پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

سارا پیلن از آغاز تا انجام


سارا پیلن از آغاز تا انجام
اسم جمع شان را گروه نخبگان شش نام نهاده بودند و البته این اسم، اسمی کنایه یی بود. این گروه اوایل دهه ۹۰ میلادی در شهری به نام واسیلا در ایالت آلاسکا و در ۵۰ کیلومتری شمال آنکورج شکل گرفت. البته در این شهر کوچک تقریباً هیچ نخبه یی وجود نداشت. در گروه نخبگان شش نیز هیچ نخبه یی وجود نداشت. آنها مادران خانه داری بودند که مثل خیلی ها به ورزش ایروبیک می پرداختند و پس از آن برای نوشیدن یک فنجان قهوه به کافه می رفتند و کمی خوش می گذراندند. زندگی شان مثل همیشه بود. زنانی که عضو این گروه بودند هنوز هم پس از گذشت ۱۵ سال با هم دوست هستند و هنوز هم در یک محله زندگی می کنند. آنها هنوز همدیگر را می بینند البته کمتر از گذشته. آنها هنوز هم برای خرید روز کریسمس و تهیه کردن تزئینات این روز در هفته اول ماه دسامبر باهم قرار می گذارند. آنها عادت داشتند که تزئینات جشن کریسمس را خودشان درست کنند اما حالا دیگر چه کسی وقت این کارها را دارد. امسال آنها از مغازه این تزئینات را خواهند خرید. هر کدام از شش عضو گروه نخبگان شش در تاریخ ۲۴ آگوست در یک مراسم عروسی در واسیلا شرکت کردند اما یکی از آنها خیلی بی تاب بود و عجله داشت. او سر و کله اش پیدا شد و هدیه اش را داد. بعد درباره برنامه اش برای بردن بچه ها به نمایشگاه سالانه نمایش کلم ، ماهی قزل آلا و جواهرات حرف زد. نمایشگاهی که یک غرفه هم به نمایش انواع اسلحه اختصاص می دهد. آمی هنسن ۴۵ ساله می گوید؛ «سارا همیشه کارهای خاص خودش را می کند. با مهربانی می آید و می گوید اوه من نمی توانم زیاد بمانم». البته بعد معلوم شد که سارا نمی خواست بچه هایش را به نمایشگاه ببرد. سه روز بعد یک هواپیما او را مخفیانه به آریزونا برد و بعد از آن مزرعه جان مک کین در نزدیکی سدونا برده شد. به نظر می رسید که یکی از اعضای گروه شش از خانه خارج شده. آن هم خارج از آلاسکا. قرار بود او دومین معاون زن رئیس جمهور تاریخ امریکا و نخستین معاون زن یک نامزد جمهوریخواه شود.
معاونت سارا همه رسانه ها و سیاستمداران را در حیرت فرو برد و تا به این زمان شایعات فراوان درباره این فرماندار ناشناس و کسانی که وی را به معاونت مک کین انتخاب کردند مثل آبشار فرود می آید. آیا پیلن واقعاً گوشت گوزن می خورد؟ آیا پیلن واقعاً بارداری نامشروع دخترش را پنهان کرده است؟ آیا قرار است آلاسکا از این پس قسمتی از امریکا باشد؟ نخستین هدف این شایعات بریستول دختر ۱۷ ساله فرماندار بود که اگرچه به عقیده مردم آلاسکا بارداری نامشروعش به هیچ کس ربطی ندارد اما حالا که مادرش معاون نامزد جمهوریخواهان شده بارداری دخترش در مرکز توجهات قرار خواهد گرفت.برای یک لحظه همه ایستادند و کلاهشان را برداشته و به غم انگیز بودن ماجرای دختر فرماندار واکنش نشان دادند. همه با این نظر موافقند که پیلن آدم بی نقصی نیست اما در عرض کمتر از یک هفته کشور دست کم از ده ها ویژگی شخصیتی پیلن پرده برداشت که با ویژگی هایی که در مدخل ویکیپدیا از پیلن درج شده بود یکی شده و محبوبیت او را افزایش دادند. توصیفاتی نظیر؛ ملکه زیبایی که ورزشکار شد و ورزشکاری که فرماندار شد. فرمانداری که مخالف فساد مالی در بخش صنعت نفت است. شکارچی گوزنی که در عین حال عقاید فمینیستی نیز دارد و سرانجام یک اوانجلیکای تمام و کمال. علاوه بر همه این ویژگی ها سارا پیلن ثابت کرد سیاستمداری زیرک و باهوش است که توانسته در ایالتی که به واقع سیاستمداران را به کشتن می دهد بر خلاف جهت آب شنا کند و کارها را به پیش ببرد. شاید خیلی ها فکر می کردند که برای فرمانداری آلاسکا فردی قوی تر از پیلن نیاز است اما پیلن نشان داد که توانایی اداره این ایالت را دارا است.
● زندگی در آلاسکا
شهردار ماتانوسکا که منطقه یی به اندازه غرب ویرجینیا است که واسیلا را نیز شامل می شود یک دندانپزشک و خلبان به نام کورت منارد است. او و خانواده اش برای ده ها سال است که خانواده پیلن را می شناسند و عکسی در اتاق نشیمن شان بر دیوار آویزان است که بچگی های پیلن را نشان می دهد. در این عکس پیلن در سنین دبیرستان در سال ۱۹۸۱ دیده می شود. پیلن کوچک در این عکس در یک آب انبار در کنار دوستان و خانواده خود ایستاده است و کمک می کند تا پوست یک گوزن شمالی را بکنند. او در میان جماعت قصاب ها ایستاده است که همان لبخند زیبایی که این روزها بر لب دارد را نشان ما می دهد.
پیلن سومین فرزند خانواده چهار فرزندی چاک و سالی هیث بود. چاک معلم بود و در ضمن مربی دو نیز بود. او به خاطر دویدن مسافت های طولانی در شهر معروف بود. حتی گاهی به همراه فرزندانش این مسافت ها را می دوید. سالی از بچه ها مراقبت می کرد و تنها زمانی که آنها آنقدر بزرگ شدند که بتوانند به مدرسه بروند او به عنوان منشی مدرسه سر کار رفت. البته خانواده آنها آنقدرها اجتماعی نبود اما موقعیت چاک به عنوان معلم مدرسه موجب می شد که همه اهالی واسیلا او را بشناسند. زمانی که سارا دبیرستان را تمام کرد اسمی رویش گذاشتند که او را مشهور کرد. سارا یک ستاره بسکتبال شد و در کنار مهارت هایش در شکار به عنوان دوم ملکه زیبایی آلاسکا دست یافت. ازدواج او با دوست پسر دوران دبیرستانش تاد پیلن بهره او را به عنوان یک خانواده اهل آلاسکا افزایش داد. شوهر سارا مردی بومی از قبایل اسکیمو بود که به کار ماهیگیری و کار نیمه وقت در یک پالایشگاه نفتی اشتغال داشت. او همچنین در مسابقات سورتمه رانی با سگ در مسافت ۳ هزار و ۱۷۰ کیلومتری نفر اول شده بود.
بعدها سارا برای تحصیل در دانشگاه به دانشگاه هاوایی در هیلو رفت که البته سه تن از دوستان دبیرستانش نیز وی را همراهی می کردند. گروه سه نفره آنها به زودی به دانشگاه هاوایی منتقل شد اما آنها حال و روز خوشی نداشتند. آنها دلشان برای زمستان و برف و تنگ شده بود. در سال ۱۹۸۳ سارا به همراه یکی از دوستانش به دانشگاه آیداهو شمالی منتقل شد. در سال ۱۹۸۷ او با مدرک لیسانس روزنامه نگاری و مدرکی در رشته علوم سیاسی فارغ التحصیل شد. پس از آن به خانه بازگشت و وقت خود را روی ماهیگیری و تشکیل خانواده متمرکز کرد. در کنار این کارها او آرام آرام وارد مسائل سیاسی نیز شد. پس از آنکه چندی به عنوان یک فعال سیاسی فعالیت کرد توانست کرسی شورای شهر واسیلا را به دست آورد. خانواده اش هرگز سد راه سارا نبودند. او بچه هایش را پیش از آنکه وارد سیاست شود به دنیا آورده بود. سارا همواره از حمایت بسیار دوستان و خانواده اش برخوردار بود. سارا در سخنرانی خود در کنوانسیون حزب جمهوریخواه خود را به عنوان یک مادر اهل بازی هاکی که بیانیه هایی را در دفاع از حقوق اجتماعی خود و کودکانش امضا می کرد، توصیف می کند. او می گوید؛ «وقتی کاندید شورای شهر شدم هیچ نیازی به تبلیغ و چاپ رزومه ام نداشتم چراکه رای دهندگان و خانواده هایشان را به خوبی می شناختم».
زمانی که مبارزات انتخاباتی برای کسب مقام شهرداری واسیلا آغاز شد پیلن نخستین نامزدی بود که مباحثی نظیر سقط جنین و قانون حمل اسلحه را که معمولاً در چنین محافلی مطرح نمی شد را مطرح کرد. جان استین شهردار وقت واسیلا که پیشتر از این خود به پیلن کمک کرده بود که وارد سیاست شود هیچ فکر نمی کرد روزی خودش نخستین قربانی سیاست ورزی پیلن باشد. استین به مدت ۹ سال شهردار واسیلا بود. اگرچه او به هیچ وجه به کاندیداتوری سارا اعتراضی نداشت اما امروز می گوید که سارا جهت ماجرا را عوض کرد و با تزریق مباحث داغ در مبارزات انتخاباتی جو را به نفع خود تغییر داد. او همچنین معتقد است پیلن برای پیروزی در انتخاب شهرداری واسیلا از حمایت حزب جمهوریخواه بهره برد. استین می گوید؛ «شهردار بودن همیشه یک شغل بی طرفانه است اما پیلن برای پیروزی در انتخابات از حمایت جمهوریخواهان استفاده کرد که تاثیر بسزایی در نتیجه مبارزه بر جای گذاشت اما خود پیلن از مبارزه انتخاباتی سال ۱۹۹۶ به عنوان مبارزه علیه پایگاه قدیمی ها یاد می کند. اما خاطرات استین متفاوت است.
پیلن پس از شهردار شدن به محض اینکه فرصت یافت همه مدیرانی را که به استین وفادار بودن اخراج کرد. حتی کسانی را که زمانی به ورود او به سیاست کمک کرده بودند. رئیس پلیس واسیلا کیفرخواستی علیه پیلن به دادگاه ارائه داد که در آن آمده بود وی به این دلیل از کارش اخراج شده که قانون منع حمل اسلحه گرم را که پیلن با آن مخالف بوده به اجرا گذاشته است. البته رئیس پلیس نتوانست در دادگاه پیروز شود.
پیلن آینده بزرگ تری را پیش رو می دید و قصد گسترش واسیلا را داشت. استین معتقد است پیلن به عنوان شهردار بیشتر سعی می کرد ارزش های محافظه کارانه را پررنگ کند تا اینکه به سوی رشد بیشتر شهر حرکت کند. او از کتابخانه شهر سوال کرد که چگونه می تواند خواندن برخی کتاب ها را ممنوع کند چراکه بعضی از رای دهنده ها گفته بودند ادبیات نامناسبی را در برخی از کتاب های کتابخانه یافته اند. سال ۲۰۰۲ پایان دوره شهرداری پیلن بود و او باید کنارگیری می کرد. مادر شوهر سارا برای شهرداری واسیلا کاندیدا شد، اما نتوانست حمایت سارا را جلب کند. برخی از سیاستمداران کهنه کار در واسیلا معتقدند که مادر شوهرش به خاطر اختلاف نظر در خصوص مساله سقط جنین حمایت سارا را از دست داد. سارا از مخالفان سرسخت سقط جنین است. گفته می شود به هنگام مبارزات انتخاباتی در برخی از نامه های رسیده به ستاد انتخاباتی مادر شوهرش نوشته شده بود؛ بچه کش،
او مبارزه انتخاباتی را به رقیبش دایان کلر که از سوی سارا حمایت شد باخت و کلر هنوز هم شهردار واسیلا است.
پیلن در آن سال در انتخابات معاونت فرماندار شرکت کرد اما شکست خورد پس از آن فرماندار جمهوریخواه آلاسکا، فرانک مارکووسکی او را به عضویت در کمیسیون انرژی ایالتی درآورد. شاید بتوان گفت اقدامی که پیلن را در مرکز توجهات قرار داد استعفای او از کمیسیون انرژی به دلیل فساد مالی جمهوریخواهان بود. این مساله مساله یی بود که بیشتر مردم با آن موافق بودند. از اینجا به بعد بود دیگر مساله حمل اسلحه و سقط جنین مساله روز نبود بلکه مساله فساد مالی جمهوریخواهان به صدر آمده بود. اندرو هالکرو یکی از منتقدان اصلی پیلن که در سال ۲۰۰۶ به عنوان کاندیدای مستقل در برابر پیلن قد علم کرد و البته شکست خورد می گوید پیلن به طور غریزی می دانست که مسائل روز در حال عوض شدن هستند. هالکرو مناظره سال ۲۰۰۶ با پیلن را به یاد آورده و می گوید او با تمام قوا در برابر سوالات پی درپی در مورد مخالفت او درباره سقط جنین حتی در موارد اورژانسی به شدت مقاومت می کرد. پیلن که خشمگین شده بود از مدیر جلسه سوال کرد آیا همه سوالاتی که پرسیده می شوند در همین رابطه است. در واقع پیلن می خواست بحث انتخاباتی اش را عوض کند. او می خواست درباره فساد مالی سخن بگوید. سوالی که مطرح است این است که آیا مهارت سیاسی او برای ایستادگی در برابر موشکافی که او و خانواده او و گذشته او با آن روبه رو خواهند شد کفایت می کند یا خیر. در یک روز سه شنبه در یکی از کافه های واسیلا همه مشغول نوشیدن بودند که بحثی درخصوص اینکه آیا فرماندار واقعاً یکی از گوزن های مزرعه «مایک ووتن» را خورده است، درگرفت.
شاید ووتن را بشناسید. پیلن رئیس پلیس واسیلا را به دلیل اینکه از اخراج کردن ووتن طفره می رفت مورد سرزنش قرار داد. ووتن که یک پلیس ایالتی بود با خواهر جوان پیلن دچار یک درگیری شده بود. کارمندان پیلن و شوهرش شکایت نامه یی را علیه رفتار نادرست ووتن به دادگاه ارائه کردند و به این ترتیب سعی کردند رئیسش را قانع کنند تا وی را اخراج کند. یکی از اتهامات وارد آمده به پیلن این بود که وی سال ها پیش بدون اجازه قانونی به یک گوزن شلیک کرده بود. بعضی از کسانی که در کافه بودند از طرفداران پیلن نبودند. آنجا تعریف می کردند که ووتن ممکن است به گوزن شلیک کرده باشد اما خانواده پیلن از قضیه اطلاع داشتند اما پدر سارا از گوشت گوزن کشته شده برای خانواده خود برداشت و خود سارا نیز از آن گوشت خورد. ممکن است مسخره به نظر بیاید اما این داستان این روزها به یک موضوع ملی تبدیل شده است. البته پیلن در شهر خود دوستان خوبی نیز دارد،اما او همچنین دشمنان معدود و مشکلات معدودی نیز دارد. هوش سرشار او باعث شده تا او از شهرداری شهری کوچک به فرمانداری ایالت آلاسکا برسد.
اما سوال اینجاست که آیا او برای مواجهه با آزمایش ها یا حملاتی که قرار است به او بشود آماده است؟ او پیش تر از این هم ثابت کرده است توانایی هایی دارد اما مسلماً این توانایی برای معاونت یک نامزد ریاست جمهوری لازم است اما کافی نیست.
منبع؛تایم
آرمین منتظری
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید