پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

چنگال خونین و دستکش مخملین


چنگال خونین و دستکش مخملین
نیکلا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه با ابراز سخنانی سخیف و خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران بار دیگر پاره ای از عقاید حاکمان زورگو و جاه طلب را آفتابی کرد.
سارکوزی جوان که چندی است بر مرکب قدرت نشسته است، هر از گاهی زمام کلام را از دست داده و سخنانی را بر زبان می راند که با ظاهر شیک و ادعاهای به ظاهر نیک مدعیان صلح و آزادی سر سازگاری ندارد. رئیس جمهور فرانسه اخیرا در نشست ۴جانبه دمشق- که هفته گذشته با حضور سران کشورهای سوریه، ترکیه و قطر همراه بود- ایران را به تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته ای متهم می کند و تصمیم به غنی سازی اورانیوم را فاجعه بار می خواند!
سارکوزی در آن نشست برنامه هسته ای کشورمان را «قمار خطرناکی»! توصیف می کند و در شاه بیت اشعار خیالی و بی وزنش می سراید: «ایران با ادامه روند دستیابی به سلاح هسته ای، امکان زیادی برای حمله اسرائیل را فراهم می کند، ممکن است روزی بیدار شویم و ببینیم اسرائیل بدون اینکه چه کسی در راس امور است، به ایران حمله کرده باشد.»
این سخنان سارکوزی که گویی سمت سخنگویی رژیم صهیونیستی را نیز برعهده دارد در حالی است که یک روز پس از آن، شیمون پرز رئیس جمهور رژیم صهیونیستی برخلاف سارکوزی- که برگزینه نظامی علیه ایران پافشاری می کرد- تصریح می کند که در مواجهه با برنامه هسته ای ایران نباید از گزینه نظامی استفاده شود، بلکه حل آن نیازمند پاسخی سیاسی است.
پرز با تاکید بر استفاده از راهبردهای سیاسی و اقتصادی صریحا بیان می دارد که مقابله نظامی با ایران یک اشتباه است.
از همین روی درباره سیاست تایید و تکذیب حمله رژیم صهیونیستی و یا پدرخوانده اش- آمریکا- به ایران با برجسته کردن این ادعا که برنامه صلح آمیز هسته ای ایران ماهیت نظامی دارد و امنیت منطقه را به مخاطره می اندازد! گفتنی های فراوانی وجود دارد که ذکر برخی از آنها می تواند راهگشا باشد:
۱) تهدید حمله به ایران از سوی آمریکا و یا طرح آن از جانب برخی از دنباله روهای آن مانند «سارکوزی» تناقض فاحشی است که در گفتار مدعیان دروغین صلح و امنیت جهانی بروز می نماید. از یک طرف آواز صلح دوستی، حقوق بشر، زندگی مسالمت آمیز و... آنها گوش فلک را کر می کند و از طرفی دیگر برخلاف موازین حقوق بین الملل و قواعد دیپلماسی تهدید به حمله می کنند و تازه مدعی می شوند که چون برنامه هسته ای ایران نظامی و دارای اثرات خشونت آمیز در آینده خواهد بود؛ ناگزیرند گزینه نظامی را اعمال نمایند. البته تلاش آنها در اخذ مشروعیت برای اعمال غیرمنطقی و غیرقانونی شان در مواقعی پرده از نیت اصلی شان برمی دارد؛ همچنانکه سارکوزی در لابلای همین سخنان اخیرش علیه ایران می گوید که این امر مهم نیست که حمله احتمالی به ایران «مشروعیت» دارد یا نه.
از سویی دیگر؛ رسانه های غربی نیز- که غالبا تحت نفوذ صهیونیست ها هستند- در انعکاس تهدیدات علیه ایران دچار تناقض گویی می شوند بطوریکه از یک طرف می کوشند توان دفاعی ایران را تهدیدآمیز جلوه دهند و از طرف دیگر سعی وافری به خرج می دهند تا با ابراز تردید، توانمندی دفاعی ایران را زیر سؤال ببرند. به عنوان نمونه می توان یادآوری کرد که بسیاری از رسانه های غربی پس از رزمایش های دفاعی و موشکی و یا پرتاب ماهواره های ایرانی به فضا می کوشند آن را در ابعادی تقلیل یافته و یا توام با عیب و ایراد بازتاب دهند.
۲) آگاهی غربی ها به دشواری ضربه زدن به ایران و عواقب بعدی آن شاید باعث شده است آنها با بکارگیری «سیاست تهدید» از آن به عنوان اهرم فشار استفاده کنند. بدان امید که با رویت تزلزل در گفتار و کردار مقامات ایرانی و رصد اختلاف و عدم وحدت و یکپارچگی، شرایط را به نفع خود رقم بزنند- امیدی که همچنان در سه دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی محقق نگشته است- و بستر خواسته های جاه طلبانه خود را برای گزینه های دیگری علیه ایران آماده سازند. البته از این ترفند و تاکتیک هم طرفی نبسته اند. چنانکه روزنامه آمریکایی «میدل ایست تایمز» اخیرا طی گزارشی با اشاره به پاره ای تهدیدات مطرح شده علیه ایران تصریح می کند که فشارها تاثیری بر عزم ایرانی ها نداشته است و این کشور برنامه هسته ای خود را گسترش داده است.
۳) طرح این ادعا که ایران به دنبال تسلیحات هسته ای است و اساسا ماهیت برنامه هسته ای ایران نظامی است و در نهایت خطری برای منطقه به شمار می رود! در حالی است که از طرفی صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران بارها مورد تائید بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار گرفته است و هیچ سند و مدرکی دال بر نظامی بودن برنامه هسته ای ایران از سوی هیچ نهاد بین المللی ارائه نگردیده است. و از طرفی دیگر تبلیغات دولت ها و رسانه های غربی مبنی بر تهدیدآمیز بودن توان نظامی ایران برای منطقه به دور از شواهد و قراین موجود است. چرا که جمهوری اسلامی ایران در طول سال های حیات خود ثابت کرده است که توانمندی نظامی اش را هیچ گاه علیه کشوری استفاده نکرده است و تنها برای دفاع از مردم و تمامیت ارضی کشور از آن سود برده است.
جالب است که در همین زمینه یکی از اساتید دانشگاه بن گوریون در فلسطین اشغالی در نامه ای به ایهود اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی می نویسد که: «وقتی اتحاد جماهیر شوروی فروریخت، ایران اقدامی برای گسترش مرزهای شمالی خود نکرد و حتی وقتی صدام سرنگون شد ایران این کار را در مرزهای جنوبی خود انجام نداد؛ در حقیقت ایرانی ها ثابت کرده اند درک درستی از مرزهای قدرت دارند. آنها به شیوه ای دموکراتیک به قوانین بین المللی پایبندند.»
۴) مشکل اصلی غربی ها در مواجهه با ایران این است که برآورد صحیحی از توانمندی واقعی ایران ندارند. غربی ها بر مبنای نگاه ماتریالیستی به اوضاع و احوال و محیط، صرفا توانمندی تکنولوژیک و تسلیحاتی ایران را- که در خور توجه و تأمل است- مورد ارزیابی و سنجش قرار می دهند و بر مبنای آن تصمیم گیری و تصمیم سازی می کنند.
غافل آنکه توانمندی ایران در برابر متجاوزین در صورت هرگونه حمله احتمالی دشمنان، علاوه بر قدرت دفاعی مادی شامل پاره ای اقدامات و تحرکاتی می شود که در بزنگاه های بزرگ رخ می نماید و آن ناشی از ماهیت ایدئولوژیک نظام است.
مفاهیمی همچون شهادت طلبی، ایثار، دفاع از باورها و ارزشها، ایستادگی در برابر زورگویان و دکترین عاشورایی «هیهات مناالذله» از جنس اموری هستند که در تحلیل قدرت های زورگو و وحشی به حساب نمی آید.
۵) و بالاخره اینکه آگاهی دولت ها و ملت ها از وضعیت موجود در شرایط کنونی دنیا و پی بردن به تناقضات رفتاری و گفتاری غربی ها و قدرت های خودکامه منجر شده است تا سیاست های غیرانسانی آنها برملا گشته و به تبع آن در انجام بسیاری از خواسته هایشان ناموفق باشند. و از همین رو است که تلاش فراوان نیکلا سارکوزی در نشست ۴جانبه دمشق برای همراه کردن سوریه با غرب -با توجیه نظامی بودن برنامه ها و فعالیت های جمهوری اسلامی- به نتیجه نرسید و سوریه با درایت و تدبیر در شرایط موجود جامعه جهانی نه تنها به ایران پشت نکرد بلکه بشار اسد رئیس جمهور این کشور عربی به همتای فرانسوی خود هشدار داد که هرگونه اقدام نظامی علیه ایران یک فاجعه خواهد بود.
و همه هیاهوها و ترفندهای قدرت های زورگو و مدعی دوستی با انسان ها و جوامع در حالی است که رژیم جعلی صهیونیستی با داشتن صدها کلاهک هسته ای و نپیوستن به مقررات بین المللی به روند خطرناک خود ادامه می دهد و سارکوزی و امثال او از مخاطره افتادن منطقه سخنی به میان نمی آورند.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب- در روز سه شنبه در جمع کارگزاران نظام- چنگال های خونین و باطل متجاوزین و مستکبرین در زیر ظاهر مخملین آنها به خوبی قابل مشاهده است. بنابراین باید گفت نقاب آزادی، صلح، حقوق بشر و نهایتاً «انسانیت» که قدرت های استکباری به چهره زده اند، فروافتاده و اینگونه ترفندها رخ بربسته است.
حسام الدین برومند
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید