پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

فریز در برابر فریز!


فریز در برابر فریز!
“دوئل کردن “اساسا بازی خطرناکی است. مخصوصا اگر تفنگ دو طرف پر باشد و رعشه دست نیز نداشته باشند.البته در این میان اما و اگرهایی هم وجود دارد. مثلااگر یک طرف در وسط کار متوجه شود که سلاحش خالی است و تا چند لحظه دیگر با شلیک حریف خود برای همیشه با دنیا وداع خواهد دست به هر ترفندی می زند تا رقیب خود را وادار به توقف این بازی مرگبار نماید. اتفاقا از این جا به بعد مسئله جنبه وسترنی خود را از دست داده و حالتی کمدی پیدا می کند. کسی که تا لحظه ای پیش از زرق و برق اسلحه و قدرت نشانه گیری خود سخن می گفت به یکباره در کسوت فردی مظلوم و خیر خواه در می آید که اساسا میانه ای با خشونت و زور ندارد. داستان زمانی خنده دار تر می شود که طرف در عین خالی بودن سلاح خود نخواهداین واقعیت رابرای حریف خود آشکار نماید.خب.!در این جا جملات زیادی به ذهن “مرد بی اسلحه “می رسد”ببین!من نمی خواهم تو را بکشم. باید بخت زندگی کردن را از خود نگیریم.به راستی چرا ما باید رودرروی هم قرار بگیریم؟آخر فایده این دوئل چیست؟اصلا من و تو که هستیم؟!!!
گویا فرزندان جرج واشنگتن و متحدان اروپایی آنها پس از پنج سال تقابل باایران اسلامی به تازگی نسبت به خالی بودن سلاح خود در دوئل با تهران پی برده اند.ابتلای غرب به آلزایمر سیاسی در برابر تهران بیشتر از آنکه عجیب باشد کمی مضحکانه است.دوئل سیاسی ایران و غرب از همان لحظه ای که جک استراو با همان لبخندهای تصنعی خود وارد سعد آباد شد کلید خورد.شایددر آن زمان سوسیال دموکراتهای آلمان و البته برخی راستگرایان فرانسوی تنها افرادی بودند که سعی داشتند “تقابل هسته ای با ایران”به “دوئل “تبدیل نشود.اما گردش روزگار در عالم سیاست نیز تاثیرگذار بود و حضور دو سیاستمدار افراطی به نامهای “نیکلاسارکوزی”و”آنگلا مرکل”سبب رویارویی مستقیم ایران و غرب شد.هرچند سیگنالهای این رویارویی از آن سوی آتلانتیک و به عبارت بهتر از دفتر ریاست جمهوری بوش پسر مخابره میشد اما ایران خود را با مجموعه غرب طرف می دید.
زمانی که سه قطعنامه غیر حقوقی در شورای امنیت سازمان ملل متحد ،علیه فعالیتهای هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران تصویب گردید ،غرب به ایران پیام داد که در دوئل با قدرت اول خاورمیانه جدی است.دیگر چاره ای برای ما باقی نمانده بود!واشنگتن و تروئیکای اروپایی مزد زحمات طرفداران اصلاحات که خواستار در آغوش کشیدن دشمنانمان بودند را با اسلحه ای مارک دار و چهره ای حق به جانب و خشن کف دست آنها گذاشته بودند.ایران اسلامی باید آماده دوئل با دشمن غربی خود می شد.ما نه می توانستیم ادای لبخند فرزندان چرچیل را در آوریم و نه ادای خشم نسل سوخته جرج واشنگتن را.ما “خود”به میدان آمدیم.با دولتی که به درستی رمز موفقیت در دوئل با غرب را در اتخاذ سیاست خارجی تهاجمی می دانست.
کمی گذشت!دستان ما به اسلحه عادت کرده بود که آماده شلیک به رقیب خود بودیم.به خوبی تمرین سرعت کرده بودیم و ماشه را درست بر روی پیشانی غرب نشانه گرفته بودیم.اما یکباره همه چیر تغییر کرد.رقیب ما متوجه شد دستانش در هنگام گرفتن اسلحه می لرزد. کمی بعد رقیب متوجه فاجعه ای دیگر شد.اینکه اسلحه ای که پنج سال آن را در دستانش حمل کرده است اصلا فشنگ ندارد.!زمان به سرعت می گذشت.دیگر واشنگتن و تروئیکای اروپایی در یافته بودند که برنده دوئل چه کسی است.
تغییرات صورت گرفته در چهره ورفتار مقامات آمریکایی و اروپایی ،طی ماههای اخیر بسیار جالب توجه است.دیگراز اخمهای بوش پسر وتهدیدات رایس و رابرت گیتس خبری نیست.دیک چنی ترجیح می دهد به گوشه ای نشسته و تنها چشم به نقشه ایران بدوزد.سارکوزی و برنارد کوشنر جرات تهدید دوباره ایران را ندارند و مرکل نیز دست و پنجه نرم کردن با کاخ کرملین و معضل اروپای واحد را به بهانه ای جهت فرار از رویارویی با تهران تبدیل نموده است.
در جریان برگزاری نشست ژنو اصلی ترین پیام غرب برای تهران مخابره شد.اینکه “بازی دوئل منتفی است”.اما یک طرف دوئل هیچ گاه نمی تواند بدون جلب رضایت حریف بازی را متوقف نماید زیرا دوئل تنها مجالی است که در آن اخلاق توجیهی ندارد .حال جای بسی تعجب است که مخالفان هسته ای ایران بر روی گذشت تهران حساب باز نموده اند.
اخیرا کشورهای ۱+۵ روش تازه ای را به ایران پیشنهاد داده اند و آن “فریز در برابر فریز”است.ترجمه این عبارت” یعنی اینکه ما سلاح خود را زمین می گذاریم و تو هم سلاح خود را زمین بگذار”.البته سلاحی که غرب زمینه می گذارد خالی و سلاحی که ما زمین می گذاریم پر است.از این رو ما دو راه بیشتر نداریم:یا اینکه اساسا سلاح خود را زمین نگذاریم یا اینکه در صورت زمین گذاشتن سلاح خود بیشترین امتیاز ممکن را از غرب گرفته و از کشورهای ۱+۵ بخواهیم تا خسارات وارده به ما،طی سالهای اخیر را جبران نماید.اخیرا ایران خواستار شفاف شدن خواسته ۱+۵ در مورد همان بحث تعلیق در برابر تعلیق تحت عنوان «فریز در فریز»، به معنای تعلیق توسعه تاسیسات هسته‌ای ایران شده است. ۱+۵ خواستار آن شده است که ایران به تاسیسات خود سانتریفیوژی اضافه نکند تا تحریم‌ها ادامه پیدا نکند و ایران از آنها خواسته است تا شفاف بیان کنند که ابعاد این خواسته آنها چیست؟ یعنی اینکه فقط تعداد سانتریفیوژ‌ها اضافه نشود و از عدد ایکس به ایکس به‌علاوه یک نرسد یا اینکه فعالیت‌های جنبی آن مثل فعالیت‌های آزمایشگاهی، تحقیقاتی و علمی مرتبط نیز باید تعلیق شود.
آنچه مسلم است اینکه کلیت ارائه پیشنهاد “فریز در برابر فریز”از سوی غرب نماد “درایت ۱+۵”نبوده و بالعکس،سمبل استیصال آنها در برابر تهران می باشد.همان گونه‌که مشاهده می کنید غرب گام به گام از شدت و حدت مواضع خود نسبت به تهران می کاهد تاشاید به این وسیله مانع از تداوم دوئل با ایران شود.مااصول و مواضع را در نشست ژنو به طور کامل بیان نموده ایم و مدالیته پیشنهادی ما در این نشست مبنای رفتارما با غرب خواهد بود.از این رو لازم است آمریکا و سه کشور اروپایی بدون جهت وقت خود را بر روی دیگر راهکارهای فرار از بازی با ایران متمزکر ننمایند.البته مااز فریز غرب در برابر خود استقبال خواهیم نمود و آن را تنها راه چاره پیش روی واشنگتن و اروپا می دانیم،اما خود هیچ گاه نسبت به این مسئله اقدام نخواهیم کرد.نباید فراموش کرد که تهران هنوز دستان خود را به طور محکم بر روی ماشه گذاشته است و آماده تسلیم حریف در برابر خود می باشد.از این رو لازم است قبل ازاینکه دستان ما به حرکت در آید ،مخالفان هسته ای ایران پروسه تسلیم در برابر تهران را طرح ریزی و اجرا نمایند.
حنیف غفاری
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید