پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


قهرمانان هالیوود بر دوش دانش آموزان ایرانی


قهرمانان هالیوود بر دوش دانش آموزان ایرانی
باربی، مرد عنکبوتی، سوپرمن، لاک پشت های نینجا، ربات ها، خانواده رابینسون و غیره، این ها اسامی شخصیت ها و قهرمان های داستان های کارتونی و سینمایی دنیای امروز هستند که از آن سوی آب ها، با رنگ و لعاب زیبا و دلفریب، خود را به پشت ویترین مغازه های شهرهای ما رسانده اند و بر روی دوش کودکان و نوجوانان ما وارد مدارس شوند...
حضور پر رنگ این شخصیت ها در بازار داغ کیف و لوازم التحریر مدارس، هر سال در حالی رخ می دهد که جای خالی شخصیت ها و الگوهای ایرانی و بومی در این عرصه از یک سو و انفعال و کم توجهی فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه به آن از سوی دیگر، به یک امر بدیهی و عادی تبدیل شده است. اما باید در نظر داشت، موضوعی که متاسفانه حتی از دید برخی کارشناسان و جامعهشناسان کم اهمیت و سطحی تلقی می شود، با نگاه دقیق تر، می تواند ابعاد گسترده و پیچیده تری را به خود اختصاص دهد. .... مادر دوباره جامدادی پارچه ای صورتی رنگ را برانداز می کند، از مغازه دار سوال می کند: «جامدادی صورتی فلزی ندارید؟» مغازه دار همراه با پاسخ منفی چند جامدادی دیگر را که هیچ کدام صورتی نیستند به او پیشنهاد می دهد، اما مادر می گوید که چون کیف و لوازم التحریر دخترش صورتی رنگ است، جامدادی اش هم باید صورتی باشد.
صدای خواهش و التماس دختربچه دوباره بلند می شود و از مادرش می خواهد، همین جامدادی پارچه ای صورتی رنگ را که عکس عروسک باربی دارد، برای او بخرد. نگاهی که به درون کیسه لوازم التحریرش می اندازی، کیف صورتی با عکس باربی، خط کش صورتی باربی، جعبه مداد رنگی باربی، لیوان باربی، دفتر خط دار و نقاشی باربی و حالا هم جامدادی باربی می بینی. لوازم مدرسه برادرش هم کیف سورمه ای با تصویر مرد عنکبوتی، دفتر نقاشی با تصویر انیمیشن ربات ها، لیوان و جامدادی فلزی مرد عنکبوتی بود که این مشخصات اغلب در مورد خانواده هایی که برای خرید به بازار تهران آمده بودند، صدق می کرد. عکس باربی، مرد عنکبوتی، یانگوم، امپراطور دریا، لاکپشت های نینجا، سوپرمن، خانواده رابینسون و...، اما جای خالی تصاویر شخصیت های ایرانی، مثل دارا و سارا، نه تنها در تمامی وسایل خریداری شده توسط آن خانواده ها، بلکه تقربیا در همه مغازه های بازار بزرگ تهران به وضوح قابل مشاهده بود.
● باربی، اسب تروای فرهنگی غرب
باربی، اسم خلاصه شده باربارا، دختر کوچک رئیس کمپانی «متل» است که در سال ۱۹۴۵ شروع به تولید این عروسک کرد و به زودی در صف اول اسباب بازی دختران در غرب قرار گرفت. در سال ۱۹۵۹ هر عروسک باربی به قیمت سه دلار فروخته می شد; اما اکنون هر عروسک باربی اصل ساخت کمپانی متل، ۴۵۰۰ دلار قیمت دارد. باربی تا کنون بیش از ۵۰۰ بار در نقش ها و شخصیت های متفاوت مثل پرستار، افسر پلیس، آموزگار، پزشک، دندانپزشک، دامپزشک، خواننده، ژیمناستیک کار، کارآگاه، افسر نیروی دریایی، افسر خلبان، مهماندار هواپیما، دزد، گدا و عرضه شده که این شخصیت پردازی ها، برای کارکردهای تربیتی این عروسک است.
به گفته برخی کارشناسان جامعه شناس و روان شناس، بلوغ زودرس، سو»تغذیه، مصرف گرایی و تجمل بخشی از تاثیرات فرهنگی است که باربی به همراه خود وارد جامعه می کند. اما در کشور ما شخصیت های طراحی شده بومی (دارا و سارا) را آن هم با جست وجو در راسته کیف و لوازم التحریر بازار تهران شاید فقط چند مغازه می توان پیدا کرد که مغازه داران آن ها را به درخواست مشتریان از پستوی مغازه شان بیرون می کشیدند و نشان می دادند. طراحی، رنگ، کیفیت ظاهری و حتی قیمت این محصولات، در همان نگاه اول ذوق متقاضی که همان کودکان و نوجوانان است را کور می کرد و طبیعی است که در مقابل انبوهی از طرح ها و رنگ های جذاب باربی و دوستانش، آگاهانه یا ناآگاهانه، دارا و سارا از ویترین مغازه ها به پستوی منتقل شوند. تقریبا همه خانواده ها نیز دلیل استفاده نکردن از لوازم التحریر با تصاویر دارا و سارا را، نداشتن اطلاعات کافی نسبت به این شخصیت ها و در مواقعی بی کیفیت این محصولات خواندند و این که این لوازم، به لحاظ بصری، تمایلی را برای فرزندانشان ایجاد نمی کند، به طوری که دانش آموزان علاقه داشتند، لوازمی را خریداری کنند که تصاویر قهرمانان و شخصیت های اصلی و تاثیرگذار داستان ها و کارتون های بین المللی و جهانی را روی خود داشته باشند.
برای هیچکدام از این خانواده ها فرقی نداشت که تصویر روی لوازم التحریر فرزندانشان خارجی باشد یا داخلی، بلکه کیفیت، دوام، زیبایی، قیمت مناسب، ملاک های مهم انتخاب و خرید آن ها از سوی خانواده ها بود. در این میان فروشندگان بازار تهران که تامین کنندگان اصلی کالاها و لوازم مدرسه در تهران و شاید کشور باشند، نیز با خانواده ها در یک موضوع اشتراک نظر دارند; برای آن ها نیز خارجی یا داخلی بودن تصویر این لوازم اهمیتی نداشت، طرح و تصویری که بیشتر از سایرین توجه خریداران را جلب کند، می تواند عمده بازار را از آن خود کند. به گفته اغلب فروشندگان، فروشندگانی که در سال های گذشته، تنها لوازم و التحریر دارا و سارا را عرضه می کردند، با ضرر و زیان مالی مواجه شدند و امسال نیز این محصولات گران و فاقد کیفیت مناسب، را برای فروش انتخاب نکرده اند.
اغلب این فروشندگان کیفیت نه چندان مناسب، گران بودن نسبت به محصولات مشابه، نداشتن تنوع و جذابیت ظاهری و عدم تبلیغ وسیع و مناسب این شخصیت ها را از دلایل شکست در فروش محصولات «دارا و سارا» می دانند. شاید در نگاه اول برای عده ای، چه مسوول و چه غیرمسوول، مهم نباشد که کودکان و نوجوانان بر روی کیف ها و لوازم مدرسه خود چه تصاویری دارند و شاید هم از تاثیرات و زمینه سازی های فرهنگی گرایش آنان به شخصیت ها و قهرمان های داستانهای خارجی بی خبرند. اخیرا هم که این حرکت خزنده فرهنگی، با تولید و عرضه پلاک ها، مدال ها و آویزهایی با نوشته ها و تصاویر مختلف، خود را از محدوده سنی کودک و نوجوان به جوانان رسانده، شاید موضوع آنقدر بزرگ نشده، تا در معرض دید قرار گیرد.
در این میان در سطح آموزش و پرورش، مسئولانی که هر سال در شروع فصل بازگشایی مدارس، مقررات مربوط به نوع، رنگ و طرح لباس و مانتوی دانش آموزان را به خانواده ها اعلام می کنند، می توانند با علم به این حرکت خزنده فرهنگی بیگانه، درباره تصاویر و علایم کیف و لوازم التحریر دانش آموزان نیز اقدامی فرهنگی انجام دهند. به اعتقاد کارشناسان مسایل اجتماعی، استفاده از تصاویر شخصیت های مختلف خارجی بر روی وسایل شخصی و تب داغ نوشتن جملات و عبارات به زبان های مختلف (و حتی گاهی اوقات با شکل و مفهوم کاملا شخصی و مخفی) از سوی جوانان بر روی کیف و کوله پشتی و نصب مدال ها و آویزهایی با آرم ها، تصاویر و نقاشی هایی از مارک ها و برندهای خارجی بر روی کیف، مانتو، شلوار و لباس، همه به نوعی حکایت از علاقه و گرایش گروهی از جوانان برای ابراز عقاید و علایقشان، در زمینه های مختلف و حتی نوعی تقاضا برای ارتقای طبقاتی آن ها دارد، به طوری که شهلا کاظمی پور کارشناس مسایل اجتماعی نیز استفاده از مارک ها و اسم های غیربومی و خارجی در پوشش ظاهری افراد را نوعی تقاضا برای ارتقای طبقاتی آن ها دانست.
وی در گفت وگو با ایسنا، درباره دلایل استفاده از برخی تصاویر و نوشتارهای خارجی بر روی لباس، کیف، لوازم التحریر کودکان، جوانان و نوجوانان، اظهار کرد: استفاده از این مارک ها و اسم ها یک نوع تقاضا برای ارتقای طبقاتی به شمار می رود و به نوعی پرستیژ اجتماعی تبدیل شده است، به طوری که این موضوع در بین برخی جوانان و حتی کودکان ما به صورت یک پدیده درآمده، تا حدی که در این زمینه، فضای رقابتی به وجود آورده است. به طوری که باید از مدل و مارک خاصی استفاده کنند، تا مورد پذیرش گروههای همسالان خود واقع شوند. وی افزود: به علت وجود نوعی نگاه بیگانه پروری و ضعف هویت ملی در کشور که شاید ازدوره قاجار به جا مانده باشد، به اجناس و کالاهای خارجی بیشتر بها داده می شود که البته برخی تولیدات بی کیفیت داخلی نیز به این موضوع دامن زده است. وی توصیه کرد: دولت بخشی از بودجه ای را که برای تولید ابزار فرهنگی به وزارت ارشاد اختصاص می دهد، را صرف پرداخت یارانه به تولیدات فرهنگی و ابزار الگویی برای قشرهای مختلف جامعه کند، تا این کالاها توانایی رقابت با نمونه های مشابه خارجی را کسب کنند.
دکتر کاظمی پور افزود: برخی کالاهای فرهنگی مانند شخصیت های عروسکی «دارا و سارا» که قرار بود، جایگزین عروسک های مشابه خارجی شوند، به علت نداشتن جذابیت های بصری، تنوع در رنگ و سایز از سوی مخاطبان کنار گذاشته شدند و نتوانستند، به عنوان نماد هویت فرهنگی و بومی کشور مورد پذیرش جامعه قرار گیرند. وی اظهار کرد: کالاهای فرهنگی باید با صرف هزینه های کافی به سرعت تغییر کنند و مطابق با سلایق و خواسته های مخاطبان عرضه شوند که در این خصوص هزینه های لازم در کشور انجام نشده است. این جامعه شناس با انتقاد از ورود و عرضه بی رویه و آزادانه کالاهای فرهنگی خارجی به کشور از یک سو و منع قانونی و اجباری جامعه نسبت به استفاده ازآنان از سوی دیگر، تحقق فرهنگ سازی با اعمال زور و خشونت را امری غیرممکن دانست و عنوان کرد: در شرایطی که برای حفظ منافع تجار، دروازه های کشور برای ورود کالاهای فرهنگی خارجی باز است، جوانی که نمی تواند بسیاری از خوب و بدها را تشخیص بدهد، لطمه خواهد خورد، وقتی در یک فروشگاه مجاز لباس عرضه می شود، مخاطب جوان به گمان این که خرید آن مجاز است، اقدام به خرید و استفاده از آن می کند، در شرایطی که در فضای جامعه با این نوع پوشش وی برخورد می شود.
دکتر کاظمی پور تاکید کرد: کاربرد خشونت در عرضه فرهنگ سازی آسیب زیادی به ذهنیت افراد وارد می کند که در کوتاه مدت مرتفع نمی شود، این در حالیست که مسئولین رده بالای کشور با به کارگیری خشونت مخالف هستند، اما به علت ضعف نظارت های فرهنگی در جامعه، عده ای از مسئولان رده های میانی، اعمال خشونت در جامعه را به کار می گیرند. ارائه و ترویج نوع خاصی از پوشش، تولید و عرضه کیف و لوازم مختلف گروه های سنی کودک، نوجوان و جوان با تصاویر و آرم های خارجی و حتی اهدای برخی از این کالاها توسط فروشگاه ها و رستوران های زنجیره ای خارجی در کشور، در ظاهر امری بدیهی و عادی به نظر می رسد، اما شاید منصفانه ترین برداشت از وضعیت موجود، اذعان به بهره برداری حداکثری مارک ها و برندهای (BRANDS) خارجی از «خلا» فرهنگی» کشور در عرصه تولید لوازم و ابزار فرهنگی باشد، آن هم در سنین بسیار مهم کودکی تا جوانی که پایه و اساس هویتی افراد در حال شکل گیری است.
در این میان جلوگیری صرف از عرضه محصولات و کالاهای فرهنگی خارجی و تکرار برنامه های فرهنگی نه چندان موفقی همچون «دارا و سارا» شاید روبنایی ترین اقداماتی باشد که مسئولان فرهنگی کشور می توانند، انجام دهند، در مقابل انجام پژوهش های اجتماعی، شناسایی نیازهای هویتی کودکان، نوجوانان و جوانان در عرصه های مختلف فرهنگی و اجتماعی، الگوسازی مناسب و ارائه صحیح آن در جامعه، کم ترین توقعی است که از مسئولان و متولیان فرهنگی و آموزشی کشور وجود دارد.
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید