پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


سیاست بدن و فرهنگ زیبایی


سیاست بدن و فرهنگ زیبایی
دکتر محمود شهابی عضو هیأت علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی به سخنرانی پرداخت.گفتمان‏های زیبایی و فرهنگ آن را در سه دوره پیشامدرن، مدرن و فرامدرن، با توجه به تحولات ایجاد شده در اثر روی کار آمدن تکنولوژی‏های مختلف و واکنش‏های مرتبط با آن، مورد بررسی قرار داد.
وی در سخنان خود، رویکرد عصر پیشامدرن را عمدتاً‏ً فلسفی و دینی معرفی کرده و در این زمینه، با اشاره به نگاه افلاطون به بدن، تمایز جدی ذهن و جسم را مورد توجه قرار داد. او در عین حال گفت که در تفکر یونانی نیز شاهد نگاه سلسله مراتبی به رابطه بین ذهن و بدن هستیم؛ چنان چه در این نظام همیشه ذهن برتر از جسم زمینی دیده می‏شود. از سوی دیگر، در خود بدن نیز همین نظام در میان اعضای مختلف قابل مشاهده بوده و به عنوان مثال، سر نسبت به سایر اعضاء از شرافت خاصی برخوردار است.
شهابی در این زمینه توضیح داد که در واقع ما در این دوره، شاهد دو رویکرد افقی و عمودی هستیم. در رویکرد عمودی، نگاه سلسله‏ مراتبی وجود دارد اما در مقابل، در رویکردهای افقی، بدن انسان نه تنها نسبت به ذهن و روح در درجه پایین‏تری قرار نمی‏گیرد؛ بلکه از منزلت بالاتری نیز برخوردار است. به عبارت دیگر، در اینجا نظام سلسله مراتبی به نوعی واژگون می‏شود. نمونه‏های این وضعیت در نگاه بودایسم و هندوئیسم قابل ملاحظه است. در این موارد، اولاً انسان هیچ برتری‏ای نسبت به سایر جانداران ندارد و ثانیاً رابطه ذهن و بدن نیز در حالتی افقی قابل بررسی است. در مورد اسلام نیز عده‏ای این بحث را داشته‏اند که با وجود تفاوت‏های موجود در نگاه اسلامی نسبت به سایر ادیان که انسان را اشرف مخلوقات می‏داند‏،‏ همچنان شاهد نظام سلسله مراتبی هستیم و برخلاف بودیسم و هندوئیسم که در آیین خود معتقدند بدن انسان باید زجر و درد به نیروانا شد؛ در اسلام برخی لذت‏های این جهانی به رسمیت شناخته شده است.
این مدرس گروه مطالعات فرهنگی در بخش دیگری از سخنان خود، یادآور شد که حدود ۵۰۰۰ سال قبل در نقاط مختلف ایران، آثاری به دست آمده که نشان می‏دهد زنان و مردان ایران باستان به ظاهر آرایی و زیبایی بدن اهمیت می‏دادند. بسیاری از باستان‏شناسان، هزاره اول قبل از میلاد را دوره اوج استفاده از ابزار زیباسازی بدن معرفی کرده‏اند. این امر حاکی از آن است که زیباسازی بدن موضوع مدرنی نیست اما در دوران مدرن،‏ به یک صنعت تبدیل شده است.
وی نخستین نشانه‏های ورود به دوران "صنعت زیباسازی" را تولید محصولات زیباسازی به صورت انبوه و کسب سودهای کلان شرکت‏های بزرگ بین‏المللی در این عرصه معرفی کرد و در این باره گفت: صنعتی شدن و تجاری شدن صنعت زیباسازی بدن یکی از روندهایی است که در این دوران شاهد آن هستیم؛ چنان چه امروزه در سال، بیش از ۱۶۰ میلیارد سرمایه در گردش برای این حوزه در نظر گرفته شده است. نیروی انسانی شاغل در بخش صنعت زیبایی نیز روز به روز در حال افزایش است و فقط در عرصه پوشاک حدود ۷ میلیون کارگر در سطح جهان مشغول به کارند. در عرصه تولید عطر، حدود ۳۰ میلیون در سال سرمایه در گردش داریم. نمایشگاه‏های بزرگ بین‏المللی و مسابقات انتخاب دختر شایسته سال نیز علی رغم مخالفت‏های فمینیست‏های موج اول و دوم، نمونه‏های دیگری از این مسأله است.
شهابی افزود: در مورد خرده فرهنگ‏ جوانان نیز سیاست بدن به عنوان موجی اعتراض آمیز در دهه ۱۹۶۰ در برابر ایدئولوژی مسلط به کار گرفته شد. در همین راستا در ایران نیز برخلاف مخالفت برخی نظریه‏پردازان، شاهد ردپاهای این قرائت سیاسی هستیم. با نگاهی تاریخی در این زمینه می‏توان گفت که فرهنگ زیبایی در عصر پهلوی با الگو پذیری از آمریکا که از طریق رسانه‏ها و به ویژه مجلات ترویج و همراه با شبه مدرنیزاسیون پهلوی در جامعه نمایان شده و واکنش‏هایی هم نسبت به آن در مواردی مانند کتاب غربزدگی آل احمد صورت گرفت. این فرهنگ زیبایی و سیاست بدن پس از انقلاب در ایران، اشکال دیگری به خود می‏گیرد. به تعبیری، اگر سیمون دوبوار مبارزگونه زنان طبقه متوسط را دعوت می‏کند که از مدهای زیبایی روز پیروی نکنند، در ایران پس از انقلاب عکس این ماجرا اتفاق می‏افتد. یعنی زنان طبقه متوسط در ابعاد و اشکال مختلف به ظاهر آرایی و زیبایی بدن روی می‏آورند و نتیجه آن ساخت کلمه‏ای با عنوان ”بدحجابی“ است که در این دوره وارد ادبیات سیاسی و اجتماعی ما شده و در کنار سایر موارد فرهنگ زیرزمینی ایران، نشانه مخالفت و اعتراض سمبولیک و غیرمستقیم نسبت به هژمونی مسلط، قرائت شده است. در این زمینه، نه تنها بدن، بلکه بسیاری از مکان‏های عمومی از قبیل کافی‏شاپ‏ها، رستوران‏ها، مراکز خرید و حتی ادبیات، داستان و رمان و امثال آن، پتانسیل تبدیل به ابزاری برای اعتراض سیاسی را پیدا می‏کنند. بنابراین می‏توان گفت که در این رویکرد، همه عرصه‏های زندگی روزمره امکان این را می‏یابند که وارد گفتمانی جدید شده و جنبه‏ای اعتراض‏گونه پیدا کنند. از دید این نظریه‏پردازان، در ایران روسری که قرار است کدی فرهنگی را تبلیغ کند، خود به سلاحی بر علیه این گفتمان تبدیل می‏شود؛ گرچه پیچیدن چنین نسخه‏ای کلی برای همه چیز به نظر من چندان درست نیست.
وی در ادامه، دوران مدرن را عصر ماتریالیزه شدن بدن از یک سو و علمی شدن آن از سوی دیگر معرفی کرد که در آن، بدن از حالت متافیزیکی خود خارج شده و از جوانب مختلف، موضوع علوم گوناگون می‏شود. به تعبیر دکتر شهابی، در دوران مدرن شاهد سکولار شدن زیبایی بدن هستیم. علاوه بر این در دوران مدرن نگرش مردم نسبت به میل جنسی تغییر کرده و بنابر نظریات فوکو، الگویی که برای تعریف زنانگی و مردانگی و جداکردن امر اخلاقی از غیراخلاقی از طریق اعمال کنترل بر بدن صورت می‏گیرد، دگرگون می‏شود.
وی در این باره توضیح داد که اگر قبلاًَ می‏گفتند جسم زندان روح است، فوکو به عنوان یک نظریه‏پرداز مدرن، روح را زندانی جسم معرفی کرده و این بحث را مطرح می‏کند که چرا برخی روابط جنسی اخلاقی و برخی دیگر غیراخلاقی شناخته می‏شود و این موارد را در زمینه موضوع قدرت و دانش مورد بررسی قرار می‏دهد. در نهایت، تحت تأثیر چنین تحولات نظری، نگرش انسان غربی نسبت به میل جنسی در عصر مدرن تغییر کرده و بالطبع نگرش فرد نسبت به بدن خود نیز تغییر می‏کند. پیرو این مسأله قوانین بسیاری از کشورها نسبت به امور جنسی تغییر کرد و تمایلات جنسی خارج از ازدواج و زناشویی و حتی وضعیت حقوقی کودکان ناشی از این ازدواج‏ها پذیرفته شد. از سوی دیگر، توجه انسان غربی بر بهداشت فردی و مراقبت‏های بدنی افزایش یافته و به تدریج زیبایی بدن به امری شخصی و فردی تبدیل می‏شود.
مدیر گروه مطالعات فرهنگی انجمن جامعه‏شناسی ایران، در تفسیر سیاست بدن و فرهنگ زیبایی در دوره‏ای که فرامدرن خوانده بود، گفت: در دوره پست مدرن که بدن موضوع پویایی صنعت مد شد، فرآیند دیگری تحت عنوان "اِروتیزه شدن زیبایی" در مفهوم تنظیم بین برهنگی و پوشیدگی اتفاق افتاد که در قبایل ابتدایی وجود نداشت. به تعبیر دیگر، در دوره فرامدرن شاهد بیرونی کردن بدن هستیم. گسترش انواع جراحی‏های پلاستیک، تکنولوژی‏های متعددی که جای فرآیندهای طبیعی بدن مانند تولید مثل را می‏گیرند و اینترنت و رسانه‏های جهانی که با نمایش دادن تعاملات اِروتیک مجازی به جای مواجهه‏های عینی و مستقیم تغییراتی در شرایط قبلی ایجاد کرده‏اند؛ نمونه‏هایی از این جریان هستند.
وی همچنین توضیح داد که در این دوره موارد زیادی مانند نقاشی روی بدن یا همان تاتوئین نیز معنای کاملاً متفاوتی با آنچه در قبایل ابتدایی داشته پیدا کرده است. در دنیای امروز در غرب، تاتوئین نشان دهنده متمایز کردن فرد از دیگران است در حالی که همین عمل در قبایل آفریقایی نشان دهنده تعلق یک فرد به یک گروه یا قبیله بود.
شهابی ادامه داد: روند دیگری که در دنیای جدید در حال وقوع است و هیچ کشوری هم از ترکش‏های آن در امان نبوده، روند کالایی شدن و جزء جزء شدن زیبایی است. به عبارتی، اگر در گذشته بدن به عنوان یک کلیت در نظر گرفته می‏شد، امروزه در حال تفکیک و تجزیه شدن است و هر یک از اجزاء بدن در دنیای رسانه‏های امروز مورد تأکید خاصی قرار گرفته و مدهایی برای آن به وجود می‏آید که حتی در جراحی‏های زیبایی بدن مورد استفاده قرار می‏گیرند. از سوی دیگر، به عنوان مثال، زمانی چاق بودن نشانه و سمبل زیبایی بود و امروزه در دنیای غرب “باربی“ بودن مد زیبایی است. در چنین شرایطی، جهانی شدن زیبایی از دیگر فرآیندهایی است که در عصر پست مدرن در حال وقوع است.
وی همچنین گشایش باب جدیدی در صنعت زیبایی با عنوان ”زیبایی مردان“ را به عنوان روند دیگری معرفی کرد که در این دوره شاهد آن هستیم و طی آن فاصله میان مردانگی و زنانگی نیز کاهش می‏یابد.
دکتر محمود شهابی در پایان سخنرانی خود در گروه انسان‏شناسی انجمن جامعه‏شناسی ایران، "غیر سیاسی شدن بدن و زیبایی" را اتفاق دیگری در دوران پست مدرن معرفی کرد که از جوامع غربی آغاز شده و در حال گسترش است. به گفته او، این بدان معناست که از این به بعد سیاست بدن و خرده فرهنگ جوانان جای خود را به بازاریابی و اقتصاد جوانان داده و مواردی که قبلاً پتانسیل استفاده سیاسی در حوزه جوانان داشتند، امروزه به مواردی برای استفاده همگان تبدیل شده‏اند. علاوه بر این، امتداد جوانی باعث شده که کودکان دو یا سه ساله تا پیرمردان نود ساله هم با عناصری از دوران جوانی هم‏زادپنداری کنند. به همین دلیل "مصرف گرایی" جای "سیاست‏گرایی" را در موضوع سیاست بدن گرفته است. همچنین در دوره فرامدرن، بدن نسبت به روح و ذهن اولویت یافته و در یک کلام به یکی از موارد مقدس در این دوران تبدیل شده است.
منبع : انجمن جامعه شناسی ایران


همچنین مشاهده کنید