شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

اقامه عدل علوی


اقامه عدل علوی
دوران خلافت علی ( ع) بعد از رحلت پیامبر(ص) با سکوت در برابر فرصت طلبانی آغاز شد که به خاطر به قدرت رسیدن اسلام را پذیرفته و خود را همگام با پیامبر ساخته بودند اما مخفیانه جلسات محرمانه داشتند تا خلافت را از دودمان بنی هاشم بیرون برند. آنان برای انجام نقشه‌های خود روز شماری می‌کردند و به دنبال یک فرصت مناسب می‌گشتند زیرا می‌دانستند با مردی روبرو هستند که سابقه خدماتش به اسلام بر کسی پوشیده نیست و پیامبر درباره‌اش سفارشات فراوانی کرده و بویژه در روز غدیر خم همه را به بیعت با او دعوت کرده است . پس از مرگ پیامبر نقشه‌ها هر یک پس از دیگری پیاده شد به طوری که علی تنها شد و راهی جز سکوت نداشت زیرا او فقط به اسلام فکر می‌کرد و توجهی به پست و مقام خود نداشت واگر دست به شمشیر می‌برد همان می‌شد که دشمنانش می‌خواستند یعنی از اسلام هیچ نشانه‌ای نمی‌ماند .
سکوت علی و زهرا و فساد و بی‌بند و باری قدرت طلبان پیشین بویژه بیدادگری‌های کارگزاران ومامورین اموی که نفوذشان در دستگاه عثمان بالا گرفته بود مردم را آگاه ساخت و دانستند که خلافت اسلامی بازیچه دست بازیگران سیاست گشته و آنچه را که خدا و پیغمبر خواسته‌اند غیر از این است. پس مردم همگی بر بیعت علی (ع) اتفاق کردند و نزد آن حضرت رفتند و گفتند: مردم باید پیشوا وامامی داشته باشند آن حضرت فرمود:مرا درکار شما حاجتی نیست، هر کس را که شما برگزیدید من نیز بدان رضایت می‌دهم . آنها گفتند سزاوارتر از تو کسی را به خلافت نمی‌یابیم . آن حضرت فرمود: چنین مکنید ،‌اگر من وزیر باشم بسی بهتر از آن است که امیر باشم. اما آنها گفتند: هرگز به خدا چنین نکنیم مگر آنکه با تو دست بیعت دهیم. چون امام بعیت اهل حل و عقد را بدون کسب رضایت مردم برای خلافت ناکافی می‌دانست و پذیرش خلیفه تعیین شده از سوی خداوند را حق عموم مردم می‌دید از این‌رو پیشنهاد کرد که بیعت با او در مسجد و در برابر چشم مردم انجام پذیرد. از سوی دیگر آن حضرت با آنان شرط کرد که بر طبق علم و دانش خود رهبری آنان را بر عهده گیرد و مطابق با سنت پیامبر(ص) با آنان رفتار کند نه بر اساس مصالح یارانش و جهل آنها و یا فشارهای نیروهای سیاسی .
علی(ع) دوران خلافت خود را با پی‌ریزی انقلابی علیه اوضاع فاسد آن زمان آ‌غاز کرد. او تمام نیروی خود را برای مقابله با دشواری‌هایی که خلفای پیش از وی در برابر آنها به زانو درآمده یا متوقف شده بودند به کار بست. یکی از بزرگترین دشواری‌ها مقابله با نیروی سیاسی فزاینده بنی‌امیه و هم‌پیمانان آنان که از بقایای دوران جاهلی به شمار می‌آمدند بود. به همین علت است که آن حضرت خلافت خود را با هجوم بر بنی‌امیه و پس گرفتن امتیازات آنان آغاز کرد وفرمود: هر زمینی که به شما بخشیده شده و هر مالی که عطا شده از مال الله است و باید به بیت المال بازگردانده شود زیرا هیچ چیز حق قدیم را باطل نمی‌کند و اگر من آ‌نها را بیابم اگر چه در شهرها پراکنده باشند به بیت‌المال باز می‌گردانم. زیرا در عدل وسعتی است و کسی که حق بر او تنگ می‌آید بداند که ستم بر او تنگ‌تر شود . علی(ع) کارگزاران سابق را که بر ولایت اسلامی حکومت داشتنداز کار بر کنار کرد. همچنین بر عزل معاویه ،‌رهبر سیاسی و نظامی حزب اموی بسیار پافشاری نمود.
در واقع معاویه دوست داشت تا آن حضرت وی را به‌عنوان والی شام همچنان در مقام خود ابقا کند تا شاید از این راه برای تحکیم نفوذ حزب خود در حکومت فرصت دیگری بیابد. از بین بردن معاویه وحزب اموی بزرگترین مسئولیت امام به شمار می‌آمد و رسول خدا (ص) خود در بیانی به آن حضرت تاکید کرده بود که وی باید در ادامه خط رسالت با حذف نیروهای جاهلی و بقایای آن به تکمیل هدف پیامبر همت گمارد. یاران روشنگر رسول خدا نیز تماما نسبت به این وظیفه الهی که تحقق آن بر ایشان واجب بود آگاهی داشتند وعلی نیز برای تحقق این اهداف،‌مسئولیت خطیر خلافت بر مسلمانان را عهده‌دار شد. وی نهایت کوشش خویش را برای تحقق یکی از این دو امر به کار بست
۱) بیرون راندن بقایای نظام جاهلی از صحنه جامعه و اقامه عدل اسلامی در آن
۲) افشای این نیروی جاهلی و رسوا کردن آن وایجاد حرکتی مکتبی به منظور نابودی این نیرو و جلوگیری از تحقق کامل اهداف و مقاصد آن . انقلاب یاوران حق، همچون هر انقلاب اصیل دیگری با سه جبهه رویاروگردید؛
▪ بقایای دوران گذشته
▪ فرصت طلبان
۳) تندروها . فرصت‌طلبان، همان کسانی هستند که انقلاب را در روزهای اوج یاری می‌کنند وانتظار دارند که خود رهبری آن را به دست گیرند یا دستکم مطامع سیاسی خود را با نام مشارکت در انقلاب برآورده سازند اما اینان همین که با هوشیاری و بیداری رهبری انقلاب روبرو شوند تغییر موضع داده با انقلاب به ستیز و مبارزه بر می‌خیزند و البته در برابر آن تاب ایستادگی هم ندارند. در واقع نیروی این گروه در مکر و نفاق آنان نهفته است و چون مکر و نیرنگ و نفاق آنان برملا شود فورا سست می‌شوند و از میدان می‌گریزند.
طلحه و زبیر وهمفکران آنان در زمره این گروه به حساب می‌آیند. اینان با خلیفه سوم به مبارزه برخاستند و خود را شایسته خلافت می‌دیدند یا دستکم انتظار داشتند که آنان هم بهره‌ای از خلافت ببرند. اما چون گرایش مردم به امام را دیدند موقتا در برابر این توفان سر فرود آوردند و با وی دست بیعت دادند. حتی آنان برای آنکه بعدا بتوانند از خلافت سهمی ببرند اولین کسانی بودند که در بیعت با علی (ع) از دیگران سبقت گرفتند اما دریافتند که امام به آرزوی طلحه و زبیر مبنی بر گرفتن امارت کوفه و بصره وقعی نمی‌نهد.
بدین ترتیب طلحه و زبیر بر علی (ع) شوریدند و بیعت او را زیر پا نهادند و به خونخواهی کسانی برخاستند که خود آنان را کشته بودند .آنان همچنین ادعا کردند که ولی دم خلیفه سوم هستند بدین گونه گناه بزرگی مرتکب شدند و آتش فتنه و جنگ را در میان مسلمانان شعله ور ساختند. جنگی که اینان آن را شعله ور کردند (جنگ جمل) نخستین جنگ خونبار میان مسلمانان محسوب می‌شود و به دنبال آن معاویه آن روباه مکار که از طرف علی (ع) بر کنار شده بود زمینه خوبی برای سرکشی خود دید.
از شام سربلند کرد و به علی (ع) اعلان جنگ داد. جنگ‌ها یکی پس از دیگری از طرف معاویه به علی (ع) تحمیل شد تا آنکه در جنگ صفین گروهی به نام خوارج در لشکریان علی (ع) به وجود آمدند . پس از جنگ نهروان گروهی از خوارج در مکه هر روز جلسه تشکیل می‌دادند وبر کشتگان نهروان می‌گریستند. یک روز آنها با خود گفتند ،‌نشستن و گریستن فایده‌ای ندارد باید سه نفر (علی(ع) ،‌معاویه ، عمرو عاص) را که حکومت ا سلامی را تباه کردند و برادران ما را به کشتن دادند از میان برداریم . سرانجام آن حضرت در ۱۹ رمضان سال ۴۰ هجری توسط شخصی از خوارج به نام ابن ملجم ضربت خورد و در روز ۲۱ رمضان به شهادت رسید و پیکر پاکش مخفیانه در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
فرنگیس صادقی مهر
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید