت عوامل همگرایی و واگرایی به صورت موردی برنامه ریزی و تلاش پیگیرانه ای را در جهت تقویت وفاق هر چه بیشتر عوامل واگرایی صورت دهند.
۱) مقام معظم رهبری نیز به فراخور شرایط و مناسبت ها بر این مسئله صحه گذاشته اند که وحدت به این معنا نیست که شیعه و سنی دست از عقاید خود بردارند و بر موارد جدیدی اتفاق کنند بلکه مقصود این است که فرق مختلف اسلامی و ملتهای مختلف جهان اسلام دارای نقاط افتراق و اشتراکی هستند که آنها باید هر چه بیشتر بر نقاط اشتراک ( که تعداد آن بسیار زیادتر از نقاط افتراق است ) تاکید کنند و از پرداختن و بحث و مجادله بر نقاط افتراق بپرهیزند. »
در عین حال این مسئله هم را باید بپذیریم که جوامع شیعی در جهان اسلام به عنوان پایگاهی ثابت برای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی می باشد که سیاست همگرایانه ایران با جوامع مختلف نباید موجب واگرایی نسبت به شیعیان گردد.
۲) ابزارهای فرهنگی در این عرصه می تواند کمک شایانی به جریان و تصمیم گیریهای سیاست خارجی کشور بنماید. افزایش آگاهی در جوامع اسلامی از طریق رسانه ها مبنی بر تداوم مقاومت و ایستادگی در مقابل قدرتهای سلطه جو و دعوت آنها در ایجاد گسترش جنبش های اجتماعی، سیاسی بر جای حاکمیت اسلام و با الگوگیری از انقلاب اسلامی و همگرایی هر چه بیشتر در اصول و مواضع باعث می شود تا جریان دستیابی به انسجام هر چه بیشتر تحت لوای اسلام سرعت بیشتری به خود بگیرد.
هنر انقلاب اسلامی و جمهوری این است که با تکیه بر نقاط مشترک ملتها و دولتهای مسلمان آنها را از جهت فکری و ایدئولوژیک کمک کند تا دست از خصومت و دشمنی با یکدیگر و سایر گروهها و فرق اسلامی بردارند و همه نیرو و توان خود را در مقابل دشمن مشترک به کار گیرند.
۳) ارتباط و تعامل هر چه بیشتر رهبران انقلاب و علمای بلاد اسلامی می تواند در انسجام و وحدت بیشتر جهان اسلام و کشورهای اسلامی موثر باشد. کشور ما می تواند نقش بسیار مهمی در توسعه ی وحدت اسلامی، کاهش اختلافات و هدایت گروهها و جنبش ها ایفا نماید. توسعه خانه های فرهنگ ایران، حوزه های علمیه طلاب خارجی در داخل و خارج، سازماندهی جوانان مسلمانان، ایجاد تشکل های غیر دولتی در میان نخبگان جهان اسلام و برنامه ریزی با توجه به استعدادهای هر منطقه می تواند تاثیرات عمیقی بر افزایش استعداد جهان اسلام بر جای گذارد.
البته نکته مهم اینجاست که این ارتباط باید به سطح روسای دولتهای اسلامی و رهبران نهضت ها و جنبش های ذی نفوذ مسلمان هم بستری یابد و مراقبت های لازم در جهت هدایت جوامع اسلامی مبنی بر ایجاد همگرایی در میان مسلمانان و ایستادگی در مقابل قدرتهای استعماری صورت گیرد.
● چرا اتحاد ملی و انسجام اسلامی؟
در پیام های نوروزی رهبر معظم انقلاب که از سال ۱۳۶۹ خطاب به مردم و مسوولان کشور ایراد می شود، هر سال با نام وعنوانی مشخص گردیده است. این نامگذاری ها گاه با لحاظ مناسبت خاص آن سال و همچنین درک شرایط کشور همراه بوده که نامگذاری سال ۷۹ به نام رفتار علوی که نخستین روزهای فروردین آن سال مصادف با عید غدیر بود و یا سال امام خمینی(ره) که به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد بنیانگذار انقلاب اسلامی همایشی بین المللی بر پاگردیده بود وهمچنین نامگذاری سال ۴۸ به همبستگی ملی و مشارکت عمومی که در آن انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری بر پاگردید، ازاین گروه نامگذاری ها هستند.
اما در برخی سال های دیگر، نامگذاری ها بدون لحاظ مناسبتی خاص، تنها براساس درک شرایط و ضرورتی برخاسته از نیاز استراتژیک کشور بوده است که نامگذاری سال هایی چون انضباط اجتماعی، وجدان کاری، نهضت تولید علم و اندیشه، پاسخگویی مسوولان، نهضت خدمت رسانی و ... از این گروه می باشد.
نامگذاری سال ۱۳۸۶ به نام«اتحاد ملی و انسجام اسلامی» از جمله نامگذاری هایی است که هم دارای مناسبت خاص وهم برخاسته ازنیاز استراتژیک کشور بوده است. تقارن طلیعه سال ۸۶ با میلاد مسعود فخر کائنات محمد مصطفی (ص) و آغاز هفته وحدت، همراه با درک جامعی که رهبر معظم انقلاب از پروژه های درحال طراحی واجرای دشمنان نظام و جهان اسلام داشتند، این سال را به نام اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامیدند. درواقع نامگذاری سال ۸۶ به اتحاد ملی و انسجام اسلامی، ناظر به اتفاقات پیشین، تحولات حال وچالش های آینده ای است که فراروی ایران و جهان اسلام قرار خواهد داشت که برای برون رفت از دایره تهدید ها شکار فرصت ها، باید راهبردی جامع اندیشید، می شد که این راهبرد در سال جاری، توسط سکاندار نظام اسلامی، درقالب اتحاد ملی و انسجام اسلامی تعریف شده است.
● شناسه راهبردی نظام
از نگاه رهبر معظم انقلاب، نامگذاری هر سال ، یک نوع هدف گذاری است که شناسه راهبردی نظام را در آن سال مشخص می سازد و دستگاههای اجرایی، قانون گذاری وقضایی با تدارک طرح ها، لوایح، آئین نامه ها و مقررات اداری، ورسانه های کشور در مسیر نهادینه شدن آن الگوها، باید با تبیین و تشریح ضرورت ها و نیازهای استراتژیک کشور، بستر مناسب را جهت تدوین الگویی جامع همراه با ضمانت های لازم را فراهم سازند.
از سوی دیگر، پایان هر سال به معنای پایان فلسفه وجودی آن نامگذاری نبوده ونخواهد بود بلکه پایان هر سال وآغاز سال دیگر، باید به عنوان زیر بنای شکل گیری زنجیره ای وثیق و مستحکم از مطالبات رهبری باشد که با گذشت زمان، هر سال برحلقه های آن مطالبات افزوده شده و حجم و ضرورت بر آورده شدن آن مطالبات دو چندان می شود.
● چرا اتحاد ملی؟
در سال گذشته، شاهد اجرای پروژه جدید آمریکائیان درگسترش سفره بحران و فشار برکمربند امنیتی ایران بودیم. بر اساس داده های این پروژه که حاصل مطالعات ونشست های متعدد موسسات پژوهشی ایالات متحده همچون آمریکن اینتر پرایز، شورای سیاست خارجی، هریتیج، کارنگی، واشنگتن پرایز و چند دانشگاه دیگر آمریکایی است، از ایران به عنوان یک هدف سخت نام برده شده که حمله نظامی واشغال آن با هدف تغییر رژیم، امری ناممکن می باشد، ازاین رو ایالات متحده برای مهار و تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران، چاره ای جز روی آوردن به سیاست مهار و جنگ سرد ندارد. این سیاست که گاه از آن به عنوان «جنگ نرم» هم یاد می شود، مبتنی بر تعامل همراه با درگیری، بحران آفرینی، نا امن سازی، تماس محتاطانه و گزینشی، حمایت از اپوزیسیون داخلی و خارجی، دامن زدن به نافرمانی مدنی و اتخاذ سیاست تشویق، تهدید و گام تحریم می باشد.
براساس پروژه، « گسترش سفره بحران در ایران» ، وقوع حوادثی چون تاسوکی زابل، دارزین بم، بمبگذاری زاهدان، تحرکات پژاک، انفجارهای خوزستان، آشوب های آذرباریجان، تجمعات معلمان، اعتصابات صنفی رانندگان اتوبوس های شهری، اعتراضات کارگری و ... را به گونه ای شفاف تر می توان ارزیابی وتحلیل کرد. دراین میان خبر روزهای اخیر شبکه تلویزیونی ABC آمریکا مبنی بر حمایت کاخ سفید از اشرار وقاچاقچیان ایرانی که درکشور پاکستان وافغانستان پناه گرفته اند، مویدی دیگر بر این مدعاست که سرویس های امنیتی آمریکا سخت به دنبال کپی کردن تجربه طالبان والقاعده وزرقاوی وتکثیر آن درخاک جمهوری اسلامی ایران هستند.
در پروژه جدید آمریکائیان، وجود اقوام وطوایف گوناگون درایران اسلامی را باید تبدیل به یک تهدید کرد.
باید در کوره مطالبات قومی و مذهبی با قوت هر چه تمام دمید تا نقش نیروهای گریز از مرکز و اعتراض های حاشیه علیه متن پررنگ تر گردد. باید با تأسیس وراه اندازی شبکه های متعدد رادیو- تلویزیونی، واگرایی های قومی را دامن زد و با بزرگنمایی حوادث خوزستان وآذربایجان و سیستان و بلوچستان، امنیت روانی مردم را بر هم زد، امنیتی که پیش نیاز اصلی اقتدار، توسعه و توان بازدارندگی کشور در برابر تهدیدات خارجی است.
تجربه ۸۲سال انقلاب اسلامی ایران نشان داده است که مهمترین مولفه مانایی، پویایی و پایداری این انقلاب، مقاومت مردمی است واین مقاومت شکسته نمی شود مگر آن که «اتحادملی» در شاخه های الف- حاکمیتی ب- دولت- ملت ج- احزاب و گروههاو د- اقلیت ها، شکسته شود. آرزویی که درماههای اخیر به دفعات توسط کاندولیزا رایس، نیکلاس برنز، تونی بلر وایهود اولمرت به زبان آورده شده است.
سال ۸۶ با تشدید فشار غرب علیه ایران آغاز شد. تصویب سومین قطعنامه ضد ایرانی در شورای امنیت نشان داد که دنیای غرب تلاش می کند با افزایش فشار سیاسی، ایجاد موانع اقتصادی، راه اندازی جنگ روانی، بزرگنمایی نقاط ضعف ونسبت دادن برخی قصورها و محرومیت ها به تبعیض گرایی قومی و مذهبی، یکپارچگی عمومی را در مسایل کلان کشور از جمله پرونده هسته ای به یغما ببرد. از دیگر شگرد های تبلیغی رسانه های خارجی، تبلیغ بی اعتنایی عمومی نسبت به دولت ومسوولان ونهادهای کشور است که اوج این تبلیغات را در قضیه چهارشنبه سوری مشاهده کردیم.
درسال ۸۶ نیز علاوه بر چالش ها و تهدید هایی که درسال گذشته با آن مواجه بودیم، با رخدادهای دیگری همچون برگزاری انتخابات مجلس هشتم، افزایش قیمت و سهمیه بندی بنزین و گازوئیل، به بهره برداری رسیدن نیروگاه بوشهر، تداوم صدور قطعنامه های ضد ایرانی در شورای امنیت، آغاز تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، پایان عمر دولت نبیه بری در لبنان و ... روبه رو هستیم که هر یک از آنها می تواند به نوعی فشار بر نقاط امنیتی جمهوری اسلامی ایران وارد آورد.
● چرایی انسجام اسلامی
در کنار پروژه بر هم زدن یکپارچگی عمومی درداخل، غرب طرح انزوای سیاسی ایران درمنطقه جهان اسلام و فضای بین المللی را نیز دنبال می کند. در پروژه ای که آمریکا وزائده نامشروع آن رژیم صهیونیستی با نام«خاورمیانه بزرگ» یا«خاورمیانه جدید»طراحی کرده اند، نحوه مواجهه با جمهوری اسلامی ایران از جایگاهی ویژه و استراتژیک برخوردار می باشد.
به تعبیری دقیق تر، کلید موفقیت یا ناکامی این پروژه حیاتی دردستان مقتدر جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است چرا که تجربه خسارت بار سال های اخیر به مقامات کاخ سفید نشان داده که هیچ طرح وپروژه ای بدون موافقت وهمیاری جمهوری اسلامی ایران درمنطقه ژئو استراتژیک خاورمیانه قابلیت اجرایی نخواهد داشت. بنابراین پیگیری خط سازش کشورهای عربی و اسلامی با رژیم صهیونیستی، حل بحران آمریکا درعراق، تسلط بر افغانستان، بقای دولت وابسته لبنان وفروکش نمودن انتفاضه فلسطین، جز با مهار مهر ه های سنگین ایران و تشدید فشارهای داخلی و منطقه ای و بین المللی بر جمهوری اسلامی ایران میسر نمی باشد.
با درک چنین شرایط ویژه ای است که رهبر معظم انقلاب درکنار«اتحاد ملی»، برموضوع «انسجام اسلامی» نیز تاکید می نمایند. درواقع سکاندار نظام اسلامی، راهبرد اداره نظام را معطوف به مرزهای سیاسی و جغرافیایی ایران نکرده ودایره آن را به کشورهای منطقه و جهان اسلام نیز گسترش داده است. نامگذاری سال ۸۵ به سال پیامبر اعظم (ص) که پس از توهین های برنامه ریزی شده غرب به ساحت مقدس آن حضرت صورت پذیرفت، و همچنین نامگذاری سال ۸۶ به سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نشان می دهد که رهبری نظام، دراداره کشور، نگاه ویژه ای نیز به تحولات منطقه ، جهان اسلام و حوزه های بین المللی دارند، ازاین رو با اشاره به شرایط ویژه ای که بر جهان اسلام حکمفرماست، معظم له پکپارچگی دنیای اسلام را دربرابر توطئه های دنیای غرب مطالبه می نماید، مطالبه ای که نقطه آغازین آن می تواند با طرح تدوین «منشور اتحاد جهان اسلام» که ایشان درخجسته سالروز میلاد پیامبر رحمت و عطوفت حضرت محمد مصطفی (ص) مطرح فرمودند، کلیدزده شود.
موضوع«انسجام اسلامی» می تواند به عنوان پادزهر پروژه «تهی سازی جهان اسلام از قدرت» آمریکا مطرح شود، پروژه ای که اساس آن بر دامن زدن به اختلافات مذهبی، جنگ های داخلی، تغیر مرزهای سیاسی و جغرافیایی کشورهای اسلامی و گسست حلقه های اتصال میان ملت های مسلمان، مبتنی گردیده است. این روزها دنیای غرب ازموج بیداری اسلامی که تمام مرزهای سیاسی را دردنیای اسلام در نوردیده است، سخت به وحشت افتاده است. این بیداری، ازهندسه ای هرم گونه برخوردار است که نام ایران اسلامی بر ارتفاع آن می درخشند ودامنه انسانی آن را ۵/۱ میلیارد مسلمانی تشکیل می دهند که بخش پیوسته آن از اندونزی آغاز می شود و تا مراکش امتداد دارد و بخش ناپیوسته آن در اروپا و آمریکا خودنمایی می کند. ما امروز به اعتراف دوست و دشمن، درکانون این نهضت بیداری اسلامی قرار داریم که روز به روز بر دامنه زایش ها و رویش های آن افزوده شده مناسبات حاکم بر دنیای امروز را سخت تحت تأثیر قرار داده است.
● الزامات و راهکارها
برای جامه عمل پوشانیدن به «اتحاد ملی وانسجام اسلامی» باید به الزاماتی تن داد و راهکارهایی را درمسیر اجرایی شدن قرار داد. این موضوع باید به عنوان یکی از محوری ترین فصل های دکترین امنیت ملی کشور، دردستور کار قوای سه گانه، نهادهای کشور دررسانه های جمعی قرار گیرد. درگام اول، ضرورت اتحاد ملی و انسجام اسلامی باید به گونه ای تبیین وتشریح گردد که خود به خود در زمره مطالبات عمومی در آمده و جامعه آن را پیگیری نماید.
درمرحله بسط و گسترش اتحاد ملی و انسجام اسلامی، باید یارانه های امنیتی را با دست و دلبازی هرچ تمام تر هزینه کرد چرا که هیچ منفعتی، همپای وحدت ملی و انسجام اسلامی نیست.
دراین مرحله باید تمرین سعه صدر، مدارا و اغماض کرد. مطالبات و مذاهب را به رسمت شناخت و حاشیه ها را در متن و بطن حوادث و رخدادها مشارکت داد. تنوع قومیت ها و طوایف در کشور را می توانیم تبدیل به یک فرصت و ظرفیت بی بدیل نمائیم همانگونه که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با شعار «همه با هم» یک ملت یکپارچه را علیه رژیم پهلوی انسجام بخشید. باید به این درک مشترک برسیم که هویت ایران اسلامی، پازلی است که قطعات آن را اقوام لر، ترک، فارس، کرد، عرب، بلوچ، ترکمن با هر سلیقه وگرایش ومذهبی می سازند، ایرانی که هزاران سال است که تمدن بشری می درخشد. رمز صیانت از این هویت و یکپارچگی عمومی، رفتار هوشمندانه نظام، دولت، جامعه دانشگاهی، حوزه های علمیه و رسانه های گروهی است. اگر امروز رهبری نظام از ضرورت تدوین منشور اتحاد جهان اسلام سخن می گوید، مراکز وموسساتی که سال هاست در جهت تقریب مذاهب اسلامی درکشور فعالیت می نمایند، باید از خود بپرسند که دراین سال ها چه کرده اند و چرا از اساسی ترین وضروری ترین امور غافل بوده اند، ایده مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تاکنون چه بوده است؟ آیا تأسیس شبکه ای ماهواره ای با نام تقریب مذاهب یک ضرورت نیست؟ آیا شناخت جهان اسلام و گام هایی که کشورهای دیگر در جهت بانکداری اسلامی، ایجاد دستگاه قضایی مبتنی بر احکام وتعالیم اسلامی، حقوق بشر اسلامی، اقتصاد اسلامی و ... بر می دارند، نمی تواند سنگ بنایی در جهت انسجام و وحدت دنیای اسلام باشد؟
بیائیم در سال ۶۸، به دور از توجهات شعاری و تزئینی که آفت راه است، اتحاد ملی و انسجام اسلامی را در پرتو عمل گرایی مبتنی بر واقع گرایی محقق سازیم. بیائیم باور نمائیم که محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران ، یکی از حساس ترین و پیچیده ترین محیط های امنیتی جهان امروز است که عوامل متعددی در اقتدار و انسجام آن نقش آفرین هستند. باید بدانیم اقلیت ها و قومیت هایی که در دولت ملی ساکنند نسبت به این موضوع وموهبتهای آن آگاه شوند.
امروز وظیفه دستگاه دیپلماسی کشور ومراکز فرهنگی ودینی کشور آن است که ایران اسلامی به عنوان یک چهره و عامل انسجام بخشش در جهان اسلام مطرح گردد، حتی اگر در مسیر انسجام بخشی هم نتوانیم گام های موثری برداریم، یقیناً این چهره جدید، عواید و امتیازات فراوانی را به نفع جمهوری اسلامی ایران وجهان اسلام سرازیر خواهد کرد. بیائیم قدردان فرصت هایی باشیم که به سرعت برق و باد می گذرند. بیائیم باور نمائیم که پس از گذشت ۲۸ سال از حیات طبیه نظام اسلامی، ما ازمرحله مشق و تمرین و قلق گیری عبورکرده ایم و باید با کیاست و برنامه ریزی، خود را آماده خیز نهایی نمائیم. ما مکلف به ایجاد و گسترش عدالت و تعمیم مکارم اخلاق در سراسر دنیا هستیم. پیام پیامبر اعظم(ص)، پیامی برای تمامی بشریت بود و بشر امروز بیش ازهر زمان دیگر، تشنه این پیام رهایی بخش است
▪ بصیرت:هدایت::::وحدت و همبستگی و روحیه‌ی اخوت و برادری از آموزه‌های گرانقدری است که مکتب اسلام در راستای استقرار و استمرار اقتدار، عظمت و عزت و اعتلای امت اسلامی بر آن تأکید ورزیده است.
در مقابل، اختلاف و خصومت و تفرقه و تشتت به عنوان عامل ضعف و ذلت و محو قدرت و عظمت جامعه اسلامی و انحطاط آن تلقی شده و مسلمانان به اجتناب از آن امر شده‌اند.
در تعالیم دینی و متون و منابع مختلف اسلامی کلمات و اصطلاحاتی مانند امت، امت واحده، الفت و اخوت اسلامی، برادری دینی، وحدت اسلامی، اتحاد اسلامی، دارالاسلام، پان اسلامیسم و… به کار رفته است که مفاهیم این واژه‌ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر اهمیت و جایگاه و نقش برجسته‌ی وحدت در جامعه اسلامی دلالت دارند.
قرآن کریم ضمن دعوت مسلمین به وحدت با اعتصام به حبل‌ا… و نهی از تفرقه؛ با اشاره به الفت و برادری و مودت ایجاد شده میان دو طایفه‌ی اوس و خزرج و از بین رفتن عداوت و کینه دیرینه در سایه‌ی نعمت اسلام که مبنای اتحاد و همبستگی آنهاست این گونه یادآور می‌شود:
واعتصموا بحبل‌ا… جمیعاً و لاتفرقوا و ذکر و انعمت‌ا… علیکم، اذ کنتم اعداءً فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناً.(آل عمران ۱۰۳)
در جای دیگر مسلمانان را به وحدت در پیروی از خدا و پیامبرش دستور داده و از تنازع و مشاجره جهت پیشگیری از سستی و زبونی و اضمحلال اقتدار و عظمتشان به طور صریح نهی نموده و می‌فرماید:
اطیعوا… و اطیعوا الرسول و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم(انفال ۴۶)
پیامبر گرامی اسلام با تکیه بر مبانی اتحاد اسلامی مدینه‌ی فاضله‌ای مملو از عشق و صمیمیت و برادری و ایثار و تمامی فضایل انسانی ساخت که هنوز بشریت در حسرت و آرزوی تحقق دوباره‌ی چنین جامعه‌ای بسر می‌برد.
پیامبر اکرم(ص)، ذلت و زبونی پس از عزت و سربلندی و در پی آن ضعف و سستی هر ملتی را نشأت گرفته از تفرقه‌ای می‌داند که ریشه در خصومت و دشمنی دارد؛ لذا ایجاد الفت و پرهیز از تفرقه و عداوت را بر مسلمانان واجب کرده و می‌فرماید:
«ما ذل قوم بعد العزحتی ضعفوا، و ما ضعفوا حتی تفرقوا و ما تفرقوا حتی تباغضوا… الواجب علی اولیائنا معاوده الائتلاف و رفض الاختلاف».
بزرگ اسطوره صبر و وحدت، حضرت علی(ع) در خطبه ۱۴۶ ضمن بیان نقش محوری رهبر در جامعه، وحدت را رمز عزت و قدرت دانسته و می‌فرماید: «عرب امروز گرچه از نظر تعداد اندکند، اما با نعمت اسلام فراوانند و با اتحاد و هماهنگی عزیز و قدرتمندند».
در فرازی از خطبه‌ی قاصعه به علل پیروزی و شکست و عزت و ذلت گذشتگان پرداخته و می‌فرماید: «پس آن گاه که در زندگی گذشتگان مطالعه و اندیشه می‌کنید. عهده‌دار چیزی باشید که عامل عزت آنان بود و دشمنان را از سر راهشان برداشت و سلامت و عافیت زندگی آنان را فراهم کرد و نعمت‌های فراوان را در اختیارشان گذاشت و کرامت و شخصیت به آنان بخشید، که از تفرقه و جدایی اجتناب کردند و بر وحدت و همدلی همت گماشتند و یکدیگر را به وحدت واداشته و به آن سفارش کردند و از کارهایی که پشت آنها را شکست، و قدرت آنها را در هم کوبید، چون کینه‌توزی با یکدیگر، پر کردن دلها از بخل و حسد، به یکدیگر پشت کردن و از هم بریدن و دست از یاری هم کشیدن، بپرهیزید».
وحدت و برادری که در عصر رسالت به احسن وجه در میان یاران رسول خدا(ص) تحقق یافت، متأسفانه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) دیری نپایید که آن اتحاد و اخوت به ضعف گرایید و بروز اختلاف و تفرقه و تشتت و تنازع به تدریج زمینه‌ساز حرکت امت اسلامی در مسیر ذلت و انحطاط شد.
● عوامل تعالی و انحطاط جوامع
در این نوشتار به زوایایی از نظرات اسلام‌شناسی بزرگ استاد شهید آیت‌ا… مطهری پیرامون وحدت و تفرقه در دو بخش پرداخته می‌شود:
▪ تبیین نقش وحدت و تفرقه در اعتلا و انحطاط مسلمین
شهید مطهری در دسته‌بندی عوامل اصلی تعالی و انحطاط جوامع از وحدت و تفرقه به عنوان یکی از عوامل اساسی مؤثر در اعتلا و انحطاط یاد کرده و می‌نویسد:
«در قرآن مجموعاً به چهار عامل مؤثر در اعتلاها و انحطاطها برمی‌خوریم… اتحاد و تفرق: در سوره آل عمران آیه‌ی ۱۰۳ دستور صریح می‌دهد که بر مبنای ایمان و گرایش به ریسمان الهی متحد و متفق باشید و از تفرق و تشتت بپرهیزید…(جامعه و تاریخ ص۲۳۶)
در تفسیر آیه ۴۶ سوره انفال چنین توضیح می‌دهد:
«با خودتان نزاع و مشاجره نکنید، نمی‌گوید نجنگید آن که دیگر طریق اولی است، وقتی که اردنی‌ها و فلسطینی‌ها خودشان به روی یکدیگر تفنگ بکشند عروسی دشمن است… پس دستور هم این است که با یکدیگر منازعه و مشاجره(نه جنگ) نکنید که پشت سرش سستی و ضعف پیدا می‌شود و پشت سر ضعف آن شوکت و عظمت و قدرت شما از میان می‌رود.(آشنایی با قرآن، ج۳ ص۱۰۱)
▪ ریشه‌های تفرق و تشتت امت اسلامی
استاد پیرامون عوامل ایجاد تفرقه در امت اسلامی با اشاره به تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی توسط خاندان اموی و بازگشت به ارزش‌های جاهلی می‌نویسد:
«در قرن اول هجری اصول و داعیه‌های توحید و اسلام آن چنان آشکار و روشن به مردم ابلاغ گردید که تمام مردم متمدن آن روزگار با جان و وجدان خویش پذیرای آنها شدند. و به زودی یک ملت مشترک یا«بین‌الملل اسلامی« به وجود آمد. ولی این وحدت به زودی به تفرقه بدل شد؛ چرا که سررشته‌داران آن زمان نخواستند یا نتوانستند مفاهیم واقعی داعیه‌های اسلامی را درک کنند، از نظام بین‌المللی اسلامی به عنوان یک امپراطوری و خلافت عربی برداشت شد و این مخالف صریح اصول اسلامی بود. به همین جهت وحدت به دست آمده به زودی شکست خورد و به دنبال آن، تحولات و ضعف‌ها و انحرافات دیگر پدید آمد تا آن که مسلمین تدریجاً به خواب رفتند…»(خدمات متقابل اسلام و ایران ص ۴۱)
به هر حال بازگشت به ارزش‌های جاهلی، ایجاد تفرقه و پراکندگی و نضج آراء و افکار و جریانات فکری و کلامی مختلف و طرد ارزش‌های الهی و توحیدی، موجبات ضعف و انحطاط تدریجی جامعه و امت اسلامی را در پی داشت.
سرانجام با سقوط قدرت‌های عمده اسلامی در قرن ۱۳، ندای بیداری اسلامی با شعارهایی همانند تجدید حیات اسلام، بازگشت به اسلام اصیل و طرح اتحاد جهان اسلام از جانب علما و اندیشمندان مصلح برخاست.
▪ توطئه‌های دشمنان
شهید مطهری پیرامون تلاش تفرقه افکنانه دشمنان چنین می‌نویسد:
همه‌ی سعیشان(دشمنان) این است که روابط مسلمین با غیر مسلمین روابط صمیمانه و روابط مسلمانان با بهانه‌های مختلف – از آن جمله اختلافات فرقه‌ای – روابط خصمانه باشد. در عصر خود ما به وسیله‌ی اجانب در این راه فعالیت‌های فراوان صورت می‌گیرد. بودجه‌های کلان مصرف می‌گردد». (مجموعه آثار، ج۳، ص۲۶۶)
▪ خیانت عناصر داخلی
سپس به همکاری خائنانه ایادی دشمنان در داخل اشاره کرده و موفقیت این اتحاد شوم را فاجعه و مصیبتی برای اسلام و مسلمین شمرده و چنین ادامه می‌دهد:
«متأسفانه در میان مسلمانان عناصری به وجود آورده‌اند که کاری جز این ندارند که ولا نفیی اسلامی را تبدیل به اثباتی و ولاء اثباتی اسلامی را تبدیل به نفیی نمایند. این بزرگترین ضربتی است که این نابکاران بر پیغمبر اکرم(ص) وارد می‌سازند.
امروز اگر بر مصیبتی از مصیبت‌های اسلام باید گریست و اگر بر فاجعه‌ای از فاجعه‌های اسلام بایست خون بارید، این مصیبت و این فاجعه است». (مجموعه آثار، ج۳، ص۲۶۶)
ایشان در ذیل مباحث مربوط به انواع ولاء، ضمن اشاره به ایمان به عنوان ملاک برتری، و منشأ و ملاکی برای وحدت، این گونه به تشریح آن می‌پردازند:
قرآن می‌خواهد جامعه‌ی مسلمانان برتر از دیگران باشد:
«ولا تهنوا ولاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین» (آل عمران ۱۲۹)
ایمان، ملاک برتری قرار گرفته است. مگر ایمان چه می‌کند؟ ایمان ملاک وحدت و رکن شخصیت و تکیه گاه استقلال و موتور حرکت جامعه اسلامی است.
▪ نزاع و اختلاف، عامل انهدام کیان و شخصیت جامعه اسلامی
در جای دیگر می‌فرماید: «ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم». (انفال ۴۶)‌ با یکدیگر نزاع نکنید و اختلاف نداشته باشید که سست و ضعیف خواهید شد و بو و خاصیت خود را از دست خواهید داد. جدال و اختلاف، کیان و شخصیت جامعه اسلامی را منهدم می‌کند. ایمان اساس دوستی و وداد و ولاء مؤمنان است».(مجموعه آثار، ج۳، ص۴-۲۶۳)
▪ عامل حقیقی وحدت پایدار
در مورد بی‌اعتباری انواع عوامل جهت وحدت و معرفی عامل حقیقی وحدت چنین بیان می‌دارند:
از جمله خصوصیات اسلام این است که هیچ عنوانی از قبیل عناوین نژادی، طبقاتی، شغلی، محلی، منطقه‌ای و فردی برای معرفی مکتب خود و پیروان این مکتب نپذیرفته است. پیروان این مکتب با عناوین اعراب، سامی‌ها، فقرا، اغنیاء، مستضعفان، سفیدپوستان، سیاه پوستان، آسیایی‌ها، شرقی‌ها، غربی‌ها، محمدی‌ها، قرآنی‌ها، اهل قبله و غیره مشخص نمی‌شوند. هیچ یک از عناوین مزبور ملاک«ما» و ملاک وحدت و هویت واقعی پیروان این مکتب به شمار نمی‌رود. آن جا که پای هویت مکتب و هویت پیروان او به میان می‌آید همه‌ی آن عناوین محو و نابود می‌شود. فقط یک چیز باقی می‌ماند. چه چیزی؟ یک«رابطه» رابطه میان انسان و خدا، یعنی اسلام، تسلیم خدا بودن، امت مسلمان چه امتی است؟ امتی است که تسلیم خداست… این دین می‌خواهد چه وحدتی به آنها ببخشد و چه مارکی روی آنها بزند و زیر چه پرچمی آنها را گرد آورد؟ پاسخ این است: اسلام، تسلیم حقیقت بودن.(جامعه و تاریخ ص ۳۱-۲۲۹)
▪ دستور مهم اسلام
اسلام و مسلمان بودن فقط در جهان بینی درست و اداء فرایض عبادی مانند نماز خلاصه نشده بلکه پای‌بندی به رمز عزت مسلمین و رهایی از ذلت یعنی ترک خصومت و اختلاف نیز از شرایط مهم مسلمانی است.
چرا ما مسلمان‌ها ذلیل هستیم؟ خیال می‌کنیم همین قدر که ما اذان و اقامه گفتیم بنابراین مسلمان کامل هستیم در حالی که اسلام دستورهای دیگری هم دارد. از مهمترین دستورهای اسلام همین دستور روابط خاص اجتماعی میان ما مسلمین است، به اندازه‌ای که ما مسلمین خودمان علیه یکدیگر فعالیت می‌کنیم دشمنان علیه ما فعالیت نمی‌کنند».(آشنایی با قرآن، ج۳، ص۲۰۱)
▪ جنبه مثبت و منفی ناسیونالیسم
اشاعه و ترویج ناسیونالیسم(با تکیه بر جنبه‌های منفی آن) در کشورهای اسلامی از شگردهای استعمار در جهت جدا کردن مسلمانان از یکدیگر و تضعیف آنهاست.
ناسیونالیسم را نباید به طور کلی محکوم کرد. ناسیونالیسم اگر تنها جنبه مثبت داشته باشد یعنی موجب همبستگی بیشتر و روابط حسنه بیشتر و احسان و خدمت بیشتر به کسانی که با آنها زندگی مشترک داریم بشود ضد عقل و منطق نیست و از نظر اسلام مذموم نمی‌باشد، بلکه اسلام برای کسانی که طبعاً حقوق بیشتری دارند، از قبیل همسایگان و خویشاوندان، حقوق قانونی زیادتری قائل است.
ناسیونالیسم آنگاه محکوم است که جنبه‌ی منفی به خود بگیرد، یعنی افراد را تحت عنوان ملیت‌های مختلف از یکدیگر جدا می‌کند و روابط خصمانه میان آنها به وجود می‌آورد… این مسأله مهم است که در دین اسلام، ملیت و قومیت هیچ اعتباری ندارد. بلکه این دین به همه‌ی ملتها و اقوام مختلف جهان با یک چشم نگاه می‌کند و از آغاز نیز دعوت اسلامی به مکتب و قوم خاص اختصاص نداشته است، بلکه این دین همیشه می‌کوشیده است که به وسایل مختلف ریشه‌ی ملت پرستی و تفاخرات قومی را از بیخ و بن برکند. در قرآن هیچ خطابی به صورت«یا ایها العرب»،«یا ایها القرشیون» پیدا نمی‌کنید… اسلام نه تنها به این تعصبات احساس آمیز توجهی نکرد بلکه به شدت با آنان مبارزه کرد…».(خدمات متقابل اسلام در ایران، ص۶۸-۶۲)
▪ تمدن عظیم اسلامی، ثمره ترک تعصبات قومی و مذهبی
از علل پیشرفت سریع علمی اسلام و ایجاد تمدن عظیم و با شکوه اسلامی روحیه تساهل مسلمین و پرهیز از تعصبات و درگیری‌های قومی و نژادی بود:
یکی از علل سرعت مسلمین در علوم این بوده است که در اخذ علوم و فنون و صنایع و هنرها تعصب نمی‌ورزیدند و علم را در هر نقطه و در دست هر کسی می‌یافتند از آن بهره‌گیری می‌کردند و به اصطلاح امروز روح تساهل بر آنها حکم فرما بوده است… اسلام با تعلیمات مبنی بر جستجوی علم و ترک تعصبات قومی و مذهبی و اعلام همزیستی با اهل کتاب غل‌ها و زنجیرهایی که به تعبیر خود قرآن به دست و پا و گردن مردم جهان آن روز بسته شده بود پاره کرد و زمینه رشد یک تمدن عظیم و وسیع را فراهم آورد.(خدمات متقابل اسلام و ایران ص ۱۵۲-۱۴۵)
▪ منشأ تجزیه شدن حکومت اسلامی
ریشه پیدایش تبعیضات و تعصبات قومی که ضربه مهلکی بر پیکر اسلام وارد ساخت عبارت است از:
«تبعیضات نژادی و تفاخرات قومی که بر ضد اصل مسلم مساوات اسلامی بود، این انحراف به وسیله‌ی اعراب به وجود آمد. سیاست اموی‌ها بر اصل تفوق عرب بر غیر عرب پایه‌گذاری شد. معاویه به صورت بخشنامه به همه‌ی عمال خویش اطلاع داد که برای عرب حق تقدم قائل شوند. این عمل ضربه مهلکی بر پیکر اسلام وارد کرد. منشأ اصلی تجزیه شدن حکومت اسلامی، به صورت حکومت‌های کوچک همین کار بود».(خدمات متقابل اسلام و ایران ص۴۰۳)
▪ عکس‌العمل منطقی و اسلامی ایرانیان
ایرانیان عکس‌العمل بسیار مناسب و صد در صد اسلامی در مقابل انحراف شکننده تبعیضات قومی و نژادی از خود بروز دادند:
«عکس العمل ابتدایی که ایرانیان در مقابل این تبعیضات نشان دادند، بسیار منطقی و انسانی بود. آنها عرب را به خدا و کتاب خدا دعوت کردند. این نوع عکس العمل در مقابل آن انحراف عربی، صددرصد اسلامی بود و نشانه صمیمت ایرانیان نسبت به اسلام، اگر ایرانیان صمیمیت نمی‌داشتند کافی بود آنها هم مانند اعراب بر ملیت و قومیت خویش و تاریخ خویش تکیه کنند و در این جهت مسلماً گوی سبقت را می‌ربودند.» (البته شعوبی‌گری در مسیر انحرافی تفوق نژاد ایرانی بر غیر، خاصه عرب انفاق افتاد اما زود تودة مردم ایران و علمای با تقوا آن را محکوم کردند). (خدمات متقابل اسلام و ایران ص ۴۰۶-۴۰۴)
▪ رمز استحکام و پایداری وحدت اسلامی
گسست ناپذیری وحدت مسلمین علی‌رغم تلاش‌های مستمر اجانب به دلیل پیوند دلهای پاک و خدایی است:
وحدت مسلمانان برخاسته از پیوند دلهای پاک و خدایی آنهاست. لذا این پیوند روحی گسست ناپذیر و محکم است و تا چنین است توطئه‌های غربی‌ها ره به جایی نخواهد برد. در قرون جدید قدرت‌های اروپایی و آمریکایی عامل اساسی این جدایی هستند با همه‌ی اینها هیچ یک از این عاملها نتوانسته است اساس این وحدت را که در روح مردم قرار دارد از بین ببرد. به قول اقبال لاهوری:
امر حق را حجت و دعوی یکی است… خیمه‌های ما جدا ولی دلها یکی است
از حجاز و چین و ایرانیم ما… شبنم یک صبح خندایم ما».(خدمات متقابل، ص۵۱)
● معرفی و بیان خدمات و مبارزات طلایه‌داران و منادیان اتحاد اسلامی
استاد در آثار خود از جمله در نهضت‌های صد ساله اخیر به معرفی شخصیت و خدمات علما و مصلحانی در جهان اسلام می‌پردازد که در مسیر اتحاد جهان اسلام و مبارزه با تفرقه و تشتت گام برداشتند.
از سید جمال‌الدین اسدآبادی به عنوان سلسله جنبان نهضت‌های اصلاحی صدساله اخیر نام می‌برد و دیدگاههای او را از جمله شعار اتحاد جهان اسلام و درد تفرقه و جدایی مسلمانان به بهانه‌های دینی و غیردینی و نیز نفوذ استعمار غربی توضیح می‌دهد. سپس به مبارزات و خدمات منادیان اتحاد مسلمانان همانند شیخ عبده، کواکبی، اقبال و… که به الهام از سید جمال در مسیر مبارزه با استعمار و استبداد قرار گرفتند، می‌پردازد.
در بررسی مصلحان ایرانی و شیعی طرفدار وحدت مسلمین شخصیت و مبارزات اندیشمندانی چون شیخ طوسی، میرزای شیرازی، کاشف الغطاء، آخوند خراسانی، مازندرانی، نائینی، سیدشرف‌الدین، علامه امینی، آیت‌ا… بروجردی و… را تبیین می‌نماید.
در بررسی شخصیت شیخ طوسی از او به عنوان یکی از درخشانترین ستارگان جهان اسلام و نمونه کاملی از تجلی اسلام در کالبد ایرانی یاد کرده و خصوصیت تفکر و رفتار فرامذهبی و وحدت‌گرای وی را به عموم علمای اسلامی تعمیم می‌دهد:
شیخ طوسی صددرصد یک عالم اسلامی است، جز رنگ اسلامی رنگ دیگری ندارد. او از کسانی است که از برکت تعلیمات اسلامی پا روی تعصبات قومی و نژادی گذاشتند، شعوبی‌گری را محکوم کردند و مقیاس‌های جهانی و انسانی اسلام را محترم شمردند. اکثریت قریب به اتفاق دانشمندان بعد از اسلام چنین‌اند».(مجموعه آثار، ج ۲، ص۱۲۷)
استاد در مقاله الغدیر و وحدت اسلامی به آراء و خدمات علامه امینی برای تحقق وحدت اسلامی بین شیعه و سنی پرداخته و قلمرو وحدت را به همه پیروان مذاهب مختلف اسلامی بسط داده و به استناد آیاتی مانند انما المؤمنون اخوه، اخوت اسلامی مدنظر علامه امینی را طرح نموده و اظهار می‌دارد که هیچ مباحثه علمی و مجادله کلامی نباید آسیبی به وحدت و اخوت فریقین برساند کما اینکه سیره‌ی سلف و در رأس آنها صحابه و تابعین همین بوده است.
در مورد علاقه وافر استادش، آیت‌ا… بروجردی نسبت به وحدت اسلامی و دشمن شناسی و خدماتش در مسیر وحدت و اعتلای امت اسلامی می‌نویسد:
یکی از مزایای معظم له توجه و علاقه فراوانی بود که به مسأله وحدت اسلامی و حسن تفاهم و تقریب بین مذاهب اسلامی داشت. این مرد چون به تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی آشنا بود، می‌دانست که سیاست حکام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف چه اندازه تأثیر داشته است، و هم توجه داشت که در عصر حاضر نیز سیاست‌های استعماری از این تفرقه حداکثر استفاده را می‌کنند و بلکه آن را دامن می‌زنند و هم توجه داشت که بعد و دوری شیعه از سایر فرق سبب شده که آنها شیعه را نشناسند و درباره‌ی آنها تصوراتی دور از حقیقت بنمایند. به این جهت بسیار علاقمند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود. که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است تأمین گردد و از طرف دیگر شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه آن طور که هست به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل می‌دهند معرفی می‌شود».(مجموعه آثار، ج۲۰، ص۱۵۴)
آیت‌ا… بروجردی عاشق و دلباخته وحدت مسلمین بوده و در فضایی سرشار از صمیمیت با علمای برجسته تسنن شیخ عبدالمجید سلیم و سپس شیخ محمود شلتوت برای تحقق این آرمان بزرگ در قالب«دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» همکاری می‌کند.
برای اولین بار بعد از چندین صد سال بین زعیم روحانی شیعه و زعیم روحانی سنی شیخ عبدالمجید سلیم و بعد از فوت او به فاصله دو سه سال شیخ محمود شلتوت مفتی حاضر مصر و رئیس جامع ازهر روابط دوستانه‌ای برقرار شد و نامه‌ها مبادله گردید. قطعاً طرز تفکر معظم‌له و حس تفاهمی که بین ایشان و شیخ شلتوت بود مؤثر بود در این که آن فتوای تاریخی معروف را در مورد به رسمیت شناختن مذهب شیعه بدهد. معظم له را نباید گفت نسبت به این مسأله علاقمند بود، بلکه باید گفت عاشق و دلباخته این موضوع بود و مرغ دلش برای این موضوع پر می‌زد». (مجموعه آثار، ج۲۰، ص۱۵۵)
استاد مطهری، غیرت و حمیت دینی و حس همدردی دیگر استادش، علامه طباطبایی در یاری و کمک به برادران دینی خود و نیز دغدغه خودش را چنین مطرح می‌کند:
علامه طباطبایی سلمه‌ا… واقعاً از خدمتگزاران بسیار بزرگ اسلام است… این مرد، بسیار مرد جلیل القدر و عظیم المنزله‌ای است و یکی از کارهایی که اخیراً ایشان اقدام فرموده‌اند موضوع همدردی با برادران اسلامی است… ایشان دو سه حساب اخیراً باز کرده‌اند… این حساب به نام سه نفر باز شده است[که من نفر سومشان هستم] … همه‌ی ما ایرانی‌ها اگر بخواهیم همه‌ی پولهایمان را روی هم بریزیم، شاید به قدر دو تا یهودی که در آمریکا نشسته‌اند و پول دنیا را از راه ربا و دزدی ثروت دنیا می‌برند نشود، ولی حساب این است که مسلمان شرط مسلمانیش همدردی … و همدلی است». (احیای تفکر اسلامی ص۲۷-۲۴)
مجموعه تلاش‌ها و اقدامات رهبران دینی و مصلحان، با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، در ابعادی به ثمر می‌نشیند. مصلح و بیدارگر بزرگی که شهید مطهری از شخصیت او با تعابیری چون جان جانان یاد می‌کند و در ادامه سلسله مصلحان به تجلیل از استاد فرزانه خود و مساعی و پشتکار او در مسیر وحدت و اعتلای جهان اسلام می‌پردازد.
پس از رحلت امام(ره) حضرت آیت‌ا… خامنه‌ای با تداوم راه امام، آرمان اتحاد اسلامی را دنبال نمودند. از جمله در قالب تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی که سالانه در تهران برگزار می‌شود و دفاع و حمایت از ملت‌های مسلمان اعم از برادران فلسطینی، بوسنی، افغانستان، لبنان، عراق و… و در سال‌های اخیر به بهانه نامگذاری برای هر سال باز شاهد آن هستیم که در این امر نیز مقوله وحدت تعقیب می‌شود همانند عنوان سال ۸۵ که به نام مبارک پیامبر اعظم و نیز سال ۸۶ که به نام سال وحدت ملی و انسجام اسلامی، از جانب معظم له معنون گردید.
ایشان در سال ۷۷ به مناسبت سالگرد شهادت شهید مطهری طی بیاناتی پیرامون شخصیت آن استاد فرزانه و کوشش او در مسیر وحدت فرمودند:
عزیزان من! آن چه که امروز می‌تواند این جبهه را مستحکم بکند – جبهه ایمان و جبهه حق را - عبارت است از تمسک به وحدت کلمه در زیر سایه اسلام، و در زیر سایه حسین بن علی(ع)، در زیر سایه‌ی معارف عالیه اسلام، که شخصیت‌هایی مثل شهید مطهری آن را در کتاب‌های خود برای آگاهی مردم تبیین و تشریح کردند. تمسک به وحدت در پرتو این خورشیدهای فروزان، به فضل الهی این کشور را از این مرحله هم مثل مراحل گذشته خواهد گذارند و دشمن را ناکام خواهد کرد.(استاد در کلام رهبر، مجبتی پیرهادی، انتشارات صدرا، مرداد ۸۵ ص۵۱)
لذا به دنبال تلاش مستمر علمای تداوم بخش راه و شعارهای سلسله جنبان نهضت‌های اسلامی، سیدجمال‌الدین اسدآبادی و برکات و ثمرات حاصل از تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران شاهد گسترش روز افزون موج نهضت بیداری و تحقق شعار اتحاد و اخوت اسلامی در بین علما و نیز مردم مسلمان مذاهب مختلف اسلامی در سطح جهان از لبنان، مصر، عراق و.. هستیم.
ایجاد اتحاد و اخوت میان ملت‌ها و آحاد مسلمانان در سراسر جهان از اهداف و آرمان‌های اصیل اسلام است که ریشه در قرآن و سنت و آراء اندیشمندان مذاهب اسلامی دارد. جهت عملی شدن این هدف و شکل‌گیری امت واحده اسلامی در راستای اعتلاء و عزت و عظمت و اقتدار جهان اسلام، وحدت بر محور اصول دین و مشترکات اعتقادی و دامن نزدن به مسائل اختلافی در این عرصه از ضروریات است.
شهید مطهری در آثار و اقدامات خود همواره بر این اصل تأکید داشته‌اند که نمونه‌هایی در این نوشتار اشاره شد. دغدغه جدی آن بزرگوار در تبیین و طرح این استراتژی در آثار مختلف ایشان امری ستودنی و نیز درسی برای اهل علم و صاحبان قلم و آحاد مردم مسلمان است ایشان در بررسی و نقد مذاهب اهل سنت و افکار و عقاید و متون بزرگان و رهبران آن از زاویه برخورد برادرانه و به دور از هر گونه اهانت بلکه در صفا و صمیمت و دلسوزی و نیز منصفانه به بررسی و ارائه نظر می‌پردازند.(مثلاً بیان ساده زیستی خلیفه دوم در عصر خلافت و یا احترام و ادب خاص نسبت به قرآن در محافل و جلسات قرآنی اهل سنت برخلاف محافل شیعی و تبیین فداکاری‌ها و خدمات بزرگان تسنن از جمله علامه اقبال لاهوری در مسیر اتحاد اسلامی که با ارادت ویژه‌ای از ایشان نام می‌بر‌ند و…)بنابراین وحدت مورد نظر ایشان به معنی دست شستن از عقاید مذهبی و قبول یک مذهب واحد نیست بلکه با حفظ اعتقادات مذهبی اعتصام به حبل ا… و وحدت و اخوت بر مبنای اسلام و قرآن عزیز و پیامبر گرامی اسلام و سایر مشترکات(اصول دین و ضروریات آن) و طرد و برخورد با هر گونه تعصب مذهبی افراطی و حرکات متحجرانه است.
در سایه گسترش قلمرو نهضت بیداری اسلامی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا در مصاف با امت اسلام از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و نمی‌کند. به گونه‌ای که«مایکل برانت» معاون سابق سیا در شدت دشمنی با اسلام و مسلمین و توطئه‌های تفرقه افکنانه می‌گوید:
ما به جای ضرب المثل انگلیسی«اختلاف بینداز و حکومت کن» از سیاست«اختلاف بینداز و نابود کن» استفاده می‌کنیم و در همین راستا برنامه‌ریزی گسترده‌ای را برای سیاست‌های بلند مدت خود طرح کردیم».
با عنایت به حساسیت‌های کنونی و عزم استکبار در تضعیف و نابودی اسلام و مسلمین و رهنمودها و فرمایشات مقام معظم رهبری و مراجع و علمای جهان اسلام، بر همه عاشقان اسلام و قرآن عزیز و شیفتگان و دلدادگان پیامبر اسلام فرض است که در مقابله با عزم ضداسلامی و ضدانسانی استکبار جهانی همت گمارند تا به زودی شاهد اوج همبستگی و برادری و صفا و صمیمیت در پیروان مذاهب مختلف اسلامی و تشکیل امت واحد و عزت و اقتدار آن و تکرار دوباره‌ی دوره‌ی طلایی تاریخ اسلام باشیم.
رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای “دام‌ظله” در پیام نوروزی خود به مناسبت آغاز سال ۱۳۸۶ سال جدید را به عنوان زیبا و حکیمانه “ اتحاد ملی و انسجام اسلامی “معنون و نامگذاری نمودند.معظم له در بخشی از این پیام فرمودند:
“ به نظر من امسال،سال “اتحاد ملی و انسجام اسلامی” است؛یعنی در درون ملت ما اتحاد کلمه همه آحاد ملت و قومیتهای گوناگون و اصناف گوناگون ملی و در سطح بین المللی انسجام میان همه مسلمانان و روابط برادرانه میان آحاد امت اسلامی از مذاهب گوناگون و وحدت کلمه آنها”
در رابطه با عنوان و نامگذاری سال جدید که یک خلاقیت و ابتکار از جانب رهبر فرزانه انقلاب اسلامی می باشد نکات ذیل باید مورد توجه قرار گیرد:
۱) نامگذاری سال جدید در واقع تعیین استراتژی و مهمترین محوری است که تداوم و استمرار انقلاب اسلامی و مواجهه با دشمنان آن و دستیابی به اهداف نظام اسلامی در گرو آن است.
۲) نگاه استراتژیک به نامگذاری سال مستلزم آن است که فضا سازی تبلیغاتی و ایجاد موج فکری در مورد نام و عنوان سال تنها باید به عنوان یک زمینه و مقدمه جهت تحقق فلسفه نامگذاری نگریسته شود.
۳) ازآنجا که نامگذاری سال براساس عقبه عقلانی و تحلیل قوی تعیین می گردد،بنابراین خاستگاه و منویات عنوان سال جدید در بیانات نوروزی و مشهد مقدس رهبر حکیم انقلاب اسلامی منعکس می شود و جامع ترین و دقیق ترین منبع برای تبیین نام سال جدید می باشد.
۴) نگاه استراتژیک به نامگذاری سال مقتضی آن است که راهبردهای تحقق آن در ابعاد فرهنگی،سیاسی،اقتصادی و اجتماعی آن تعیین و عملیاتی و حتی نهادینه گردد.
● خاستگاه نامگذاری سال ۸۶ به نام “اتحاد ملی و انسجام اسلامی”
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در پیام نوروزی چهار موضوع را بعنوان مقدمه برای نام گذاری سال جدید مطرح کردند که مبین خاستگاه نامگذاری سال۸۶ بعنوان “اتحاد ملی و انسجام اسلامی” می باشد:
۱) موقعیت ملی و بین المللی نظام جمهوری اسلامی ایران
مقام معظم رهبری فرمودند :
“ در یک نگاه جمع بندی شده، من می توانم با اطمینان این را به ملت عزیزمان عرض کنم که در سال ۸۵ موفقیت های ملت ایران بیش از تلخی ها و ناکامی ها بود؛ پیشرفتهای ما بیش از توقف ها و سکون های ما بود. شادی های حوادث بیش از تلخی ها بود. در عرصه داخلی تلاش های متراکم برای پیشرفت کشور، در همه جا دیده شد؛ تصمیم های بجا و خوب از سوی مسئولان و تحرک عمومی در این زمینه ها، تحرک مطلوبی بود. “
“ در عرصه بین المللی و سیاسی جهانی هم پیشرفت های نظام جمهوری اسلامی ایران پیشرفت های چشمگیری بود. ملت ما و کشورما به برکت نظام جمهوری اسلامی در دنیا سرافراز شد؛ ابهت ملی ما و نگاه مهربانانه مردم ما نسبت به ملت های جهان و ملت های مسلمان در همه حوادث آشکار شد؛ عزم راسخ ملی ما در زمینه های علمی، در تحرک اقتصادی برای دیگران تا حدود بسیاری روشن شد.”
۲) اولویت اول حرکت ملی
مقام معظم رهبری فرمودند:
“ در سال ۸۶ ادامه حرکت ملی باید یک ادامه متناسب با نیازهای ملت ما باشد. این یک حقیقتی است که ملت ایران بر اثر تسلط قدرت های طاغوتی و قدرتهای فاسد و دولتهای وابسته یا بی کفایت در طول دهها سال - شاید نزدیک به دویست سال - دچار عقب ماندگی های زیادی در عرصه های گوناگون بوده است. امروز که ملت ایران به برکت اسلام و نظام جمهوری اسلامی به خود آگاهی و اعتماد به نفس دست یافته است، باید ما این فاصله های طولانی را با سرعت طی کنیم. ما فاصله های بسیار زیادی باآنچه که شان ایران سربلند و پرافتخار است، داریم؛ این فاصله ها جز با همت بلند ، جز با امید بی پایان ، جز با تلاش همه جانبه ملی میسر نخواهد شد.”
۳) ظرفیت های ملی در مواجهه با چالش ها
“ ملت ما هدف روشنی دارد، هدف بزرگ ما “ استقلال ملی،عزت ملی و رفاه عمومی ملت “ است.
همه اینها به برکت اسلام و ایمان اسلامی تحقق یافتنی است. ما این را تجربه کردیم و دریافتیم.ملت ما ظرفیت بسیار زیادی برای پیمودن راه های دشوار به سوی آینده های محبوب و مطلوب دارد. ظرفیت ملی ما، اگر به طور کامل و همه جانبه مورد استفاده قرار بگیرد، بدون تردید ملت ایران خواهد توانست به همه امیدها و آرزوهای خود دست پیدا کند.
“ بدیهی است که یک ملت زنده، با چالش ها مواجه است؛ چالش ها، لازمه زنده بودن است. هر موجود زنده ای باید هزینه زنده بودن خود را بپردازد تا بتواند به اهداف خود دست پیدا کند. زنده بودن همراه با چالش هاست؛ همراه با مانع‌هاست؛ از مانع ها باید عبور کرد. احیانا همراه با دشمنی هاست؛برای دشمنی ها باید تدبیر و اندیشه راسخ داشت.عزم قوی را باید دستمایه این حرکت کرد.”
۴) راه های دشمنی دشمنان با مردم ایران و اسلام
“ با نگاه به حوادث و مسائل جهانی به روشنی در می یابیم که دشمنان ملت ایران درصدد آنند که دشمنی خود را از دو راه با ملت ایران به تحقق برسانند:
۱) ایجاد تفرقه در میان صفوف ملت؛ از بین بردن یکپارچگی ملت ایران و از دست ملت ایران این نیروی عظیم وحدت را ربودن و آنها را به اختلافات داخلی سرگرم کردن.
۲) ایجاد مشکلات اقتصادی و تلاش برای توقف ملت ایران در زمینه های گوناگون سازندگی کشور ورفاه عمومی خود.”
“ علاوه براین،در سطح دنیای اسلام هم یک تلاش وسیع و عمیقی از سوی دشمن محسوس است برای اینکه میان ملت ایران و جوامع گوناگون مسلمان دیگر،فاصله بیندازند؛ اختلاف مذهبی را بزرگ کنند؛ جنگ شیعه و سنی را در هر نقطه ای از دنیا که ممکن باشد به وجود بیاورند.
بنابراین محورهای چهارگانه در پیام نوروزی رهبر فرزانه انقلاب (موقعیت ملی و بین المللی انقلاب اسلامی ، ادامه حرکت ملی اولویت اول، ظرفیت ملی حرکت ملی و راه های دشمنی دشمنان مردم و اسلام ) خاستگاه و مبنای نامگذاری سال ۸۶ به نام”اتحاد ملی و انسجام اسلامی” است زیرا محور اساسی دشمنی استکبار جهانی با انقلاب اسلامی ، موقعیت برتر جمهوری اسلامی در معادلات منطقه ای و بین المللی و استمرار حرکت ملی در راستای استقلال و عزت و رشد و تعالی علمی و ظرفیت بالای ملی برای رسیدن به قله های اقتدار و قدرت می باشد و مهمترین عاملی که بستر اصلی حفظ موقعیت نظام، استمرار حرکت ملی و تحقق اهداف نظام می باشد، در سطح جامعه “ اتحادملی” و در سطح جهان اسلام “انسجام اسلامی” امت اسلامی است.
● راهبردهای “اتحاد ملی و انسجام اسلامی” در قرآن کریم
۱) حل اختلافات به وسیله کتاب خدا
“ کان الناس امه و احده فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه”(بقره۲۱۳)
مردم یک امت واحده بودند و براین اساس خداوند پیامبران را فرستاد تا مردم را بشارت و بیم دهند و همراه آنان کتابی را به حق فرستاد تا میان آنها نسبت به آنچه اختلاف می کنند، داوری کنند.
با توجه به اینکه اختلاف در میان انسانها از همان ابتدا خلقت میان هابیل و قابیل به وجود آمد بنابراین نمی توان هیچ برهه ای از تاریخ را در نظر گرفت که مردم امت واحده بوده اند. بنابراین مراد از “کان الناس امه واحده” این است که خداوند در طراحی و مهندسی تکامل انسان وحدت جامعه را به عنوان یک عنصر و عامل مهم مورد نظر قرار داده است و بر این اساس پیامبران را فرستاده است تا با حل اختلافات مردم بر اساس کتاب الهی میان آنان وحدت و انسجام ایجاد نمایند.
● راهکارهای اتحاد و انسجام
سال ۸۶ شاید متفاوت از سال‌های پیشین نام‌گذاری شد . در واقع امسال نه به خاطر مناسبت تقویمی بلکه به خاطر وجود دو عنصر تخریبی دشمن ، و برای جلوگیری از تهاجم آن ، به رمز یا نام وحدت ملی و انسجام اسلامی ، نامیده شد.
این دو عنصر عملیاتی دشمن عبارت است از :« ایجاد تفرقه و تضعیف وحدت ملی ایرانیان و اختلاف در جهان اسلام» .
اکنون باید دید برای رسیدن به وحدت ملی و انسجام اسلامی در طول یک سال ، چه راهکار هایی وجود دارد:
الف) وحدت ملی :
۱) میهن اسلامی ما ایران از ده ها نژاد و گویش و طایفه تشکیل شده است . تنوع دین و مذهب نیز از دیگر ویژگی های این کشور پهناور است . گرچه هر خطه نامی و هر فرقه دینی و هر طایفه گویشی دارند اما برابر قانون اساسی و اکثریت جامعه و تاریخ گذشته این سرزمین ، زبان رسمی ، فارسی و دین رسمی ، اسلام و مذهب شیعه است .
جدای هرگونه تعصب و خود محوری ، احترام همه اقوام ایرانی به این موارد رسمی قانون اساسی ، یک اصل مهم در ایجاد اتحاد و همدلی است . چه این که همگرایی به سوی نقطه مشترک و تافته جدا بافته نبودن، رمز و لازمه اتحاد است و جز آن عمل کردن به دور از خرد .
رعایت قوانین اسلامی در جامعه ، احترام به باورهای شیعی و پاسداشت زبان شیرین فارسی ، چیزی است که هر ایرانی با پایبندی به آن قدمی در راه اتحاد برداشته است.
۲) واقعیت جامعه متکثر ایرانی ، تنوع گرایش‌های دینی مذهبی ، زبان و گویش است . همواره باید به خاطر داشت که افتخارات و امتیازات هر دسته و گروهی در مجموعه خود ، محترم و عزیز است و نباید پافشاری بر مسایل ملی باعث زیر پانهادن خرده فرهنگ ها و رسوم محلی شود.
همسانی امور فرهنگی به ویژه زبان و ادبیات با حساسیت‌های بومی ، نقش کارسازی در احساس هم‌نوعی ایجاد می کند . به دیگر سخن ، اهمیت دادن به گویش‌ها ، آداب و رسوم محلی و داستان‌ها و قهرمان ها نه تنها موجب جدایی و تشتت نیست بل که حس احترام مشترک و متقابل را ایجاد می کند . آنگاه که یک قوم ایرانی خود را میان دیگر هم وطنان ، دارای شخصیت رسمی و معتبری ببیند، علایق ملی و همگرایی فراگروهی در او تقویت می شود.
استفاده از زبان‌ها و گویش‌های محلی چون کردی، لری، ترکی، عربی و... و نیز ترویج و شناسایی فرهنگ‌های بلوچی ، زابلی ، ترکمنی ، آذری ، گیلکی و... یک فرصت است برای تحریک عواطف پاک اقوام ایرانی که در کنار هم ایران را می‌سازند.
۳) نکته دیگری که در هر جامعه انسانی قابل فهم و اجراست، حرکت به سوی خواست های ملی و عزت آور است . جامعه ایرانی هنوز از ملی شدن صنعت نفت ، پیروزی انقلاب اسلامی و بیرون راندن سردمداران پهلوی، تسخیر لانه جاسوسی و مقابله با استکبار جهانی در هشت سال دفاع مقدس ، به خود می‌بالد و افتخار می‌کند. تکریم چنین پیروزی ها و نگهبانی از چنین روحیه هایی را نباید به فراموشی سپرد . تولید علم و نهضت نرم افزاری نیز در همین راستا می‌تواند علاوه بر پیشرفت کشور ، مایه مباهات و دستاوردهای غرور آفرین باشد . دانش انرژی هسته‌ای از همین مقوله‌هاست که اگر با اعتماد دوجانبه مسئولان و مردم همراه شود فرصتی است تا فرزندان این میهن اسلامی ، اهتزاز پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را در نگاه هر بیگانه‌ای ، به نمادی از قدرت ، افتخار و شکوه بنمایانند . کاری که نمونه بسیار نازل آن را در میادین ورزشی بارها دیده ایم . این حس مشترک ملی برای هر ایرانی در هر کجای جهان که باشد شیرین است و نمی توان آنرا محاصره یا مصادره کرد .
● انسجام اسلامی :
۱) اختلاف عقیده همان قدر که میان دو کیش وجود دارد و می‌تواند مایه تنازع و درگیری شود، در میان هم‌کیشان نیز تنش‌زاست . از این رو چنان‌چه در جامعه ، وحدت ملی ، یک ضرورت باشد ، باید با تسامح در باره نقاط اختلاف برخورد کرد و اشتراک‌ها را پررنگ تر از اختلاف ها دید . این نه به این معنی است که دسته ای از بخشی از باورهای خود دست بردارد بلکه همزیستی ایجاب می کند ، حلقه‌های اتصال را بیرونی تر و گره‌های جدایی را درونی تر چید.
نگاه‌های تکفیری ، انحصار هدایت‌یافتگی در فرقه خود و تنگ نظری‌هایی که در ذات هیچ دین آسمانی وجود ندارد، عامل مخرب وحدت است که عقلای قوم، دست کم برای جلوه آبرومندی مذهب خود بایستی به تلطیف فضای ایمانی و رفتارهای مذهبی بپردازند .
۲) باز تعریف اندیشه و راهکارهای وحدت ، با تاکید بر صراحت و شفافیت ، سازه قدرتمندی در ساختار همگرایی و کاهش شکنندگی آن است . اعتماد دوجانبه به رعایت اصول وحدت و وفاداری به ملزومات آن از همین تعریف به دست می‌آید . واضح‌تر آنکه باید همه به نتیجه برسیم که چه انگیزه‌ای از وحدت داریم؟ منظورمان از وحدت چیست و راهکار و محدوده آن کدام است ؟ بر سر چه چیزی می‌خواهیم متحد شویم؟ و تکلیف اختلاف‌ها چه می‌شود؟
نبود منشور جامع و مانع که مورد اتفاق همه گروه‌ها و دسته‌ها باشد و بدرستی ، مفهوم همسنگری و همزیستی را توضیح دهد ، خود مشکلی است که سوء تفاهم‌ها و کج فهم‌‌هایی را درپی‌خواهد داشت که آفت وحدت است . در این زمینه روشنفکران و علمای اسلامی که ذهنی فارغ از تعصبات جاهلی دارند و می‌توانند به واقعیات بزرگ‌تر و فرامذهبی بیاندیشند ، وظیفه‌ای گران و تاریخی دارند . مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند : «تدوین منشور وحدت اسلامی به همت علمای اسلام، ضروری و مطالبه‌ای تاریخی است که اگر امروز به این وظیفه عمل نشود، نسلهای بعدی ما را مؤاخذه خواهند کرد»
اکنون در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی ، نیکوست به برخی از اصول پویای قانون اساسی نگاهی بیافکنیم و اصولی وحدت آفرین که نباید از آن غفلت کرد را مرور کنیم :
اصل ۱۱ )
به حکم آیه کریمه "ان هذه امتکم امه واحده و اناربکم فاعبدون" همه مسلمانان یک امت‏اند و دولت جمهوری اسلامی ایران مظوف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش نیز به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.
اصل ۱۲)
دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی‌عشری است و این اصل الی‏الابد غیر قابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل می‌باشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه‏ها رسمیت دارند و در هر منطقه‏ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.
اصل ۱۳ )
ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت‌های دینی شناخته می‏شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می‌کنند.
اصل ۱۴)
به حکم آیه شریفه "لاینهاکم‏الله عن‏الدین لم یقاتلوکم فی‌الدین و لم‏یخرجوکم‏ من دیارکم‏ ان تبروهم و تقسطواالیهم ان‏الله یحب‏المقسطین" دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.
اصل ۱۵ )
زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‏های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
اصل ۱۶)
از آنجا که زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی عربی است و ادبیات فارسی کاملا با آن آمیخته است این زبان باید پس از دوره ابتدایی تا پایان دوره متوسطه در همه کلاسها و در همه رشته‏ها تدریس شود.
اصل ۱۷)
مبداء تاریخ رسمی کشور هجرت پیامبر اسلامی (صلی‌الله علیه و آله وسلم) است و تاریخ هجری شمسی و هجری قمری هر دو معتبر است، اما مبنای کار ادارات دولتی هجری شمسی است. تطعیل رسمی هفتگی روز جمعه است.
اصل ۱۸)
پرچم رسمی ایران به رنگهای سبز و سفید و سرخ با علامت مخصوص جمهوری اسلامی و شعار "الله اکبر" است.
اصل ۱۹ )
مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.
اصل ۲۰ )
همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت و موازین اسلام برخوردارند.
● اتحاد امت اسلام و راهکارهای قرآنی آن
اتحاد به عنوان مهم‌ترین راهبرد برای جامعه پذیری و امت سازی در آموزه های قرآنی و نبوی مورد اهتمام و توجه بوده است.برای ساخت امتی یگانه با ویژگی‌ها جامعه نمونه و برتر نیاز به بازسازی در بینش و نگرش مردمانی است که به طور فطری گرایش به اختلاف و استخدام دیگری و بهره کشی از هم نوع دارد
● اتحاد راهبرد جامعه پذیری و امت سازی
اتحاد به عنوان مهم ترین راهبرد برای جامعه پذیری و امت سازی در آموزه های قرآنی و نبوی مورد اهتمام و توجه بوده است. برای ساخت امتی یگانه با ویژگی ها جامعه نمونه و برتر (امت شاهد) نیاز به بازسازی در بینش و نگرش مردمانی است که به طور فطری گرایش به اختلاف (مطهری، آشنایی با سوره های قرآن، سوره انفال) و استخدام دیگری و بهره کشی از هم نوع دارد. این مسئله در میان اقوام پراکنده جزیره عربستان به جهاتی تشدید می شود؛ زیرا محیط سخت و زمخت عربستان و کمبود منابع آبی و غذایی، دسترسی آسان و کامل به مواد و منابع مورد نیاز را کاهش می داد و رقابت را در میانشان تشدید می کرد. هر کس برای کوچک ترین مسئله به خود این اجازه را می داد که به کشتن طرف مقابل اقدام کند و برای شتری جنگ صدساله راه اندازی نماید. همان گونه که بستر طبیعی و غریزی برای اختلاف در این منطقه جغرافیایی فراهم تر بود، عوامل همبستگی و اتحاد نیز تقلیل می یافت. گزارش های مورخان و قرآن بر این مسئله دلالت می کند که عوامل واگرایی اجتماعی در میان اقوام عربی ساکن در منطقه بیش از آن بود که همگرایی را تقویت کند و جامعه به شکل واقعی و درست آن را سبب گردد. جامعه مجموعه انسان هایی است که به علل و عوامل خونی، قبیله ای، نژادی و فرهنگی برای کسب اهداف و منافع عالی تر که امکان آن به طور فردی فراهم نیست گرد هم می آیند و با کاهش واگرایی و عوامل ایجادی آن می کوشند تا به اشکال گوناگون چون قانون نوعی اتحاد را در محور اهداف مشترک پدید آورند. این عوامل در منطقه عربی و اقوام پراکنده آن چنان نادر و یا کم بوده است که تنها نوعی قبیله گرایی و جامعه ابتدایی خونی را ایجاد می کرد. از این رو در گزارش های تاریخی می یابیم که این اقوام در واحدها و آبادی های پراکنده ای به گونه همزیستی را در پیش گرفته بودند که در اصطلاحات سیاسی امروز از آن به جنگ سرد و صلح مسلح یاد می کنند. در یثرب (مدینه) آن روز دو گروه خونی و قبیله ای زندگی می کردند که همواره سر نزاع و جنگ با هم داشتند. هر چند که برخی عامل یهودیان عرب را عامل مهم و تأثیرگذار در دامن زدن به اختلاف میان اوس و خزرج می دانند ولی به نظر می رسد که این عامل تنها عامل برای اختلافات موجود در یک جامعه کوچک چند هزار نفری نبوده است؛ زیرا همین اختلاف در جامعه کوچک تر که می توان در اصطلاح امروزی از آن به شهرک یاد کرد دیده می شود. در طائف حالت صلح مسلح چند دهه بلکه شاید سده ای ادامه داشت و میان اقوام مکه نیز وضعیت بهتری تحقق نداشت. عصبیت و غرور قومی و مهر شدید به خون و اقوام نزدیک خونی نه برای همدلی و همراهی بلکه برای کسب برتری و برآورد نیازها به شدت وجود داشت. این همکاری ها و کمک ها به تعبیر استاد شهید مطهری مانند همکاری سرمایه دارهاست که با کسب هدف و دست یابی به آن کاهش می یابد و یا از هم فرو می پاشد. از این رواست که می بینیم با افزایش قدرت اشخاص و یا برخی قبایل مانند ابوسفیان و قریش، ارتباط و همکاری و هماهنگی ها در مکه از هم می پاشد و هرکس می کوشد تا بهره ای بیش تر از اموال و قدرت را به خود اختصاص دهد. عصبیت در چنین جامعه ای نیز ابتدایی بود و هیچ گاه از قوم و خویش و درنهایت عشیره و گاه قبیله بالاتر نرفت و به عصبیت قومی و یا ملی تبدیل نشد. از این رو همگرایی و اتحاد در میان آنان نیز در مرز جامعه قبیله ای ماند و از آن فراتر نرفت.
پیامبر(ص) در چنین جامعه ای زندگی می کرد، جامعه ابتدایی فاقد هرگونه قانون نوشته شده ای که بتواند به تخاصمات و نزاعی ولو کوچکی پایان دهد. سنت های قبیله ای و قومی که با شدت مراعات می شد و در حکم قوانین نوشته شده و سخت تر به مورد اجرا گذاشته می شد، تنها در راستای حقوق اشراف و نخبگان جامعه بود. از این رو هرگاه با خواسته های اشراف در تضاد قرار می گرفت به آسانی کنار نهاد می شد و قوانین دیگری به طور دایم و یا مقطعی جایگزین می شد.
● راهکارهای قرآنی برای همگرایی
پیامبر اسلام(ص) برپایه آموزه های قرآنی نخست به بازسازی بینشی و نگرشی قوم اقدام کرد. برای این مهم در مفاهیم نیز دست برد و با استفاده از واژگان موجود در فرآیند زمانی و پیچیده ای مفاهیم جدیدی را به مردمان القا کرد. برای شناخت درست و تحلیل دقیق از عملکرد قرآنی پیامبر(ص) در ساخت جامعه ای یگانه و امتی واحد به خوانش یکی از راهکارهای قرآنی که از سوی پیامبر عملیاتی شده است می رویم. بنابراین با توجه به عملکرد مثبت و سازنده این روش و شیوه در جامعه سازی و امت سازی، نگاهی گذرا به مساله انصار و مهاجر و امت سازی در مدینه به عنوان جامعه نمونه و مسلمانان صدر اسلام در این شهر به عنوان امت نمونه و شاهد توجه می دهیم.
۱) قرآن و امت سازی
امت در تعبیر و اصطلاح قرآنی، گروهی همسان در دین، آیین، زمان و مکان و دیگر مشترکات انسانی است. (بقره آیه ۸۲۱ و مائده آیه ۸۴ و مانند آن) این اصطلاح هرچند با جامعه در اصطلاح امروزی مشابهت هایی دارد ولی تفاوت های محسوسی نیز در میان است که نمی توان آن را نادیده گرفت. جامعه در اصطلاح جامعه شناختی، گروه سازمان یافته ای از اشخاص و افراد انسانی هستند که با هم در سرزمین مشترک زندگی می کنند و با همکاری در گروه ها نیازهای اجتماعی ابتدایی و اصلی خود را تامین می نمایند و با مشارکت در فرهنگی مشترک و یکسان به عنوان یک واحد اجتماعی از دیگر جوامع متمایز می شوند. (مبانی جامعه شناسی، مجید مساواتی، تبریز، ۲۷۳۱، ص ۱۴۲) اما امت گروه خاصی از پیروان یک دین یا یک عصر به سبب همسانی در نوع خاصی از عملکرد و یا رویکرد فکری هستند. (المیزان ج ۶ ص ۳۹) این امت در نگرش قرآنی دارای حیات و زندگی است که لحظه ای همانند زندگی انسان ها پایان می یابد. (اعراف آیه ۳۴) و به عنوان یک حقیقت دارای کتاب و نوشته مخصوصی است که در قیامت به سوی آن خوانده می شود. (جاثیه آیه ۲۸) و دارای فهم و شعور است (انعام آیه ۱۰۸) و برای عمل هر جامعه و امتی عذابی مشترک و عمومی است (غافر آیه ۵) در ضمن قرآن برای امت ها، سنت هایی نیز اثبات می کند که می توان به سنت ارسال پیامبران، هلاکت امت پس از اتمام حجت و تغییر در سرنوشت امت ها بر اثر عملکرد جامعه و مانند آن اشاره کرد.
قرآن یکی از اهداف پیامبر را امت سازی می نامد و نشان می دهد که چگونه و به چه روشی پیامبر اعظم(ص) به آن دست یافت و امت شاهد و نمونه ای را در مدینه ایجاد کرد که می تواند الگو برای جوامع دیگر به ویژه امت اسلامی در روزگار ما باشد که از معنا و مفهوم امت تنها اسم و نامی از آن و پوستین بدون محتوا به جا مانده است. از این رو برای دست یابی به امت اسلامی واقعی و مطلوب می بایست دوباره با الگوبرداری از روش پیامبر به ایجاد امت اسلامی واقعی و نمونه اقدام شود.
قرآن امت اسلامی در عصر پیامبر را بهترین امت و جامعه ای دانسته است که تا آن زمان تشکیل شده بود. این امت وسط (بقره آیه ۱۴۳) و شاهد و نمونه (همان) از چه خصوصیات و ویژگی هایی برخوردار بوده است که مورد ستایش خداوند قرار گرفته است؟
از ویژگی هایی که قرآن برای امت نمونه و شاهد بیان می کند، این است که در کارهای یک دیگر نظارت می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند (آل عمران آیه ۱۰۴)، تعاون بر خیر و تقوا در میان ایشان اصالت دارد: تعاونوا علی البر و التقوی)، برادری ایمانی در میان ایشان در آن حد و اندازه است که از خود می گذرند و ایثار می کنند. در جستجوی وضعیت یک دیگری به تجسس و جاسوسی اقدام نمی کنند، غیبت و تهمت و افترا در میانشان نیست، اختلافات جزیی و کلی را با حکمیت و یا رجوع به قانون حل و فصل می کنند و در میانشان شمشیر قضاوت نمی کند، جان و مال و عرض یک دیگر را محترم می شمارند و امنیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی را برای یکد یگر و جامعه فراهم می آورند و عوامل ایجادی آرامش و آسایش در جامعه را تقویت می کنند. در همه امور اصل بر تقوا و عدالت و قسط نهاده می شود و عفو و گذشت را حتی نسبت به قاتل در نظر می گیرند و اصالت را به قصاص و قتل نمی دهند هرچند که قصاص و امور دیگری از این دست حق ایشان است. به یک معنا از حق خویش برای تقویت همبستگی می گذرند و اصول همدلی و همراهی را در خود تقویت می کنند. از یک دیگر انتقام نمی گیرند و ... بسیاری دیگر از مسایلی که در قرآن بدان پرداخته و به تفصیل توضیح داده شده است.
۲) مهاجران وانصار؛ واگرایی و همگرایی
انصار که اصطلاح خاصی در فرهنگ اسلامی و قرآنی است، بیانگر حالت عالی از همدلی و همگرایی و هم فکری امت اسلامی است. اگر بخواهیم به مسئله اشاره داشته باشیم که بتواند بهترین شاهد برای امت سازی قرآنی پیامبر باشد همدلی و همگرایی است که در شکل و قالب انصار در مدینه شکل گرفت. انصار که نامی برای مسلمانان مدینه از اوس و خزرج به شمار می آید، در زمانی شکل گرفت که امت در حال شکل گیری بود. اوس و خزرج دو قبیله ساکن در شهر یثرب پیش از اسلام همواره در جنگ و ستیز بودند و هرگز جامعه مدینه به شکل درست آن پیش از ورود اسلام شکل نگرفت؛ زیرا دست کم سه گروه متخاصم در مدینه زندگی می کردند که اجازه پدیداری مفهوم جامعه را به این اشخاص نمی داد. در حقیقت گروه های متخاصمی بودند که تنها در یک سرزمین به جهت آب و آبادانی ابتدایی گرد آمده بودند و به جای همگرایی به رقابت می پرداختند. از این رو در برابر تهاجمات بیرونی بسیار ضعیف و سست عمل می کردند. پیامبر پس از ایجاد د گرگونی در بینش و نگرش مردم مدینه، به تقویت اصول همدلی همت گماشت و با برنامه دقیق و حساب شده ای توانست واگرایی را در میان ایشان از میان بردارد. پیامبر(ص) در پیمان های متعددی سران اوسی (بنی عبدالاشهل) و خزرجی (بنی سلمه) را به گونه ای در کنار هم نهاد که با هم یک دل و یک رنگ شدند. اختلاف چند دهه و یا سده تبدیل به وفاق همدلی شد. این گونه شد که انصار به عنوان یک واژه برای دو قبیله متنازع شکل گرفت و پایه های اساسی امت نهاده شد. انصار به معنای یاران پیامبر به جای خزرجی و اوسی نشست و از این زمان است که می بینیم دیگر سخن از قومیت و قبیله در اسناد و گزارش های عصر نخست نیست و در همه جا به جای یاد کرد از قوم و قبیله از واژه و اصطلاح انصار یاد می شود. این مسئله نشان می دهد که پیامبر(ص) برای از میان بردن اختلاف قومی و قبیله ای حتی در کاربرد واژگان دقت می کرد. کاربرد اوسی و خزرجی می توانست به اختلافات دامن بزند و یاد کرد آن دامنه خاطرات گذشته را به امروز بکشاند. از این رو به جای کاربرد اوسی و خزرجی از واژه انصار استفاده کرد که بیانگر محتوایی دینی بود. کاربرد این واژه در آیات قرآنی برای انصار نوعی احساس ویژه را در میان اهالی مدینه برمی انگیخت. در آیات مدنی قرآن کریم این واژه در ۷ مورد تکرار شده است که در آن از اقوام و گروه های ساکن مدینه خبر می دهد. مقایسه انصار با انصار حضرت عیسی(ع) می توانست حس معنوی ویژه ای را در میان بومیان مسلمان یثرب برانگیزد، به گونه ای که آنان خود را یاران و سربازان خداوند احساس کنند و بر ایمان و نگرش آنان به زندگی تاثیر عمیق و ژرف برجای نهد. (آل عمران آیه ۵۲ و نیز صف آیه ۱۴)
ردیابی کاربرد این واژه نشان می دهد که مسلمانان بومی مدینه در سال های دوم و سوم به این نام جدید خوانده شدند. پیش از این آنان هرچند که به عنوان پناهندگان از اعتبار خاصی برخوردار شده بودند ولی به عنوان یک گروه همدل ایمانی از آنان یاد نشده بود. در زمان جنگ بدر آنان نه تنها به این مفهوم جدید اعتبار معنایی خاصی بخشیدند، از این رو به عنوان امتی همدل و همراه در عرصه اندیشه و عمل خودنمایی کردند و مورد ستایش خداوند قرار گرفتند.
این نخستین اقدام پیامبر اعظم(ص) در ساخت هسته نخست امت اسلامی بود. سپس پیامبر اکرم(ص) با حضور مهاجران، با ایجاد پیمان برادری میان انصار و مهاجر گام بعدی را برداشت. انصار به نوعی مهاجران را در مدینه پذیرفتند و آنان را هم چون برادران خونی و قبیله ای گرامی داشتند. کاستی هایشان را جبران کردند و زمینه ادامه زندگی و حیات ایشان را در مدینه فراهم آوردند. آنان مهمانسرایی برای اسکان موقت مهاجران ایجاد کردند و از بهترین محصولات و امکانات خود برای پذیرایی مهاجران استفاده نمودند. (بقره ۲۶۷) برخی از ایشان در میان تیره های گوناگون انصار توزیع شدند و انصاریان در رقابت با همدیگر براساس قرعه حمایت از خانواده های مهاجر را به عهده گرفتند. (الطبقات ج ۱۳ ص ۳۶۹)
انصار دارایی و خانه خود را در اختیار مهاجران قرار داده و آنان را در محصولات کشاورزی خود شریک کردند و برخی از آنان زمین های پیرامون منازل مسکونی خود را به پیامبر بخشیدند. این روابط میان انصار و مهاجران با پیمان برادری تقویت شد. (همان ج ۳ ص ۱۷۴ و ۵۲۳ و دیگر کتب سیره و تاریخ) در آغاز برنامه بر این بود تا از یکدیگر ارث برند که چنین نیز اتفاق افتاد تا این که بعدها احکام تغییر یافت و تنها خویشان از یکدیگر ارث بردند. (انفال آیه ۷۵)
حمایت های همه جانبه انصار از مهاجران، روحیه همدلی و هم فکری را تقویت کرد و امت شاهد شکل گرفت. در گزارشی از پیامبر از این همدلی و رفتار شایسته میان انصار و مهاجران به محبت والدین به فرزند تشبیه شده است. (المستدرک ج ۴ ص ۸۳) البته گاه تنش هایی به علل مختلف به ویژه به جهت عامل نفاق رخ می داد که در آیات سوره منافقان به آن اشاره شده است. پیامبر(ص) کوشید تا با آشکار کردن روش های منافقان، ریشه های اختلاف را بخشکاند. این گونه شد که امت با تشکیل دسته انصار و مهاجران شکل گرفت. اندک اندک با ایجاد وفاق و ارتباط نسبی و مانند آن، انصار و مهاجر، ارتباط خویش را افزایش دادند. تجربه های مشترک، فرهنگ و تمدن مشترک و راه و روش و دین مشترک موجب شد تا این عوامل تقویت و تحکیم گردد.
● نکته‌هایی پیرامون اتحاد ملی و انسجام اسلامی
تعمقی مناسب در نامگذاری سال‌های گذشته توسط مقام معظم رهبری نشانگر اوج نگاه عمیق و آینده‌نگر معظم‌له در خصوص ارائه راهکارهای مناسب به مردم عزیز ایران جهت مشارکت در امر توسعه کمی و کیفی و طی طریق کمال وتعالی ایران عزیز می‌باشد. امسال نیز رهبر معظم انقلاب باتوجه به برخی ویژگی‌های خاص کشور در سال گذشته و عوامل تاثیرگذار بر آن در سال‌جاری، سال ۱۳۸۶ را به نام “اتحاد ملی” و “انسجام اسلامی” معرفی نمودند.
و اینک راقم این سطور برای آنکه مردم عزیزمان به سادگی از کنار این نامگذاری عبور ننمایند، نکته‌هایی را به صورت فشرده در هر دو باب مطرح و رجاء واثق دارد مفید و مثمر‌ثمر واقع شود
۱) اتحاد ملی یعنی همگرایی و تقویت یکپارچه ملت ایران. همان طوری که بیان شده است یکی از بحران‌های ششگانه جوامع انسانی که پیشرفت توسعه آنها منوط به گذر و عبور از این بحران‌ها می‌باشد، بحران یکپارچگی است. کشوری که دچار بحران یکپارچگی باشد هیچ‌گاه نخواهد توانست راه رشد، تعالی و سعادت و کمال خود را طی کند چرا که قومیت‌های مختلف درون جامعه هرکدام خود را تافته‌ای جدابافته از کل احساس نموده و به یک هویت جامعه که کل کشور و قلمرو‌های سرزمینی آن را در بر گیرد باور ندارند. بنابراین چنین جامعه‌ای دائما درگیر مسائل داخلی خود خواهد بود و انرژی و سرمایه‌های مادی و معنوی آن در مسیر رشد، شکوفایی و بالندگی هزینه نخواهد شد. در چنین شرایطی صاحب‌نظران اعتقاد دارند یکی از مهمترین راهکارهای برون رفت از بحران یکپارچگی، تاکید و تمرکز بر اصول مشترک فیمابین اقوام و گروه‌ها و طوایف مختلف درون جامعه است؛ لذا مهمترین مبانی و اصول مشترکی که می‌تواند موجد وحدت و تقویت همگرایی و یکپارچگی ملی تلقی گردد به قرار زیر است که کارشناسان و اندیشمندان می‌بایست هرکدام از‌ آنها را در یک فرصت شایسته، در جایگاه خود تبیین نمایند؛
دین و مذهب واحد، سرزمین مشترک، زبان مشترک، نیازهای اولیه و ثانویه، اصول مشترک انسانی، دشمن مشترک، فرهنگ و آ‌داب و سننن مشترک و نژاد واحد.
۲) در این برهه حساس و در پی فشارهای غیر معقول غربی‌ها با آن قطعنامه‌های سیاسی‌شان در باب تکنولوژی بومی انرژی هسته‌ای برای از کار انداختن ماشین توسعه در ایران، دولت و ملت برخواسته حق خویش پافشاری نمودند و غرب و متحدانش را بر خواسته ناحق خود نکوهش نمودند و این پایداری و استقامت تکمیل نخواهد شد، مگر آنکه این عزم و اراده با “اتحاد ملی” مثال زدنی شود و اتحاد عمومی احزاب و گروه‌های مختلف عرصه را بر عدالت‌ستیزان ننگ و شرایط مطلوب ملی را ایجاد کند. باتوضیحات ارائه شده این وحدت ملی،‌مستلزم بایسته‌هایی است که ذیلا به آنها اشاره می‌گردد:
- مدیران ارشد نظام اسلامی، متولیان و صاحب منصبان حکومتی از ورود به هرگونه منازعات سیاسی و باندی و تبارگرایی‌های حزبی، خودداری نموده و در کمال صداقت و صمیمیت به مردم خدمت کنند.
- برقوای سه گانه کشور فرض است با اجرایی نمودن تئوری عدالت از شعارگرایی پرهیز نموده و با پیشرفت در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، رفاهی و سیاسی،‌ عملا مردم را به سوی وحدت سوق دهند و آنها را به آتیه دلگرم نمایند.
- سوار شدگان بر مسند قدرت باید با احساس مسئولیت تام وتمام - چه شرعی و چه انسانی- و با رعایت منافع ملی و با دوری از هرگونه اقداماتی که زمینه دشمنی را مهیا می‌کند و احترام خاص برای اندیشه‌های مختلف و استفاده از تمام افکار و استعدادهای بالقوه صرف‌نظر از گرایش‌های حزبی و باندی، بستر لازم را برای اجرایی شدن پیام نوروزی مقام معظم رهبری آماده سازند.
- ضروری است به دور از مصلحت‌های تنگ‌حزبی و باندی، به نقش، نظر، نقد، جایگاه آراء منافع و مطالبات قانونی مردم بیش از این عنایت شود تا زمینه امیدواری و اتحاد ملی مهیا گردد.
- اصحاب جراید،‌ مطبوعات، رسانه ملی، گویندگان، نویسندگان، مسئولان و تریبون‌های عمومی، از هرگونه اظهارنظرهای تعصبی، غیرکارشناسانه و غیرمسئولانه خودداری و در یک فرآیند منطقی، عملکرد نظام اجرایی و کمبودها و نیازهای مردم را منعکس و واقعیات جامعه را بیان و با حفظ امنیت ملی،‌ از ابراز هرگونه مطالب غیرواقعی و مصلحت گروهی دوری نمایند،‌ تا اعتماد افکار عمومی بیشتر و بهتر در جامعه تقویت شود.
- در یک بسیج عمومی و اراده ملی، اجرای قانون، معیار همه اعمال و اقدامات قرار گیرد و حق هرکس باتوجه به شان اجتماعی‌اش برابر قانون داده شود و هیچ‌کس حق ندارد خود را فراتر از قانون تلقی کند و با قانون‌شکنان نیز به دور از توجه به شخصیت حقیقی و حقوقی افراد،‌ باید برخورد جدی به عمل آ‌ید.۳) استاد شهید مرتضی مطهری(ره) در جستجوی خود برای دستیابی به عاملی نیرومندتر و پایدارتر در ایجاد وحدت،‌اتحاد و اجتماع باتوجه به آموزه‌های قرآنی، به عامل معنوی، روحی و عاطفی می‌رسد. در تحلیل قرآنی از ویژگی‌‌های بشر، وی که شناخت خود از انسان را برپایه داده‌های وحیانی و آموزه‌‌های نبوی و ولایتی نهاده است، به عنصر همدلی می‌رسد که حالتی عاطفی، معنوی و روحی است. همدلی که وی از آنان سخن می‌گوید در مسئله تالیف میان مومنان به خوبی مطرح و تبیین شده و در آیه ۶۳ سوره انفال بدان پرداخته شده است.
۴) از این نکته نیز نباید غافل شد که اتخاذ شعار اتحاد ملی که بیشتر با اوضاع و احوال داخلی کشور مرتبط است می‌تواند در راستای توجه جدی به موارد ذیل باشد:
- ورود به مرحله سرنوشت‌ساز مسئله هسته‌ای ایران
- در پیش بودن انتخابات مهم هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی
- وجود برخی نا امنی‌ها در کشور از قبیل حوادثی چون تاسوکی زابل، بمب‌گذاری زاهدان،‌ انفجار‌های خوزستان، آشوب‌های آذربایجان،‌ تجمعات معلمان و ... که همگی در راستای سیاست بحران‌آ‌فرینی آمریکا در ایران است.
- تلاش گسترده دولت و ملت برای تحقق برنامه‌های چشم‌انداز ۲۰ سا‌له
۵) وحدت، عنصر و مولفه اصلی اجتماع را تشکیل می‌دهد.بی‌وحدت و اتحاد میان اشخاص انسانی و افراد بشری، اجتماع معنا و مفهوم درستی نمی‌یابد و امکان تحقق خارجی برای جامعه فراهم نخواهد شد. اگر برای اجتماع و جامعه انسانی در برابر فرد، اصالت و هویت مستقل و جداگانه‌ای هم فرض نشود و اجتماع را امری اعتباری محض و مجموعه‌ای از افراد و اشخاص بدانیم، چنان که برخی از اندیشمندان در برابر اصالت‌بخشی و هویت‌دهی دیگرانی چون علامه طباطبایی و ‌شهید مطهری بر این باورند، بازهم نمی‌توان از ارزش اجتماع و جایگاه تاثیرگذار و نقش سازنده و مثبت آن در راستای تکاملی بشر چشم‌پوشی کرد و آن را نادیده گرفت. هر امر و پدیده‌ای باتوجه به کار ویژه‌ آثار و کارکردهای آن مورد ارزش‌گذاری قرار می‌گیرد. بر این اساس می‌بایست اجتماع را به عنوان یکی از مهمترین پدیده‌های انسانی دانست که کارکرد و نقش بسیار تاثیرگذاری در زندگی انسان و دستیابی وی به کمال و سعادت را دارا می‌باشد.
از این روست که قرآن به اجتماع و جامعه انسانی به عنوان پدیده مثبت و سازنده در زندگی انسانی توجه و اهتمام ویژه‌ای می‌گذارد و با فراهم آوردن ابزارها و راهکار و اتخاذ مواضع و دستورهای شرعی می‌کوشد تا پایه‌های این پدیده را استوار و تحکیم بخشد. بیان آثار، اهمیت و ارزش و عوامل وموانع ایجاد پدیده‌ ای به نام جامعه و اجتماع در قرآن بیانگر اهتمام قرآن به اجتماع است که برادری ایمانی مهمترین رکن وحدت و انسجام اسلامی در جامعه به حساب می‌آید.
۶) امت اسلام در گستره جغرافیایی وسیعی با ملت‌های متعدد زندگی می‌کنند. روش‌ها و تجربیات تاریخی مشترک چندانی ندارند ولی در بسیاری از امور از اشتراک سود می‌برند. این مسئله موجب می‌شود تا بتوانند برای رسیدن به سعادت ملی خود از آن بهره‌مند گردند. تفکر انسجام اسلامی به معنای آن است که ملت‌های مختلف اسلامی باهمه تنوع واختلافات روشی وتجربه‌ای می‌توانند از الگوهای مشترکی استفاده کنند و در راستای منافع مشترک حرکت کنند. برای رسیدن به این هدف می‌بایست از واگرایی و عوامل ایجادی آن کاسته و به علل وحدت‌آفرین و همگرایی افزود.
مشکلی که ملت‌ها و دولت‌ها با آن روبرو هستند ناشناخته ماندن اهداف تشکیل ملت و یا دولت نیست؛ بلکه مشکل از آنجا آغاز می‌شود که با تغییر شرایط تاریخی و اجتماعی و مشکلات داخلی و بحران‌های بیرونی دستیابی به این اهداف و مدیریت درست و صحیح جامعه دچار اختلال می‌گردد و عوامل درونی و بیرونی آسیب‌زا و بحران‌آ‌فرین موجب می‌شود که دستیابی به اهداف یا غیر‌ممکن و گاه محال گردد. از این رو شناسایی عوامل ایجادی اتحاد و موانع واگرایی اجتماعی می‌تواند دولت‌ها و ملت‌ها را برای عبور از بحران‌ها و دستیابی به اهداف کمک و یاری رساند.
برای رسیدن به انسجام اسلامی لازم نیست از عناصر ملی و فرهنگی خود چشم‌پوشی کرد و یا دیگران را به اتحاد فرهنگی و ملی خود فرا خواند بلکه باتوجه به عناصر ملی و درکنار آن می‌توان از فرصت‌ها و ظرفیت‌های یکدیگر بهره‌مند شد. بویژه اینکه به جهت وحدت دینی در بسیاری از روش‌ها و فرهنگ‌ها از اشتراک برخورداریم. بنابراین اگر ملت‌های منطقه‌ای اتحاد اسلامی و انسجام اسلامی خود را تشدید کنند، عوامل تفرقه‌افکن بیرونی و درونی نمی‌تواند برای واگرایی جمعی این ملت‌ها کاری از پیش ببرد و در نهایت این ملت‌های منطقه اسلامی هستند که می‌توانند از همگرایی سود برده و برای رسیدن به آرامش و آ‌سایش از توان و ظرفیت یکدیگر بهره‌مند شوند.
۷) تاکتیک وحدت مسلمانان نیز پیشینه درخشانی دارد. هرگاه مسلمانان در چارچوب تعالیم اسلامی به وحدت رسیده و اختلافات جزیی خود را کنار گذاشته‌اندتمدن اسلامی دوران اوج خود را سپری نموده‌ است، پیروزی‌های اعراب مسلمان تا اندلس (اسپانیای کنونی) در دوران آغاز خلافت اسلامی و پیروزی مسلمانان در جنگ‌های صلیبی و شکست دادن پادشاهان اروپایی در این جنگ، فتوحات ترکمان عثمانی تا دروازه‌های وین دوران سلطان محمد فاتح امپراتور ترک عثمانی همگی از شواهدی است که “تاکتیک وحدت” پیشینه درخشانی دارد. باتوجه به همین پیشینه درخشان است که متفکرین اسلامی تجدید دوران طلایی تمدن اسلامی را در وحدت می‌بینند،‌ نقطه مقابل این تاکتیک یعنی تفرقه نیز می‌تواند دوران ضعف و ناتوانی کشورهای اسلامی را بار دیگر زنده کند.
باتوضیحات ارائه شده دور از منطق به نظر نمی‌رسد که اذعان نماییم در عصر حاضر نیاز بیشتری به اتحاد و انسجام اسلامی احساس می‌شود؛ زیرا دشمنان اسلام در شکل جنگ‌های صلیبی به مقابله اسلام آ‌مده و اکنون دوباره تمام کفر در برابر تمام اسلام قرار گرفته است. هوشیاری و هشداری که گذشتگان ما بدان اشاره و تاکید داشتند امری است که امروز بیش از دیروز احساس می‌شود. ژرف‌اندیشانی مثل آیت‌الله شهید مرتضی مطهری(ره) حدود سه دهه پیش زنده بودن روح صلیبی‌گری را در میان غربی‌ها کشف و بیان می‌کردند.
بنابراین راه تحقق انسجام اسلامی تبیین مبانی، اصول و ارزشها و آرمان‌های مشترک است که به دنبال آن منافع مشترک به دست می‌آید و همگرایی وانسجام را عینیت می‌بخشد. بنابر قول یکی از صاحب‌نظران تقریب مذاهب، ما مسلمانان در ۹۰ درصد مسائل اشتراکات داریم و فقط در ۱۰ درصد مسائل با یکدیگر اختلاف نظر داریم پس چگونه است که دشمن با بهره گیری از این ۱۰ درصد ضعف مسلمانان آنها را به رویارویی و تنازع میان یکدیگر بر می‌انگیزد و ما با وجود نود درصد اشتراکات نمی‌توانیم وحدت صفوفمان را روز به روز تقویت نماییم. بنابراین شایسته است مسلمانان جهان با تقویت انسجام اسلامی و استحکام پیوند واتحاد خود راه نفوذ دشمنان را بسته و توطئه‌های آنان را خنثی نمایند.
در خاتمه به وجود برخی از راهکارهای تحقق “اتحاد ملی” و “انسجام اسلامی” که بحق از شعارهای حکیمانه مقام معظم رهبری می‌باشد در ذیل اشاره می‌شود:
۱) عمل به دستورات و تعالیم الهی، قرآن کریم و عترت مطهر
۲) توجه جدی به مقوله کار و تلاش وتولید علم
۳) مقابله جدی با توطئه‌های اختلاف برانگیزانه دشمنان
۴) توجه جدی به سند چشم‌انداز ۲۰ ساله کشور
۵) جلوگیری از ایجاد شکاف میان ایران وکشورهای همسایه
۶) تعمیق عمیق جایگاه اتحاد و وحدت اسلامی در میان دولت‌ها و کشورهای اسلامی
۷) تلاش مضاعف دولتهای اسلامی برای رفع مناقشات و مشکلات فلسطین، عراق، لبنان و...
● پیش نیازهای اتحاد ملی و انسجام اسلامی
مقام معظم رهبری سال ۸۶ را بنا به رویه سال های گذشته سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نامگذاری نمودند. از نظر معظم له این رویه یک نوع هدف گذاری است که شناسه راهبردی نظام را در آن سال مشخص می سازد و دستگاه های اجرایی، قانونگذاری و قضایی با تدارک طرح ها، لوایح، آئین نامه ها و مقررات اداری و رسانه های کشور در مسیر نهادینه شدن آن الگوها باید با تبیین و تشریح ضرورت ها و نیازهای استراتژیک کشور، بستر مناسب را جهت تدوین الگویی جامع همراه با ضمانت های لازم را فراهم سازد.
از سوی دیگر پایان هرسال به معنای پایان فلسفه وجودی آن نامگذاری نبوده و نخواهد بود، بلکه پایان هرسال و آغاز سال دیگر باید به عنوان زیربنای شکل گیری زنجیره ای وثیق و مستحکم از مطالبات رهبری باشد که با گذشت زمان، هرسال بر حلقه های آن مطالبات افزوده شده و حجم و ضرورت برآورده شدن آن مطالبات نیز دوچندان شود.
درهر ملتی وحدت و همبستگی مردم موجد تلاش مشترک برای دست یابی به اهداف ملی و مانع بروز طغیان ها و کینه توزی ها می شود. این مهم راه رسیدن به سعادت را که غایت و نهایت محسوب می شود فراهم می کند. از نظر لغوی وحدت به معنی اتحاد، توافق و هماهنگی است. با توجه به تعریف فوق می توان وحدت ملی را اشتراک همه افراد یک ملت در آمال و مقاصد خویش دانست به گونه ای که به منزله مجموعه واحدی به شمار آیند. اندیشمندان علوم سیاسی وحدت ملی را از ارکان قدرت سیاسی دانسته اند که از چگونگی واکنش مردم در دفاع از منافع ملی و مصالح کشور حکایت می کند. در شرایط و موقعیت بسیار حساس کنونی کشور دشمنان ملت ایران تمام امکانات و ابزارهای انحصاری بین المللی خود را بکار گرفته اند تا به طرق مختلف به امنیت و وحدت ملی ایران اسلامی ضربه بزنند و در میان صفوف مردم تفرقه ایجاد کنند تا بتوانند نفوذ و سلطه استعماری خود را برای همیشه بر ملت تحمیل نمایند.
ما درسال گذشته، شاهد اجرای پروژه جدید آمریکائی ها در گسترش سفره بحران و فشار بر کمربند امنیتی ایران بودیم. براساس داده های این پروژه که حاصل مطالعات و نشست های متعدد مؤسسات پژوهشی ایالات متحده همچون آمریکن اینتر پرایز، شورای روابط خارجی، کارنگی، هریتیج و چند دانشگاه دیگر آمریکایی است، از ایران به عنوان یک هدف سخت نام برده شده که حمله نظامی و اشغال آن با هدف تغییر رژیم، امری ناممکن می باشد، از این رو ایالات متحده برای مهار و تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران، چاره ای جز روی آوردن به سیاست مهار و جنگ سرد ندارد. این سیاست مبتنی بر تعامل همراه با درگیری، بحران آفرینی، ناامن سازی، تماس محتاطانه و گزینشی، حمایت از اپوزیسیون داخلی و خارجی، دامن زدن به نافرمانی مدنی و... می باشد.
از این رو اتخاذ شعار اتحاد ملی که بیشتر با اوضاع و احوال داخلی کشور مرتبط است می تواند در راستای توجه جدی به موارد ذیل باشد:
- ورود به مرحله سرنوشت ساز مسئله هسته ای ایران
- در پیش بودن انتخابات مهم هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی
- وجود برخی ناامنی ها در کشور از قبیل حوادثی چون تاسوکی زابل، بمبگذاری زاهدان، انفجارهای خوزستان، آشوب های آذربایجان، تجمعات معلمان، اعتصابات صنفی رانندگان اتوبوس های شهری و... که همگی در راستای سیاست بحران آفرینی آمریکا در ایران است.
- تلاش گسترده دولت و ملت برای تحقق برنامه های چشم انداز ۲۰ ساله از سوی دیگر فلسفه انتخاب شعار انسجام اسلامی نیز می تواند به دلایل ذیل اتخاذ شده باشد:
- در کنار پروژه برهم زدن یکپارچگی عمومی در داخل، غرب طرح انزوای سیاسی ایران در منطقه جهان اسلام و فضای بین المللی را هم دنبال می کند.
- رشد روزافزون درگیری شیعه و سنی در عراق و منطقه و تحریک دولت ها و علمای اهل تسنن از طریق بزرگنمایی در موازنه قدرت شیعیان
- بن بست حاصله در اعمال فشار بر دولت حماس جهت به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی
- تلاش آمریکا برای تشکیل ائتلاف منطقه ای علیه جمهوری اسلامی
- ناکامی غرب در حذف مقاومت لبنان از طریق عمال داخلی این کشور
با درک موارد فوق است که رهبر معظم انقلاب در کنار «اتحاد ملی» بر موضوع انسجام اسلامی نیز تاکید می نمایند. در واقع سکاندار نظام اسلامی، راهبرد اداره نظام را معطوف به مرزهای سیاسی و جغرافیایی ایران نکرده و دایره آن را به کشورهای منطقه و جهان اسلام نیز گسترش داده است.
نامگذاری سال ۸۵ به سال پیامبر اعظم(ص) که پس از توهین های برنامه ریزی شده غرب به ساحت مقدس آن حضرت صورت پذیرفت لذا نامگذاری سال ۸۶ به سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نشان می دهد که رهبری نظام، در اداره کشور نگاه ویژه ای نیز به تحولات منطقه، جهان اسلام و حوزه های بین المللی دارند از این رو با اشاره به شرایط ویژه ای که بر جهان اسلام حکمفرماست، معظم له یکپارچگی دنیای اسلام را در برابر توطئه های دنیای غرب مطالبه می نمایند، مطالبه ای که نقطه آغازین آن می تواند با طرح تدوین «منشور اتحاد جهان اسلام» که ایشان در خجسته سالروز میلاد پیامبر رحمت و عطوفت حضرت محمد مصطفی(ص) مطرح فرمودند کلید زده شود.
با این وجود برخی از راهکارهای تحقق این شعار حکیمانه نیز می تواند به این شرح باشد.
- عمل به دستورات و تعالیم الهی، قرآن کریم و عترت مطهر (واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا)
- توجه جدی به مقوله کار و تلاش و تولید علم
- مقابله جدی با توطئه های اختلاف برانگیزانه دشمنان
- توجه جدی به سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور
- جلوگیری از ایجاد شکاف میان ایران و کشورهای همسایه
- تعمیق عمیق جایگاه اتحاد و وحدت اسلامی در میان دولت ها و کشورهای اسلامی
- تلاش مضاعف دولت های اسلامی برای رفع مناقشات و مشکلات فلسطین، عراق، لبنان و افغانستان
● راهبرد اتحاد ملی و انسجام اسلامی (با نگاهی به اندیشه های امام خمینی(ره))
چکیده: امام خمینی (ره) احیای اسلام ناب محمدی(ص) را به دور از التقاط و تحجر و پیرایه های خرافی و روشنفکری به عنوان راهکار بازیابی عظمت و موتور محرکه جهان اسلام به سمت ترقی و پیشرفت می دانستند.به اعتقاد امام خمینی(ره) اسلام ناب محمدی«ص» قادر است حجاب ها و مرزهای اقلیمی، علایق ملی، منافع فردی و وابستگی های فکری و فرهنگی را به کنار بنهد و بدون تعلق به فرهنگ، نژاد و زبان ویژه ای، «امت» را در کانون واحدی گرد آورد. اسلام ناب دارای قاعده بسیار پایداری در میان لایه های آسیب پذیر و محروم جامعه که تحولات بنیادین را در نظام های اجتماعی - سیاسی مورد حمایت و پشتیبانی قرار می دهند است.
سال ۸۶ را مقام معظم رهبری سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامیدند. بدون تردید شرایط محیطی اعم از داخلی، منطقه ای و بین المللی در این نام گذاری سهم بسزایی دارند. در این راستا آنچه که برای مسئولین، نخبگان، صاحب نظران، و رسانه ها مهم است تبیین سخنان مقام معظم رهبری است تا سال ۸۶ را با اتحاد ملی قویتر و انسجام اسلامی مستحکمتر سپری نماییم. مقاله حاضر گامی است در این جهت تا راهبرد اتحاد ملی و انسجام اسلامی از دیدگاه حضرت امام(ره) هرچه بیشتر مورد کنکاش و تبیین قرار گیرد. اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم.
براساس دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) ایجاد تحول در جامعه اسلامی و رهاندن آن از واگرایی بدون ترسیم برنامه فراگیر و ریشه دار بر مبنای اصول دینی امکان پذیر نیست. وضعیت فعلی جهان اسلام و نابسامانی های موجود در آن معلول دلایل گوناگون از جمله عوامل زیر است:
۱) انحطاط فکری و تزلزل اعتقادی مسلمانان.
۲) سلطه قدرت های استکباری و رژیم های استبدادی بر مقدرات ملت ها
که همه در راستای فرآیند تغییر هویت امت اسلامی و نیز چپاول ثروت ها منابع زیرزمینی آنها حرکت می کنند. رهایی از وضعیت اسفبار کنونی جز در سایه قطع ریشه های انحطاط میسر نیست که این امر نیازمند بسیج گسترده ملت ها و حکومت های اسلامی در چهارچوب یک استراتژی روشن و فراگیر است. جهان اسلام به مثابه مجموعه واحد و برخوردار از دیرینه تاریخی، فرهنگی و سیاسی مشترک، ناگزیر از بازگشت به اصالت تاریخی و فرهنگی می باشد. البته دست یابی به این هدف مستلزم شناسایی مؤلفه های برجسته هویت دینی و ملی و اتکاء به درون است. در اندیشه امام خمینی(ره) گسترش انقلاب فکری-فرهنگی باعث شکل گیری باورهای مشترک در سطح عمومی می گردد. این جهش در دو سطح قابل پیش بینی است که در هر دوی آنها نخبگان دینی و ملی نقش راهبردی داشته و مسئولیت پیشاهنگی و هماهنگی را بر دوش خواهند کشید.
از این رهگذر سنگین ترین وظیفه در راستای ایجاد انسجام اسلامی و اتحاد ملی متوجه اندیشمندان خواهد بود. یعنی نخبگان پیش از دعوت مردم به انسجام خود باید به این راهبرد دست یافته و تعریف روشنی از الزامات و حوزه های آن را تدوین و به جامعه اسلامی عرضه دارند. بدون تردید اختلاف و افتراق نخبگان در حوزه تعاریف انسجام اسلامی و تصلب و اتکای بیش از حد آنان بر عناصر تمایز ، جامعه را در دست یابی به این هدف آرمانی ناکام خواهند ساخت.
● سطح اول راهبرد انسجام اسلامی: ایجاد چارچوب فکری و فرهنگی
برای سازماندهی جریان فراگیر رشد و تحول فرهنگی وجود روابط مستحکم ذهنی و معنوی میان سایر اعضای جامعه دینی و هدایت آن به سوی هدف مشخص و واحد، امر بسیار ضروری است.
حرکت به سمت انسجام اسلامی بدون پشتوانه علمی و نظام فکری یکپارچه و خلاق که ارزش ها، باورها و هنجارهای یکسانی را تولید کند، امکان ندارد. این نظام اعتقادی و فکری باید برخوردار از دو ویژگی زیر باشد:
الف) تقویت انگیزه مبارزه جویی با استعمار خارجی و استبداد داخلی متکی به دشمن
ب) حفظ همگرایی و انسجام در درون ملت ها
البته این دو ویژگی وابسته به وجود یک نظام فکری و ارزشی مبتنی بر اصول و مبانی دینی است.
حضرت امام خمینی(ره) بعنوان یکی از نخبگان برجسته جهان اسلام با درک این مهم بدنبال یافتن آلترناتیو مناسب دینی بود که بتواند از رهگذر آن خلأ فکری موجود در جوامع اسلامی را جبران نماید. ایشان در نجف اشرف نخستین شالوده یک نظام فکری- سیاسی را پایه گذاری و ایده حکومت اسلامی را بر مبنای فقه سیاسی در حوزه علمیه مطرح کرد. نظام مورد نظر امام خمینی(ره) بر سه پایه و مفهوم اساسی بنا نهاده شده است:
۱)اسلام
۲)استقلال
۳)آزادی
سه مفهوم فوق از عناصر مؤثر نسخه درمان دردهای مزمن و نابسامانی های جهان اسلام چه در گذشته و چه حال بشمار می آیند. باز تولید و فرآوری این مفاهیم امکان بازسازی هویت غبار گرفته و تخریب شده تمامی ملل اسلامی را فراهم می کند و دریچه ای برای انسجام اسلامی و روابط دوستانه میان کشورهای مسلمان خواهد گشود.
به باور امام خمینی(ره) علت چالش ها و ریشه آشفتگی ها در جهان اسلام، دوری دولت ها و ملت های اسلامی از آموزه های اسلام و واقع شدن مسلمانان از زیر یوغ سلطه قدرت های استکباری همچون آمریکا و نیز استبداد رژیم های وابسته داخلی است.
امام یگانه راه برون رفت و رهایی مسلمانان از مشکلات عصر را بازیابی مفاهیم «اسلام»، «استقلال» و «آزادی» می داند. به همین جهت امام از نخبگان دینی و اجتماعی که توانایی بیان تفسیر درست و جامع از متن تعالیم غنی اسلام را داشته و ملتزم به استقلال و آزادی بوده و آزمون خوبی از خود نشان داده اند. می خواهد در راستای مفاهیم سه گانه مذکور گام بردارند.
«علمای اسلام وظیفه دارند از احکام مسلم اسلام دفاع کنند و از استقلال ممالک اسلامی پشتیبانی نمایند، از ستم کاری ها و ظلم ها اظهار تنفر کنند»۱
اسلام در نظام فکری و اندیشه امام خمینی(ره) فضای بسیار پویا، گسترده و فعال دارد اما اسلام ناب و سرزنده ای که دین، سیاست و علم را مکمل یکدیگر بداند. امام احیای اسلام ناب محمدی(ص) را بدور از التقاط و تحجر و پیرایه های خرافی و روشنفکری بعنوان راهکار بازیابی عظمت و موتور محرکه جهان اسلام به سمت ترقی و پیشرفت می داند. به اعتقاد، امام خمینی(ره) اسلام ناب محمدی«ص» قادر است حجاب ها و مرزهای اقلیمی، علایق ملی، منافع فردی و وابستگی های فکری و فرهنگی را به کنار بنهد و بدون تعلق به فرهنگ، نژاد و زبان ویژه ای، «امت» را در کانون واحدی گرد آورد. اسلام ناب دارای قاعده بسیار پایداری در میان لایه های آسیب پذیر و محروم جامعه که تحولات بنیادین را در نظام های اجتماعی - سیاسی مورد حمایت و پشتیبانی قرار می دهند دارد.
براساس فرموده حضرت امام خمینی (ره):«اسلام ناب محمدی (ص) اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام. نابودکننده اسلام رفاه و تجمل و اسلام التقاط و اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه اسلام آمریکایی می باشد»۲
از دیدگاه امام (ره) اسلام ناب محمدی که توانایی راهبری فکری دنیای اسلام و بسیج توده ها درعصر مدرنیسم و پست مدرنیسم را داراست. از ویژگیها و شاخص های ذیل برخوردار است.
۱) اسلام وارسته از تعلقات و سلایق شخصی که به همه انسانها بطور یکسان می نگرد.
۲) دارای وجه سیاسی و حکومتی بوده که اساسی ترین رسالت آن بنای حاکمیت اسلامی و تعهد در خصوص سامان دهی به امور اجتماعی و سیاسی امت اسلامی است.
۳) اسلام مبارزه و قیام بر ضد سلطه استکبار و استعمار جهانی در تمامی ابعاد آن اعم از اقتصادی سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ...
۴) دفاع از کرامت و منزلت انسانی و آزادی های فردی و تلاش درراستای دگرگونی سلطه طاغوت های زمانه.
۵) ایجاد کننده همگرایی و انسجام میان همه مسلمانان در چهارچوب تئوری امت واحده.
۶) ارزش نهادن به کار و عنصر تلاش در راستای تامین رفاه عمومی و محرومیت زدایی.
اسلام ناب محمدی در فکر امام (ره) مجموعه ای در هم تنیده با ابعاد فکری و عملی است که به شکل گسترده و همه جانبه و برنامه ای منسجم با زندگی انسان ارتباط تنگاتنگ دارد. البته این اسلام اگر به درستی و بر مبنای صحیح برای ملت ها تبیین و عرضه شود می تواند عزت و عظمت را دوباره به جامعه اسلامی بازگرداند. امروز آنچه بر ملت های مسلمان می آید ناشی از دوری آنان از اسلام ناب و تمسک به اسلام آمریکایی است که نمونه های زیادی از پیامد چنین رخداد تلخی را می توان برشمرد:
▪ اعطای پایگاههای نظامی به آمریکا برای تصاحب و چپاول منابع حیاتی جهان اسلام.
▪ ترویج تکفیر و برادرکشی در میان مسلمانان بنام دین و ارائه چهره ای خشن از مذهب.
▪ خلط مسائل قوی و نژادی با دین و ایجاد خط کشی میان مسلمانان بعنوان عرب و غیرعرب.
▪ ترویج خرافات و موهومات در راستای شکستن حرمت ها و قداست ها.
▪ پذیرش حکومتهای استبدادی و فاسد و تن دادن به ظلم و ستم
▪ اختلافات و تنش های قومی و ترویج ناسیونالیسم
▪ رواج جریان روشنفکری و لیبرالیسم سیاسی، دینی، و اقتصادی در درون و متن جهان اسلام با هدایت دولتهای مستبد داخلی.
نکات فوق تنها گوشه ای از نابسامانی های جهان اسلام است که ناشی از دوری ملت ها و دولت ها از اسلام ناب محمدی (ص) می باشد.
● استقلال: مفهوم محوری دوم در اندیشه و نظام فکری امام خمینی (ره):
استقلال عنصر اساسی بیداری، خودیابی و آزادی ملت های مسلمان از یوغ سلطه جهانخواران و ابرقدرتها است و در یک کلمه نماد اتحاد ملی و همبستگی جوامع می باشد.
حضرت امام خمینی (ره) بر مبنای آیه شریفه قرآنی «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا»۳ اینگونه اندیشه استقلال خواهانه خود را بیان می فرماید:
«خداوند تبارک و تعالی برای هیچ یک از کفار، سلطه بر مسلمین قرار نداده است و نباید مسلمین این سلطه را قبول کنند».۴
حضرت امام برای دست یابی ملت های مسلمان به انسجام و اتحاد و رسیدن به عزت واقعی دو حوزه جداگانه اما به هم پیوسته برای «استقلال» ترسیم می کند.
۱) استقلال درونی
۲) استقلال خارجی
«استقلال درونی» بازگشت ملت ها به هویت راستین خود در سایه ارزش های دینی و ملی است، فرآیند بازگشت به عقبه های فرهنگی اعم از مفاخر و برتری های تمدن دیرینه خویشتن همراه با نوعی بیداری، گرایش و عشق به مام میهن و باز تولید فرهنگ های اصیل در ملل اسلامی خواهد بود. هر چقدر نگاه ملت ها به گذشته عمیق تر و پایدارتر باشد به همان اندازه انگیزه زدودن فرهنگ مهاجم بیگانه و تحقیرگر نیز در میان ملت ها افزایش می یابد. این حرکت باعث برداشتن گام های عملی برای استقلال خواهی در حوزه های گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... خواهد شد. همانگونه که امروز به برکت انقلاب اسلامی در پرتو شعار راستین استقلال خواهی نظام اسلامی جامعه ما در بسیاری از عرصه ها به خودباوری و خوداتکایی رسیده و بهترین مصداق آن نیز دست یابی به انرژی صلح آمیز هسته ای می باشد که سبب پریشانی و ناآرامی قدرتهای استکباری شده است.
اما استقلال درحوزه بیرونی یا خارجی به این معنا است وقتی ملت ها در پرتو ارزش های اصیل دینی و ملی به استقلال درونی برسند همزمان نیز به استعمار زدایی و نفی سلطه اجنبی ها از مصالح خود و سایر کشورهای اسلامی خواهند پرداخت و از هر ابزاری برای تحقق این هدف و مرحله اساسی از استقلال بهره می جویند. لذا حضرت امام خمینی (ره) در ترسیم چنین رویکردی به مقوله استقلال می فرماید:«بزرگترین وابستگی ملت های مستضعف به ابرقدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است که سایر وابستگی ها از آن سرچشمه می گیرد و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد و برای بدست آوردن استقلال فکری و بیرون رفتن از زندان وابستگی، خود و مفاخر و آثار ملی و فرهنگی خود را دریابند.».۵
● آزادی - مفهوم سوم در راهبرد انسجام اسلامی و اتحاد ملی
آزادی از اصول پایدار تحقق نظام دموکراسی و همچنین از عناصر تشکیل اتحاد ملی است، آزادی معمولاً در درون دولت های سرزمینی قابل طرح و اجراست و مربوط به حوزه امور خارجی و روابط بین الملل نیست.
نظر به اینکه دولت های اسلامی از جمله پایه های تحقق امت واحد اسلامی هستند باید منبعث از رأی مردم و با مشارکت اراده آنها شکل گیرند تا بتوان با تعمیق و تثبیت ارکان دولت های اسلامی به امت واحد دست یافت، بدین جهت آزادی مفهوم واقعی و محوری خود را در تحقق انسجام اسلامی از رهگذر اتحاد ملی بروز می دهد.
در بسیاری از کشورها به دلیل فقدان فضای مناسب برای آزادی تعاطی افکار و تنوع اندیشه و عدم احترام به آراء دیگران شاهد شکل گیری استبداد داخلی و سپس استعمار خارجی بوده ایم هر چه فضای تنفس فکری در جوامع اسلامی تنگ باشد آهنگ حرکت آنها به سمت دیکتاتوری و استبداد تندتر خواهدشد. وجود آزادی به معنا و شکل واقعی آن نه به مفهوم تباهی و بی بندوباری بویژه در عرصه اندیشه و بیان دردهای مردم از رهگذر رسانه های عمومی شنیداری و دیداری از جمله مؤلفه های پایداری اتحاد ملی و همبستگی خواهدبود.
وجود آزادی و یا مطالبه آن از امور مسلم برانداختن حکومتهای طاغوتی و شکست هیمنه پوشالی قدرت های جهانی است. حضرت امام خمینی(ره) در این زمینه می فرماید:
«برانداختن طاغوت یعنی قدرت های ناروایی که در سراسر وطن اسلامی برقرار است وظیفه همه ماست، دستگاههای دولتی جابر و ضدمردم باید جای خود را به مؤسسات خدمات عمومی بدهد و طبق قانون اسلام اداره شود و به تدریج حکومت اسلامی مستقر گردد»۶.
سطح دوم راهبرد انسجام اسلامی: پایدارسازی و تعمیم نظام فکری و طراحی باورها و قواعد فراملی
ما زمانی می توانیم به انسجام اسلامی دست یابیم. که بتوانیم اندیشه اسلام ناب محمدی(ص) را با تمام ویژگی هایش به شکل صحیح و فراگیر در جوامع اسلامی تعمیق و تعمیم ببخشیم.
نظام فکری- فرهنگی اسلامی بعد از یافتن جایگاه مناسب در میان توده ها و در عرصه افکار عمومی آنها اعم از لایه های نخبگان، رسانه ها، و مراکز تولید تفکر می تواند منجر به تولید باورها و ارزش های مشترک و فرآوری آنها در قالب همگرایی و انسجام گردد. این مسئله نیازمند تحقق سه پیش زمینه است:
۱) جهت گیری واحد فکری و ذهنی در میان عموم جوامع اسلامی (پذیرش اسلام ناب محمدی(ص) به دور از گرایش شخصی و گروهی، موهومات، خرافات و زاییده های روشنفکری و تحجر)
۲) شکل گیری روابط اجتماعی مستحکم (ذیلا به این مورد توجه داده شده است) «رفع فتنه و تفرقه ها»
۳) منافع اسلامی فراگیر باید بطور روشن تعریف و مرزبندی شود. «تأکید بر نقاط وحدت و یکپارچگی»
(در توضیح بند دوم) در راستای استحکام روابط میان کشورها و ملت ها جهت نیل به اتحاد ملی و انسجام اسلامی باید در سطوح ذیل بتوانیم به انسجام و همگرایی برسیم.
الف) انسجام رابطه ای: به معنای بالا بودن تراکم روابط دوستی، محبت و حمایت در شبکه های اجتماعی جامعه اسلامی در سطح ملی و فراملی و سازگاری ویژگی ها.
ب) انسجام هنجاری: به مفهوم توافق جمعی بر هنجارها و منافع ملی در سطح دولت ها- ملت ها، در حوزه های گوناگون اجتماعی برای رسیدن به تعریف همسان از اتحاد ملی
ج) انسجام انگیزشی: وجود سازگاری میان منابع و فراهم سازی زمینه تعامل افراد جوامع اسلامی در سطح ملی و فراملی مانند پذیرش قرآن قانون اساسی و احساس تعلق به کشور یا امت واحد
د) انسجام عاطفی: به معنای بالا بودن وابستگی های عاطفی و نیز سازگاری بین عواطف مانند: هم نوعان، همسایگان، هم کیشان، هویت واحد و غیره در این راستا می توان عناصر فراوانی را برای انسجام میان مسلمانان و هم وطنان یافت. در هر حال برای رسیدن به این مهم و تعمیق و تعلیم باورهای دینی و رسیدن به انسجام پایدار نیازمند تکاپو و فعالیت در دو کانون ذیل می باشیم.
۱) گسترش فعالیت و همگرایی عالمان و روشنفکران دینی در میدان عملی
۲) گسترش و پایدارسازی کانون های تبلیغاتی و رسانه ای جهان اسلام. (در چهارچوب تعریف واحد از منافع جهان اسلام)
فرآیند گسترش و بسترسازی برای نظام فکری و فرهنگی بعنوان پیش نیاز انسجام اسلامی مستلزم حضور فعال نخبگان دینی و ملی در میدان کارکرد فکری و تبلیغاتی می باشد. نخبگان دینی در عرصه تعمیق فرهنگ و باورهای دینی و نخبگان ملی (روشنفکران دین مدار) در حوزه تعمیق باورهای ملی نقش راهبردی را برعهده دارند. و با توجه به همین جایگاه است که حضرت امام(ره) نخبگان را متوجه مسئولیتهای اجتماعی و تاریخی نموده و آنان را به ایجاد نهضت فرهنگی دعوت می کند و می گوید:«امروز حوزه قم، حوزه مشهد و حوزه های دیگر موظفند که اسلام را ارائه بدهند و این مکتب را عرضه کنند. مردم اسلام را نمی شناختند شما باید خودتان را، اسلامتان را، نمونه های رهبری و حکومت اسلام را به مردم دنیا معرفی کنید و مخصوصاً به گروه دانشگاهی و طبقه تحصیل کرده»۷.
البته نخبگان و عالمان دینی به شرطی می توانند رسالت بزرگ تاریخی خود را ایفا کنند که:
اولا) ضمن بازگشت به هویت واقعی و اصیل، خود را به منابع فکری و فرهنگی غنی و قابل اعتماد مسلح سازند تا بتوانند با پشتوانه سرمایه های عظیم تمدنی و فرهنگی درونی به تبیین و ترویج اندیشه اسلامی و تعمیق باورهای دینی بپردازند.
ثانیاً) روشنفکران و عالمان دینی باید از حالت رخوت و سستی، بی تفاوتی و بی اعتمادی به خود خارج شوند تا به عنصری تحول ساز و تاریخ آفرین در راستای ایجاد انسجام اسلامی و اتحاد ملی تبدیل گردند در این باره حضرت امام خمینی(ره) می فرماید:«وظیفه ما همه مسلمین است، وظیفه علماء اسلام است، وظیفه دانشمندان مسلمین است وظیفه نویسندگان و گویندگان و طبقات مسلمین است... که هشدار بدهند به ممالک اسلامی که ما خودمان فرهنگ غنی داریم، مسلمانان هم باید خودشان را پیدا کنند، یعنی بفهمند که خودشان دارای یک فرهنگ و کشوری هستند»۸.
در حوزه کانون های تبلیغی و فرهنگی حضرت امام خمینی(ره) با تأکید بر استفاده از روش ها و نهادهای فرامدرن برای بیان و تبلیغ و باورهای اسلامی در مقابل از میان همه شیوه های سنتی در عرصه باورسازی و تولید اندیشه تریبون هایی را برمی گزینند که علاوه بر داشتن حوزه تأثیر فراگیر و عمیق از سویی کم هزینه نیز می باشند اما آنچه که در این انتخاب مهم بوده. این نهادهای دینی و مذهبی در ذات خود بیانگر و نماد انسجام اسلامی است یعنی در عین کارکرد محتوایی در ظاهر نیز تبلیغ کننده همبستگی و اتحاد می باشد. مانند آیین های نمازجمعه و جماعات و در سطح بین المللی مناسک حج، ایشان پیرامون برجستگی کانون های مذکور در زمینه ترسیم انسجام اسلامی و تبلیغ باورهای دینی می فرماید:«اسلام این گونه اجتماعات را فراهم کرده تا از آن استفاده دینی بشود، عواطف برادری و همکاری افراد تقویت شود، رشد فکری بیشتری پیدا کنند، برای مشکلات سیاسی و اجتماعی خود راه حل هایی بیابند و به دنبال آن به جهاد و کوشش دسته جمعی بپردازند.»۹
حضرت امام(ره) در ادامه می گوید:«اگر هر روز جمعه مجتمع می شدند و مشکلات عمومی مسلمانان را به یاد می آوردند و رفع می کردند و یا تصمیم به رفع آن می گرفتند کار به اینجا نمی کشید. امروز باید با جدیت این اجتماعات را ترتیب دهیم و از آن برای تبلیغات و تعلیمات استفاده کنیم به این ترتیب نهضت اعتقادی و سیاسی اسلام وسعت پیدا می کند و اوج می گیرد.»۱۰
حضرت امام(ره) با تاکید بر بهره گیری از اجتماعات موصوف در واقع بر کارکرد دوگانه آنها اصرار دارد:
۱) کارکرد آموزشی در زمینه باورسازی. تعمیق و تعلیم بینش فکری و فرهنگی
۲) نقش اساسی در اجتماع سازی و تمرکز اراده و نیروی انسانی امت اسلامی برای رسیدن به انسجام و همبستگی ملی
● جنبش سیاسی و عملی برای انسجام اسلامی
استراتژی و طراحی حضرت امام خمینی(ره) برای رسیدن به انسجام اسلامی متشکل از دو لایه است: لایه اول) همان کارکرد فرهنگی و فکری است که در بخش نخست مقاله به آن پرداخته شد و دومین عنصر، جنبش سیاسی و عملی است.
یقینا دست یابی به انسجام اسلامی بدون وجود یک قاعده سیاسی و شکل گیری زیرساخت های نظام سیاسی سرزمینی یا فرااقلیمی امکان پذیر نیست. و امکان عینیت یافتن را ندارد.
▪ نقش دولت ها و حکومت ها در راهبرد انسجام و اتحاد
حضرت امام(ره) اولین رسالت را در این زمینه متوجه دولت ها می سازد و بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی خواهان حرکت دولت ها به سوی منافع و رویکرد واحد برای ارزیابی هویت ملی و دینی و قطع ریشه های وابستگی، واگرایی و استعمار می شود.
ایشان می گویند: «ما حرفمان این است که دولت ها بیایند قبل از اینکه خود ملت ها قیام بکنند، خود دولت ها بیایند خاضع بشوند، با هم دوست بشوند، با هم یک جلسه ای درست کنند، همه رئیس جمهورها بنشینند، پیش هم و حل کنند مسائل شان را هر کس سر جای خودش باشد، لکن در مصالح کلی اسلامی، در آن چیزی که همه هجوم آورده اند به اسلام در او با هم اجتماع کنند، جلوشان را بگیرند و آسان هم هست.»۱۱
در این راستا حضرت امام(ره) حتی از برخی رفتارهای نابخردانه، غیراسلامی و نیز وابستگی بعضی حکومت های کشورهای اسلامی چشم پوشی می کند و خطاب به همه سران اسلامی می فرماید:«ما میل داریم که با همه کشورهای اسلامی برادر باشیم، همه ی حکومتها در عین حال که اعوجاج دارند برگردند، و با ما دست اخوت بدهند، ما صلاح همه را می خواهیم.» ۱۲
▪ نقش ملت ها و اراده ی آنان در راهبرد انسجام اسلامی
حضرت امام خمینی(ره) وقتی سران دولت های اسلامی را در اتخاذ استراتژی وحدت طلبانه و دیپلماسی انسجام ناکارآمد و نااهل یافتند شیوه دعوت به انسجام را به روند «حرکت از پایین به بالا» تغییر دادند و این بار ملت ها را مورد خطاب خویش قرار می دهند و می فرمایند:«ملتها خودشان باید در فکر اسلام باشند، مایوسیم ما از سران اکثر قریب به اتفاق مسلمین، لکن ملت ها خودشان باید به فکر باشند و ازآن ها مایوس نیستیم.»۱۳
حضرت امام خمینی(ره) از آغاز مبارزات همواره بر عنصر مردم به عنوان عامل اساسی پیشبرد جریان های سیاسی جهان اسلام تاکید داشته و عموما خطاب های ایشان متوجه ملت ها بود.
فعال سازی ملت ها و مشارکت دادن آنها در فرایند سیاسی برای وصول به انسجام اسلامی و اتحاد ملی در درون، بدون وجود نهادهای مدنی و کانون های تجمع امکان پذیر نیست، لذا باید کانون های مدنی با کار ساخت ویژه سیاسی جهت دست یابی به انسجام طراحی و تدوین گردد. حضرت امام به عنوان رهبری الهی، حکیم و متکی به پشتوانه ی غنی علمی و آگاهی داشتن به رهآوردها و نوآوری های سیاسی روز، برای سازماندهی توده ها در دو سطح جهانی و اسلامی دو نهاد اساسی را پیشنهاد می کنند.
الف) تشکیل و راه اندازی حزب مستضعفین در جهت ایجاد بیداری و مقابله با اشکال گوناگون استعمار، حفظ کرامت انسانها، جلوگیری از فربه شدن قدرت سلطه استکباری و کور کردن چشم طمع و آز چپاولگران و پایان دادن به نابسامانی های جهان اسلام. ایشان در این خصوص می فرماید:«من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند و مشکلاتی که سر راه مستضعفین است از میان بردارند و قیام در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب کنند و دیگر اجازه ندهند که مستکبرین بر مستضعفین عالم ظلم کنند.» ۱۴
جای دیگر ایشان می فرماید:
«هر مساله ای در هر جا و هر ملتی پیش آید به وسیله همین حزب مستضعفین رفع بشود» ۱۵
ب) تشکیل و راه اندازی جنبش حزب الله
این جنبش برای:
۱) پر کردن خلأ ناشی از عدم کارآیی حکومت ها و بی تفاوتی آنها نسبت به انسجام و اتحاد اسلامی ۲) مبارزه با رژیم های استبدادی و وابسته حاکم در کشورهای اسلامی
۳) نهاد سیاسی مشروع در راستای سازماندهی مسلمانان.
۴) کانون پرورش اندیشه اسلام ناب محمدی (ص) در دو جهت فکری و عملی
۵) هدایت جریان بیداری اسلامی از رهگذر فعالیت های علمی و محاسبه شده
جریان حزب الله با الهام از اندیشه امام بعنوان نهاد درونی در حال ظهور و بازیابی خود در میان لایه های جامعه دینی و با نام ها و عناوین گوناگون است که می توان به شکل گیری هسته های این حزب در کشورهای اسلامی اشاره کرد. حزب الله در عرصه فعالیتهای سیاسی - اجتماعی - گام بلندی در راستای فعال سازی و انسجام تلاش های عملی تمامی آزادی خواهان مسلمان برای رسیدن به همبستگی واقعی است.
جریان حزب الله بویژه پس از جنگ ۳۳ روزه لبنان در تمام کانون های مبارزات سیاسی جهان اسلام به محور اساسی جنبش و فعالیت مجاهدان تبدیل شده و می توان این واقعیت عینی را در رفتار، گرایش و باور بسیاری از مسلمانان به نظاره نشست. جریان حزب الله (یا همان جنبش نهضت جهانی اسلام) هم اکنون بر اساس بینش ژرف امام مبارزات خود را در دو فاز متمرکز نموده است.
۱) مبارزات سیاسی و اجتماعی (در قالب جریانات رسانه ای، حزبی، مشارکت های سیاسی و فعالیت اجتماعی .
۲) مبارزات مسلحانه و نظامی در راستای مقابله با استعمار و اشغال خارجی همانند مقاومت حزب الله لبنان و جنبش های جهاد اسلامی حماس و فتح فلسطین و مقاومت مشروع در برابر اشغالگران آمریکایی در عراق . متأسفانه برخی از نهادهای تأثیرگذار جهان اسلام در برابر این وقایع و نسل کشی نظام دیکتاتوری یمن با حمایت مالی و فکری وهابیت (امارات و عربستان) سکوت اختیار کرده اند.
حضرت امام در میان رسالت مبارزاتی حزب الله در فاز نظامی از مسلمانان می خواهد در این زمینه به تجربه تاریخی جمهوری اسلامی و مقدمات شکل گیری آن توجه نمایند. و می فرماید:«و اما به ملتهای اسلامی توصیه می کنم که از حکومت جمهوری اسلامی و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومت های جابر خود را در صورتی که به خواست ملت ها که خواست ملت ایران است فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید که مایه بدبختی مسلمانان حکومت های وابسته به شرق و غرب می باشند». ۱۶
از دیدگاه امام (ره) مبارزات باید در جهت اصلاح نظام های سیاسی و تسهیل وصول به انسجام اسلامی و پایان دادن به دخالت قدرت های استکباری در مقدرات مسلمانان و نفی استبداد در راستای دست یابی به استقلال و آزادی بعنوان مقدمات اتحاد ملی باشد.
حضرت امام وظیفه و رسالت حزب الله و ملت را در مسیر رسیدن به انسجام بسیار دشوار دانسته و خواهان الگو پذیری آنان، از سیره پیامبران و گذشتگان دعوت وسفارش می کند و می فرماید:«سیره انبیاء بر این معنی بوده است، سیره بزرگان بر این معنی بوده است که معارضه می کردند با طاغوت ولو اینکه زمین بخورند ولو این که کشته بشوند و یاکشته ها بدهند، ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد در مقابل ظالم بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند»۱۷.
● هشدار رهبر انقلاب نسبت به تلاش دشمن برای اخلال در اتحاد ملی
تلاش در جهت پیشرفت اقتصادی و علمی و همچنین مقابله با جنگ روانی دشمن برای ایجاد خلل در اتحاد ملی، سه محور اصلی است که باید مورد توجه جدی مردم و مسئولان باشد.
آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در اجتماع پر شور ملت ایران در حرم مطهر بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران تأکید کردند: پایداری و مجاهدت ملت ایران را مهمترین عامل ثبات و استحکام نظام و تحقق «استقلال و عزت ملی» است .
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، ایشان با تأکید بر اینکه امام خمینی (ره) و فکر و راه ایشان کلمه طیبه ای است که به ملت اسلامی عظمت بخشید، تصریح کردند: نام امام بزرگوار، اندیشه نیکو و عمل صالح ایشان در ایران بزرگ و در فضای امت اسلامی و جامعه بشری روز به روز زنده تر و تابناک تر خواهد شد.
حضرت آیت الله خامنه ای، علت اقتدار و ماندگاری مردان الهی را ارتباط با خدا و کار برای خدا دانستند و افزودند: راز قدرت معنوی و رمز «عظمت و نفوذ» رو به افزایش امام خمینی (ره) این است که آن شخصیت بزرگ در همه کارها فقط خدا را دید و در راه او مجاهدت کرد و خدا نیز همانگونه که در قرآن وعده داده است همیشه با او بود.
ایشان افزودند: علت آرامش خاطر و تزلزل ناپذیری امام در همه لحظات به ویژه مقاطع سخت و حساس کشور و حتی در لحظه عروج به سوی پروردگار همین ارتباط و اتصال با خدا بود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه حرکت در مسیر حق، ایستادگی در مقابل زورگویان و دستیابی به پیشرفت و استقلال، مستلزم پرداخت هزینه است خاطرنشان کردند: امام (ره) اعتماد عمومی مردم را به عنوان هزینه این راه پرداخت و خداوند نیز این هزینه را به صورت مضاعف به او بازگرداند به گونه ای که جمعیت شرکت کننده در مراسم تشییع ایشان به مراتب از استقبال کنندگان از آن رهبر بزرگ بیشتر بود.
ایشان تنها راه دستیابی یک ملت را به اهداف و حقوق خود، بصیرت و ایستادگی آگاهانه برشمردند و خاطرنشان کردند: حقوق یک ملت، با التماس به سلطه گران و عقب نشینی و نرمش در برابر آنان محقق نخواهد شد چرا که حق را باید با تلاش و ایستادگی به دست آورد.
رهبر انقلاب اسلامی پایداری و مجاهدت ملت ایران را مهمترین عامل ثبات و استحکام نظام و تحقق «استقلال و عزت ملی» دانستند و افزودند: بر اثر ایستادگی و بصیرت ملت ایران، زورگویان جهان به این نتیجه رسیده اند که «ایرانی» هر جا پای دفاع از حق و حقوقش به میان آید هرگز از میدان خطر عقب نشینی نمی کند
حضرت آیت الله خامنه ای تداوم ایستادگی ملی را زمینه ساز احقاق حقوق مردم ایران در همه زمینه ها از جمله انرژی هسته ای دانستند و افزودند: رویه ملت آزاد و مستقل ایران این نیست که برای دستیابی به انرژی هسته ای و دیگر حقوقش از قدرتهای سلطه گر التماس و خواهش کند چرا که این ملت بزرگ و جوانان برومندش خود را باور کرده اند و با تکیه بر تجربه های ۲۸ سال اخیر می دانند که با ایستادگی بصیرانه می توانند همه حقوق خود را به دست آورند.
رهبر انقلاب اسلامی، ایجاد هویتی جدید یعنی «جمهوری اسلامی» را در منطقه حساس خاورمیانه از مهمترین اقدامات امام راحل برشمردند و با تشریح و تحلیل روند تحکیم سلطه استکبار بر خاورمیانه پس از جنگ دوم جهانی افزودند: ایران نیز در آن دوران سیاه، صد درصد تحت نفوذ و سلطه عمیق استکبار آمریکا بود و به همین علت معجزه انقلاب اسلامی که به رهبری بی نظیر امام و همت ملت به وقوع پیوست همه سلطه گران را غافلگیر کرد اما افراد با بصیرت همان موقع دریافتند که مسیر منطقه، با برافراشته شدن پرچم اسلام در ایران عوض شده است.
ایشان به تلاشهای ناکام دشمنان برای از بین بردن جمهوری اسلامی اشاره کردند و افزودند: با وجود همه طرحها و توطئه ها، هویت جدیدی که امام ایجاد کرد امروز با ثبات ترین نظام منطقه است و ملت ایران پرشورترین، مصمم ترین و با آبروترین ملتها به شمار می آید و چهره درخشان جمهوری اسلامی و امام بزرگوار، روز به روز در میان توده های ملتهای مسلمان و «جوانان و روشنفکران جهان اسلام» مقبول تر می شوند.
حضرت آیت الله خامنه ای استمرار این روند و تداوم پیشرفت کشور را به ادامه وفاداری ملت و نخبگان به خطوط اصلی حرکت امام منوط دانستند و تأکید کردند: اسلامی بودند، مردمی بودن و برخورداری از ابتکار و نوآوری اسلامی، سه نقطه اصلی حرکت مبارک امام است که نباید هیچگاه فراموش شود.
ایشان اسلامی بودن نظام را شاخصه ای فراتر از تعلق جمهوری اسلامی به یک مذهب دانستند و افزودند: جمهوری اسلامی از دل معارف شیعی به وجود آمده است اما اسلامی بودن نظام به معنای اسلام فرامذهب و هویتی فرامذهبی است و نظام اسلامی هرگز شناسنامه تک مذهبی برای خود قائل نبوده است و به همین علت است که امروز جوان سنی فلسطینی همچون جوان شیعه لبنانی به جمهوری اسلامی چشم امید دوخته است و نظام اسلامی به همه اجزاء پیکره عظیم امت اسلامی، احساس افتخار و عزت می بخشد.
حضرت آیت الله خامنه ای، تکیه و تعبد به شرع مقدس را بعد دیگری از هویت اسلامی نظام خواندند و خاطرنشان کردند ما علاوه بر ارزشهای اخلاقی، قواعد و همه نظامهای اجتماعی و سیاسی خود را از کتاب و سنت می گیریم و به آن افتخار می کنیم چرا که معتقدیم فهم درست «کتاب و سنت» و نگاه باز و مجتهدانه به این دو مقوله می تواند راههای بسیاری را برای تأمین نیازهای فردی و اجتماعی ملتها ارائه کند.
ایشان، شاخصه دوم جمهوری اسلامی را مردمی بودن آن بیان کردند و افزودند: در نظام اسلامی، رأی، اراده و خواست مردم، به معنی واقعی کلمه، تعیین کننده است و تأمین نیازهای آنان هدف اساسی مسئولان به شمار می رود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به نگاه جامع نظام جمهوری اسلامی به نیازهای مادی، معنوی و اخلاقی مردم، خاطرنشان کردند: در نظام اسلامی علاوه بر توجه جدی به نیازهای اقتصادی و امنیت عمومی مردم، امنیت اخلاقی و حفظ نظام خانواده نیز مورد توجه ویژه است.
رهبر انقلاب اسلامی اراده مردم را در چارچوب دین خدا، تعیین کننده مطلق دانستند و افزودند: مردم سالاری دینی چارچوب اصلی نظام جمهوری اسلامی و در بردارنده کرامت حقیقی انسان و تأمین کننده نیازهای عمومی مردم است.
ایشان در همین زمینه خاطرنشان کردند: نظام اسلامی، دموکراسی مبتنی بر مبانی غلط و شکست خورده لیبرال دموکراسی غرب را رد می کند زیرا در ساختار استبدادی و دیکتاتوری نظامهای غربی مردم هیچ نقشی ندارند و همه کاره واقعی، صاحبان سرمایه و زرسالاران هستند.
رهبر انقلاب اسلامی شاخصه سوم نظام جمهوری اسلامی را نوآوری متکی بر مبانی اسلام برشمردند و تأکید کردند: نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور، اسلام ناب را آنچنان که از کتاب و سنت درک می شود برای ذهنهای مشتاق داخل و خارج از کشور بازگو کنند.
ایشان، ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی را دارای جذابیت فراوان خواندند و با اشاره به برکات فراوان نوآوریهای اسلامی برای نظام افزودند: نباید برخی افراد به علت احساس حقارت یا شیفتگی در مقابل غرب، احکام و مبانی اسلام را با دیدگاههای غربی منطبق کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تلاش امپراطوری خبری و رسانه ای استکبار برای ارائه تصویری مخدوش و غلط از ملت ایران و نظام اسلامی افزودند: ایستادگی و پیروزی ملت ایران در برابر تهدیدها و چالشها، حفظ اصول و جهت گیریهای اصلی، پیشرفت های شگفت آور علمی و فناوری، پیشرفت در عرصه های مدیریت اجتماعی و سیاسی، افزوده شدن عزت بین المللی و الگو شدن برای ملتهای مسلمان، تصویر واقعی ملت ایران است.
رهبر انقلاب اسلامی، هویت برجسته جمهوری اسلامی را نتیجه پایمردی و رهبری امام خمینی (ره) و همت ملت ایران دانستند و با اشاره به وظایف سنگین دولتمردان و مردم برای ادامه این مسیر پرافتخار افزودند: همانگونه که در ابتدای سال بیان شد، تلاش در جهت پیشرفت اقتصادی و علمی و همچنین مقابله با جنگ روانی دشمن برای ایجاد خلل در اتحاد ملی، سه محور اصلی است که باید مورد توجه جدی مردم و مسئولان باشد.
ایشان با تأکید بر اینکه توجه به عدالت و تأمین آن مهمترین خواسته مردم از دولتمردان است افزودند: فعالان اقتصادی در بخش های مختلف از جمله سرمایه گذاری، نوآوری صنعتی و رشد بخش کشاورزی تلاش همه جانبه ای داشته باشند.
رهبر انقلاب اسلامی، لزوم هوشیاری مردم در مقابل تلاش دشمن برای ایجاد اختلاف و دو دستگی را یادآور شدند و با اشاره به در پیش بودن انتخابات مجلس هشتم در اواخر سال جاری، خاطرنشان کردند: دشمن تلاش دارد با ایجاد چالشهای انتخاباتی میان مردم تفرقه بیاندازند اما ملت ایران با کمک خداوند، این انتخابات را وسیله دیگری برای رشد و عزت خود قرار خواهد داد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به توطئه بزرگ دشمنان برای به راه انداختن جنگ شیعه و سنی، انسجام اسلامی را ضرورتی واقعی برشمردند و افزودند: دشمنان امت اسلامی یک گروه متعصب، متحجر و بی خبر از حقایق عالم و معنویت را شکل داده اند تا میان مسلمانان، اختلاف و جنگ و خونریزی به راه بیافتد اما براساس نظر علمای حقیقی اسلام، کسانی که دست خود را به خون مسلمانان آلوده می کنند مرتکب گناهنابخشودنی می شوند و این کار در واقع خروج از اسلام است.
ایشان با تأکید بر اینکه برادری ملت ایران با ملتهای مسلمان یک برادری واقعی است تأکید کردند: با وجود اختلافهای فکری و مذهبی میان مسلمانان، آنان باید در زیر پرچم لا اله الا الله و محمد رسول الله، دست در دست یکدیگر در مقابله با دشمنان اسلام و امت اسلامی ایستادگی کنند.
رهبر انقلاب اسلامی آینده ملت ایران را بسیار درخشانتر از گذشته دانستند و خاطرنشان کردند: تا تحقق اهداف و آرمانها، راهی طولانی در پیش داریم اما ملت بزرگ ایران، به برکت ایستادگی، روشن بینی و آگاهی ملی، این راه را با موفقیتهای بیشتر طی خواهد کرد و با تداوم راه پرافتخار امام، آینده روشن خود را محقق خواهد ساخت.
منابع:
۱) در جست و جوی راه از کلام امام - دفتر ۱۴ امیرکبیر ۱۳۶۲ ص ۳۴۰
۲) مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امام خمینی (ره) ج ۱۳ مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام - ۱۳۷۴ - ص ۴۵
۳)- قرآن کریم سوره. آیه
۴) - تبیان (وحدت از دیدگاه امام خمینی) دفتر ۱۵-
ص ۱۹۵
۵) در جست و جوی راه از کلام امام - دفتر اول - پیشین ص ۱۸۶
۶) - همان مأخذ، دفتر ۱۵ ص .۱۳۹
۷) - همان مأخذ - دفتر هشتم - ص ۲۸۵
۸) همان مأخذ - دفتر ۱۵ ص ۲۱۵
۹) - ولایت فقیه - پیشین - ص ۱۸۰- ۱۸۱
۱۰)- همان مأخذ
۱۱) - صحیفه نور، ج ۱۸ ص ۱۹۵
۱۲) - صحیفه نور، ج ۱۸ ص ۱۷۲
۱۳)- در جست و جوی راه از کلام امام - دفتر ۱۵ -
ص ۱۷۹
۱۴)- صحیفه نور، ج ۸ ص ۲۵۰
۱۵) - در جست و جوی راه - دفتر اول - ص ۱۸۶
۱۶- وصیت نامه الهی - سیاسی امام خمینی، ص ۱۳
۱۷)- صحیفه نور ج ۱۸ ص ۱۹۵
منبع : شبکه اطلاع رسانی کاوش


همچنین مشاهده کنید