شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


معماری سهل و ممتنع


معماری سهل و ممتنع
به گفته شاگردان استاد لرزاده، چنانچه کارهای معماری وی را در یک منظر کلی بررسی کنیم، بزرگ‌ترین ویژگی‌شان سهل و ممتنع بودن آنهاست. هیچیک از آثار استاد؛ شگفتی آفرین نیست و هیچ انگشتی از مشاهده آثار ایشان به دندان گزیده نمی‌شود، بلکه به آرامی آنچنان با جان آدمی عجین است و به دل می‌نشیند که اصلا دیده نمی‌شود؛ اما با مخاطبان، بده‌بستان دارد. در واقع این بزرگ‌ترین و معمول‌ترین شیوه کار اوست که آثارش با انسان صمیمی است و نگاهی از بالا، تحقیرآمیز و از سر لطف به آدمی نمی‌کند؛ آنگونه که این روزها و در این ایام به غایت شیوع یافته است. آثار استاد لرزاده با مخاطب خودمانی است، بی‌آنکه در این رهگذر باجی به مخاطب دهد و عوام‌فریبی کند. این ویژگی، تنها با ارتباط با کلیت آثارش و توجه و تحلیل رخ می‌نمایاند وگرنه، آنقدر صمیمیت در آنها وجود دارد که اصلا دیده نشود. استاد تقریبا بر همه عوامل معماری ایران مسلط است.
در مقاله اعجاز و ایجاز رنگ در معماری مسجد ایرانی که توسط مهناز رئیس‌زاده شاگردش به دومین کنگره مساجد در کاشان ارائه شد، مقایسه و تحلیلی بر دو کار استاد می‌باشد: نخست، مسجد گیتی (سجاد) واقع در خیابان جمهوری نبش فخررازی و شبستان مسجد سپهسالار واقع در میدان بهارستان انجام گرفته که با دقت روی کارهای وی، راه گشاست. استاد در مسجد گیتی از رنگ بر روی نقوش گره استفاده‌ای به کمال کرده و آن قدر به ظرایف و دقایق نقوش و رنگ آمیزی آن و نیز نورپردازی و ارتباط آنها در حجم و جهت دادن نقوش به سمت قبله پرداخته است که شاید بتوان ادعا کرد کار را در این مسجد کوچک به کمال رسانده و از عناصر کلیشه‌ای در این باب همچون مناره و گلدسته و حتی گنبد پرهیز کرده است. در حالی‌که این پرهیز هیچگاه به چشم نمی‌آید و چنین ویژگی‌ای در استاد منحصر به فرد است. حال آنکه در شبستان سپهسالار که با فاصله چند ساله نسبت به مسجد سجاد ساخته شده، اصولا مقوله رنگ نقشی ندارد. استاد این‌بار سایه روشن و ترام را با همان ویژگی‌ها و در خدمت حجم و پرسپکتیو و نیز در جهت قبله سامان می‌دهد. کاسه‌سازی یا «شمسه زیاد» در آثار لرزاده
کاسه‌سازی یا شمسه زیاد قبل از استاد لرزاده بسیار کار شده و به هیچ وجه ابداع او نیست، کما اینکه هفت کاسه ورودی شرقی مجموعه سپهسالار کار مرحوم استاد جعفرخان کاشانی هنوز از نفایس هنر معماری است اما این هنر به‌وسیله استاد لرزاده به اوج رسید، تا آنجا که می‌توان کاسه‌سازی یا شمسه زیاد را امضای استاد لرزاده بر آثارشان دانست. در مساجد امام حسین(ع)، انبار گندم، مساجد تخریب شده سنگی، سلمان، عمار، فخریه، سجاد و سپهسالار همه‌جا، این یادگار ارزنده استاد، هنوز پابرجا هستند. حتی استاد برروی پخی باریکی که در پیش ورودی گنبدخانه سپهسالار است، یک «نه کاسه مادر» و «بچه ظریف» طراحی و اجرا کرده تا این هنر را به کمال رسانده باشد.
● آثار یادبودی لرزاده
ویژگی دیگر در کار استاد لرزاده، اگر بی‌سابقه نباشد، کم‌سابقه است. به عنوان مثال سردر دارالفنون که طرح و عمل وی است، آنچنان با ساختمان اصلی پیوند زده شده که اصلا تصور دارالفنون بدون این سردر، بعید می‌نماید. یا سر در بانک شاهی میدان توپخانه که یک چهار کاسه را در درون خود جای داده و به عنوان ورودی حتی در مقایسه با آنچه که امروزه در چنین مواقعی به کار می‌برند، نقشی بی‌بدیل و در عین حال غیرمتظاهرانه و ناگسستنی با خود بنای اصلی دارد. از بزرگ‌ترین و شاخص‌ترین بنای یادبودی که استاد هم در طراحی و هم در ساخت آن نقش نخست را ایفا کرده، می‌توان به مقبره فردوسی اشاره کرد. این مقبره نخست توسط مرحوم آندره گدار پایه‌ریزی شده و تا پله دوم نیز اجرا گردیده بود؛ اما طرحی که برایش در نظر گرفته شده بود، هرمی چون اهرام مصر بوده است. این طرح مورد قبول ذکاءالملک فروغی رئیس انجمن آثار ملی، قرار نمی‌گیرد و قرار می‌شود که معماری ایرانی با طرحی باستانی آن را تکمیل کند. به این ترتیب طرح آندره گدار به کشورش بازگردانده می‌شود. استاد لرزاده مامور طراحی و ساخت مقبره حکیم فردوسی می‌شود و طی دو سال طرح را اجرا و به اتمام می‌رساند. از آنجا که فردوسی شاعری شیعه مذهب است، استاد در سردابه مقبره یک چهار کاسه به نشانه ارکان اربعه شیعه برروی سنگ بنا می‌کند و سپس از طریق سوسن‌ها، کناری به حجره‌های دیگر زیربنای یادبود مرتبط می‌سازد.
● استادان و همکاران لرزاده
از جمله استادکارانی که از نظر اجرایی با استاد همکاری داشته‌اند، می‌توان به مرحوم حاج محمد معمار کاشانی و حاج‌محمد شعرباف، حاج‌حسن خواتین شیرازی و حاج‌حسین شکل‌آبادی اشاره کرد. در مسجد سپهسالار هنرمندان دیگری نیز بوده‌اند که نام آنها در لوحه جنب محراب گچبری شده، آمده است. به عنوان مثال، کاشیکاری سردر جلوخان، کار اسدالله عموحسین و معرق کار حسین برهانی است. قسمت زنانه مسجد لرزاده و سردر، با کمک حاج‌حسن انگشت‌باف به انجام رسیده است. در مقبره فردوسی نیز با هنرمندانی چون مرحوم عمادالکتاب، عباس و غلامعلی دهشیری و حسین حجارباشی همکاری داشته است. از همکاران استاد لرزاده در گنبد کاخ مرمر می‌توان از احمدخاک نگار مقدم و طاهرزاده بهزاد نام برد. استاد لرزاده در مجلس ترحیم مرحوم استاد محمدکاشی گفته است: «اینها دست‌های ما و انگشتان‌مان هستند که یکی یکی قطع می‌شوند.» آثار حسین لرزاده هرکدام به جهتی از دیگر کارهای وی شاخص و متمایزند. اما خود می‌گوید: «در هیچ بنایی همچون کاخ مرمر همه استادان جمع نبوده‌اند.» در واقع این کاخ، جامع تمامی هنرمندان زمان خود بوده است.
علی اصلاح چی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید